هدف اصلی از این مقاله بررسی اثر تغییرات نرخ ارز مؤثر اسمی بر تولید ناخالص داخلی حقیقی در کشورهای دارای نظام نرخ ارز ثابت و کشورهای دارای نظام نرخ ارز شناور در بلندمدت است. به این منظور دو گروه از کشورها، شامل شش کشور دارای نظام نرخ ارز ثابت و شش کشور دارای نظام نرخ ارز شناور در نظر گرفته شده است. بررسی با استفاده از داده های پانل دوره ی 2004- 1981 انجام شده است. با توجه به نتایج آزمون ایستایی ایم، پسران و شین و عدم ایستایی متغیرها در سطح، در هر دو گروه از کشورها، برای بررسی وجود یا عدم وجود ارتباط بلندمدت بین متغیرها، آزمون همجمعی پدرونی به کار گرفته شده است. نتایج این آزمون وجود ارتباط بلندمدت بین متغیرها در هر دو گروه از کشورها را تأیید کرد. بر اساس نتایج آزمون هاسمن، روش اثرات تصادفی برای داده های پانل در برآورد مدل در هر دو گروه از کشورها استفاده شد. برآورد مدل، اثر مثبت کاهش ارزش پول بر تولید را در کشورهای دارای نظام نرخ ارز ثابت تأیید کرد. اما در کشورهای دارای نظام نرخ ارز شناور رابطه ی بین نرخ ارز و سطح تولید، از لحاظ آماری معنی دار نبود. نتایج تحقیق نشان داد که کشورهای دارای نظام نرخ ارز ثابت، باید در کنار سایر سیاست های کلان، از سیاست های ارزی نیز برای دستیابی به اهداف کلان اقتصادی از جمله افزایش تولید و اشتغال استفاده کند.
نظریه های اخیر رشد اقتصادی نشان دادند که گسترش تجارت بین الملل، نه تنها سطح بهره وری، بلکه نرخ رشد بهره وری را نیز در کشورهای در حال توسعه افزایش می دهد. هدف این مطالعه بررسی اثرهای سرریز دانش ناشی از تجارت بین الملل روی بهره وری کل عوامل تولید در ایران است که به تفکیک بخش های اقتصادی و با استفاده از روش داده های تابلویی طی دوره 1375-1384 مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از رابطه مثبت و معنا دار هزینه های تحقیق و توسعه داخلی و واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای با بهره وری کل عوامل تولید است؛ همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرمایه انسانی نیز از عوامل مؤثر دیگر در ارتقای بهره وری عوامل تولید هستند.
این مقاله، با استفاده از کدهای دورقمی ISIC و معیار DRC، وضعیت موجود فعالیت های صنعتی و مزیت نسبی آنها را در استان خوزستان و در دوره 1377-1382 بررسی می کند. برای برآورد مقادیر DRC، یک رابطه تعدیل شده از این معیار با توجه به داده های در دسترس استفاده شد. نتایج حاصل، نشان می دهد قدرت رقابت پذیری بین المللی فعالیت های صنعتی ایران از سال 1381با اعمال سیاست های یکسان سازی نرخ ارز و کاهش نسبی دخالت دولت در اقتصاد، بهبود یافته است. همچنین، این مقاله تجزیه ای ساده از مقدار DRC به تفکیک عناصر تعیین کننده و مؤثر بر رقابت پذیری بین المللی را در بعضی از فعالیت های صنعتی مورد بررسی، ارائه می دهد. این عناصر عبارتند از: اندازه دخالت دولت در اقتصاد، هزینه عاملی، نسبت عاملی و بهره وری کل عوامل. نتایج، حاکی از آن است که در بیشتر موارد، کاهش اندازه دخالت دولت در اقتصاد، مهمترین نقش را در بهبود درجه رقابت پذیری فعالیت های صنعتی دارد.