فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۶۱ تا ۸٬۹۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطه فاجعه آفرینی و اضطراب مرتبط با درد با ناتوانی ناشی از سردرد در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میگرن یکی از شایع ترین انواع سردرد می باشد که تأثیر بسزایی بر عملکرد بیماران و حتی منجر به ناتوانی آن ها می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین فاجعه آفرینی و اضطراب ناشی از درد میگرن با سلامت بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی- همبستگی، بر روی 178 بیمار مبتلا به سردرد میگرن انجام شد. این افراد به مطب های خصوصی متخصصان مغز و اعصاب و بیمارستان های شهر تهران مراجعه کردند و مبتلا به میگرن توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب تشخیص داده شدند. انتخاب بیماران به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. آن ها 3 پرسش نامه سنجش ناتوانی ناشی از سردرد (Headache Disability Inventory یا HDI)، فاجعه آفرینی درد (Pain Catastrophizing Scale یا PCS) و اضطراب درد (Pain Anxiety Symptoms Scale یا PASS-20) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، بین هر دو متغیر فاجعه آفرینی (64/0 = R) و اضطراب مرتبط با درد (62/0 = R) با ناتوانی ناشی از سردرد، همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت. اضطراب مرتبط با درد قادر به پیش بینی 36 درصد از واریانس ناتوانی ناشی از سردرد بود (001/0 > P) که با ورود خرده مقیاس های متغیر فاجعه آفرینی، از میزان این پیش بینی کاسته شد. این موضوع تأثیر بسزای متغیر فاجعه انگاری و خرده مقیاس های آن را در پیش بینی میزان ناتوانی ناشی از سردرد نشان داد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش متغیرهای روان شناختی در پیش بینی ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مبتلا به میگرن تأکید نمود. بر اساس نتایج این مطالعه، سطح فاجعه آفرینی می تواند ناتوانی ناشی از سردرد را پیش بینی کند. بنابراین، توجه به نقش فاجعه آفرینی مبتلایان به سردرد میگرنی مزمن، یکی از مضامین بالینی این پژوهش به شمار می رود. این موضوع می تواند به افزایش کیفیت زندگی مبتلایان به میگرن کمک نماید.
روابط واژگانی
حوزههای تخصصی:
علم و هنر
خواب بی پایان
حوزههای تخصصی:
سم زدایی سریع و سم زدایی با کلونبدین در بیماران وابسته به مواد افیونی
حوزههای تخصصی:
بررسی مراحل تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکی و نوجوانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مراحل تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان، با روش مقطعی انجام شده است. 198 دانش آموز دختر و پسر 7 الی 17 ساله شهر قم، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که با افزایش سن، سطح عاطفه ایمانی نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: احساس خدا، به عنوان موجودی مهربان، درد دل کردن با خدا، داشتن رابطه نزدیک و صمیمانه با خدا، داشتن حس شکرگزاری یا شرمندگی در مقابل خدا. همچنین، مقایسه نمرات دختران و پسران بیانگر تفاوت معنادار دو جنس در این مؤلفه، و بالاتر بودن نمره دختران نسبت به پسران است.
تشویق و تنبیه: راه های پیشرفت عاری از رقابت
منبع:
لوح بهمن ۱۳۷۷ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تعلیم وتربیت در ایران
تأثیر داستان درمانی شغلی به روش مشاوره گروهی بر رضایت شغلی و عزّت نفس کارکنان آموزش و پرورش منطقه جرقویه استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان درمانی شغلی بر رضایت شغلی و عزّت نفس سازمانی اجرا شد. روش پژوهش به صورت نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه کارکنان آموزش و پرورش منطقه جرقویه استان اصفهان بودند. که براساس نمونه گیری تصادفی 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شده بودند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش فهرست توصیف شغلی اسمیت و پرسشنامه عزّت نفس سازمانی پیرس و همکاران بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و با روش تحلیل کوواریانس داده ها تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که داستان درمانی شغلی بر رضایت شغلی و شاخص های آن جز کار در شغل فعلی و فرصت های ترفیع تأثیر داشته است (01/0p<) و (05/0p<)، ولی داستان درمانی شغلی بر عزّت نفس سازمانی تأثیر نداشته است(05/0p>).
فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری در بخش های روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین میزان فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری روانپزشکی بود.
روش: در این مطالعه مقطعی 100 بیمار (50 مرد و 50 زن) بستری در بخش های روانپزشکی دو بیمارستان دانشگاهی، که در طی یک دوره سه ماهه از این بیمارستان ها ترخیص شدند، با استفاده از یک پرسشنامه آزار جسمی و جنسی و مصاحبه انفرادی در مورد سابقه و چگونگی آزارهای جسمی و جنسی اعمال شده بر آنان مورد پرس وجو قرار گرفتند. روش نمونه گیری در دسترس بود.
یافته ها: در مجموع 61 درصد از کلیه بیماران شامل (56 درصد مردان و 70 درصد زنان)، یکی یا هر دو نوع آزار جسمی یا جنسی را تجربه کرده بودند. تفاوت شیوع سابقه آزار جنسی در گروه های مردان و زنان از نظر آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به میزان شیوع زیاد سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران روانپزشکی و اثرات مهم آن بر سلامت روانی آنها و نیز بر ارتباط بیماران با پزشک، به نظر می رسد بهتر است درمانگران پرس و جو در این مورد را همیشه در دستور کار خود قرار دهند.
سلامت سازمانی مدرسه و پیشرفت تحصیلی: تدوین، آزمون و اصلاح یک الگوی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از پژوهش های گذشته یک الگوی مفروض را با ترکیب سه متغیر میانجیگر تدوین کرد. برای آزمون این الگو 184 معلم شیمی و 184 مدیر شاغل در دبیرستان های استان لرستان شرکت کرده اند. مدیران به پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی و معلمان به پرسشنامه های سلامت سازمانی، احساس کارآمدی و خشنودی شغلی پاسخ دادند. پیشرفت تحصیلی با توجه به معدل کتبی دانش آموزان معلمان مذکور در آزمون نهایی درس شیمی اندازه گیری شد. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ و روایی سازه آن ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. همچنین الگوی مفروض با استفاده از تحلیل مسیر آزمون شد. برطبق نتایج، این الگو گرچه برازش خوبی با داده ها دارد، اما در آن اثر مستقیم سلامت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان معنادار نیست. پس از حذف این اثر، آزمون الگوی اصلاح شده نشان داد که این الگو برازش بهتری با داده ها دارد. در این الگو سلامت سازمانی با میانجیگری احساس کارآمدی، خشنودی شغلی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. در مجموع نتایج نشان داد که سلامت سازمانی با تأثیر گذاری بر نگرش ها و رفتار های فرانقشی معلمان می تواند بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد. مخاطب یافته های این پژوهش بیشتر مدیران مدارس، به عنوان اساسی ترین عامل در تحریک سلامت سازمانی، هستند.
سوگیری شناختی پردازش اطلاعات هیجانی در افراد مضطرب، افسرده و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری شناختی پردازش اطلاعات در افراد مضطرب، افسرده و عادی انجام شد. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای بود آزمودنی های پژوهش را 50 آزمودنی مضطرب، 50 آزمودنی افسرده و 50 آزمودنی عادی تشکیل داده بودند که از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شده بودند.گردآوری داده ها به کمک مقیاس های اضطراب و افسردگی بک، مقیاس نشانگان روان شناختی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون یادآوری نشانه ای و آزمون تکمیل کردن ریشه واژه انجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در حافظه آشکار و ناآشکار بین سه گروه مضطرب، افسرده و عادی در واژگان منفی، مثبت و تهدید کننده تفاوت معناداری وجود داشت، ضمن اینکه گروه مضطرب در واژگان تهدید کننده، گروه افسرده در واژگان منفی و گروه عادی در واژگان مثبت نمره بالاتری کسب کردند. اما در واژگان خنثی بین این سه گروه تفاوت معناداری دیده نشد. می توان چنین نتیجه گیری کرد که پردازش اطلاعات در حافظه آشکار و ناآشکار سوگیری ایجاد می کند و موجب می شود که اطلاعات همخوان با خلق بیشتر به خاطر آید.
رفتار خودکشی گرایانه (ملاحظات بالینی و عوامل خطرساز)
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۸۶
حوزههای تخصصی:
روایت هاچگونه واقعیت را می سازند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسائلهاست که روایت چگونه شکل می گیرد؛ چگونه کار می کند؛چگونه وضعیت سلامت و بیماری را توضیح می دهد و چگونه و براساس چه مکانیزمی قادر به پیش بینی و کنترل وضعیت انسانی می شود و در پایان هدف پاسخگویی به این پرسش است که چگونه روایت واقعیت را می سازد.پژوهش حاضر در چارچوب تحلیلی نظری و بر اساس بررسی استدلالی و استنباطی مبتنی بر تحلیل گفتمان نظری سازمان دهی شده است. تحلیل گفتمان به منزله روش پژوهش کیفی متن را مورد واکاوی قرار می دهد. متن در ادبیات مزبور هم یک متن نوشتاری می تواند باشد، هم یک نظریه و هم یک واقعیت اجتماعی. زبان را می توان از دو راه بررسی کرد؛ درمطالعه «همزمانی»، زبان در یک مقطع زمانی واحد و در یک وضعیت خاص بدون در نظر گرفتن زمان، بررسی می شود و در مطالعه «درزمانی»، تحول زبان در طول زمان، مطالعه می شود. روایت در جریان ساختارهای هم نشینی و جانشینی(حرکت همزمانی و درزمانی زبان) شکل می گیرد. این جریان وابسته به زبان و گفتگویی دوجانبه است؛ روایت به زبان درمی آید و در جریان گفتگو انسجام پیدا می کند و یکپارچهمی شود. روایت مسائلهبرون ذهنی ( جهان اول)، چنانکه واقع گرایان روایتی می گویند و نیز موضوعی درون ذهنی(جهان دوم)، چنانکه رویکردهای پسامدرن و برساخت گرا می گویند، نیست.زبان مسائله و موضوعی است کهدر فرایند گفتگو و در بستر گفتمانی شکل می گیرد و در جهان سوم مستقر می شود. روایت هابه شکل گفتگویی سامان پیدا می کنندوبه شکل دادن خویشتن روایتی کمک می رسانند.