فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۶۸۱ مورد.
اجتماعی: نوروز با طعم فقر (جامعه امروز با خیل عظیم جوانان و نوجوانان جامعه شادی به حساب نمی آید)
حوزههای تخصصی:
مقایسه نابرابری توزیع درآمد در استان فارس و کل کشور بر حسب مناطق شهری و روستایی (1383-1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، روند نابرابری هزینه در استان فارس و کل کشور به تفکیک مناطق شهری و روستایی، در دوره زمانی 87- 1360 محاسبه و مقایسه شده است. برای این منظور، شاخص های نابرابری (ضریب جینی و سهم گروه-های درآمدی) با روش ناپارامتریک برآورد شده اند. نتایج حاصل از بررسی روند توزیع درآمد (ضریب جینی به دست آمده از نتایج تفصیلی آمارگیری هزینه – درآمد خانوار) و آزمون فرضیه ها نشان می دهد که بین میزان نابرابری اقتصادی مناطق شهری و روستایی استان فارس و نیز بین میزان نابرابری در مناطق شهری و روستایی کل کشور، به لحاظ آماری اختلاف معناداری وجود نداشته است. اما همین محاسبات با استفاده از ضریب جینی به دست آمده از اطلاعات هزینه ناخالص فردی، بیانگر وجود اختلاف معنادار بین میزان نابرابری اقتصادی بین مناطق شهری و روستایی استان فارس با همین مناطق در کل کشور است، به طوری که نابرابری در مناطق شهری و روستایی استان فارس، کمتر از مناطق شهری و روستایی کل کشور است. در مقابل، توزیع درآمد در مناطق شهری و روستایی استان یکسان بوده است
واکاوی سازههای تاثیرگذار بر توسعه حرفهای اعضای هیات علمی دانشکدههای کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی سازههای تاثیرگذار بر توسعه حرفهای اعضای هیات علمی دانشکدههای کشاورزی به انجام رسیده است. به لحاظ روششناسی، این تحقیق با رویکرد اکتشافی بر پایه راهبرد پیمایش به انجام رسیده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیات علمی دانشکدههای کشاورزی دانشگاههای دولتی ایران تشکیل دادهاند (1190=N) و برای جمعآوری دادهها و اطلاعات از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی استفاده شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 120 نفر برآورد گردیده است. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت تامین روایی پرسشنامه به نظرات گروهی از اعضای هیات علمی و محققان مراجعه شده است و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (95/0) مطلوب تشخیص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از نرمافزار SPSS و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شده است. تحلیل عاملی انجام شده به استخراج پنج مولفه زیربنایی منجر گریده است که روی همرفته 4/74 درصد از واریانس کل را تبیین نمودهاند. این عوامل عبارتند از: (1) عامل روانشناختی (48/18%)، (2) عامل مدیریتی (72/17%)، (3) عامل فرهنگی- اجتماعی (19/14%)، (4) عامل نهادی (71/12%) و (5) عامل نظام حمایتی (26/11%).
تحلیل مسیر اثرات مولفه های فناوری ارتباطی و اطلاعاتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی شناسایی نقش مولفه های فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی بود که به روش همبستگی با استفاده از مدل علی ـ ارتباطی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 2768 نفر از کارشناسان ترویج کشاورزی بود. از هر منطقه جغرافیایی کشور و بر اساس تقسیم بندی کشوری وزارت جهاد کشاورزی، یک استان به تصادف انتخاب و جامعه آماری منتخب 1145 نفر برآورد شد. که از بین آنها به صورت تصادفی و با رعایت انتساب متناسب 250 نفر (بر حسب محاسبه فرمول کوکران) انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای با چهار بخش بود. روایی پرسشنامه بر اساس نظر جمعی از اساتید رشته ترویج کشاورزی و کارآفرینی سازمانی دانشگاه تهران تایید گردید. سپس جهت تعیین پایایی پرسشنامه تعداد 25 پرسشنامه توسط کارشناسان ترویج خارج از نمونه مورد مطالعه تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مذکور محاسبه شد و در نهایت مقادیر 96/0=?، 88/0=?، 92/0=? و 95/0=? نشان داد که وسیله تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین مولفه های ارتباطات سازمانی و میزان به کار گیری ICT رابطه مثبت و معنی داری برقرار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از بین هشت مولفه ارتباطی و اطلاعاتی، سه متغیر محتوی مناسب منتقل شده به کارکنان توسط ICT سازمان، وجود راهبردهایی برای خلق پایگاه های داده مرتبط با حوزه فعالیت سازمان وحمایت مدیریت سازمان از حضور فناوری های پیشرفته در سازمان، به ترتیب بیشترین اثرات علی را بر توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج داشته اند.
بیلان ایران در 88
رتبه بندی عوامل موثر بر اثربخشی طرح های انتقال یافته های تحقیقاتی در توسعه منابع انسانی بخش کشاورزی استان فارس از دیدگاه برگزارکنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق، ترویج و آموزش مهمترین عوامل توسعه منابع انسانی در هر بخش و از جمله در بخش کشاورزی می باشند. طرح های انتقال یافته های تحقیقاتی (طرح ها و پروژه های تحقیقی-تطبیقی، تحقیقی-ترویجی و تسریع انتقال یافته های تحقیقاتی) که با هدف تولید، انطباق و انتشار فناوری های جدید میان کشاورزان انجام می شوند، از جمله زیرنظام های نظام دانش و اطلاعات کشاورزی می باشند که بهبود سطوح مختلف توسعه منابع انسانی در کشاورزان را نیز مد نظر دارند. تحقیق حاضر که با هدف رتبهبندی عوامل موثر بر اثربخشی طرح های انتقال یافتههای تحقیقاتی در توسعه منابع انسانی بخش کشاورزی استان فارس انجام شد، از لحاظ هدف کاربردی و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق، 53 نفر برگزارکنندگان طرح های انتقال یافته ها در سال زراعی 86-1385 بودند که همگی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه طراحی گردید، که گویه های آن بر اساس عوامل موثر معرفی شده توسط صاحبنظران مختلف و نیز نظرات طراحان و مجریان طرح های مذکور طراحی شدند. روایی صوری پرسشنامه با کمک صاحبنظران و پایایی آن از طریق اجرای پیش آزمون و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0=?) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSwin11.5 استفاده شد. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی مناسب شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات، و برای آزمون اختلاف میانگین پاسخ گروه های مختلف پاسخگویان از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. انگیزه و علاقه و نیز مشارکت فعال برگزارکنندگان، تامین صحیح نقدینگی مورد نیاز طرح ها و وجود خط مشی ها و سیاستهای حمایت کننده برای ادامه بکارگیری فناوری ها توسط کشاورزان از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر طرح ها بودند که حضورشان در طرح ها ضعیف بود و بر این اساس پیشنهادهایی ارائه گردید.
تجزیه و تحلیل متوسط جبران خدمات زنان در مقایسه با مردان در بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش متوسط جبران خدمات اسمی و واقعی در هر صنعت به تفکیک زن و مرد را دردوره 1379 تا 1384محاسبه کرده و با استفاده از تحلیل واریانس رگرسیونی اثر معنادار جنسیت برمتوسط جبران خدمات واقعی را برآورد کرده ایم. نتایج نشان می دهد که صنعت تولید ماشین آلات اداری ، حسابگر و محاسباتی از بیشترین نوسان در متوسط جبران خدمات سرانه (بیشترین ضریب تغییرات) برخوردار بوده و کمترین نوسان در متوسط جبران خدمات سرانه در صنایع تولید محصولات از توتون و تنباکوـ سیگار و صنعت دباغی و عمل آوردن چرم، ساخت کیف، چمدان، زین، یراق و تولید کفش، به ترتیب برای شاغلان مرد و زن رخ داده است. نکته مورد توجه در این پژوهش این است که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، متوسط جبران خدمات واقعی کارکنان زن به طور معنادار حدود 422 هزار تومان کمتر از متوسط جبران خدمات کارکنان مرد برآورد شده است. البته، باید توجه داشت که ممکن است این تفاوت ناشی از اضافه کاری بیشتر، سطح تجربه، سطح تخصص و سطح سواد مردان در مقایسه با کارکنان زن باشد که در این پژوهش قابل مشاهده نبوده است.
تجزیه و تحلیل و تخمین تابع تقاضا برای نیروی کار در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به رشد مستمر و توسعه پایدار اقتصاد، به بهره برداری بهینه از منابع تولیدی نیاز است. یکی از مهم ترین و حساس ترین منابع رشد و توسعه کشورها، نیروی انسانی است. نیروی انسانی نقش دوگانه ای در برنامه ریزی های اقتصادی ایفا می کند، زیرا به عنوان عامل توسعه و نیز هدف آن مطرح می شود. از آنجایی که مسائل مربوط به نیروی انسانی، جنبه اقتصادی و غیراقتصادی دارد، در برنامه ریزی های کلان کشور اهمیت بسیاری یافته است، به طوری که می توان اذعان کرد مهمترین دغدغه برنامه ریزان کشور در چارچوب برنامه های کلان، موضوع اشتغال است. در پژوهش حاضر، تلاش می شود تجزیه و تحلیل و تخمین تابع تقاضا برای نیروی کار در استان کرمانشاه انجام شود. در این پژوهش، اثر متغیرهای مؤثر بر تابع تقاضای نیروی کار در استان کرمانشاه، در دوره 1388-1360 با استفاده از تکنیک های همجمعی و تصحیح خطا ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تقاضای نیروی کار در استان، با ارزش افزوده استان رابطه مستقیم دارد؛ به طوری که در بلندمدت به ازای 1% افزایش در ارزش افزوده، 32/0% تقاضای نیروی کار افزایش می یابد. تقاضای نیروی کار نیز با دستمزد رابطه معکوس دارد. به طوری که به ازای 1% افزایش دستمزد نیروی کار، تقاضا برای نیروی کار به میزان 26/0% کاهش خواهد یافت. در مدل های بلندمدت و کوتاه مدت، اثر این شاخص ها علامت معنی دار و مورد انتظار در مبانی نظری را دارد. طبقه بندی JEL:J21 ,J23 ,E24 ,J30
تحلیل عاملی مولفه های فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی(ICT) مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی شناسایی عوامل تاثیر گذار بر توسعه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 2768 نفر از کارشناسان ترویج کشاورزی بود. از هر منطقه جغرافیایی کشور و بر اساس تقسیم بندی کشوری وزارت جهاد کشاورزی، یک استان به تصادف انتخاب و جامعه آماری منتخب 1145 نفر برآورد شد. که از بین آنها به صورت تصادفی و با رعایت انتساب متناسب 250 نفر (بر حسب محاسبه فرمول کوکران) انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای در سه بخش و در قالب طیف لیکرت بوده است، که بخش های آن عبارتند از: میزان به کارگیری فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی، مهارت های استفاده از فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی و توسعه ICT سازمان (زیر ساخت ها و راهبرد ها). روایی پرسشنامه فوق بر اساس نظر جمعی از اساتید رشته ترویج کشاورزی و کارآفرینی سازمانی دانشگاه تهران تایید گردید. سپس جهت تعیین پایایی پرسشنامه تعداد 25 پرسشنامه توسط کارشناسان ترویج تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مذکور محاسبه شد و در نتیجه 88/0=Α، 92/0=Α و 96/0=Α نشان داد که وسیله تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. روش آماری مورد استفاده تحلیل عاملی و نرم افزار مورد استفاده SPSSWIN 15 بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از میان متغیر های ICT مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی متغیر "حمایت مدیریت سازمان از حضور فناوری های پیشرفته در سازمان" در رتبه اول و متغیر"توسعه و تنوع در انجام فعالیت ها از طریق تعاملات بیشتر با ارباب رجوع به واسطهICT سازمان" در رتبه آخر در سازمان ترویج فعلی قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی متغیر های ICT مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی با توجه به ماهیت مولفه های توسعه ICT سازمانی مرتبط با کارآفرینی سازمانی، در چهار عامل سازمانی و محتوایی، زیر بنایی و آموزشی، راهبردی و فردی خلاصه شدند. این عوامل در مجموع توانستند 83/79 درصد از واریانس متغیر ها را تبیین نمایند. 17/20 درصد از واریانس باقیمانده مربوط به سایر عواملی است که پیش بینی آن ها در این تحقیق میسر نشده است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که حمایت مدیریت سازمان از حضور ICT، توسعه شایستگی ها و مهارت های کارکنان، بستر سازی و وجود انگیزه در کارکنان در ارتقای مهارت های خود در این زمینه بیشترین سهم را در توسعه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی دارند.
بررسی اثر مخارج بهداشتی دولت بر رشد اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش، اثر مخارج بهداشتی دولت را به عنوان معیاری برای بهداشت، بر رشد اقتصادی ایران مورد بررسی قرار داده ایم. برای این منظور از مدل رشد تابع تولید کل تعمیم یافته (APF)، بر اساس رویکرد حسابداری رشد استفاده کرده ایم. مبنای این مدل، رویکرد برآورد تابع تولید در روش شناسی حسابداری رشد است. برای برآورد مدل از روش اقتصادسنجی، خودرگرسیون با وقفه های توزیع شونده (ARDL) در دوره زمانی 1350 تا 1381 استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد که مخارج بهداشتی دولت در بلندمدت تاثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی ایران دارد. همچنین، وجود رابطه همگرایی میان مخارج بهداشتی دولت و رشد اقتصادی و متغیرهای دیگر مدل مورد تایید قرار گرفته است. بررسی استحکام نتایج وجود رابطه مثبت میان مخارج بهداشتی دولت و رشد اقتصادی را مورد تایید قرار داده است. بررسی آزمون پایداری مدل های برآوردشده وجود پایداری ضرایب در بلندمدت را نشان می دهد.
تاثیر مالیات وصادرات براشتغال بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی، یکی از بخشهای مهم اقتصاد کشوراست که تامین کننده سهم مهمی ازتولیدناخالص داخلی، اشتغال، نیازهای غذایی، صادرات غیرنفتی و نیازصنایع به محصولات کشاورزی است. اشتغال و میزان آن، مانند هر متغیراقتصادی واجتماعی، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که از آن جمله می توان به میزان تولید، سرمایه گذاری، سطح دستمزدها، صادرات ومالیات اشاره کرد. با تغییر هر متغیر، میزان اشتغال به طور مستقیم و یاغیرمستقیم تحت تاثیر آن قرار می گیرد وسطح اشتغال وبیکاری تعیین می شود. این مطالعه تاثیر متغیرهای کلان، مالیات وصادرات بر اشتغال بخش کشاورزی را در سالهای 84-1358 با استفاده از مدل خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهدکه مالیات مستقیم، تاثیر معنی دار ومعکوس و صادرات اثرمستقیم براشتغال دارد.
تاثیر آموزش های فنی و حرفه ای بر بهرهوری نیروی کار صنایع کشاورزی (مطالعه موردی: استان گلستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اندازه گیری و مقایسه بهره وری نیروی کار دو گروه از صنایع کشاورزی دارای و فاقد آموزش های فنی و حرفه ای استان گلستان انجام شده است. برای این منظور از دادههای پیمایشی و روش تخمین تابع تولید استفاده گردید. ضریب آلفای کرونباخ برابر 76/0 گویای قابلیت اعتماد دادهها میباشد. بر اساس نتایج، بهرهوری متوسط و نهائی نیروی کار صنایع دارای آموزشهای فنی و حرفهای بطور معنیداری بیشتر از بهرهوری متوسط و نهائی نیروی کار صنایع فاقد آموزش های فنی و حرفهای میباشد که میتواند بیانگر تاثیر مثبت آموزش در بهبود بهرهوری نیروی کار صنایع باشد. همکاری بین صنایع، سازمان آموزش فنی و حرفهای و نهادهای کارگری، ارزیابی نیازهای آموزشی و افزایش اعتبارات برنامههای آموزش فنی و حرفهای از جمله پیشنهادهای این مطالعه است.