یکی از مشکلات دامنگیر ایران پس از مشروطیت، بحران مالی و اقتصادی بود. هرج ومرج و ناامنی بازرگانی، بر هم خوردگی معیشت سنتی ایرانیان، روی آوردن به زندگی شهری و نیز مشکلات ناشی از جنگ جهانی اول و حضور و رقابت قدرتهای اروپایی، عرصه را به قدری برای دولت و ملت ایران تنگ نمود که دولت به تکاپو برای استقراض افتاد. ماجرای اعطای وام از سوی روسیه و انگلیس، حکایتهای مفصل و جالبی از تاریخ معاصر ما را به خود اختصاص داده است اما جالب تر از همه، مخالفت و مقابله گستاخانه استعمارگران با نوسازی اقتصادی و مالی ایران است. ایرانیان که همیشه برای برون رفتن از چنگال قدرتهای رقیب استعماری به نیروی سوم می اندیشیدند، در این بحبوحه با اندیشه ایجاد دگرگونی اساسی در مالیه و اقتصاد ایران باز هم به فکر یک نیروی بی طرف افتادند و استخدام مورگان شوستر امریکایی برای رسیدگی و به سامان درآوردن مالیه ایران به همین مقصود صورت گرفت. حال بخوانید که چه بر سر وضع مالی و اوضاع مالیه ایران پس از مشروطه آمد و روسیه چگونه گستاخانه ایران را به بهانه نفوذ قدرت رقیب، با تهدید جدی مواجه کرد.
آرمان مشروطیت در مقام نظر تا حدودی زمینه و امکان مشارکت مردم را در اداره امور دولتی فراهم آورد و دیدگاه معطوف به قانون اساسی و تدوین متمم آن، تحول در نهاد دیوان سالاری را نیز در نظر داشت. اما در عمل، با وجود آنکه در ساختار دیوان سالاری تغییرهای کمّی و گسترده ای حاصل شد، همچنان سیطرهٔ اندیشه استبداد خودکامه پادشاهی در ایران و سنت های نیرومند و ریشه دار آن در نظام دیوانسالاری باقی ماند و با هر نوع تحول و اصلاحات بنیادین مقابله کرد. بدین سان سنت دیرینه اقتدارگرایانه اطاعت محض، قانون گریزی و چاپلوسی و ترکیب هیئت وزیران و انتصاب های مقام های دیوانی بر مدار خویشاوندگرایی، منصب فروشی و مانند اینها در جامه آراسته و جدید مشروطه و این بار در قالب قانون بروز کرد. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی است که خواسته ها، اندیشه ها و عملکرد محوری تلاش گران جنبش مشروطه ـ از جمله تأسیس و استقرار قانون و حاکمیت آن ـ چه تأثیرهایی بر چگونگی ادارهٔ امور و نهاد دیوان سالاری داشته است. روش کار بر پایه وارسی تأثیر و تأثر توأمانِ کنش و ساختار، در جریان تحول های سیاسی، اجتماعی و اداری و در چهارچوب نگرش علمی سیستمی قرار دارد.
بعد از سالها مبارزه، سرانجام ملت ایران موفق شد سال 1324 هجری قمری حکومت مشروطه را جایگزین استبداد سنتی قاجار کنند. بدون تردید نقش و عملکرد هریک از سردمداران مشروطه در جای خود قابل تامل و بررسی است. یکی از این شخصیتها مستشارالدوله ، وکیل سرشناس آذربایجان است. شاید در نگاه اول او شهرت خود را مدیون عموی نامدارش میرزا یوسف باشد، اما عملکردش گویای آن است که نشانی از مستشارالدوله بزرگ به ارث برده بود.این مقاله نقش مستشارالدوله در تحولات مجلس شورای ملی را مورد بررسی قرار می دهد .
انقلاب مشروطه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر این سرزمین است.شالوده بسیاری از سازمانهای امروزی در دوران مشروطه بنا شد و اقدامات بزرگی برای وضع قوانین انجام گرفت و تغییر و تحولات عظیمی در سازمان اداری سست و فرسوده ایران روی داد.در این مجال به بررسی چگونگی شکلگیری کمیسیونها در عصر مشروطه و نقش آنها در ایران امروز خواهیم پرداخت.
چنانکه می دانیم، فرجام ناموفق و دیگرگونه انقلاب مشروطیت ایران مهمترین موضوع را در تحلیل تاریخی این انقلاب به خود اختصاص داده است. مرحوم سیدمحمد طباطبایی توام با اشک دیده، ماحصل کلام در این زمینه را در یک جمله خلاصه کرد: «سرکه انداختیم، شراب شد.» اما در تحلیل همین موضوع نیز، مهمترین نکته، کناره گیری یا حذف روحانیت از صحنه انقلاب است. انقلاب با تحصن و اعتراض علما شروع شد، با فقه و فقاهت شیعی مشروعیت یافت و توسط روحانیون رتبه اول تشیع رهبری شد، اما کار آن به جایی رسید که روحانیت خود را از آن تطهیر می کرد و مردم هم به تبع ایشان از آن رویگردانی نمودند. این سوال همچنان به قوت خود باقی است: سرکوب، حذف یا کناره گیری روحانیت، چگونه روی داد؟ آیا واقعا یک پروسه بود یا پروژه یا ترکیبی از این دو؟ تاریخ به ما می گوید در آن مقطع، هم فتنه های روزگار بسیار سهمگین بودند، هم استبداد و استعمار در شیطنت ورزی چیزی فرونگذاشته بودند و هم دو دستگی، دلزدگی و دلمشغولی های بی موقع برخی رهبران دینی، در نافرجامی نهضت بی تاثیر نبود.
این مقاله در صدد است تا نشان دهد که می توان شکوائیه های زنان دوره مشروطه، مبتنی بر اسناد به جامانده از دوره های دوم و سوم مجلس شورای ملی را با ارجاع به ارکان چهارگانه حقوق شهروندی، یعنی برابری، آزادی، امنیت و مالکیت، تحلیل کرد. در جهت اثبات چنین ادعایی و یا روشن ساختن چنین تحلیلی، مقاله در دو بخش سامان داده شده است، در بخش نخست بحثی عرضه تاریخی ـ نظری در باره چیستی و تاریخ شهروند و حقوق شهروندی شده است و از آن دو نتیجه اصلی برکشیده شد: نخست این که اهم حقوق شهر وندی مبتنی بر بند دوم اعلامیه 1793 حقوق انسان و شهروند در چهار حق اصلی، یعنی حق برابری، حق آزادی، حق امنیت و حق مالکیت قابل تلخیص هستند؛ دوم اینکه حقوق فردی و حقوق شهروندی هم به لحاظ ذاتی و هم همانگونه که از عنوان «اعلامیه حقوق انسان و شهروند» بر می آید، حقوقی درهم تنیده هستند. تا حدی که می توان گفت هر حقی در این حوزه ها هم فردی و خصوصی است و هم در عین حال حقی شهروندی. مبتنی بر چنین نتایجی، به ویژه نکته دوم است که قسمت دوم مقاله سامان یافته است: در این قسمت برجنبه هایی از شکوائیه های زنان تأکید شده است که در آنها پی گیری حقوق خصوصی صراحتاً یا تلویحا در متن بزرگتری یعنی در متن حقوق شهروندی نهاده شده است. آنچه از بخش دوم این مقاله حاصل شده است این است که خطاب هایی مانند«امنای ملت،» «نمایندگان محترم و حافظین حقوق ملت» و به کار گیری اصطلاحاتی نظیر «حقوق ملت،» «خدمت به عالم انسانیت،» «تجویز قانون،» «عموم ملت،» تابعیت ایرانی،» «تساوی تمام افراد در حقوق،» «ضرورت سلب آزادی از حکام ستمگر،» تاکید بر حق مالکیت و امنیت و اصطلاحاتی مشابه که در متن عریضه ها به کار گرفته شده است، که همگی نشانه آشنایی زنان با مفاهیم حقوق شهروندی بوده است.
حزب دموکرات نخستین حزب در ایران است که در دوره انتخابات مجلس دوم پا به عرصه ظهور می گذارد و با تأثیر پذیری از سیستم های حزبی اروپا در ایران شکل می گیرد. حزب دموکرات با 28 عضو در مجلس دوم و با داشتن مرامنامه مشخص در مقابل حزب اعتدالیون، در کشاکش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش مؤثری را ایفا می نماید. در این دوره؛ نائب السلطنه ناصرالملک، قتل بهبهانی، اولتیماتوم روسیه مبنی بر اخراج شوستر و انحلال مجلس دوم، فعالیت های حزب دموکرات را تحت الشعاع قرا می دهند، ولی رئیس الوزرایی مستوفی الممالک و کابینه او فعالیت های این حزب تقویت می نمایند. شرایط پیدایش و فعالیت حزب دموکرات چگونه بود؟ حزب دموکرات در فعالیت های خود چه قشر و طیفی از جامعه را هدف قرار داده بودند؟ و چه افرادی از جامعه جذب آن می شدند؟ حزب دموکرات در نتیجه با داشتن روزنامه های متعدد در ایالات جهت گسترش دیدگاه های خود برای عضو گیری و دارا بودن افرادی تحصیل کرده، دنیا دیده و سخنور به خوبی توانستند، در قشر جوان و طبقه متوسط نفوذ کنند. البته به دلیل انقلابی و تند رو بودن حزب دموکرات، کمتر موفق شدند؛ اشراف، روحانیون و افراد طبقه پایین را به خود جذب کند. اگر چه این حزب در اساسنامه، خود از طبقه پایین جامعه حمایت می نمود. در نتیجه اختلاف و تفرقه احزاب در این دوره، دخالت روس و انگلیس ناکارآمدی احزاب بخصوص حزب دموکرات را موجب شد. با توجه به موضوع تحقیق، در گردآوری مطالب از شیوه کتابخانه ای ای، با فیش برداری از منابع بهره گرفته ام و در ثبت مطالب بیشتر سعی ام بر آن بوده با دیدی همه جانبه نگر، از روش تحلیلی و توصیفی استفاده نمایم.