فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۴۱ تا ۷٬۵۶۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۴۸-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار معماری به صورت انفرادی و بدون درنظر گرفتن لایه های متنی و دگرگونی های بافتاری مؤثر بر آن، یکی از کمبودهای این حوزه است. در این پژوهش تلاش می شود تا با تحلیلی گفتمانی و با استفاده از داده های تاریخی و باستان شناسی به روابط بینامتنی مجموعه های معماری و شهرسازی تبریز دوره ایلخانی در دو سطح خُرد (شهر تبریز) و کلان (منطقه ای و بین المللی) پرداخته شود تا از این طریق تحولات و معناهای ضمنی لایه های متنی (مجموعه های معماری و شهرسازی) آشکار گردد. مسأله پژوهش این است که روابط بینامتنی آثار مذکور ازمنظر نشانه شناسی لایه ای به چه صورتی بوده و نظام های نشانه ای چگونه در لایه ها متجلی شده اند؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه داده ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد به کارگیری خوانش بینامتنی نشانه شناسی لایه ای منجر به درک لایه های پنهان معنا در آثار معماری می شود و در مطالعه اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر می نماید. در روابط بینامتنیِ لایه های مختلف معماری و شهرسازی تبریز عهد ایلخانی در سطوح خُرد و کلان، رمزگان هایی مانند عناصر اصلی ارکان حکومت، ازجمله: قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی-مذهبی و قدرت اقتصادی، با زیررمزگان هایی چون: رویکردهای ایرانشهری، مذاهب مختلف و تجارت داخلی و خارجی که متناسب با تغییرات بافتی لایه ها (زمانی، مکانی، و فرهنگی-اجتماعی) هستند، وارد رابطه هم نشینی و جانشینی شده و به نشانگی بدل گشته اند
نقش بریتانیا در سرنوشت سیاسی ظل السلطان پس از خروجش از ایران (1326-1334ق) بر اساس اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
78 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا، سیاست های اتخاذشده ازسوی این دولت درقبال ظل السلطان، «پس از» خروج اجباری او از کشور را بررسی و تبیین کند. روش/رویکرد پژوهش : این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و برمبنای اسناد آرشیوی و کتاب خانه ای انجام شده است. یافته ها و نت جه گیری : حمایت کردن و حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان به ایران طی دوران اقامتش در اروپا، به عوامل متعددی وابسته بوده است. امید بریتانیا به برخوردارشدن از حمایت ظل السلطان از منافع این دولت درمقام فرمانداری مقتدر در فارس یا اصفهان، جلوگیری از نفوذ روزافزون آلمان در جنوب ایران در خلال جنگ جهانی اول، و نیز مقابله با اقدامات سلطه جویانه روسیه در این مناطق، ازجمله مهم ترین عوامل حمایت بریتانیا از حضور مجدد ظل السلطان در ایران بوده اند. عمده ترین دلیل حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان را نیز می توان مخالفت خان های بختیاری با حضور ظل السلطان در اصفهان و تهدیدشدن بریتانیا ازسوی این خان ها دانست.
بررسی تطبیقی نقش دیوارنگاره دوره هخامنشی کاخ شاوور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی هنری و تطبیقی انجام شده بر روی دو قطعه نقاشی روی گل دوره هخامنشی که در یکی از اتاق های قلعه شوش نگهداری می شد نشان داد که این دو قطعه اولین نقاشی های بدست آمده از دوره هخامنشی هستند که بر روی دیوار خشتی کاخ هخامنشی شاوور (اردشیر دوم) اجرا شده اند. به منظور رسیدن به چیستی نقوش و محتوای آن ابتدا بررسی هایی در خصوص جزئیات نقوش صورت گرفت و در نهایت به ارتباط نقش ها پرداخته شد. حاصل این مطالعات شناسایی نقوش و موضوعات تصاویر است.
بررسی تاریخ تکوین جنگل تخت جمشید از ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۰(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
32 - 55
حوزههای تخصصی:
این جستار تاریخ تکوین جنگل تخت جمشید از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۰ را بررسی می کند. این جنگل به مناسبت جشن های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایجاد شد و درنهایت بستر شهر چادری (دهکده سران) شد. هدف : استخراج و تحلیل وجوه متعدد تکوین و مدیریت جنگل تخت جمشید به عنوان نخستین پیش درآمد عمرانی برگزاری جشن های شاهنشاهی. روش/ رویکرد پژوهش : این پژوهش تاریخی است و بر روش اسنادی مبتنی است و منابع درجه اول آن از آرشیو ملّی ایران (تهران و شیراز) و نیز مصاحبه های تاریخ شفاهی هاروارد استخراج شده اند. یافته ها و نتیجه گیری : جنگل تخت جمشید از معدود جنگل های دست کاشت ایران و از بزرگ ترین مداخله های کالبدی در حریم تخت جمشید است. بانی و واسطه اصلی ایجاد آن مهدی پیراسته استاندار وقت فارس بود. چون جنگل در حریم درجه یک محوطه تخت جمشید کاشته می شد، بخش مهمی از تاریخ منطقه را مدفون و کاوش ناپذیر می کرد؛ بنابراین انجمن آثار علمی به مخالفت برخاست؛ ولی پیش از آنکه انجمن آثار ملی موفق شود این طرح را لغو کند، پیراسته به توصیه مهندسی که نقشه جنگل را کشیده بود نظر شاه را جلب کرد و اعتراض های کارشناسان را بی ثمر کرد. درمقابلِ مشکلاتی نظیر تهیه نهال، تأمین آب، تصرف زمین و مالکیّت که دامن گیر طرح جنگل تخت جمشید شدند، مشارکت بعضی مالکان در واگذاری زمین رایگان، و استفاده از فناوری های بومی نظیر قنات، موجب صرفه جویی بسیاری در هزینه ها شد.
مطالعۀ اقتصاد معیشتی عصرآهن محوطۀ تقی آباد براساس یافته های جانوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۸۲-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
در تابستان 1397 ه .ش. کاوش باستان شناسی تپه تقی آباد 1 و 2 در شهرستان ورامین انجام شد. این محوطه ها در شمال روستای تقی آباد و در جنوب روستای آجربست از توابع بخش جوادآباد ورامین قرار دارد. یافته های کاوش دربرگیرنده دوره های فرهنگی عصرمفرغ و عصرآهن هستند؛ از جمله یافته های ارزشمند این محوطه، بقایای جانوری بود که جهت شناخت نظام معیشتی ساکنین ادوار مختلف تاریخی آن بسیار حائز اهمیت است. مهم ترین هدف این پژوهش، شناخت نظام اقتصادی معیشتی درمیان جامعه ساکن عصرآهن برپایه مطالعات جانورباستان شناسی در تقی آباد است. پرسش اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است که، چه گونه های جانوری در این محوطه قابل شناسایی است و چگونه بقایای استخوانی جانوران در بازسازی شیوه معیشتی دوره مورد مطالعه، قابل استفاده هستند؟ برروی یافته های استخوانی عصرآهن محوطه تقی آباد (تقی آباد1 و تقی آباد2)، آثار سوختگی و بریدگی برروی برخی از استخوان ها قابل مشاهده است که آثار بریدگی ممکن است بر اثر قصابی شدن به وجود آمده باشند. اساس کار این پژوهش بر پایه مطالعات برروی یافته های جانوری است که در کاوش باستان شناسی از تپه های تقی آباد 1 و 2 به دست آمده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده استفاده از گونه های جانوری گوسفند، بز، گاو، غزال، تک سمی (اسب و الاغ)، گوزن، گراز، گوسفند وحشی، پرنده، سگ و روباه در تپه تقی آباد1 و گونه های جانوری گوسفند، بز، گاو، گراز، غزال، تک سمی (اسب و الاغ)، سگ، گوزن و پرندگان در تپه تقی آباد2 هستند. مطالعه نشان داد که دامپروری نقش مهمی را در معیشت مردم این محوطه داشته است.
گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای تپه حصار دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در ادبیات باستان شناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتی متر، با یک سطح منقوش به صورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخ دار، مهر نامیده می شوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیش ازتاریخ، تفاوت های آشکاری را نشان می دهند. بارزترین تفاوت ها را می توان در پیدایش مهرهای استوانه ای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقه بندی و گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسش های ذیل است: از جمله این که، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونه شناسی، چه اشکالی را شامل می شود؟ نقش مایه های به کاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر می گیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانه ای به طبقه بندی و گونه شناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شده اند . مهرهای حصار از سنگ ها و مواد متفاوتی ساخته شده اند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شده اند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوان ترین نقش مایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونه شناختی و نقش مایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهت هایی با مهرهای بین النهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان می دهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه می تواند سهیم بوده باشد.
The Sociopolitical Context of Central Fars during the Achaemenid Era and its Relation with the Economic System(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۵, June ۲۰۲۳
41 - 51
حوزههای تخصصی:
Emphasis on the importance of social-political fabric and its effect on the urbanization and economic system that are aspects of urbanization life is one of the necessities during the Achaemenid Period. This study was conducted based on the deductive-inductive method. First, written sources (clay inscription of Persepolis and classic authors) have been used to achieve general information about the social-political fabric of Fars during Achaemenid Period then archeological evidence remained from the economic system of Achaemenid period in Central Fars was analyzed within this framework. No coin, including Shahi or so-called Satrapy, has been discovered from archaeological excavations in Iran, even. It seems that Achaemenid Empire had no plan for monetary economic development, and coin promotion and use in transactions despite its wide territory and regular discipline. On the contrary, it seems that Darius and his successors considered coin as a political instrument used to convey and show the message of the political and military power of the Achaemenid king at that ear not as a tool for the economic system. Therefore, studies focused on clay inscriptions of Persepolis and evaluated works of authors indicate that the sociopolitical fabric of Iranian society, especially Fars has been traditional and based on agriculture and husbandry during Achaemenid Era. As we know, the city was not shaped during the Achaemenid period despite the presence of urban structures, such as social sophistication, specialism, and the modern administrative system of the ear; therefore, coin use was not institutionalized in the economy of that era.
آسیب شناسی نقوش برجسته صخره ای نمونه موردی آرامگاه خشیارشا
حوزههای تخصصی:
آثار سنگی از زمان ساخت دچار هوازدگی و فرسایش میشوند. اولین مرحله حفاظت شناخت آسیب های وارده به اثر و رفع عوامل آسیب رسان است. در این پژوهش آسیب شناسی آرامگاه خشیارشا واقع در محوطه تاریخی نقش رستم با استفاده از مطالعات کتابخانه ای بررسی های میدانی زمین شناسی و مطالعات آزمایشگاهی انجام شد. نتایج مطالعات پتروگرافی نشان داد که این سنگ ها متعلق به سازند سروک هستند. ردیف رسوبی این سازند توالی لایه های سنگ آهک ضخیم و به رنگ روشن را نشان می دهد با انجام روش ژئوفیزیکی رادار نفوذی زمین GPR) دو دسته شکستگی اصلی و بزرگ در محدود آرامگاه خشیارشا شناسایی شد. روند غالب این شکستگی ها شمالی جنوبی و شرقی غربی است. در محل تقاطع شکستگی ها پدیده های انحلالی توسعه بیشتری یافته اند به طوری که حفرات انحلالی و تخلخل غاری بر روی اثر شکل گرفته اند. در این پژوهش حضور انواع گیاهان عالی و گلسنگ ها از نوع سیانوباکتری از طریق مطالعات میدانی مورد بررسی قرار گرفت.
دوره مس سنگی جدید در تپه سگزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
51 - 68
حوزههای تخصصی:
سگزآباد یکی از شاخص ترین تپه های پیش از تاریخی دشت قزوین است که بر اساس کاوش های طولانی مدت دانشگاه تهران، آن را یکی از بهترین نمونه های محوطه های اعصار آهن و مفرغ جدید می شناسند. به تازگی آثاری از اواخر هزاره چهارم ق.م که در فلات مرکزی ایران با نام دوره مس سنگی جدید (سیلک III6-7) شناخته می شود، در این محوطه شناسایی شده است.کاوش های آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه دقیق تر و وسیع تر لایه های مس سنگی جدیدی که برای اولین بار در کاوش های سال ۱۳۷۸ شناسایی شده بود، صورت پذیرفت. در این فصل سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفت. پس از اتمام کاوش ها، تنها در ترانشه ۶ آثار دوره مس سنگی جدید یافت شد. متأسفانه به دلیل حفاری های غیرمجاز گسترده صورت گرفته در این محوطه، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری کاملی از این دوره نگردید، ولی سفال های شاخص و ظریف این دوره به تعداد قابل توجه بدست آمد. این نوشتار فقط بر گونه شناسی، طبقه بندی و معرفی انواع مختلف سفال های دوره مس سنگی جدید تمرکز خواهد داشت.
گونه شناسی و پیشنهاد الگوی پراکندگی و بُعد زمانی قبور کلان سنگی استان کرمانشاه(مطالعۀ ویژه: شهرستان های گیلان غرب و سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۲۹-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
استان کرمانشاه از مناطق قابل توجه باستان شناسان است که تاکنون مطالعات زیادی در آن انجام گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی قبور کلان سنگی در شهرستان های گیلان غرب و سرپل ذهاب می پردازد. قبور کلان سنگی، ازجمله تدفین هایی هستند که دارای ساختار و معماری ویژه ای هستند که در ایران و به خصوص در منطقه مطالعه شده کمتر شناخته شده و پژوهش شده است. با مطالعه برروی این قبور می توان شناختی هرچند اندک از فرهنگ، اعتقادات و نیز نحوه زندگی مردمان صاحب این قبور به دست آورد. مهم ترین پرسش های این پژوهش عبارتنداز: ویژگی ساختار معماری این قبور چگونه بوده است؟ حوزه پراکندگی گونه های این قبور چگونه بوده و چه الگویی برای این پراکندگی می توان تعریف کرد؟ روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی-تاریخی است که با استناد به نظریات ارائه شده در این باره، تأثیر بسیاری در شناسایی و بازسازی گونه های تدفینی داشته است. دسته بندی شکل و ساختار قبور به صورت توصیفی انجام گرفته است. بررسی و انطباق ساختار قبور و ارتباطات فرهنگی مطالعه به صورت تاریخی بوده است. در همین راستا، ضمن بررسی میدانی منطقه، ابتدا مقایسه گونه شناختی داده ها و گاه نگاری نسبی قبور انجام شد و سپس با نرم افزار GIS به تحلیل و شناسایی الگوی پراکنش قبور منطقه با عوامل مختلف جغرافیای طبیعی پرداخته شد. دیگر اطلاعات در زمینه موردمطالعه به روش کتابخانه ای گردآوری شده است تا زمینه ای برای مقایسه با محوطه های هم جوار فراهم شود. بر این اساس متغیرهای گوناگونی ازقبیل: ارتفاع، شیب و رودخانه ها تجزیه و تحلیل شدند. به صورت کلی قبور شناسایی شده در این بررسی به دو گروه اصلی «قبور صندوقی» و «قبور کروملیچ: تقسیم می شوند که قبور کروملیچ زیرگونه های مختلفی را شامل می شود؛ درنهایت براساس مطالعات صورت گرفته و نیز کاوش هایی که برروی قبور کلان سنگی شمال غرب انجام گرفته است و نیز با توجه به عدم شناسایی استقرارهای مرتبط با قبور، می توان شیوه زندگی کوچ روی را برای صاحبان این قبور پیشنهاد داد.
بررسی سفال دالما بر اساس مطالعه سفال های آذربایجان و کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
1 - 14
حوزههای تخصصی:
با نگاهی گذرا به اطلاعات باستان شناختی شمال غرب ایران در دوره پیش از تاریخ می توان دید که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این منطقه در قسمتهای حاشیه دریاچه ارومیه متمرکز بوده است. متأسفانه بیشتر مطالعات صورت گرفته در شمال غرب، مربوط به دوره های مفرغ و پسر و پس از آن بوده و کمتر به دوره مس وسنگ پرداخته شده است. همچنین، بیشتر اطلاعات منتشر شده مربوط به این منطقه، مربوط به همین زمان ها است و از دوره دالما اطلاعات اندکی در دست است به حدی که انتشارات مرتبط با آن از انگشتان یک دست تجاوز نمی کند. به همین خاطر، بیشتر پژوهشگران به دلیل پیچیدگی و کمبود اطلاعات از این دوره به عنوان دوره شگفت انگیز یاد می کنند، مخصوصاً دوره دالما و حوزه گسترش آن را تعجب برانگیز و قابل تأمل می دانند. یکی از این کمبودها و کاستی ها مربوط به سفال دالما است. در این مقاله بر آنم تا با مروری بر سفال دالما در سه منطقه آذربایجان شرقی، غربی و کرمانشاه تصویری نسبتاً روشن از سنت سفالی دالما در اختیار قرار دهم. به طور کلی، سفال های دالما به ۴ دسته تقسیم می شوند که احتمالاً با توجه به پوشش و فرم آن ها دارای کارکرد خاصی هستند.
Archaeology of the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
93 - 99
حوزههای تخصصی:
For years, archaeologists have investigated and excavated the peripheral lands of the Persian Gulf and accomplished considerable achievements in this regard. The findings were published in the form of articles and books. Nevertheless, despite efforts by some historians to come up with works on this field, there lacks a comprehensive archaeological book on the Persian Gulf. In the present study, the author attempts to critically evaluate a book entitled Persian Gulf Archaeology in Parthian & Sasanian Periods.
نقش برجسته نو یافته دوره آشور نو در میشخاص ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
91 - 100
حوزههای تخصصی:
تاکنون مدارک مستقیم اندکی از لشگرکشی ها و درگیری های آشوریان با ساکنان منطقه زاگرس در خود منطقه به دست آمده است. این در حالی است که بایگانی های آشوری و نقوش برجسته کاخ های دوره آشورنو در شمال بین النهرین اطلاعات ارزشمندی را در خصوص لشگرکشی ها، درگیری ها و پیروزی های آشوریان در اختیار قرار می دهند. به طور کلی، مدارک این چنینی در خاکِ خودِ ماد و عیلام نسبتاً ناچیز و پراکنده اند. از این رو، مدارک و کشفیات جدید می توانند اطلاعات سودمندی را به دانش ما در این باره بیفزایند. طی بازدیدهای اخیر دو کوهنورد در سال ۱۳۸۷ در جنوب شرقی ایلام نقش برجسته ای صخره ای کشف گردید که شخصی را با لباس، کلاه و گارد کاملاً آشوری نشان می دهد. هر چند به علت فقدان کتیبه بحث در مورد سازنده این نقش دشوار به نظر می رسد، اما بر اساس مشابهت های نزدیک با نقش برجسته اشکفت گل گل به نظر می رسد که این شخص همان کسی است که در اشکفت گل گل نقش شده و احتمالاً یکی از سه پادشاه نیرومند متاخر دوره آشور نو یعنی سناخریب، آشوربانی پال و یا اَسرحَدون را نشان می دهد.
گونه شناسی کوزه های کوچک لعاب دار عصر آهن در غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱۰
89 - 111
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع سفال های عصر آهن در غرب ایران، سفال لعاب دار است. این نوع سفال که درصد کمی از سفال های متداول در این عصر را تشکیل می دهد، فقط در مرحله III و II عصر آهن دیده می شود و معمولاً آن را در غرب ایران به عنوان سفالی وارداتی از آشور می شناسند. متداول ترین شکل این سفال، کوزه های کوچک لعاب دار است که این مقاله به گونه شناسی آن می پردازد و پراکندگی جغرافیایی این شکل و گونه های آن را در غرب ایران مورد بررسی قرار می دهد.
روند مهاجرت کارگران ایرانی به قفقاز در قرن13ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
76 - 100
حوزههای تخصصی:
در سده نوزدهم میلادی به دلیلِ شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران گونه خاصی از مهاجرت از ایران روی داد و آنْ مهاجرت کارگران به منطقه آذربایجانِ روسیه و قفقاز جنوبی بود.هدف: بررسی اوضاع ولایت باکو به عنوان کانون اصلی مهاجرفرست به قفقاز و نقش مهاجران ایرانی در قفقاز.در این تحقیق مقوله مهاجرت و مسائل حقوقی آن ازلحاظ کمی و کیفی بررسی شده است. هم چنین ابعاد مهاجرت، شامل مبدأ مهاجرت، مقصد مهاجرت، و مسائل اقتصادی مهاجرت ایرانیان به قفقاز در قرن 19م با استفاده از منابع و اسناد تاریخی موجود در آذربایجان، گرجستان و روسیه بررسی شده است.روش٫ رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی است و داده های آن با استفاده از روش کتاب خانه ای جمع آوری شده است. شایان ذکر است که این داده ها از منابع دست اول موجود در آرشیو اسناد در جمهوری آذربایجان، گرجستان و روسیه گردآوری شده است؛ بنابراین این مطالعه برپایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی استوار است.یافته ها و نتیجه گیری: تحقیقات و بررسی ها نشان می دهد که گسترش تمدن جدید روسی به منطقه قفقاز سبب افزایش تقاضا برای نیروی کار شد و کشف نفت و توسعه صنایع نفتی هم بر این تقاضا شدت بخشید. درنتیجه موج مهاجرت به قفقاز به ویژه از آذربایجان و گیلان با افزایش چشمگیری مواجه شد؛ به طوری که میزان مهاجرت از ٪6.005 در سال 1857 به ٪62٫249 در سال 1904 رسید.
رویین تنی در ادب جهانی جاودانگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۹
33 - 43
حوزههای تخصصی:
بشر به عنوان موجود زنده مرگ اندیش وقتی که دریافت مرگ و نیستی زندگانیش را تهدید می کند، بر آن شد تا چاره ای برای رهایی از مرگ بیابد، این جست وجو و هراس از مرگ آرمان جاودانگی را ایجاد کرد و آرزوی بی مرگی را و انسان را به فکر خلق افسانه های زندگی جاوید قهرمانان رویین تن انداخت، تا شاید با نام ماندگار این قهرمانان عطش جاودانه زیستن خود را فرو نشاند. در این جستار با روش تطبیقی این مفهوم (جاودانگی) و یکی از راههای رسیدن بدان یعنی رویین تنی در داستانهای اساطیری حماسی مورد بررسی قرار گرفته است، داستانهایی چون: گیل گمش، کهن ترین اثر حماسی جهان، داستان اسکندر و جست وجوی آب حیات، آشیل در ادبیات یونان، بالدر از اساطیر مشهور اسکاندیناوی، زیگفرید رویین تن نام آور ژرمنی و اسفندیار شاهزاده و دین مرد و پهلوان ایرانی.در پایان زمینه های مشابه، دسته بندی، تطبیق و جمع بندی شده است.
درآمدی نظری بر مفهوم تخصص گرایی در مطالعات باستان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
33 - 56
حوزههای تخصصی:
مطالعه تخصص گرایی فن و تخصص گرایی اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخی و چگونگی استنباط تخصص گرایی، میزان و مقیاس آن، از میان مدارک باستان شناختی با دشواری های فراوانی روبرو است. اصطلاح «تخصص گرایی» به عنوان یک موضوع مهم در ارتباط با اقتصاد جوامع باستان مدت هاست که مورد توجه انسان شناسان و باستان شناسان قرار گرفته است. از دهه ۱۹۶۰ میلادی تعریف اصطلاح «تخصص گرایی»، خاستگاه های آن و تعریف باستان شناختی این شکل از سازمان تولید همواره در کانون مباحث باستان شناسی بوده است . در صورت عدم وجود معیارهای روشن برای تشخیص تخصص گرایی و بدون درک درستی از مفهوم این واژه، ممکن است محققین باستان شناس در تفسیر داده های خود به بیراهه روند. باستان شناسان خاستگاه های تخصص گرایی را با استفاده از سه نوع مدل تفسیر می کنند: ۱-مدل توسعه تجاری، ۲-مدل تطبیقی، ۳-مدل سیاسی. مدل های مذکور ضمناً رهیافت های متفاوت به موضوع مطالعه تخصص گرایی در باستان شناسی را نشان می دهند. این رهیافت ها با تطور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع ارتباط دارند. در این مقاله مفهوم و ابعاد تخصصی شدن پیشه، سازمان تولید، استانداردسازی، سبک، سرمایه گذاری کار، مقیاس و روش تخصصی شدن مورد توجه قرار گرفته است.
تغییر و تحول شهر بیشاپور در گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
103 - 121
حوزههای تخصصی:
با ظهور اسلام و فتح شهرهای ساسانی توسط مسلمانان سرنوشت، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و ساختار کالبدی آنها تا حد زیادی دچار تغییر شد. در این مقاله تغییر و تحولات فضایی که با ظهور اسلام در شهرهای ساسانی صورت می گیرد بر اساس مطالعه موردی شهر بیشاپور بیان می گردد. نتایج نشانگر در هم شکستن نظام طبقاتی ساسانیان در ساختار اجتماعی این شهر است. به این معنی که در قرون اولیه اسلامی در نتیجه شعار برابری و برادری اسلامی، بافت و فضای شهر بیشاپور دچار دگرگونی می گردد و از لحاظ کمی رشد زیادی در خانه سازی طبقه تهیدست به وجود می آید و طبقات اجتماعی پایین دست به فضاهای ممتازی که پیشتر در اختیار طبقه مرفه شهر دوره ساسانی بود راه پیدا می کند و تا حد زیادی تبعیضات اجتماعی منبعث از جهان بینی زردشتی در بیشاپور دوره اسلامی از بین می رود با افزایش جمعیت مسلمانان و قدرت یافت حاکمان محلی و تثبیت اسلام در کشور و امنیت نسبی، تفکر و جهان بینی اسلامی به وضوح در اواخر قرن سوم و چهارم خود را در ساختار فضایی شهرها نشان می دهد و چیدمان ابنیه در فضاهای شهری و ساختار فضایی شهر در دوران اسلامی بر اساس جهان بینی اسلامی و رفع احتیاجات کلیه مردم تغییر می کند و در همین دوران بناهایی مانند مسجد جامع، مدرسه و کاروانسرا و بازار گسترده وارد بافتهای شهری می گردد. در یک جمع بندی باید گفت شهرسازی در دوره اسلامی، از دگرگونی ساخت و سازمان فضاهای شهری دوره ساسانی تحت تأثیر تفکر اسلامی به وجود می آید.
محوطۀ نیسک آباد سردشت، استقرارگاه اشکانی در حاشیۀ رودخانۀ زاب کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۲۰۵-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
محوطه نیسک آباد در فاصله 5.5 کیلومتری جنوب شرقی شهر سردشت، 5 کیلومتری جنوب شهر ربط و 1 کیلومتری شمال روستای نیسک آباد در امتداد ساحل غربی رودخانه زاب کوچک قرار دارد. کاوش این محوطه در سال 1394 ه .ش.، به مدت دو ماه در راستای پروژه نجات بخشی پشت سد سردشت و هم چنین مطالعه چشم انداز باستان شناسی منطقه، به ویژه در دوره های پیش از تاریخی و تاریخی به انجام رسید. در محوطه نیسک آباد درمجموع تعداد چهار ترانشه ایجاد گردید. کاوش در این ترانشه ها منجر به شناسایی بقایای معماری (دیواره های سنگ چین از نوع سنگ های رودخانه ای)، قطعات متعدد سفال و ابزارهای سنگی شده است. مطالعه بقایای معماری و نمونه سفال های محوطه نیسک آباد نشان دهنده تک دوره ای بودن محوطه و سکونت کوتاه مدت گروه های انسانی در این محل بوده است. براساس مطالعات صورت گرفته، فرم سفال های محوطه را انواع: کاسه، پیاله، کوزه، دیگچه و خمره تشکیل می دهند. تزئینات ایجاد شده برروی سفال ها شامل نقوش افزوده (طنابی شکل)، نقوش کنده و نقش مهرزده هستند. در کنار سفال های گونه معمولی، تعدادی محدودی سفال جرینگی نیز شناسایی شده است. یکی از پرسش های اصلی مطرح شده در پژوهش حاضر این است که، فرم و خصوصیات فنی سفال های اشکانی محوطه نیسک آباد با کدام مناطق قابل مقایسه هستند؟ در این راستا، سفال های اشکانی محوطه علاوه بر قابل مقایسه بودن با محوطه هایی نظیر قلعه یزدگرد، قروه کردستان، محوطه های حوزه همدان، لرستان و شمال غرب ایران، دارای برخی ویژگی های بومی و محلی نیز هستند. به نظر می رسد مطالعه، ارزیابی و بررسی داده های فرهنگی محوطه نیسک آباد بتواند در روشن تر شدن وضعیت فرهنگی دوره اشکانی در منطقه مؤثر باشد.
شناسایی الگوهای معماری خانه های تاریخی و ارزیابی پایداری آن ها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای: نمونه موردی روستای یاسه چای چهارمحال وبختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۴۱۶-۳۸۹
حوزههای تخصصی:
خطر فرسودگی و تخریب مسکن ارزشمند سنتی در بافت های تاریخی روستاها را تهدید می نماید. شناسایی الگوهای معماری خانه های تاریخی و تحلیل پایداری آن ها برای حفاظت از ارزش های معماری سنتی و بهره گیری از آن ها در طرح های مسکن معاصر ضرورت دارد. این درحالی است که با وجود مطالعات متعدد در زمینه گونه شناسی خانه های سنتی و پایداری مسکن روستایی، تحلیل الگوهای معماری خانه ها کمتر دیده شده است. هم چنین تاکنون الگوهای معماری خانه های ارزشمند بافت تاریخی روستای یاسه چای استخراج و تحلیل نگردیده اند؛ لذا پرسش های اصلی پژوهش این است که، الگوهای معماری خانه های تاریخی روستای یاسه چای کدام اند؟ و اولویت الگوهای معماری به دست آمده ازلحاظ پایداری به چه صورت است؟ هدف این مطالعه نیز، شناسایی الگوهای معماری مسکن در بافت تاریخی روستای یاسه چای چهارمحال وبختیاری و اولویت بندی آن ها برمبنای پایداری است. برای نیل به هدف پژوهش، ابتدا با مرور تحقیقات و با روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه ها، معیارها و شاخص های پایداری مسکن روستایی استخراج گردید؛ سپس، مشابهت ها و تفاوت های خانه های بافت تاریخی روستای یاسه چای از جنبه خصوصیات معماری کلان، میانی و خُرد بررسی شد و برمبنای آن ها شش الگو برای خانه ها شناسایی شد. در مرحله بعد، الگوهای شناسایی شده برمبنای پایداری با روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) مقایسه و رتبه بندی گردیدند. الگوی معماری غالب بافت تاریخی روستا با بیشترین فراوانی، رتبه سوم پایداری را کسب نمود. با توجه به نتایج پژوهش، فراوانی بیشتر یک الگوی معماری به معنای ارجحیت آن الگو برای کاربرد در طراحی خانه های معاصر نیست؛ هم چنین آفتاب گیری، فرم و نحوه استقرار فضاهای زیستی و ایوان هایشان در طبقه اول و تعداد و کشیدگی حیاط مهم ترین خصوصیات معماری بودند که موجب تمایز الگوها از یک دیگر می شدند. برای بهبود پایداری الگوها و به کارگیری آن ها در طرح های مسکن معاصر پیشنهادهایی مانند اعطای تسهیلات مالی برای ایجاد فضاهای اقامتی در خانه های تاریخی و بررسی سازگاری ضوابط طرح هادی روستا با الگوهای معماری مسکن ارائه شده است.