وقف به عنوان یک ارزش در میان جامعه اسلامی ازجایگاه ویژه ای برخوردار است. این سنت در تاریخ ایران به ویژه درعصر صفویه به دلایل چندی از جمله رسمیت یافتن مذهب تشیع ، از رشد و شکوفایی برخوردار است و بر جنبه های مختلف ، تأثیرات عمیقی برجای نهاده است . از جمله می توان نقش آن را در توسعه جغرافیایی و ایجاد فضاهای شهری ملاحظه کرد. مشهد یکی از این شهرها وشاید مهم ترین آن است . اگر چه کتاب ها و مقالات مستقلی در باب وقف نگارش یافته است و حتی تأثیرآن برروی برخی از شهرها مورد بررسی قرار گرفته است ؛ اما تحقیق جامعی در بارة تأثیر وقف در ایجاد دگرگونی جغرافیایی و ایجاد فضاهای شهری مشهد دردوره صفوی ، صورت نگرفته است. از این رو این نوشتار برآن است با استفاده از منابع کتابخانه ای ، وقفنامه ها واسناد ارزشمند مربوط به مسائل مالی و حسابداری موقوفات ، موجود درمرکزآرشیوآستان قدس باروش توصیفی - تحلیلی به نقش وقف در توسعه منابع آبی ، گسترش فضاهای درونی شهری ، مهاجرپذیری و جذب جمعیت دردوره صفویه در شهر مشهد بپردازد.
با ورود اسلام به سرزمین های ایران، تغییراتی در ساختار کالبدی شهرهای دوره قبل، یعنی ساسانی، صورت گرفت. ویژگی عمومی شهرهای این دوره، اهمیت ربض و توسعه یافتن این بخش است. به رغم وجود گزارش های جغرافیانگاران مسلمان و شناختی عمومی که از ساختار شهر های نخستین و عناصر شکل دهنده آن ها به دست داده شده است از سیمای برخی از شهرهای تاریخی ایران اطلاعات جامعی در دست نیست؛ یکی از مهم ترین این شهرها، یزد است؛ بر همین اساس، در پژوهش پیش رو که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است، وضعیت این شهر براساس اسناد تاریخی و معماری و باستان شناسی بررسی می شود. برآیند تحقیق نشان می دهد که شارستان شهر یزد، اندازه کوچکی داشته و دارای بارویی استوار با دو دروازه بوده است. یکی از دروازه ها با نام «درب مسجد» در جبهه جنوبی قرار داشته و دروازه دیگر «درب ایزد» یا «اندرو» بوده که در سمت شمالی شارستان ساخته شده است. بازار شهر و یکی از مساجد دوگانه در ربض پررونق شهر بوده است. مسجد دیگر، در درون شارستان واقع بوده است. توسعه این شهر، در سمت جنوب و جنوب غرب و جنوب شرق بوده است و محور بازار را در شکل دهی مسیر گسترش آن، به ویژه در دوره های بعد، باید عامل تعیین کننده دانست.
در دوره قاجاریه، اوضاع اجتماعی و تأمین امنیت در شوشتر، غیرقابل تحمل شده بود. بازرگانان و تاجران شوشتری مجبور بوده اند، برای حفظ موقعیت اقتصادی و سرمایه خود به دیگر شهرهای ایران مانند اهواز (ناصری)، تهران و حتی کشورهای دیگر از جمله هندوستان و عراق مهاجرت نمایند. آن ها در شهرهای مختلف هندوستان همانند (کلکته، بمبی، آگره (حیدرآباد) و عراق (بصره و بغداد و...) به تجارت و داد و ستد می پرداختند. در پژوهش حاضر به دنبال این سؤال هستیم که چرا امتیاز کشتیرانی در شوشتر باعث تحول در این شهر گردید؟ چه دلایلی وجود داشت که خاندان های بازرگان و تاجر پیشه در شوشتر، در دوره قاجاریه به هندوستان مهاجرت کنند؟ فرض بر این است که خاندان های معتبر و اصیل شوشتر در جریان فتنه های داخلی از این شهر مهاجرت نمودند، علاوه بر آن، بیماری های واگیردار همانند وبا، طاعون و... در نابودی و کوچ اجباری ساکنان شوشتر تاثیرگذار بود. علاوه بر آن امتیاز کشتیرانی به انگلستان بود که کمپانی لنچ دفاتر خود را در شهر ناصری (اهواز) دائر کرد. فشارهای مالیاتی حاکمان منصوب قاجاریه، باعث گریز ثروتمندان و دولتمندان شوشتر به سایر شهرهای ایران و هندوستان (از جمله حیدرآباد، کلکته، بمبئی، و...) گردید. در این پژوهش سعی شده است به زوایای پنهان تجارت شوشتر با شهرهای هندوستان و عراق بپردازیم و از جمله خاندان سلطانعلی تاجر شوشتری که مؤسس شرکت تجاری جهاز خلیج فارس بود را با تاکید بر اسناد منتشر نشده از خاندان شرف الدین، بررسی کنیم.