فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه ضمن محاسبه ی شاخص بهره وری کل عوامل تولید ( TFP ) منطقهیی برای استان های خراسان، فارس، خوزستان و سطح کشور، به بررسی میزان و چگونگی کمک هر یک از محصولات زراعی به رشد بهره وری استان های پیش گفته پرداخته شد. نتایج نشان داد که تغییرات بهره وری سه استان خراسان، فارس و خوزستان توانسته است جهت تغییرات بهره وری سطح کشور را تحت تاثیر قرار دهد. بیش ترین کمک به رشد بهره وری مناطق مورد مطالعه از سوی گندم بوده است. تجزیه ی تغییرات TFP منطقهیی به سه جزء بهره وری محصولات، سهم سطح زیرکشت نسبی و ترکیب محصولات نشان داد که بیش ترین رشد TFP منطقهیی به وسیله ی تغییرات بهره وری محصولات توضیح داده می شود. تغییرات سهم سطح زیرکشت نسبی محصولات نیز تنها باعث کاهش بهره وری استان فارس شده است. 48/1% از رشد بهره وری سطح کشور و 85/6% از رشد بهره وری استان خراسان به وسیله ی تغییر ترکیب محصولات توضیح داده می شود. در مقابل، در دو استان فارس و خوزستان این عامل باعث کاهش بهره وری شده است. به عبارت دیگر، در سطح کشور و استان خراسان الگوی کشت از محصولات با رشد بهره وری پایین تر به سمت محصولات با رشد بالاتر تغییر یافته است. اما در استان های فارس و خوزستان نتیجه ی عکس مشاهده شد.
بررسی عوامل مؤثر بر بازار گوشت مرغ در ایران (کاربرد مدل خود رگرسیون برداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
شناسایی مدل مناسب پیش بینی پذیرش مدیریت پایدار منابع آب زراعی در بین گندمکاران شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی مدلهای نشر، ساختار مزرعه (اقتصادی) و تلفیقی در زمینه پذیرش مدیریت پایدار منابع آب زراعی و دستیابی به مدل بهینه در پیش بینی رفتار پذیرش کشاورزان است. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بوده و از تکنیک تحلیل ممیزی استفاده شده است. در این تحقیق تعداد نمونه مورد نظر از بین گندمکاران شهرستان اهواز در سال 1387 با استفاده از فرمول کوکران (110=نمونه و 1370=جامعه مورد مطالعه) تعیین و از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید.
بر اساس نتایج حاصل از مطالعه با استفاده از آزمون F و کروسکال والیس مشخص شد که ویژگیهای افراد نظیر سن، سطح تحصیلات، دانش فنی، درآمد، عملکرد محصول، دانش و نگرش مدیریت پایدار منابع آب در بین افرادی که برحسب سطوح پذیرش مدیریت پایدار منابع آب زراعی در سطوح مختلفی قرار داشتند، دارای اختلاف معنی داری بود. در قیاس سه مدل نشر، ساختار مزرعه و تلفیقی (جامع) در زمینه پیش بینی گروهی که به میزان بسیار بالا مدیریت پایدار منابع آب زراعی را پذیرفته اند، مدل جامع از قدرت پیش بینی بالاتری نسبت به مدل نشر و ساختار مزرعه برخوردار بوده است. بنابراین، نهادهای دولتی و خصوصی که در اشاعه راهبردهای مدیریت منابع آب کشاورزی فعالیت می نماید، با در نظر گرفتن شاخصهای مدل تلفیقی می توانند احتمال پذیرش را تا حد قابل قبولی افزایش دهند.
بررسی کفایت عرضه محصولات پروتئین حیوانی در راستای اهداف برنامه چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی مزیت نسبی ایران در تولید زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زعفران به عنوان طلای سرخ ایران با ارزش ترین محصول کشاورزی و گران ترین ادویه جهان در تاریخ صادرات کشورمان همواره از جایگاه خاصی برخوردار بوده و پس از پسته مهمژ ترین محصول صادراتی غیرنفتی کشور می باشد. لذا در این مقالله سعی شده است با استفاده از روش ماتریس تحلیل سیاست 3 (PAM)، ضمن بررسی شاخص های حمایتی، مزیت نسبی ایران در تولید زعفران و نیز توان رقابت آن در بازارهای جهانی در سال 1387 مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص مزیت نسبی (هزینه منابع داخلی و شاخص مزیت نسبی بر اساس هزینه واحد) نشان داد که ایران در تولید زعفران از مزیت نسبی بالایی برخوردار است. همچنین مشخص شد که در سال مذکور بر نهاده های تولید، یارانه، بر محصول تولیدکنندگان مالیات و در مجموع بر ارزش افزوده تولید زعفران مالیات غیر مستقیم وضع شده است. همچنین با محاسبه شاخص های توان رقابت داخلی و صادراتی به بررسی توان رقابت زعفران در بازارهای بین المللی پرداخته شد؛ که نتایج نشان داد این محصول در سال 1387 در بازارهای جهانی دارای توان رقابتی بوده است.
سنجش ارکان چهارگانه گردشگری روستایی با استفاده از تکنیک SWOT مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه جاری استفاده از راهبرد گردشگری روستایی جهت فراخوانی محتوی توسعه به مناطق روستایی، در کشورهای جهان سوم مورد توجه قرارگرفته است. در کشور ایران نیز به دلیل تعدد، پراکنش و پتانسیل مناطق روستایی، استفاده از این راهبرد در دستور کار دولتمردان قرار دارد. برای بهره مندی از ابعاد مثبت پدیده گردشگری، تحلیل شرایط موجود جامعه میزبان الزامی است. از اینرو در این مطالعه با استفاده از تکنیک SWOT وضعیت گردشگری روستایی در روستاهای هدف گردشگری استان چهار محال و بختیاری مشخص و وزن هر کدام از ارکان چهارگانه SWOT در گردشگری روستایی سنجیده شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل هجده نفر از کارشناسان و مسئولین مرتبط با علوم توسعه روستایی و گردشگری بوده است. نتایج نشان می دهد میزان محدودیت ها (شامل نقاط ضعف و تهدید) با امتیاز 69/57 در سطح بالاتری نسبت به میزان مزیت ها (شامل نقاط قوت و فرصت ها) با امتیاز 31/55 می باشد. اگرچه مولفه به وجود آمدن مراکز گردشگر پذیر در نقاط دیگر به عنوان مهم ترین مولفه تهدید مشخص شد اما به دلیل نامناسب بودن زیرساخت های گردشگری همچون راه دسترسی، اماکن اقامتی و تسهیلات رفاهی و همچنین شناخت نادرست گردشگران از گردشگری روستایی در روستاهای موردمطالعه، همین مولفه موجب تخفیف آسیب پذیری و نیز کاهش تخریب طبیعت بکر و چشم اندازهای زیبا به عنوان مهمترین مولفه قوت توسعه گردشگری روستایی شده است.
تعیین مکان بهینه صنایع تبدیلی در استان فارس مطالعه موردی صنایع تبدیلی گوجه فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان فارس با تولید بیش از 16 درصد از گوجه فرنگی کشور بالاترین تولید را در کشور داراست. این مطالعه با هدف تعیین اولویت برای ایجاد واحدهای تبدیل گوجه فرنگی در استان فارس صورت گرفت. برای این منظور از الگوی حمل و نقل حداقل کننده جابجایی برای شبکه انتقال گوجه فرنگی از مراکز تولید به مراکز تبدیل و از مراکز تبدیل به مراکز مصرف استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مراجعه به هریک از واحدهای تبدیل و تکمیل پرسشنامه در سال 1387و همچنین پایگاه اطلاعاتی وزارت جهاد کشاورزی جمع آوری شد. با توجه به مقادیر جابجایی نهایی به دست آمده از اجرای الگوی بهینه متوسط جابجایی در هر یک از مسیرهای منتهی به شهرستان های مختلف استان محاسبه و اولویت شهرستان های مختلف تعیین گردید. بر اساس یافته ها مشخص گردید شهرستان های مرودشت، شیراز، پاسارگاد، اقلید و خرمبید کمترین افزایش در جابجایی کل را در اثر ایجاد واحدهای جدید خواهند داشت. همچنین مشخص گردید میزان فاصله از مراکز مصرف نیز در تعیین اولویت شهرستان های مختلف حایز اهمیت است و بر همین اساس بطور کلی شهرستان های شمالی استان فارس دارای موقعیت بهتر ارزیابی شدند.
بررسی آثار رفاهی حذف یارانه ی کود شیمیایی بر محصولات گندم و جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، با استفاده از آمار سری زمانی 1387-1357 ایران، به بررسی تاثیر حذف یارانه ی کود شیمیایی بر رفاه تولید کنندگان و مصرف کنندگان دو محصول گندم و جو پرداخته شد. رفاه مصرف کنندگان با محاسبه ی مازاد مصرف کنندگان و رفاه تولید کنندگان با محاسبه ی مازاد تولید کنندگان به دست آمد. برای بررسی این تغییرات تخمین توابع عرضه و تقاضای این دو محصول در شرایط اعمال یارانه بر کود شیمیایی و حذف یارانه ی این نهاده ضروری است. در نهایت کارآیی سیاست حذف یارانه روی هر یک از این دو محصول بررسی شد. نتایج نشان داد حذف یارانه ی کود شیمیایی باعث کاهش مازاد مصرف کنندگان و تولید کنندگان دو محصول گندم و جو می شود که این کاهش در محصول گندم میزان بیش تری است. به علاوه حذف یارانه ی کود شیمیایی باعث کاهش هزینه ی دولت و در کل حذف یارانه ی کود شیمیایی منجر به افزایش خالص رفاه در دو محصول گندم و جو شده است. هم چونین بررسی کار آیی سیاست حذف یارانه ی کود شیمیایی نشان داد که سیاست حذف یارانه ی کود شیمیایی در محصول جو نسبت به محصول گندم در افزایش خالص رفاه کار آتر عمل کرده و به این معنی است که خالص رفاه گندم در مقایسه با جو نسبت به حذف یارانه ی کود شیمیایی حساس تر است. از این رو پیش نهاد می شود تصمیم گیرندگان سیاسی در جریان سیاست گذاری ها کار آیی سیاست ها را روی محصولات مختلف بررسی کنند و نتایج را در سیاست گذاری هاشان اعمال نمایند. هم چنین، جهت حفظ رفاه تولیدکنندگان دولت سیاست های حمایتی خود را در زمینه ی پرداخت یارانه به بخش کشاورزی از سوی یارانه های مصرفی به سمت یارانه های تولیدی سوق دهند.
اثر انعطاف پذیری نیروی کار بر رقابت پذیری صنایع با فناوری برتر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار تحرک،بیکاری و استخدام تحرک جغرافیایی نیروی کار،کارگران مهاجر
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی ساختار بازار،استراتژِ بنگاه و عملکرد بازار تولید،قیمت گذاری و ساختار بازار،توزیع سایز بنگاه ها در بازار
امروزه بسیاری از بنگاه ها برای بهبود رقاب تپذیری خود در بازارهای جهانی، به
دنبال کاهش انواع هزینه های خود از جمله هزین ههای نیروی کار هستند. برای این منظور
بنگاه ها به استفاده از نیروی کار موقت و غیررسمی تشویق م یشوند. این نوع شاغلان
به دلیل انعطاف پذیری نهادی بالا، قدرت بنگاه را برای واکنش به تحولات بازار و نوسانات
تقاضا افزایش می دهند ولی به دلیل آموزش و مهارت پایینی که دارند، قدرت بنگاه را برای
انطباق با تحولات تکنولوژیکی تضعیف میک نند. این مقاله در پی بررسی اثر انعطاف پذیری
این نوع شاغلان بر رقابت پذیری صنایع با فناوری برتر و بالاتر از متوسط در ایران است.
بنابراین، ابتدا با بسط مبانی نظری، اثرات مثبت و منفی انعطاف پذیری نیروی کار غیررسمی
بر سطح رقابت پذیری یک بنگاه مشخص م یشود، سپس این اثر با کاربرد روش داد ههای
تابلویی در خصوص صنایع با فناوری برتر در ایران )به تفکیک کدهای ISIC ( و برای دوره
ز مانی 1383 - 1377 بررسی می شود. نتایج مطالعه نشان می دهد که در صنایع با فناوری
برتر، اثرات منفی انعطاف پذیری غالب است. بنابراین پیشنهاد م یشود برای بهبودرقابت پذیری بنگا ههای فعال در صنایع مذکور سهم کم تری به نیروی کار غیررسمی
اختصاص داده شود.
کاربرد برنامه ریزی چند هدفه و پارامتر های کنترل کننده میزان محافظه کاری در برنامه ریزی زراعی مطالعه موردی: شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم¬گیری در مورد طرح¬های کشاورزی بدون توجه به عدم حتمیت باعث بروز مشکلات فراوانی برای کشاورزان و مدیران اجرایی خواهد شد. در مطالعه حاضر، با استفاده از برنامه¬ریزی چند منظوره در شرایط عدم حتمیت به تعیین الگوی بهینه کشت در شهرستان مشهد پرداخته شد. برای حل مدل مورد مطالعه از روش مجموعه غیر پست استفاده و براین اساس، ماتریس بازده نهایی برای تعیین وزن اهداف، حداکثر کردن درآمد ناخالص و حداقل کردن هزینه محاسبه شد. برای اعمال شرایط عدم حتمیت در مدل از بهینه سازی با پارامترهای کنترل کننده میزان محافظه کاری استفاده شد. داده های مورد نیاز مطالعه از جهاد کشاورزی شهرستان مشهد برای سال زراعی 1386 اخذ گردید و یافته ها نشان داد که با کاهش میزان عدم حتمیت، سطح زیرکشت کل و درآمد ناخالص کشاورزان افزایش می یابد. با توجه به یافته ها، سیاست های بیمه ای در جهت کاهش ریسک قیمتی یا تولیدی و سیاست قیمت تضمینی برای محصولاتی که با افزایش میزان عدم حتمیت در مدل، الگوهای بهینه کشت را تحت تأثیر قرار می دهند، توصیه می شود
کاربرد الگوی تحلیل تمایزی در بررسی عوامل موثر بر مالکیت ماشین های کشاورزی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله عوامل موثر بر مالکیت ماشین های کشاورزی را با استفاده از داده های مقطع زمانی سال 1388 مربوط به 210 نفر از کشاورزان انتخاب شده به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در استان خراسان رضوی و روش تحلیل تمایزی مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد میانگین متغیرهای سن، تجربه، اندازه ی خانوار، سطح زیرکشت و درآمد سالانه ی کشاورز در فن آوریهای قیمت بالا به لحاظ آماری معنیداری است. متغیر های سن، تجربه، اندازه ی خانوار، سطح زیرکشت، تعداد قطعات و درآمد سالانه ی کشاورز در گروه فن آوریهای قیمت متوسط برای فناوری چاپر، سم پاش موتوری، ماشین کاشت، کودپاش و دروگر در سطح 1% معنیدار است. متغیرهای سن، تجربه، اندازه ی خانوار، سطح زیرکشت، تعداد قطعات و درآمد سالانه ی کشاورز برای فن آوریهای قیمت پایین به لحاظ آماری در دو گروه معنی داری است. با توجه به نتایج مطالعه ی ارتقای سطح درآمد کشاورزی از راه ایجاد تنوع در فعالیت های مکمل، توسعه ی سطح زیرکشت از راه یک پارچه سازی زمین های کشاورزی، ایجاد انگیزه های مالکیت در کشاورزان از راه بازنگری در اجاره ی زمین های آستان قدس رضوی، ایجاد نظام آگاهیدهنده به بهره برداران در ارتباط با مزایای سرمایه گذاری در ماشین های کشاورزی از محل درآمد مازاد کشاورزی و اعتبارات بانکی با برگزاری کلاس های آموزشی-ترویجی مرتبط با ماشین های کشاورزی پیش نهاد شد.
تحلیل اثر سیاست تعرفه ی واردات برنج بر فقر و رفاه اجتماعی نواحی شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر ادبیات توسعه ی اقتصادی و اجتماعی در ایران دلالت روشنی بر دیرینگی فقر دارد. در این راستا اقداماتی به ویژه بعد از انقلاب در قالب برنامه های پنج ساله ی توسعه و با تاکید بر بازنگری و اصلاح سیاست های کشاورزی و غذایی برای کاهش فقر و افزایش رفاه جوامع شهری و روستایی صورت گرفت. در این میان محصول برنج اهمیت و جایگاه ویژه یی در الگوی تولید و سبد مصرفی مردم ایران دارد، بنابراین مطالعه ی حاضر تلاش نموده تا با استفاده از یک مدل تعادل فضایی آثار سیاست افرایش تعرفه ی واردات این محصول را بر فقر و رفاه اجتماعی در مناطق مختلف ایران و به تفکیک نواحی شهری و روستایی، به صورت کمی مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج نشان داد که اثر سیاست افزایش تعرفه ی واردات در مناطق مختلف ایران بسته به شهری و روستایی بودن و خریدار و یا فروشنده ی خالص بودن هر منطقه متفاوت است، با این حال، ایران در حالت کلی یک خریدار خالص برنج است و بنابراین هر گونه افزایشی در سطح تعرفه ی واردات بیش از این که تولید داخل و مازاد تولید کننده را متاثر نماید، کاهش میزان مصرف و رفاه اقشار مصرفی و افزایش فقر را در پی خواهد داشت.
برآورد اثر بازگشت افزایش کارایی انرژی در ارتباط با مصرف خانوارها و انتشار دی اکسیدکربن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش کارایی انرژی به عنوان یکی از جنبه های پیشرفت تکنولوژی، از ابزارهای اصلی برای کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گاز دی اکسیدکربن به شمار می رود. افزایش کارایی انرژی سبب کاهش قیمت انرژی و خدمات انرژی می شود و در نتیجه درآمد واقعی مصرف کنندگان افزایش خواهد یافت. تقاضای انرژی و خدمات انرژی با کاهش قیمت آن ها افزایش می یابد و بنابراین مصرف انرژی افزایش بالا می رود. هم چنین افزایش درآمد واقعی موجب افزایش مصرف سایر کالاها می شود و این نیز به نوبه خود مصرف انرژی را افزایش می دهد. به طور خلاصه، کاهش قیمت انرژی، کاهش قیمت خدمات انرژی و افزایش درآمد واقعی سبب می شوند که انرژی اندوزی واقعی کم تر از انرژی اندوزی بالقوه باشد. این امر در متون اقتصادی با عنوان «اثر بازگشت» شناخته شده است. هدف اصلی این مقاله برآورد «اثر بازگشت» با بررسی اثر افزایش کارایی انرژی بر مصرف خانوارهای ایرانی و انتشار دی اکسیدکربن می باشد. فرض می شود پیشرفت تکنولوژی برون زا است. در سه سناریوی مختلف با استفاده از شبیه سازی افزایش کارایی انرژی و تابع تقاضای تقریبا ایده آل، اثر افزایش کارایی انرژی بر مصرف خانوارها و انتشار دی اکسیدکربن بررسی می شود. نتایج نشان می دهند در همه سناریوها افزایش کارایی انرژی سبب افزایش مصرف برخی از کالاها و کاهش مصرف بقیه کالاها شده است. اثر بازگشت برآورد شده تقریبا 98 درصد می باشد و بیانگر آن است که افزایش کارایی انرژی، به مقدار بسیار جزئی مصرف انرژی و انتشار دی اکسیدکربن را کاهش می دهد. هم چنین در نرخ های بالاتر افزایش کارایی انرژی، اثر بازگشت کوچک تر است و نشان می دهد در نرخ های بالاتر، افزایش کارایی انرژی به منظور کاهش مصرف انرژی و انتشار دی اکسیدکربن کاراتر است.
درونی سازی تاثیرات جانبی برداشت آب از چاه های کشاورزی اطراف دریاچه پریشان مطالعه موردی: محصول گندم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت بی رویه از چاه های کشاورزی اطراف دریاچه پریشان، علاوه بر کاهش سطح آب های زیرزمینی و شوری آب بر سطح آب دریاچه و حرکت آن به سمت چاه های اطراف موثر بوده است. لذا مطالعه حاضر به ارزیابی تاثیرات جانبی برداشت از چاه های کشاورزی اطراف دریاچه پرداخته است. در این راستا اثر بازخورد میان فعالیت کشاورزی اطراف دریاچه و سطح آب دریاچه با استفاده از مدل وقفه های توزیع شده گسترده مورد بررسی قرار گرفته و از نتایج آن در مدل اقتصادی- اکولوژیکی، استفاده شده است. نتایج نشان داد که با افزایش بهره برداری از چاه های کشاورزی جهت آبیاری گندم، عملکرد این محصول افزایش یافته و بنابراین افزایش درآمد زارعین را درپی داشته است. اما از سویی دیگر این افزایش بهره برداری از چاه های اطراف دریاچه، سطح ایستابی را افت داده و باعث افزایش هزینه آبکشی شده است. با توجه به بزرگتربودن تاثیر اضافه برداشت از آب های زیرزمینی بر هزینه آبکشی نسبت به این تاثیرات بر درآمد زارعین، اضافه برداشت سود منفی (زیان) برای گندمکاران منطقه درپی داشته است. از طرف دیگر افت سطح آب دریاچه ناشی از اضافه برداشت از چاه های کشاورزی منجر به کاهش عملکرد گندم و کاهش درآمد زارعین شده است و همچنین باعث افت در سطح ایستابی چاه های اطراف دریاچه، افزایش هزینه آبکشی شده و درنهایت کاهش سود برای گندمکاران منطقه گردیده است. لذا جلوگیری از برداشت بی رویه آب های زیرزمینی، برای حفاظت از اکوسیستم دریاچه و کنترل سطح آب های زیرزمینی در منطقه توصیه می-گردد.
بررسی بازار صادراتی پسته ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهایی از اتکا به صادرات تک محصولی، لزوم حرکت به سوی شناخت استعدادهای صادراتی جدید و برخوردار از مزیت نسبی صادراتی را تبیین می کند. با توجه به اهمیت اقتصادی صادرات پسته در اقتصاد ملی و با عنایت به رقابت های جهانی در زمینه بازار این محصول و پتانسیل بالای این محصول برای صادرات، هدف این مقاله بررسی بازار صادراتی پسته ایران در طی دوره سال های 2006- 1990 و همچنین بررسی جایگاه و درجه رقابتی(مزیت نسبی) این محصول در بین کشورهای عمده صادرکننده جهان می باشد. دراین مطالعه برای بررسی مزیت نسبی رقابتی از RCA، RSCA و HI و به منظور بررسی تخصصی شدن از شاخص های χ2، MI و CTB استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد نشان می دهد که کشورهای ایران، آمریکا، آلمان، هنگ کنگ، در صادرات محصول پسته مزیت نسبی رقابتی دارند. نوسانات در مزیت نسبی صادراتی پسته ایران، نشان دهنده عدم وجود برنامه ریزی و هماهنگی به منظور ایجاد یک ثبات در روند مزیت نسبی صادراتی این محصول می باشد. بررسی روند تخصصی شدن در صادرات محصول پسته نشان می دهد که کشورهای آمریکا، آلمان، هنگ کنگ، هلند، ایتالیا و چین نسبت به ایران در صادرات محصول پسته تخصصی تر بوده و به الگوی صادرات جهانی نزدیکتر می باشند. همچنین بررسی ثبات تخصصی شدن با توجه به رگرسیون گالتونین در 7 کشور عمده صادر کننده پسته در جهان، نشان می دهد که مجموعه این کشورها در صادرات محصول پسته دارای ثبات تخصصی می باشند. پیشنهاد می شود دولت به منظور ایجاد ثبات در مزیت نسبی صادراتی، با ایجاد بستر لازم برای صادر کنندگان پسته، زمینه را برای بسته بندی مناسبتر و صادرات با کیفیت تر این محصول صادراتی فراهم کند تا ضمن ثبات در مزیت نسبی صادراتی این محصول، ارز آوری بیشتری را به دنبال داشته باشد.
درونی سازی هزینه های جانبی در تولید برق به روش آزمون انتخاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی پروژه های استفاده از انرژی های تجدیدپذیر عموما از تحلیل هزینه-فایده استفاده می شود. از آن جا که برخی هزینه ها و فواید، فاقد ارزش پولی هستند، برای تخمین آن ها لازم است از تکنیک های ارزش گذاری اقتصادی استفاده شود. روش آزمون انتخاب به منظور ارزش گذاری کالاهای غیر بازاری به کار گرفته می شود. روش آزمون انتخاب و روش ارزش گذاری مشروط که روش شناخته شده تری است، ابزارهای بسیار مهمی برای ارزش گذاری کالاهای غیر بازاری هستند و نتایج حاصل از آن ها در تحلیل های هزینه-فایده مورد استفاده قرار می گیرند. این مقاله به تخمین تمایل به پرداخت برای یک برنامه فرضی در استفاده از انرژی های تجدیدپذیر می پردازد و با استفاده از روش آزمون انتخاب، ترجیحات افراد در مواجهه با تولید برق، به وسیله منابع انرزی تجدیدپذیر ارزیابی می شود. پاسخ ها نشان می دهد که پاسخ گویان، به برنامه های استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و کاهش آلودگی نیروگاه های حرارتی تمایل دارند. نتایج نشان می دارد که مصرف کنندگان، به پرداخت مبالغ بالاتری برای انرژی برق به منظور درونی سازی هزینه های جانبی در ارتباط با امنیت انرژی و تغییرات آب و هوایی و آلودگی هوای ایجاد شده به وسیله فعالیت نیروگاه های حرارتی علاقمند هستند. از سویی نتایج حاکی از آنست که افزایش درآمد سبب افزایش تمایل به پرداخت و افزایش سن سبب کاهش تمایل به پرداخت می شود و تحصیلات تاثیر معنی داری بر تمایل به پرداخت ندارد