فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری نشخوار فکری با میانجی گری تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در فصل بهار سال 1401 بودند. نمونه پژوهش حاضر 260 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (1991)، خرده مقیاس اضطراب در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995) و سیاهه نگرانی تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) بود. داده های این مطالعه با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS-21 و LISREL-8.8 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین نشخوار فکری، اضطراب و ترس از تصویر بدنی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت (01/0P<). علاوه بر آن، مدل نشخوار فکری با میانجی گری ترس از تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی برازش مناسبی داشت. همچنین، اثر نشخوار فکری بر اضطراب معنی دار بود (001/0P<)، اما اثر نشخوار فکری بر ترس از تصویر بدنی و اثر ترس از تصویر بدنی بر اضطراب معنی دار نبود (05/0P>). علاوه بر آن، اثر نشخوار فکری با میانجی گری ترس از تصویر بدنی بر اضطراب معنی دار نبود (05/0P>). با توجه به نتایج این مطالعه، برای کاهش اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی می توان با استفاده از کارگاه های آموزشی زمینه را برای کاهش نشخوار فکری مهیا ساخت.
مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازآنجا این پژوهش مدل یابی ترس از شکست بر اساس خودانتقادگری، طرح واره های ناسازگار اولیه و ادراک شایستگی با میانجی گری اضطراب رقابتی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود که با روش همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوم متوسطه شهر شیراز بود که تعداد آن ها در بازه زمانی پژوهش، 7420 دانش آموز بود. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 361 مشارکت کننده تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی ترس از شکست کانروی (2002)، سطوح خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004)، طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (1998)، ادراک شایستگی هارتر (1982) و اضطراب رقابتی ایلی نویز (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق نرم افزار AMOS 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که خودانتقادگری علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (23/0= B). همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه مثبت و غیرمستقیم دارد (21/0= B). در نهایت ادراک شایستگی علاوه بر تأثیر مستقیم با میانجی اضطراب رقابتی با ترس از شکست رابطه منفی و غیرمستقیم دارد (26/0-= B). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اضطراب رقابتی می تواند رابطه ی مثبت بین خودانتقادگری و طرح واره های ناسازگار اولیه با ترس از شکست دانش آموزان را افزایش دهد و از طرف دیگر رابطه ی منفی بین ادراک شایستگی و ترس از شکست دانش آموزان را کاهش دهد.
اثربخشی بسته آموزشی فراتشخیصی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری، طرحواره درمانی و معنا درمانی بر تعارض زناشویی زنان درگیر طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
103 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری، طرحواره درمانی و معنادرمانی بر تعارض زناشویی زنان درگیر طلاق عاطفی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان واجد شرایط طلاق عاطفی شهر تهران که به کلینک روانشناسی آتیه در سال 1397 مراجعه کرده اند، بود که با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد و از بین آن ها، 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش، آموزش فراتشخیصی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری، طرحواره درمانی و معنا درمانی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. بسته آموزشی محقق ساخته فراتشخیصی براساس تکنیک تحلیل مضمون در ده جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. ابزار اندازه گیری به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی (براتی و ثنایی، 1999)، پرسشنامه طلاق عاطفی (گاتمن، 2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که تأثیر درمان مبتنی بر فراتشخیصی شناخت درمانی، طرحواره درمانی و معنا درمانی در کاهش تعارضات زناشویی (36/362=F، 001/0>P) در شرایط پیگیری ماندگاری اثربخشی دارد. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گرفته شد که درمان فرا تشخیصی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری، طرحواره درمانی و معنادرمانی کاهش تعارضات زناشویی موثر است.
اثربخشی والدگری ذهن آگاهانه مادران بر نظم جویی هیجانی، دلبستگی ایمن کودک-والد و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
307 - 322
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن اثربخشـی آمـوزش والدگـری ذهنآگاهانـه مـادران بـر نظمجویـی هیجانـی، دلبسـتگی ایمـن کودک-والـد و پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی انجـام شـد. روش پژوهـش شـبهتجربی بـا طـرح پیشآزمـون، پسآزمـون و پیگیـری بـا گـروه گـواه و جامعـۀ آمـاری شـامل مـادران دارای کـودک پیشدبسـتانی در شـهر اصفهـان در سـال تحصیلـی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بـود. ۵۰ نفـر بـا نمونهبـرداری مرحلـهای در دو گـروه آزمایـش و گـواه بهصـورت تصادفـی جایگزیـن شـدند و بـه مقیـاس پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی (واحـدی، فتحـیآذر، حسینینسـب و مقـدم، ۲۰۰۸)، فهرسـت نظمجویـی هیجانـی کـودکان (شـیلدس و سـیکتی، ۱۹۹۷) و پرسشـنامۀ روابـط میانـی دلبسـتگی (کاپنبـرگ و هالپـرن، ۲۰۰۶) در سـه مرحلـۀ پیشآزمـون، پسآزمـون و پیگیـری پاسـخ دادنـد. سـپس گـروه آزمایـش طـی ۸ جلسـۀ ۹۰ دقیقـهای پروتـکل آموزشـی والدگـری ذهنآگاهانـه (بوگلـز و رســتیفو، ۲۰۱۴) را دریافــت کردنــد. نتایــج تحلیــل کواریانــس چندمتغیــری نشــان داد آمــوزش والدگــری ذهنآگاهانــه بــه مــادران باعــث افزایــش نظمجویـی هیجانـی و دلبسـتگی ایمـن و کاهـش بیثباتـی نظمجویـی هیجانـی و پرخاشـگری فرزندانشـان شـد امـا در مرحلـۀ پیگیـری (۵ مـاه بعـد از مداخلـه) تفـاوت معنـاداری بیـن متغیرهـای دو گـروه مشـاهده نشـد کـه ایـن یافتـه میتوانـد بـر برگـزاری مجـدد ایـن دورههـا در فواصـل زمانـی کوتـاه بـرای والدیـن صحـه بگـذارد. یافتههـای ایـن پژوهـش ضـرورت کاربـرد برنامههـای آمـوزش والدگـری ذهنآگاهانـه بـه مـادران را بهمنظـور بهبـود روابـط دلبسـتگی والد-کـودک، نظمجویـی هیجانـی و کاهـش پرخاشـگری کـودکان پیشدبسـتانی خاطـر نشـان میسـازد.
چگونه توانستم مهارت نوشتن را در دانش آموزان پایه دوم کلاسم تقویت کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 9
حوزههای تخصصی:
نوشتن ، پیچیده ترین مهارت زبانی است که در آموزش آن نیاز به فراگیری مهارت های شناختی و فراشناختی بسیاری است که با توجه به بعد عاطفی و اجتماعی محقق می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی مشکلات نوشتن دانش آموزان پایه دوم ابتدایی است. نمونه مورد بررسی دانش آموزان کلاسم بود که به این نتیجه رسیدم که در طول سال گذشته به دلیل وجود کرونا و عدم حضور در کلاس درس دانش آموزان به آسانی نمی توانستند بنویسند و افکار خود را بیان نمایند و نوشتن برای آنها جذابیتی نداشت . نارسایی حتی بر نحوه ی پاسخ دادن آنها در دروس کتبی نیز اثر گذاشته بود.در این تحقیق نوشتن و مشکلات آن را بررسی و راهبردهایی برای مواجهه به آن ارائه دادم.یافته ها حاکی از آن بود که روش های به کاربرده ( خلاصه نویسی ، خاطره نویسی ، گزارش نویسی و داستان نویسی) برای بهبود نوشتن موثر بوده است.
ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی: نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تحت تأثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران قلبی با میانجی گری رفتارهای خودمراقبتی انجام شد.
روش: پژوهش از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری 300 نفر از بیماران قلبی مراجعه کننده به بیمارستان جم و کلینیک تخصصی قلب و عروق بوستان بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پنج عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1989)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و رفتار خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلب (جارسما و همکاران، 2003) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. علاوه بر این نتایج حاکی از این بود که اثر مستقیم روان رنجوری، برون گرایی و توافق پذیری بر کیفیت زندگی معنی دار است (01/0>P). هنگامی که رفتارهای خودمراقبتی به عنوان میانجی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی وارد می شود، اثر غیرمستقیم و معنادار روان رنجوری و وجدانی بودن بر کیفیت زندگی به ترتیب برابر با 09/۰- و 049/0 است (01/0>P). بنابراین رفتارهای خودمراقبتی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و وجدانی بودن با کیفیت زندگی را میانجی می کنند.
نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی برای عملکرد بالینی و تحقیقات در زمینه ی روانشناسی سلامت بیماران قلبی دارد و ضرورت توسعه ی رویکردها و مدیریت بهتر این بیماران را در رفتارهای خودمراقبتی نشان می دهد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت توکوفوبیا در زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
600 - 608
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توکو فوبیا ترس بیمار گونه از زایمان است که می تواند منجر به بروز اضطراب و نگرانی در زنان باردار گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت توکوفوبیا در میان زنان باردار بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی بوده و نمونه پژوهش شامل 205 نفر از زنان باردار بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه داده ها با استفاده از مقیاس شدت توکوفوبیا ووتن و همکاران (2020) و پرسش نامه سنجش شدت نگرانی گلادستون و همکاران (2005) جمع آوری شدند. برای اندازه گیری پایایی مقیاس، از روش آلفای کرونباخ و تنصیف و برای انداره گیری روایی از تحلیل عامل تأییدی و روایی همزمان از طریق همبستگی با مقیاس سنجش شدت نگرانی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 24 استفاده و سطح معنی داری آزمون 01/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی، نشان داد که مدل دو عاملی مقیاس شدت توکوفوبیا در جامعه زنان باردار قابلیت برازش دارد. پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف به ترتیب برابر 87/0 و 84/0 به دست آمد که حاکی از پایایی و روایی مطلوب بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به صحت پایایی و روایی قابل قبول مقیاس شدت توکوفوبیا در زنان باردار می توان از آن به عنوان یک ابزار تشخیصی برای شناسایی ترس شدید از زایمان و شروع آموزش مدیریت این ترس در مادران باردار استفاده کرد
ارائه الگوی هیجانات مثبت و تمایلات رفتاری در گردشگری سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: گردشگری سلامت به عنوان یکی از شاخه های مهم صنعت گردشگری محسوب می شود. صنعت گردشگری سلامت می تواند به عنوان صنعت پیشران عمل کرده و صنایع جانبی را نیز توسعه دهد. ایران، یکی از کشورهایی است که علاوه بر جاذبه های طبیعی از قابلیت های مناسبی در زمینه درمان نیز برخوردار است و باوجود همه این پتانسیل ها، تاکنون سازوکار مناسبی برای هدفمند شدن این صنعت در ایران تدوین نشده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی هیجانات مثبت و تمایلات رفتاری در گردشگری سلامت می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران سلامت بیمارستان عدل در شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری در بخش کمی در دسترس بوده است؛ و با توجه به اینکه جامعه آماری نامحدود بوده است، محقق با استفاده از جدول کرسی مورگان حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعیین کرده است. محقق برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه استفاده کرده است و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که لذت بر رضایت به میزان ۸۰/۵ و لذت روی وفاداری به میزان ۳۴/۳ و انگیختگی روی رضایت به میزان ۵۵/۶ و انگیختگی بر وفاداری به میزان ۸۹/۷ تأثیر دارد (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که ارائه کنندگان خدمات و مدیران گردشگری سلامت با تمرکز بر روی هیجانات مثبت و با توجه به پتانسیل گردشگری سلامت در ایران موجب ایجاد تمایلات رفتاری مثبت در گردشگران سلامت شوند که درنهایت باعث متمایزسازی خود با رقبای منطقه ای و هم سطح خواهد گردید. تازه های تحقیق سید حسین منصوری: Google Scholar, Pubmed
مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بوده و با هدف بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری تحقیق کلیه دختران نوجوان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که ۵۶۷ نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، بدین صورت که از میان مناطق شش گانه آموزش وپرورش اصفهان یک منطقه (منطقه ۵) به صورت تصادفی انتخاب شد و از میان مدارس منطقه ۵ تعداد ۶ مدرسه و از هر مدرسه ۵ کلاس (درمجموع ۳۰ کلاس) به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های روابط چندبعدی خود بدن (MBSRQ)، پایگاه هویت من (EOM-EIS-۲)، نگرش های اجتماعی فرهنگی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) و پذیرش خود (USAQ) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتباط معنی داری بین متغیرهای پایگاه هویت، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود با نگرش به تصویر بدنی وجود دارد (۰۵/۰<P). همچنین یافته ها نشان داد که پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر دارد (۰۵/۰<P)؛ و مدل ارائه شده در بین نوجوانان دختر از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: پایگاه هویت با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نوع نگرش افراد به تصویر بدنی به عنوان اولین خود تجربه شده تأثیر دارد بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقا نگرش به تصویر بدنی در افراد، متغیرهای مذکور از سوی مراکز مشاوره، مراکز زیبایی و همچنین مدارس موردتوجه قرار گیرند. تازه های تحقیق عبدالعزیز افلاک سیر: Google Scholar, Pubmed
بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی، نقص در عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی است که موجب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعال سازی رفتاری بر عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه معلولین جسمی-حرکتی خفیف تا متوسط دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان بابل در سال ۱۴۰۱ بود. از بین آن ها تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش درمان فعال سازی رفتاری (۸ جلسه) و هر هفته یک جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد اجرای بارکلی (۲۰۱۱)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه آشفتگی روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری در افزایش عملکرد اجرایی و انعطاف پذیری شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). نتیجه گیری: یافته ه ای پژوه ش حاض ر می توان د در انتخ اب و طراح ی مناس ب ترین رویک رد درمان ی منطب ق ب ا نیازه ای معلولین جسمی-حرکتی دارای پریشانی روان شناختی مورداستفاده ق رار گیرن د. تازه های تحقیق رمضان حسن زاده: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محققان علاقه مند به مکانیسم های تسهیلگر در مداخلات درمانی ازجمله سازوکارهای فرهنگی می باشند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش از نوعِ ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد. طرح پژوهش در قسمت کیفی از نوع روش تحلیل محتوای قیاسی و در قسمت کمی از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 48 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به روش تصادفی در 3 گروه آزمایشی (2 گروه) و گواه جای گزاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی و توسط نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت اثر دو شیوه درمان بر مؤلفه های تحمل (020/0=p)، ارزیابی (037/0=p) و به تبع آن نمره کل تحمل پریشانی (016/0=p) معنادار است، به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا علاوه بر نمره کل تحمل پریشانی میانگین نمرات دو مؤلفه تحمل و ارزیابی آن را بیشتر افزایش داده است. نتیجه گیری: می توان گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا روش مؤثرتری برای افزایش تحمل پریشانی در مادران کودکان فلج مغزی است.
اثربخشی بسته آموزشی برای زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برنامه مداخله آموزشی برای همسران به هرگونه مداخله ای اطلاق می شود که با کاهش میزان روابط مخرب و تقویت رفتارهای سازنده، افراد و روابط آنها را از رذایل مشترک زندگی زناشویی بازدارد. مداخلات آموزشی معمولاً بر محافظت از همسران در برابر عوامل خطر، مانند الگوهای روابط مخرب متمرکز است و باورهای غیرمنطقی و ایجاد عوامل رابطه حمایتی، مانند نگرش مثبت و زناشویی صمیمیت. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از روش کمی استفاده کرده است. برای این منظور، ۲۰ نفر از زوجین، برای اجرای پروتکل انتخاب شد. روش تحقیق در این مرحله از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل خواهد بود. آزمودنی های انتخاب شده در هر دو گروه آزمایشی و گواه به وسیله پیش آزمون مورداندازه گیری قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه بوده و نتایج توسط واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شده است. برای آزمون نرمال بودن توزیع نمرات مرتبط با متغیرهای پژوهش از آزمون نرمالیته شاپیرو – ویلک استفاده شد، همچنین نتایج مقایسه های زوجی با استفاده از آزمون بونفرونی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: محقق تحقیق خود را در قالب سه فرضیه موردبررسی قرار داد و نتایج نشان داد بسته آموزشی بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و می توان گفت که بسته آموزشی زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی مؤثر است و این تأثیر ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بسته آموزشی باعث افزایش سازگاری زناشویی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بوده و نیز باعث کاهش تعارضات زناشویی گردیده است. تازه های تحقیق بهمن اکبری: Google Scholar, Pubmed
معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی در دهه دوم زندگی از اهمیت بالای برخوردار است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی انجام شد. مواد و روش ها: روش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بودند که در دهه دوم زندگی مشترک خود به سر می بردند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ زوج (۷۶۸ نفر) مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (۱۹۹۷)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (۱۹۸۷) و پرسشنامه شفقت نف (۲۰۰۳) گردآوری و با نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. دیگر یافته پژوهش نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نهایتاً معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: به نظر می رسد خودشفقتی می تواند باعث تأثیر در رضایت زناشویی شود و از طرفی دیگر نیز ویژگی های شخصیتی مطلوب و سبک دلبستگی ایمن می تواند رضایت زناشویی را افزایش دهد. تازه های تحقیق فهیمه نامدارپور: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از هیجانات شایع در مبتلایان به اختلالات خلقی و اضطرابی، نشانگان خشم است. نگرانی اصلی در مورد مبتلایان به اختلالات اضطرابی که عملکردشان در کُنش های مختلف مختل است، خشم خودآزارگرانه و بعضاً خودکشی است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. تمامی مبتلایان به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز تخصصی روا ن شناختی در سطح شهر تهران در سال 1401 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. به ترتیب درمان شناختی-رفتاری (لیهی و همکاران، 2009) و درمان فراشناختی (ولز و فیشر، 2015) طی 10 جلسه، به صورت 1 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت در آزمودنی های گروه های آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته با پرسش نامه پرخاشگری حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1972) انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بن فرونی با نرم افزار آماری SPSS شماره 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی در کاهش نشانه های خشم حالت، خشم صفت و بروز خشم و افزایش نشانه های کنترل خشم در پایان درمان و بعد از پیگیری سه ماهه مؤثر واقع شدند. نتایج پیگیری سه ماهه مداخلات نیز نشان دهنده ثبات درمان بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر بهبود نمرات شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی نسبت به درمان فراشناختی اثربخش تر عمل کرده است (05/0>P). نتیجه گیری: براین اساس می توان بیان کرد که هر دو روش شناختی-رفتاری و فراشناختی بر بهبود شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی سودمند هستند. همچنین، وجود جلسه فعال سازی رفتاری می تواند علت برتری درمان شناختی-رفتاری باشد. تازه های تحقیق نسترن شریفی: Google Scholar, Pubmed
تبیین مفهوم مرگ در نوجوانان با کم توانی ذهنی خفیف و عملکرد ذهنی مرزی بر اساس روی آورد پدیدارشناسی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
۱۲۰-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوگ و فقدان رویدادی مهم در زندگی افراد با کم توانی ذهنی است. تفکر درباره مرگ و دغدغه ذهنی با سؤالات مربوطه در سنین نوجوانی بسیار رایج است، اما نوجوانان با کم توانی ذهنی معمولاً اطلاعات اندکی درباره مرگ و به ویژه مرگ اطرافیان خود دریافت می کنند. هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم مرگ در نوجوانان با کم توانی ذهنی و عملکرد ذهنی مرزی براساس روی آورد پدیدارشناسی وجودی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسی وجودی بوده است و جامعه پژوهش شامل نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان بندرانزلی در سال 1401 بود. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از نوجوانان کم توان ذهنی خفیف (هوشبهر50 تا70) و عملکرد ذهنی مرزی (هوشبهر 70 تا 85) به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از روش دیکلمن (1992) انجام شد. یافته ها: در تحلیل داده ها سه مضمون اصلی «تجربیات مرتبط با مرگ»، «پیوستگی مرگ در متن زندگی» و «زندگی در برابر مرگ» استخراج شد که هر یک از این مضامین اصلی، از طریق تحلیل چندین زیرمضمون پدیدار شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر همسو با مبنای نظری و پژوهش های پدیدارشناسی وجودی، دلالت بر درک مرگ به عنوان یک سازه وجودی در نوجوانان با کم توانی ذهنی خفیف و عملکرد ذهنی مرزی دارد و افراد با کم توانی ذهنی از آگاهی بیشتر در مسائل مربوط به مرگ استقبال می کنند. نوجوانان با کم توانی ذهنی بیان کردند درحالی که برای معنا دادن به زندگی تلاش می کنند، معمولاً اطرافیان نیاز های تحولی آنها را نادیده می گیرند. این یافته ها در کنار سایر شواهد پژوهشی مربوط، به موضوع مرگ وجودی که به آگاهی آنها از محدودیت هستی خود در چارچوب یک زندگی محدود به زمان اشاره دارد، بینشی عمیق برای متخصصان آموزشی و درمانی فراهم می کند که در طرح ریزی برنامه های آموزشی و توانبخشی برای نوجوانان با کم توانی ذهنی دارای اهمیت است.
مقایسه اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
71 - 79
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پردامنه ترین چالش های مدارس، قلدری است. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری بود.روش: روش پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با نشانه های قلدری دوره متوسطه اول و دوم شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش1 آموزش تحلیل رفتار متقابل، گروه آزمایش 2 مهارت تنظیم هیجان را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های بزرگنمایی غیرانطباقی ریسکیند و همکاران (2000)، گسست اخلاقی و قلدری تورنبرگ و جانگرت (2014) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss-23 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>p)، به عبارتی دیگر آموزش تحلیل رفتار متقابل نسبت به آموزش تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تاثیر بیشتری دارد (05/0>p).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش تحلیل رفتار متقابل با بهره گیری از فنونی مانند تجزیه و تحلیل و درک رفتار خویش و همینطور، کسب آگاهی و قبول مسئولیت اثربخشی بیشتری بر کاهش بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری دارد.
Investigating the Effectiveness of Cognitive Rehabilitation on the Executive Functions of Students with Specific Learning Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to investigate the effectiveness of cognitive rehabilitation on the executive functions (behavioral and cognitive regulation) of students with specific learning disorder. The research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research was made up of all the students with specific learning disorder who referred to the learning disorders center of Ardabil in the academic year of 2021-2022, from which 40 students were selected using the available sampling method. Then, they were randomly replaced in the experimental group (20 participants) and the control group (20 participants). The experimental group was exposed to cognitive rehabilitation intervention for 11 sessions. To collect data, the behavioral rating questionnaire of Gioia et al. (2000) was used. The data were analyzed through the analysis of covariance statistical test. The findings showed that cognitive rehabilitation intervention improved executive functions (behavioral and cognitive regulation) in students with specific learning disorder of the experimental group (P<0.01). Considering the effect of cognitive rehabilitation intervention in students with special learning disorder, schools and counseling centers can use this type of treatment in working with these children to improve their executive functions (behavioral and cognitive regulation).
اثربخشی برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پسر
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
69 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل پسر دوره دوم متوسطه شهر سقز در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب گردید و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های دلزدگی تحصیلی پکران و همکاران (2005) و درگیری تحصیلی ریو و تسینگ (2011) بودند. دانش آموزان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی نجاری و همکاران (1397) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزش سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر دلزدگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود و پیشنهاد می شود که برنامه ی مذکور در دستور کار متولیان آموزش وپرورش برای سازگاری بیشتر دانش آموزان موردتوجه قرار گیرد.
پیش بینی صمیمیت زوجین بر اساس متغیرهای هوش اجتماعی، باورهای دینی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
217 - 224
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی صمیمیت زوجین بر اساس هوش اجتماعی، باورهای دینی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در بین زوجین انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع از نوع کمی، همبستگی و پیش بین بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متأهل دانشگاه های آزاد و دولتی شهر قم در سال تحصیلی 95-94 بودند. نمونه موردبررسی شامل 270 نفر از زنان و مردان متأهل دانشگاه های آزاد و دولتی شهر قم بود که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه موردمطالعه انتخاب شدند. پرسش نامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زوجین ووندن بروک و هانس برتمن (1995)، هوش اجتماعی آنگ تون تت (2008) و پرسشنامه دین داری گلاگ و استارک (1965) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که همبستگی صمیمیت زوجین در سطح 99 درصد باهوش اجتماعی و باورهای دینی معنادار و مثبت و با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی معنادار و معکوس بود (0/05≥P). هوش اجتماعی، باورهای دینی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی به ترتیب پیش بینی معناداری را در ارتباط با صمیمیت زوجین ارائه می دهند.
پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
281 - 293
حوزههای تخصصی:
گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، سبک های فرزندپروری بامریند (1973) و سبک های هویت برزونسکی (1989) بود. داده های پژوهش با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار spss نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، سبک تعهد هویت، سبک هویت سردرگم و سبک فرزندپروری مستبدانه توان پیش بینی رفتارهای پرخطر را در نوجوانان دارند (0/05>P). نقش سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در شکل گیری رفتارهای پرخطر نوجوانان قابل توجه است.