فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۹۰۱ تا ۲۳٬۹۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
301 - 311
حوزههای تخصصی:
صفات روشن شخصیت فرمول بندی جدیدی از جهت گیری و رفتارهای اجتماع پسند است که شامل همدلی، شفقت و نوع دوستی است. پژوهش حاضر با هدف معرفی و بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس صفات سه گانه روشن شخصیت انجام شد. برای این منظور تعداد 400 نفر دانشجوی کارشناسی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به وسیله ابزارهای مقیاس صفات روشن شخصیت و مقیاس دوجین کثیف مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه پژوهش جهت تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی به دو گروه تقسیم شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه عامل همدلی، شفقت و نوع دوستی قابل استخراج است و درمجموع 58 درصد از واریانس نمرات را تبیین می کند. تحلیل عاملی تائیدی آشکار کرد عامل صفات روشن شخصیت در مرتبه بالاتر از سه عامل مرتبه پایین همدلی، شفقت و نوع دوستی تشکیل شده است و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. بررسی ضریب همسانی گویه ها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 92/0 و برای مؤلفه های همدلی، شفقت و نوع دوستی به ترتیب 88/0، 88/0 و 87/0 به دست آمد. بررسی رابطه بین صفات روشن شخصیت با صفات سه گانه ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی نشانگر رابطه منفی معنادار بین آنها بود. همچنین بین زنان و مردان از لحاظ صفات همدلی، شفقت و نوع دوستی تفاوت وجود داشت. مدل صفات روشن شخصیت از سه عامل مرتبه پایین همدلی، شفقت و نوع دوستی تشکیل شده است و می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی صفات روشن شخصیت استفاده شود.
اثربخشی برنامه آموزشی کاربردی خانواده محور بر توانش های نوشتن دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
905-912
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش کاربردی، از جمله معیارها و شاخصه های موفقیت و کارآمدی نظام آموزش و پرورش در جوامع محسوب می شود. تهیه و تدوین مواد آموزشی کاربردی باید مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای فردی، خانوادگی، گروهی و اجتماعی باشد، به گونه ای که در نهایت زندگی مستقل فرد را به همراه داشته باشد. با توجه به مشکلات زبان بیانی از جمله زبان نوشتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون، آیا آموزش زبان نوشتاری کاربردی می تواند منجر به بهبود توانش های ارتباطی و خودکفایی اجتماعی این افراد شود؟ هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزشی کاربردی خانواده محور بر توانش های نوشتن کودکان دبستان با نشانگان داون بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه) بود. 30 دانش آموز دبستانی آهسته گام با نشانگان داون مشغول تحصیل در مدارس استثنایی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس گزینش شده و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای بسته برنامه آموزشی کاربردی خانواده محور محقق ساخته (1396) جهت بهبود توانش های نوشتن شرکت کردند و هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس پرسشنامه خواندن و نوشتن شیرازی و نیلی پور (1390) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که برنامه آموزشی کاربردی خانواده محور منجر به افزایش میانگین نمرات توانش های نوشتن شرکت کنندگان گروه آزمایش در حیطه رونویسی و املاء نسبت به گروه گواه شده است (0/001 P< ). نتیجه گیری: بنابراین می توان مطرح کرد که برنامه آموزشی کاربردی خانواده محور روش مؤثری برای بهبود توانش های نوشتن دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون است.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، شادکامی ذهنی و نستوهی مادران دچار دیابت نوع دو
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تاب آوری، شادکامی ذهنی و نستوهی مادران دچار دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل مادران دچار دیابت شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از بین مادران دیابتی مراجعه کننده به مراکز درمانی تهران، تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل شادکامی ذهنی (ریان و فردریک، 1997)، پرسشنامه نستوهی (کوباسا و همکاران، 1979) و مقیاس تاب آوری (کانر و دیودیسون، 2003) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر شادکامی ذهنی، تاب آوری و نستوهی مادران دچار دیابت مؤثر بوده است ( P<0.001 ). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش شادکامی ذهنی، تاب آوری و نستوهی مادران دچار دیابت مورداستفاده گیرد.
آینده پژوهی و ارائه روندهای توسعه کیفی در دانشگاه های دولتی شهر تهران مبتنی بر رویکرد دانشگاه تراز جهانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات اجمالی انجام شده در رابطه با روند تحولات آموزش عالی در ایران و چگونگی گسترش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی حاکی از مورد توجه نبودن فرآیند برنامه ریزی نوسعه دانشگاهی است. هدف از این تحقیق طراحی و اعتباریابی مدل آینده پژوهی روندهای توسعه کیفی[m1] دانشگاه های دولتی شهر تهران مبتنی بر رویکرد دانشگاه در تراز جهانی می باشد. روش ها: در این پژوهش، از روش روش آینده پژوهی (دلفی) استفاده شده است. به این صورت که در فاز اول با استفاده ازمبانی نظری، ساختار اولیه و عوامل مهم تاثیرگذار در هر یک از ابعاد الگوی اولیه شناسایی شده است و پس از آن برای سنجش و بررسی جزئیات الگو از روش آینده پژوهی دلفی استفاده شده است. حجم نمونه در این پژوهش بر مبنای اصل اشباع در تحقیقات کیفی شامل40 نفر می باشد. برای تجزیه و تحلیل از شاخص های توصیفی - استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه کیفی دانشگاه ها مبتنی بر رویکرد دانشگاه در کلاس جهانی را می توان در[m2] 6 مقوله اصلی یعنی مقوله مرکزی، شرایط علی، شرایط مداخله گر، بسترها، راهبردها و مقوله پیامدها و 24 زیرمقوله طبقه بندی نمود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه باید به ارتقای کیفی دانشگاه ها نیز توجه کافی شود تا شاهد پیشرفت روز افزون تحصیلی و آموزشی در دانشگاه های کشور همسو و همسطح با دانشگاه های تراز جهانی باشیم. [m1]داور محترم اول: ویراستاری ادبی؟ متناسب با نظر داور محترم ویرایش ادبی در چکیده صورت گرفت و تغییرات با رنگ سبز مشخص شد [m2]داور محترم دوم: 6 مقوله اصلی را در چکیده بیاورید متناسب با نظر داور محترم دوم شش مقوله بیان شد و تغییرات با رنگ زرد مشخص شدند
بررسی اصول چهارده گانه شادمانی فوردایس در متون و تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
موضوع «شادی و شادمانی» در وجود آدمی، تاریخی به اندازه قدمت خود انسان دارد و مباحث مربوط به آن جزء کهن ترین مسائل بشری محسوب می شوند. روانشناسی جدید در سال های اخیر به دستاوردهای خوبی در زمینه «روانشناسی شادی» نائل گردیده است. «اصول چهارده گانه فوردایس» که محور بسیاری از تحقیقات و پژوهش های دانشگاهی با موضوع «شادمانی» قرارگرفته، یکی از اصلی ترین یافته ها در این زمینه است. کارگاه ها و دوره های آموزش شادی و نشاط نیز در میان برخی از آحاد جامعه در حال انجام است. نتایج پژوهش ها در این زمینه نشان داده که این دوره ها توانسته، از طریق آموزش شادمانی به افراد، اثرات مثبتی در کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و حتی جسمی فراگیران داشته باشد. این مقاله، ضمن بررسی محتوای این اصول شادی بخش درصدد آن است تا مشخص کند چه ردپایی از آن را می توان در منابع و متون اسلامی یافت و در تربیت و اخلاق اسلامی تا چه حد بر محتوای این اصول، تأکید شده است.
رابطه حمایت سازمانی و استرس شغلی با سلامت عمومی و فرسودگی و شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روانشناسی صنعتی/سازمانی سال چهارم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۷
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد تحصیلی و شادکامی در دانشجویان دختر با سطح فعالیت بدنی کم، متوسط و شدید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد تحصیلی و شادکامی در دانشجویان با سطح فعالیت بدنی کم، متوسط و شدید می باشد. روش کار: روش پژوهش توصیفی، از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه که در سال تحصیلی 96-95 مشغول به تحصیل بودند و تعداد 100 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سطح فعالیت بدنی بک بود و از معدل تحصیلی ترم گذشته دانشجویان به عنوان نمره عملکرد تحصیلی استفاده شد و به منظور سنجش نمره شادکامی از پرسشنامه شادکامی آکسفورد ( OHI ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS-17 و از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده گردید و همچنین به منظور مقایسه گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: عملکرد تحصیلی و شادکامی دانشجویان دختر با سطح فعالیت بدنی کم، متوسط و شدید به صورت معنی داری متفاوت است (05/0 > P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش دانشجویانی که سطح فعالیت بدنی بالاتری داشتند نمره شادکامی و عملکرد تحصیلی بالاتری نشان دادند. لذا این پژوهش استفاده از برنامه های ورزشی را به منظور ارتقا شادکامی و بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان پیشنهاد می کند.
اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت گروهی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
13 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس بیماری مزمن و خودایمنی است که با نشانگان فراوان و عوارض جسمی و روانی متعدد، میزان رضایت مبتلایان را نسبت به زندگیشان کاهش می دهد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان راه حل مدار گروهی کوتاه مدت بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به ام. اس شهر تهران بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل با دوره ی پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه بیماران زن مبتلا به ام .اس بودند که در سال 1394 به انجمن ام. اس شهر تهران مراجعه کردند. ابتدا به صورت در دسترس 64 نفر از بیماران زن پرسشنامه های خودکارآمدی و کیفیت زندگی مربوط به بیماری ام .اس را تکمیل کردند. از میان کسانی که نمره خودکارآمدی کمتری را کسب کرده بودند، 22 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (11نفر گروه آزمایش و 11 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که گروه درمانی راه حل مدار کوتاه مدت بر افزایش خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران اثرگذار است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در پیگیری دو ماهه نیز، تنها نشان از کارآمدی این درمان در متغیر خودکارآمدی داشت. نتیجه گیری: از درمان راه حل مدار کوتاه مدت به علت تأکید بر نقش خودگویی ها و انتقال تجارب موفقیت آمیز گذشته به زمان حال، می توان برای افزایش خودکارآمدی و بهبودی کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس فکری-عملی و احساس گناه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
11 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد درمانی بر نشانگان وسواس فکری_عملی و احساس گناه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس_جبری بود. روش شناسی: روش پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری سه گروهی شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی_جبری در شهر دزفول در سال1397 بود. نمونه مورد مطالعه 45 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی_جبری بود. نمونه به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه آماری انتخاب شده است. آنها به طور تصادفی در یکی از سه گروه مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد ، طرحواره درمانی و کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. سه گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بوده و اندازه گیری برای هر دو گروه آزمایش در یک زمان صورت گرفت. ابزار پژوهش مقیاس نشانگان وسواس فکری-عملی پادوا (1980) و پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992) است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد در کاهش نشانگان وسواس فکری- عملی در بیماران مبتلا به وسواسی-جبری بیشتر است (p <0.05). نتیجه گیری: اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس گناه بیش از طرحواره درمانی بود (p <0.05).
نقش ادراک دلبستگی دوران کودکی، کنش وری خانواده و سبک های اسنادی بر اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت نقش دلبستگی دوران کودکی، کنش وری خانواده و سبک های اسنادی در اضطراب اجتماعی دانشجویان انجام شد. 700 دانشجو به روش نمونه برداری چند مرحله ای خوشه ای از دو دانشگاه پیام نور و آزاد بیرجند انتخاب شدند و ارزشیابی دلبستگی به هر والد (هازان و شیور، 1986)، مقیاس ارزیابی سازش پذیری و پیوستگی خانواده (السون، پرتنر و لاوی، 1985)، پرسشنامه سبک اسنادی (پترسون و سلیگمن، 1984) و مقیاس اضطراب اجتماعی (واتسون و فرند، 1969) را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادند سبک های اسنادی، دلبستگی ناایمن به مادر و پیوستگی با خانواده به طور مستقیم پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی هستند. همچنین، دلبستگی به والد از طریق پیوستگی و اسناد موفقیت بر کاهش و افزایش اضطراب اجتماعی مسیرهای معناداری نشان دادند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان دریافت که پیوستگی اعضای خانواده و اسناد موفقیت باعث کاهش اضطراب اجتماعی و ناایمنی به مادر و اسناد شکست موجب افزایش اضطراب اجتماعی می شوند.
مطالعه کیفی: تدوین مدل طلاق در شرایط اجتماعی و فرهنگی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1163-1174
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق پدیده ای است که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. اما مسئله اصلی اینست، که مطالعه کیفی که به تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بپردازد تاکنون مغفول واقع شده است. هدف: تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بود. روش: پژوهش از نوع کیفی بر اساس روش داده بنیاد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مردان و زنان طلاق گرفته مراجعه کننده به بهزیستی در منطقه 10 شهر تهران بود. تعداد 15 فرد مطلقه از طریق روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: مصاحبه نیمه ساختار یافته. برای تحلیل داده ها از روش استراس و کوربین (1998) استفاده شد. یافته ها: 620 کد استخراج شد که 553 کد مربوط به بعد از ازدواج و 67 کد مربوط به قبل از ازدواج بود. بعد از ازدواج ابعاد فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و در قبل از ازدواج ابعاد سن، عوامل روانشناختی مطرح شدند. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مؤلفه های طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
پیش بینی اختلالات خوردن بر اساس رگه های هوش هیجانی و سبک زندگی کارآمدی وزن در دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
225-232
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اختلالات خوردن بر اساس رگه های هوش هیجانی و اطمینان به خود در مدارس دخترانه متوسطه دوم منطقه رحمت آباد وبلوکات انجام شد. روش تحقیق از نوع همبستگی پیش بین می باشد. حجم نمونه 112 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل سال تحصیلی 95-94 بودند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه آزمون نگرش به تغذیه کارنر و همکاران(1979)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی پترایدز و همکاران(2004) و پرسشنامه سبک زندگی کارآمدی وزن کلارک و همکاران(1991) می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 و آزمون آماری رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد اطمینان به خود در خوردن پیش بینی کننده بهتری در تشخیص اختلالات خوردن نسبت به رگه های هوش هیجانی است و مؤلفه دسترسی به مواد غذایی در بین مؤلفه ها بیشترین پیش بینی کنندگی را دارد. بنابراین بین اطمینان به خود با اختلالات خوردن رابطه وجود دارد و اطمینان به خود در خوردن (خودکارآمدی) در پیش بینی اختلالات خوردن سهم بیشتری نسبت به رگه های هوش هیجانی دارد. اما در پیش بینی جوع، خود آگاهی از رگه های هوش هیجانی و در پیش بینی کنترل دهانی و عادات غذایی، دسترسی به مواد غذایی از مولفه های سبک زندگی (خودکارآمدی) نقش مهمتری دارند. بر اساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در پیش بینی اختلالات خوردن به عنوان یکی از مشکلات شایع در دانش آموزان، متغیرهای شناختی، خودآگاهی و اثر گارسیا دخیل می باشند و با مداخله های محیطی، تمرین های اصلاح شناختی و افزایش هوش هیجانی می توان از وقوع این اختلال جلوگیری نمود.
آرایش افراطی یا سادگی: بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی و معنای زندگی در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی و معنای زندگی در زنان متقاضی آرایش های افراطی و زنان با آرایش عادی شهر گرگان بود. روش تحقیق به صورت کمّی، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و از نوع علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری تعداد 40 نفر (20 زن با آرایش افراطی و 20 زن با آرایش عادی) به روش هدفمند و داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب و زمینه یاب ارزشی شوارتز، پرسشنامه بنیان های اخلاقی، فرم مصاحبه معنای زندگی و چک لیست تشخیصی آرایش افراطی محقق ساخته اجرا و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا و نرم افزار 18SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد بین خرده مقیاس های ارزش های شخصی شامل سنت گرایی (682/4F-، 037/0p-)، لذت جویی (818/11F-، 001/0p-)، قدرت (174/6F-، 017/0p-) و ایمنی (101/9F-، 005/0p-) و خرده مقیاس های بنیان های اخلاقی شامل مراقبت و آسیب (062/69F-، 001/0p-)، وفاداری به گروه (892/13F-، 001/0p-)، احترام به مرجعیت (515/4F-، 04/0p)، اخلاق و پاکی (141/8F-، 007/0p-) در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع زنان با آرایش افراطی در بنیان های اخلاقی، ارزش های شخصی نمرات پایین تری نسبت به زنان با آرایش عادی به دست آوردند. ضمن اینکه در مبانی اساسی معنای زندگی، زنان با آرایش افراطی به مؤلفه های کمبود اعتماد به نفس و عدم رضایت از خود و در مقابل، زنان با آرایش عادی بیشتر به مؤلفه های هدفمندی زندگی، رضایت و آرامش اشاره داشتند.
مقایسه اثربخشی آموزش خودتنظیمی و حل مسئله بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر پایه نهم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزش و خودکارآمدی اساس یادگیری هستند و از مهمت رین عوام ل تعی ین کنن ده شکس ت ی ا موفقی ت دانش آموزان در مدرسه محسوب می شوند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش خود تنظیمی و حل مسئله بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر پایه نهم انجام شد. روش: این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان بناب بودند. در این راستا 45 نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم دخترانه شهر ستان بناب به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در هر یک از گروه های دوگانه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند . گروه اول 8 جلسه آموزش حل مسئله و گروه دوم 8 جلسه آموزش خود تنظیمی را دریافت نمودند و گروه سوم (کنترل) نیز همزمان به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند. هرسه گروه به پرسشنامه های انگیزش تحصیلی والرند و خودکارآمدی مک ایلروی بانتینگ در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاس خ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) و نرم افزار SPSS.21 استفاده شد . یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش حل مسأله و خودتنظیمی بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان اثر متفاوت داشته و تاثیر روش آموزش خودتنظیمی در افزایش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بیشتر از روش آموزش حل مسئله است. نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی بیشتر آموزش خودتنظیمی بر افزایش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان نسبت به روش حل مسئله، مشاوران و روانشناسان می توانند با انجام فنون مهارت های خودتنظیمی عملا خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان را افزایش دهند.
بررسی تأثیر راهکارهای معلمی آموزش بخشودگی بر میزان بخشودگی و مدارای اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم دی ۱۳۹۷ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۱)
147-166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای بررسی تأثیر راهکارهای معلمی آموزش بخشودگی بر میزان بخشودگی و مدارای اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر ناحیه 2 شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 95-1394 انجام گرفته است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. نمونه پژوهش تعداد 80 نفر از 4 کلاس (دو کلاس دختر و پسر به عنوان گروه آزمایش و دو کلاس به عنوان گروه گواه) بودند که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند ( 40 نفر در گروه گواه و 40 نفر در گروه آزمایش). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه 18 سؤالی بخشودگی هارتلند ( HFS ) با سه خرده مقیاس و پرسشنامه 20 سؤالی محقق مدارای اجتماعی با 3 خرده مقیاس با طیف 5 درجه ای لیکرت بود. جهت اجرای پژوهش، ابتدا برای دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون برگزار شد سپس گروه آزمایش در 10 جلسه برای مدت 6 هفته و حداقل هفته ای 2 بار درکلاس آموزش دیدند، آنگاه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، لوین و تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه انجام گرفت. نتایج نشان داد، آموزش بخشودگی باعث افزایش میزان نمرات بخشودگی (05/0>047/0 = Sig ) و مدارای اجتماعی (05/0>042/0 = Sig ) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در پس آزمون شده است. همچنین تفاوت معناداری میان نمرات گروه آزمایش دو گروه دختر و پسر در پس آزمون متغیر بخشودگی (05/0>044/0 = Sig ) و مدارای اجتماعی (05/0>038/0 = Sig ) نسبت به پیش آزمون مشاهده گردید.
پیش بینی سلامت روان زنان متأهل بر اساس مؤلفه های فردی و خانوادگی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین سهم پیش بینی کنندگی مؤلفه های فردی و خانوادگی بر سلامت روان زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر شیراز در سال 1398 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 400 نفر از زنان متأهل به صورت نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند . برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1982)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1981)، سبک های زندگی ( LSQ ) ، ویژگی های شخصیتی نئو، فرآیند و محتوای خانواده سامانی (1387) و الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های فردی و خانوادگی با سلامت روان در زنان متأهل رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که ابعاد مؤلفه های فردی ( عزت نفس، خودکارآمدی، سبک های زندگی ) و ابعاد مؤلفه های خانوادگی ( فرآیند و محتوای خانواده، شخصیت همسر و الگوهای ارتباطی خانواده ) به صورت معناداری قدرت پیش بینی سلامت روان در زنان متأهل را دارند. نتیجه گیری: عزت نفس، خودکارآمدی و سبک های زندگی توان پیش بینی سلامت روانی را دارند و با ارتقاء فرآیند و محتوای خانواده و الگوهای ارتباطی در خانواده ها می توان شاهد افزایش سلامت روانی در اعضای خانواده بود.
نیازهای آموزشی کارکنان برای پیشگیری و کنترل مصرف مواد مخدر و روان گردان در زندان: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۶۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان زندان در حوزه مواد مخدر و روان گردان بود. روش: پژوهش از نوع کاربردی-اکتشافی با رویکرد مطالعه موردی بود. نمونه آماری در چهار زندان تهران شامل خبرگان و روسای زندان ها (11 نفر) و معاونین و کارشناسان (52 نفر) به تفکیک حوزه شغلی بود که همگی به صورت هدفمند و گلوله برفی تا اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و چهار جلسه گروه کانونی انجام شد. یافته ها: 26 نیاز آموزشی برای کارکنان در ابعاد نگرشی، دانشی و مهارتی و 4 نیاز آموزشی برای مدیران به دست آمد. از جمله نیازهای کارکنان عبارت بود از آشنایی با مواد روان گردان و عوارض آن، روش های کشف و جاسازی، مهارت های چهره زنی پیشگیری از اعتیاد، خودکنترلی، رفتار با زندانیان، روان درمانی و درک مضرات مصرف مواد. نیازهای مدیران عبارت بود از آشنایی با قوانین، درمان اعتیاد، مهارت پیشگیری و درک اعتیاد به عنوان بیماری. نتیجه گیری: مدیران و کارکنان در نیاز «روش های پیشگیری از اعتیاد» با یکدیگر مشترک بودند و ضروری است هرگونه برنامه ریزی و طراحی دوره آموزشی کارکنان با لحاظ کردن نیازهای دانشی، نگرشی و مهارتی شناسایی شده انجام گیرد.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر شادکامی دانش آموزان شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر شادکامی دانش آموزان شهر کرمانشاه بود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و به روش تحلیل کواریانس بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان شهر کرمانشاه بود که از این میان 40 دانش آموز شامل ( 20 نفر) در گروه آزمایش و ( 20 نفر) گروه گواه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای گروه آزمایش، برنامه آموزش هوش هیجانی اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 23 - SPSS انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش به کاررفته باعث افزایش شادکامی در دانش آموزان می شود. به طورکلی، می توان گفت که آموزش به کاررفته در شادکامی دانش آموزان اثربخش است.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرتبط با کرونا تاثیرات نافذی برجنبه های مختلف افراد جامعه گذاشته است. بعضی افراد نسبت به این اوضاع پذیرش بهتری دارند و سایرین هیجانهای منفی زیادی را تجربه می کنند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ارتباط بین اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان با میزان اضطراب از کرونا در جامعه شهر کرمانشاه بود. در این مطالعه 317 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رو ئمر (2004)، نسخه دوم پذیرش و عمل بوند و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کرونا لی (2020) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که اضطراب کرونا با دشواری در تنظیم هیجان همبستگی مثبت معناداری دارد اما با اجتناب تجربه ای همسبتگی منفی دارد ) 01/0 (p< . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان 305/0 از واریانس اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان داد افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند؛ نسبت به رویدادهای زندگی پذیرش کمتری نشان می دهند و کسانی که در تنظیم هیجانات خود با مشکل روبرو هستند، حوادثی مثل کرونا تاثیرات منفی بر آنها خواهد گذاشت. بنابراین برگزاری کارگاه های آموزشی آنلاین و طراحی مداخلات روان شناختی مناسب ضروری می باشد.
نقش واسطه ای سبک های مقابله ای مذهبی در رابطه بین نگرش های مذهبی و خودپنداشت با تمایل به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
101-132
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله ای مذهبی در رابطه بین نگرش های مذهبی و خودپنداشت با تمایل به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه گیلان انجام شد. روش: طرح تحقیق از نوع همبستگی بود. تعداد 530 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های نگرش های مذهبی، سبک های مقابله ای، خودپنداشت و آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ساختاری پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. تمام متغیرهای پیش بین و میانجی یعنی مقابله مذهبی مثبت و منفی 42 درصد از تغییرات آمادگی به اعتیاد در دانشجویان را پیش بینی کردند که این میزان در حد متوسطی بود. مقابله مذهبی مثبت و منفی در رابطه بین نگرش مذهبی و خودپنداشت با آمادگی به اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: مقابله مذهبی مثبت، با تشدید نگرشِ مذهبی و نیز خنثی کردن نقش مخرب خودپنداشت بسیار بالا به کاهش آمادگی به اعتیاد منتهی می شود.