اهمیت تاریخ جهانگشای جوینی، به لحاظ تاریخی، بر کسی پوشیده نیست. قطعاً اصلی ترین مأخذ تاریخی برای بیان وقایع حمله مغول به ایران، تاریخ جهانگشای است. نقل حوادث ناگوار و مصائب بی شماری که بر ایرانیان آن روزگار رفته است، خوانندگان این کتاب را به گونه ای تحت تأثیر قرار می دهد که آتش آن دامن نویسنده کتاب را نیز می گیرد و او را متهم به همکاری با مغولان می کند. این مقاله بر آن است تا اثبات کند که عطاملک با هوشیاری و تیزبینی، به خلق و ایجاد نوعی از گفتار دست زده است که به وسیله آن، در عین فرمانبرداری از مخدومان خویش، وقایع حمله مغول را نیز، به دقت، ثبت و نگهداری کند و از سفاکی ها و خشونت های ایشان در ویرانی سرزمینش سندی معتبر بر جای گذارد. وی در ضمن نقل تاریخ، پرده از چهره مغولان برداشته و به شیوه های گوناگون، مغول ستیزی خود را نشان داده است. نویسندگان این مقاله کوشیده اند تا با مطالعة دقیق تاریخ جهانگشای جوینی، نگرانی ها و انتقادهای عطاملک را شناسایی و استخراج کنند و با طبقه بندی آنها ذیل دو محور «گزارش ها» و «روش ها» به بررسی و تحلیل این اثر بپردازند.
تاریخ در شمار پیچیده ترین رشته های علوم انسانی است که امروزه ایجاد تحوّل در آنها مدّنظر قرار دارد. در این پژوهش با هدف آسیب شناسی درس تاریخ، به اسناد، روزنامه های قدیمی و کتاب های درسی تاریخ مراجعه گردیده و به روش «اسنادی» و «توصیف تاریخی» تلاش شده تا مسایل آسیب زای آموزش این رشته ریشهیابی گردد.
جامعه آماری پژوهش تمامی کتاب های درسی از آغاز تا پایان دوره رضاشاه است که پژوهشگر در یک تحقیق آکادمیک آنها را بررسی نموده و در این نوشتار تنها به برخی نتایج آنها استناد کرده است.
در مجموع این بررسی نشان داد: کتاب های درسی تاریخ اگرچه از مهم ترین وسایل آموزشی در دوره مورد بررسی بوده اند؛ لیکن کاستیهایی هم داشته اند. پایبندی معلمان به روش های سنّتی، رواج باستانگرایی افراطی و روند رو به فزونی دخالت دولت در امر آموزش تاریخ، از مهمترین موانعی بوده که به آموزش مطلوب این درس آسیب رسانده است.
نوشتار حاضر، به بررسی چگونگی برگزاری مراسم جشن نوروز در شبه قاره ی هند می پردازد که عمدتاً در عهد تیموریان هند به صورت منظم و مفصل برگزار می گردید. در این مقاله، با اتکاء به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی - تحلیلی، فراز و فرودهای این جشن در دربار چند شاه نخست این حکومت مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله، این پرسش اساسی را مورد توجه قرار می دهد که دیدگاه و موضع شاهان تیموری نسبت به جشن نوروز و تشریفات برگزاری آن، متأثر از چه عواملی است. در این نوشتار، نشان داده شده است که نگاه حکمرانان تیموری به جشن نوروز و اقدامات آنها برای برگزاری یا عدم برگزاری مراسم این جشن، متأثر از طرز تفکر و اندیشه ی این شاهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بوده است. افزون بر این، رابطه ی میان میزان اقتدار و ثروت شاهان با چگونگی تشریفات برگزاری این جشن و نیز تأثیر پذیری آداب و رسوم و تزیینات جشن از زمینه های ارتباطات فرهنگی و اقتصادی سلسله ی تیموریان هند با کشورهای دیگر بازنموده شده است.
عراق در عصر امویان محل ظهور و بروز اندیشه ها و آراء مختلف سیاسی و فکری متنوعی بود. پیشینه تاریخی، ترکیب اجتماعی، مرکزیت سیاسی و اقتصادی، آن را به عنوان کانون مهم بروز این گونه افکار و اندیشه ها درآورده بود. یکی از مهم ترین این آراء و اندیشه ها، غلو و حروفیگری بود.
این نوشتار، چگونگی ظهور آراء و نمادهای رمزی و حروفی و سرچشمه ی حلول این افکار را در اندیشه ی مغیره بن سعید و نیز شکل گیری جریان مغیریه را بررسی نموده، با بهره گیری از روش های تحلیل تاریخی و فرقه شناسی به تبار شناسی اندیشه ها و واکاوی آراء این جریان سیاسی- مذهبی پرداخته است و پیوند میان این گونه اندیشه ها را با آراءگِنوسی ایرانیان و تمدن های بین النهرین و نظریات رمزی، حروفی و عددی نو افلاطونیان و فیثاغورثیان آشکار ساخته و نشان داده که مغیره بن سعید نخستین کسی است که افکار رازورانه و باطنی متأثر از افکار گنوسی بین النهرین را با آراء، اندیشه ها و برداشت های عددی، حروفی و رمزی پیوند داده، با این اقدام اولین جریان و مکتب حروفی را در عهد امویان به وجود آورده است.