گسترش روز افزون آرشیوها با گستره فعالیت و وظایف متفاوت و نیز اهمیت آنها در نزد دولتها و ملل مختلف، باعث شده است تا تربیت کسانی که با دستیابی به دانش آرشیو، مدیریت علمی مراکز آرشیوی را به معنی اعم و نیز فعالیتهای تخصصی آن را به معنی اخص برعهده دارند، بیش از پیش مورد توجه مراکز آموزشی و دانشگاهی قرار گیرد. به طوری که امروزه به عنوان رشته ای پر اهمیت در خیلی از دانشگاههای دنیا، علاقه مندان را در سطوح مختلف به سوی خود جلب کرده و دانش آموختگان آن – که از آنها به عنوان آرشیویست یاد می شود – با دستیابی به توانائی علمی وعملی، فعالیت در گستره مذکور را به صورت هدفمند وجهه همت خود می سازند. اینکه دانش آرشیو چگونه و در چه سطوحی در دانشگاههای مختلف ارائه می گردد و محتوای دروس آن، چه مطالبی را در بر می گیرد و نیز چه مشابهتها و تفاوتهائی با رشته کتابداری دارد، موضوع نوشته حاضر است که به صورت گزینشی و با بررسی وضعیت آموزش این رشته در شماری از دانشگاههای جهان انجام می پذیرد و مهم ترین منابع آن، داده های موجود در وبگاههای اینترنتی مراکز مورد نظر می باشد.
درسالهای پایانی قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، خلیج فارسی تا سال 1907 م . خلیج فارس صحنه رقابت قدرت های بزرگ اروپایی به ویژه روسیه و انگلستان گردید.از دهه1860م.روسیه، رقیب انگلستان، در سراسر قرن نوزدهم واوائل قرن بیستم با پیشروی به سوی آسیای مرکزی، هند را مورد تهدید قرارمی داد.دراوئل قرن بیستم تهدید نظامی روسیه نه تنها از مرزهای شمال غربی هند، سیستان و بلوچستان بلکه از طریق دریا نیز بود و آن ، زمانی اتفاق افتاد که کشتی های جنگی و تجاری روسیه در اقیانوس هند و خلیج فارس پدیدار شدند.این در شرایطی بود که از دهه 1860م . بهبود سیستم ارتباطی ازجمله راه اندازی کابل دریایی خلیج فارس و به کارگیری کشتی بخار و باز شدن کانال سوئز بر نفوذ سیاسی و تجاری انگلستان در خلیج فارس افزوده بود.این رقابتها زمانی به اوج رسید که هر دو قدرت در صدد ایجاد پایگاه دریایی در خلیج فارس برآمدند.
کهن ترین پایگاه تفکر علمی پیش از پیدایی حوزه علمی آتن، انجمن های فلسفی و علمی مغان ایران بود. به نظر می رسد که مغان ایرانی با روحانیون دروه ماد با آموزش علوم ریاضی و نجوم از بابل و دیگر سرزمین های همسایه ایران به گسترش دانش های زمانه پرداختند و آنگاه که پایه های جهان بینی و فلسفه ایرانی را استحکام بخشیدند، به انتقال آن به دیگر ملل همت گماشتند.ایران در عهد هخامنشی از نیروی سیاسی،نظامی ،اقتصادی و علمی کافی برخوردار بود.بنابراین، توانایی انتقال علوم را به دیگر سرزمین ها داشت.انواع علم رایج آن روزگار ،بویژه فلسفه ،پزشکی و نجوم پس از رشد و تعالی در مشرق زمین و در میان ایرانیان، به سرزمین های دیگر راه یافت و پس از برخورداری از تکامل بیشتر دوباره به مشرق زمین بازگشت. درعهد اسلامی ،ایرانیان با ایجاد مراکز علمی و بیت الحکمه در بغداد به ترجمه آثار علمی از زبان های علمی نظیر سنسکریت ، فارسی میانه، سریانی و یونانی به زبان عربی ، و تکامل دانش های معاصر خود پرداختند و سپس آنها را به جهان غرب سپردند.
مروری بر ادبیات موجود در مورد استعمار نشان می دهد که بخش اعظمی از برنامه ها و چالش ها متوجه امتیازات گوناگون و دسترس پذیر کشورهای متاثر از استعمار بوده است. مطالعه رفتارهای دولت های وقت، از یک سو و شیوه های استعمارگران در تصاحب امتیازات متنوع، از سوی دیگر، عامل های کلیدی در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را آشکار می سازد. در نوشتار پیش رو، امتیاز نفت شمال و رفتار بازیگران ذینفع در آن بررسی شده است.
نخستین تحول مشروطه خواهانه در جهان اسلام، به سال 1876 م/1293 ھ.ق، در امپراتوری عثمانی به وقوع پیوست. این در حالی بود که نهضت مشروطه در ایران، سی سال بعد از آن (1906م/1324 ھ. ق) رخ داد که بالطبع تحولات و دگردیسی های بزرگی را برای هر دو کشور به دنبال داشت.بین دو حادثه مورد نظر تشابهات و تفاوتهای زیادی وجود دارد که باید در جای خود به همه آنها پرداخت. در این مقاله تنها به مساله اختیارات سلطان در قانون اساسی مشروطه اول عثمانی و قانون اساسی مشروطه ایران توجه شده است. به همین سبب در ابتدا امتیازاتی که در متن دو قانون یاد شده برای مقام سلطان در نظر گرفته شده، و در ادامه مواد و بندهایی که اختیارات سلطان را مورد توجه قرار داده، تجزیه و تحلیل شده است.ماحصل مقایسه پیش گفته، نیل به این موضوع است که دامنه اختیارات سلطان در قانون اساسی مشروطه اول عثمانی بسیار متوسع بوده است، تا جایی که هیچ مانعی را در مسیر شکل گیری استبداد حمیدی ایجاد نمی کند. این در حالی است که در قانون اساسی مشروطه ایران دامنه اختیارات سلطان در مواردی- که در متن مقاله توضیح آنها خواهد آمد- محدودتر و دارای انقباض بیشتری است.