از اسماعیلیان ایران پس از الموت آگاهی های اندکی در دست است. جسته و گریخته نثری یا نظمی این جا و آن جا با ترس و دلهره در دل زمین یا شکافی در دیوار باقی مانده است. بیش تر دعا و مناجات است. کم تر به سالیان تیره نوری می تاباند اما شعری که محمود سروده از نوع دیگر است. شاعر شوریده است. ترس را فروخورده و از مهم ترین رازها پرده برداشته است. برای یک گروه کوچک مذهبی که در پس کوهی یا در حاشیه کویری پناه گرفته اند چه چیزهایی مهم ترین اسرار است؟ نام رهبرشان؟ نام زیستگاه ها و پناهگاه هایشان؟ نام رهبران محلیشان؟ سلسله مراتب ارتباطشان؟ این همه در شعر محمود آمده است. این شعر در اینجا به روش تک نسخه تصحیح شده و با روش تاریخی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا گستره جغرافیایی قاسمشاهیان، نام رهبران محلی، سلسله مراتب دعوت و باورهای روزگار شاعر، سدة 11ق./ 17م، به دست داده شود.
نقش روستاییان در فعالیت های سیاسی همواره از مباحث مناقشه برانگیز بوده و نظرات مختلف از حضور پررنگ تا انفعال و روحیه محافظه کارانه شان آنان را در بر می گیرد. در این پژوهش شناسایی احکام دو گفتمان ""شهری"" و ""روستایی"" در زمینه مشارکت سیاسی روستاییان و مهاجران روستایی پیش از انقلاب 1357 مد نظر استو . برای دست یابی به دیدگاه روستاییان داستان ها به عنوان منابع پژوهش انتخاب شده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که مشارکت روستاییان در داستان های دوره پهلوی دوم چگونه بازنمایی شده است و دیدگاه نویسندگان روستایی در این زمینه چه تفاوتی با نویسندگان شهری دارد؟ فرضیه ما این است که آثار داستان نویسان شهری همچون آثار پژوهشی به همان سه دسته تقسیم می شوند، اما بر اساس نظر داستان نویسان روستایی اغلب روستاییان و مهاجران به مسائل سیاسی توجهی نداشته اند که این بی توجهی ناشی از روحیه محافظه کارانه آنان نیست.