مطالب مرتبط با کلیدواژه

مؤلفه های فردی


۱.

ارائه الگوی مطلوب پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جامعه محوری پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیشگیری انتظامی رویکرد جامعه محوری عوامل درون سازمانی عوامل برون سازمانی مؤلفه های فردی رویکردی و ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
زمینه و هدف: در پیشگیری انتظامی جامعه محور از جرم، پلیس علاوه بر بهره گیری از ابزارهای تعریف شده در نظام عدالت کیفری، از همکاری و مشارکت  نهادهای اجتماعی و دولتی برای کنترل عوامل ایجاد کننده جرم استفاده می کند. هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مطلوب پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جامعه محوری پلیس است.<br /> روش شناسی: تحقیق حاضر از نظرنوع، کاربرد یو از نظر گردآوری داده ها، توصیفی - تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل فرماندهان تهران بزرگ بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 113 نفراز آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی آن از روش صوری با استفاده از نظر اساتید و متخصصان موضوع تأیید شده است. برای محاسبه پایایی پرسش نامه از روش محاسبه آلفای کرونباخ استفاده که مقدار آلفای کرونباخ برای تحقیق حاضر 88 درصد به دست آمده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های T و همبستگى پیرسون انجام شد.<br /> یافته ها: به ترتیب مؤلفه های ساختاری، رویکردی و فردی و عوامل درون سازمانی و برون سازمانی در پیشگیری انتظامی جامعه محور مؤثر بوده، بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی با رویکرد جامعه محوری در پیشگیری انتظامی از جرم رابطه معناداری وجود داشته و فرایند پیشگیری انتظامی با رویکرد جامعه محوری تحت تأثیر عوامل درون و برون سازمانی است.<br /> نتیجه گیری: ضمن اصلاح ساختار پیشگیری انتظامی باید نسبت به تقویت تعامل و مشارکت سایر نهادهای اجتماعی در امر پیشگیری اقدام کرد. در این راستا ضمن اصلاح رویکردها و ساختارهای مرتبط، نسبت به اصلاح فرآیند و وضعیت کمی و کیفی آموزش کارکنان در راستای تغییر وضعیت پلیس سنتی به جامعه محور اقدام شود.
۲.

پیش بینی سلامت روان زنان متأهل بر اساس مؤلفه های فردی و خانوادگی

کلیدواژه‌ها: سلامت روان مؤلفه های فردی مؤلفه های خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۵۹۵
هدف: هدف این پژوهش تعیین سهم پیش بینی کنندگی مؤلفه های فردی و خانوادگی بر سلامت روان زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر شیراز در سال 1398 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 400 نفر از زنان متأهل به صورت نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند . برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1982)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1981)، سبک های زندگی ( LSQ ) ، ویژگی های شخصیتی نئو، فرآیند و محتوای خانواده سامانی (1387) و الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های فردی و خانوادگی با سلامت روان در زنان متأهل رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که ابعاد مؤلفه های فردی ( عزت نفس، خودکارآمدی، سبک های زندگی ) و ابعاد مؤلفه های خانوادگی ( فرآیند و محتوای خانواده، شخصیت همسر و الگوهای ارتباطی خانواده ) به صورت معناداری قدرت پیش بینی سلامت روان در زنان متأهل را دارند. نتیجه گیری: عزت نفس، خودکارآمدی و سبک های زندگی توان پیش بینی سلامت روانی را دارند و با ارتقاء فرآیند و محتوای خانواده و الگوهای ارتباطی در خانواده ها می توان شاهد افزایش سلامت روانی در اعضای خانواده بود.