اهتمام احمد بن عُمَر بن اَنَس العُذری- معروف به ابن دَلایی محدث و مورخ اهل اندلس- در جغرافیا نگاری در شرح حال های باقی مانده دربارة او نادیده گرفته شده است، در حالی که تَرصیع الاخبار و تَنویع الآثار به عنوان تنها اثر بر جای مانده از عُذری نشان از آن دارد که وی علاوه بر آگاهی از علوم زمانة خویش- حدیث و تاریخ- به جغرافیانگاری نیز پرداخته و در این اثر جغرافیا را بر تاریخ مقدم داشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و تقسیم بندی اطلاعات جغرافیایی موجود در این کتاب پرداخته و در صدد است تا با تبیین جغرافیانگاریِ عذری، به واکاوی این بخش از حیات علمی عذری که مورد غفلت واقع شده است، بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عذری فقط به نقل اطلاعات پیشینیان اکتفا نکرده است، بلکه به جغرافیای وصفی و ابزارهای آن و نیز انواع جغرافیانگاری به ویژه عجایب نگاری احاطه داشته است.
هدف: بررسی کمی و کیفی اسناد تصویری بازمانده از ایران قدیم با موضوع معماری و شهرسازی.
روش: تحلیل مدارک آرشیوی، بررسی های باستان شناسی، تاریخ مکتوب و تاریخ معماری.
یافته ها: این تحقیق نشان از تفاوت در تعدد و کیفیت مدارک تاریخی تصویری دارد. همچنین با وجود تکثر اسناد در برخی مقاطع، از برخی دوران تاریخی سند تصویری زیادی موجود نیست. بیشتر مدارک تصویری به دست آمده از دورة تاریخی پیش از اسلام به حوزه های تمدنی جیرفت و ایلام باستان برمی گردد. همچنین مدارکی مربوط به معماری ماد و اورارتو وجود دارد که به نظر می رسد به قصد مستندسازی تولیدشده اند. از اوایل دوران اسلامی تا پهلوی، مدارک تصویری با روالی صعودی و نامنظم به صورت کمی و کیفی افزایش می یابند. این اسناد تا دوران ایلخانی عمدتاً در حوزة جغرافیا هستند؛ اما پس ازآن و تا اواسط قاجار به صورت محتوایی تنوع می یابند. نکتة مهم از دورة اخیر واقع گرا بودن مدارک تولیدشده توسط مستشرقین در مقابل سبک تزئینی ایرانیان است. از اواسط قاجار شیوه های مستندسازی توسعة فنی می یابد؛ ولی آنچه می توان از آن به عنوان مستندسازی نظام مند یادکرد به بعد از دوران پهلوی برمی گردد.
نتیجه : مستندسازی تصویری در ایران روندی متغیر و توأم با قوت و ضعف دارد؛اما گرایش به واقع نمایی در سدة اخیر افزایش داشته است. برخی از این مدارک از ابتدا با هدف مستندسازی تولیدشده اند و بعضی دیگر با اهداف دیگر تولیدشده و با گذشت زمان ماهیت سند یافته اند.