ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۲۰۱ تا ۲۵٬۲۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۳ مورد.
۲۵۲۰۱.

بررسی اثربخشی مداخلات ارتقا دهنده امید دربیماران مبتلا به سرطان شهرستان سنندج در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: امید سرطان مداخلات ارتقا دهنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۰۷
مقدمه و هدف: سرطان دسته ای از بیماری هاست که با رشد کنترل نشده سلولی و تهاجم به بافت های موضعی و متاستاز سیستمیک مشخص می شود. میزان بروز سرطان طی 50 سال گذشته به طور یکنواخت افزایش پیدا کرده است. روحیه امیدوارانه از فاکتورهای بسیار مهم و از عناصر ضروری در بیماری سرطان است که اثرات زیادی در سازگاری بیماران با شرایط، به خصوص در طی دوران درد و محرومیت دارد. امید در افزایش کیفیت زندگی بیمار نقش به سزایی داشته و بر مراحل مختلف بیماری اثر گذار می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخلات ارتقا دهنده امید در بیماران مبتلا به سرطان بود. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در سال 1386 در بخش شیمی درمانی بیمارستان قدس سنندج بر روی 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی مورد و شاهد تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله برای هر دو گروه پرسشنامه امید هرث تکمیل شد. مداخلات ارتقا دهنده امید برای بیماران گروه مورد به صورت مباحثه عمیق و چهره به چهره و انفرادی و با روش یادگیری بر اساس حل مساله انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین میانگین نمرات امید بیماران گروه مورد و شاهد قبل از مداخلات ارتقا دهنده امید اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بعد از انجام مداخلات ارتقا دهنده امید بین میانگین نمرات امید دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری دیده شد (p<0.008). میانگین نمرات امید در گروه مورد بعد از مداخله 4.32 نمره افزایش یافت و اختلاف معنی داری بین میانگین نمرات امید گروه مورد قبل و بعد از مداخله وجود داشت (p<0.001). نتیجه گیری: مداخلات ارتقا دهنده امید در افزایش امید بیماران موثر است، بنابرین شایسته است به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران میتلا به سرطان، ارایه خدمات آموزشی و برنامه های ارتقا دهنده امید با روش های مناسبی مانند یادگیری بر اساس حل مساله با مشارکت فعال بیمار در فرآیند بحث با برنامه ریزی مدون انجام پذیرد.
۲۵۲۰۶.

مقایسه استرس والدگری در مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با مادران کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اتیسم مادران کودکان اتیستیک والدگری استرس والدگری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۳۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۸۹۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه استرس والدگری در مادران کودکان اتیستیک با مادران کودکان بهنجار انجام شده است. نمونه شامل 90 نفر (45 مادر کودک درخودمانده و 45 مادر کودک بهنجار) می شود. هر دو گروه پرسشنامه استرس والدگری آبیدین (1990) را تکمیل کردندمادران کودکان اتیستیک به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. مادران کودکان اتیستیک با نمونه ای متشکل از 45 مادر کودک عادی که از لحاظ تحصیلات، سن کودک و وضعیت اقتصادی و اجتماعی همتا شده بودند مقایسه شدند. داده ها با استفاده از آزمون MANOVA تحلیل شد. نتایج نشان دادند که استرس والدگری در مادران کودکان اتیستیک در هر دو قلمرو والدگری و قلمرو کودک و هم چنین استرس والدگری کل به طور معنادار بالاتر از مادران کودکان بهنجار بود. مادران کودکان اتیستیک با استرس های بسیار مواجه اند که این استرس می تواند مربوط به کودک، والد یا جامعه باشد. از جمله ماهیت مبهم اختلال اتیسم، خصوصیات کودک، نگرانی راجع به تداوم شرایط، پذیرش کم جامعه و حتی سایر اعضای خانواده نسبت به رفتارهای کودک درخودمانده و نیز شکست در دریافت حمایت های اجتماعی می تواند در بروز این استرس مؤثر باشد.
۲۵۲۱۰.

مقایسه فعالیت سیستم های مغزی/رفتاری و ابعاد کمال گرایی در بیماران کرونری قلب و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سیستم های مغزی/رفتاری ابعاد کمال گرایی بیماری کرونری قلب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۹۲
"پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان فعالیت سیستم­های مغزی/رفتاری و ابعاد کمال­گرایی در مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب و افراد سالم، برای توصیف دقیق­تر نیمرخ روانی بیماران کرونری قلب به اجرا درآمد. روش: 50 مرد متأهل با میانگین سنی 53 سال دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر از آن و مبتلا به بیماری کرونری قلب که برای اولین بار در بخش قلب یکی از بیمارستان­های تهران بستری شده بودند؛ و 50 مرد مراجعه­کننده به یک کلینیک دندانپزشکی که از نظر متغیرهای گروه سنی، تأهل و سطح تحصیلات با گروه بیماران یکسان شده بودند، پرسش­نـامه­های بازداری/ روی­آوری کارور و وایت و کمال­گرایی چندگانه هویت و فلت را تکمیل کردند. یافته­ها: مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب در مقایسه با افراد سالم، سیستم فعال­ساز رفتاری غالب و فعال­تری داشتند. همچنین مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب در دو بُعد کمال­گرایی خویشتن­مدار و کمال­گرایی دیگرمدار به­طور معنی­دار بیش از افراد سالم واجد ویژگی­های کمال­گرایی بودند. در گروه مردان مبتلا به بیمـاری کرونری قلب­، همبسـتگی میـان خرده­مقیاس­های سیستم فعال­ساز رفتاری و ابعاد سه­گانه کمال­گرایی بیشتر از افراد گروه سالم بود. نتیجه­گیری: اجزای خاصی از ساختار الگوی رفتاری ریخت A با اختلالات کرونری قلب به­صورت اختصاصی رابطه دارند. بنابراین فعـالیت سیستم فعـال­ساز رفتاری و ابعاد کمـال­گرایی می­توانند مؤلفه­های مناسبی در تحلیل­های روان­شناختی بروز بیماری کرونری قلب باشند. "
۲۵۲۱۱.

سبک های اسنادی و سبک های یادگیری همگرا - واگرا در دانشجویان افسرده و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی سبک اسنادی سبک یادگیری همگرا- واگرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۶۷۴۹ تعداد دانلود : ۳۱۴۶
" مقدمه: تحقیق حاضر با هدف مقایسه سبک‌های اسنادی و سبک‌های یادگیری همگرا- واگرا در دانشجویان افسرده و عادی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسه­ای است که با نمونه­گیری در دسترس، سبک یادگیری و سبک اسنادی 170 دانشجو در مقطع کارشناسی را به کمک پرسش­نامه سبک­های یادگیری کلب (LSI) و پرسش­نامه سبک­های اسنادی (ASQ) برای وقایع خوشایند و ناخوشایند سنجید. افراد به کمک پرسش­نامه افسردگی بِک به دو گروه افسرده (45 نفر) و عادی (125 نفر) تقسیم شدند. داده­های به­دست­آمده با آزمون من- ویتنی و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی، در موقعیت­های مثبت از اسناد درونی و پایدار کمتری استفاده کردند و بین دو گروه از لحاظ سبک اسنادی کلی- اختصاصی در موقعیت مثبت تفاوت معنی­داری وجود نداشت. درصورتی­که در موقعیت منفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی از اسناد درونی بیشتری استفاده کردند و در سایر ابعاد اسنادی تفاوتی با هم نداشتند. به­علاوه، بین گروه افسرده و غیرافسرده در استفاده از سبک یادگیری (همگرا- واگرا) تفاوت معنی­داری مشاهده نشد. همچنین افراد دارای سبک یادگیری همگرا در مقایسه با افراد دارای سبک یادگیری واگرا، در موقعیت­های منفی از اسنادهای بدبینانه بیشتری استفاده نکردند. نتیجه­گیری: شنـاخت سبک اسنـادی و الگوی یادگـیری افـراد می­تواند به­عنوان دو متغیر مهم شناختی در فهم آسیب­پذیری شناختی اختلالات هیجانی نقش مهمی ایفا کند. "
۲۵۲۱۳.

رابطه بین هوش هیجانی مدیران و توانایی آنان در جلب اعتماد معلمان در دوره ابتدایی

کلیدواژه‌ها: هوش هوش هیجانی جلب اعتماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۵۷
این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی مدیران و توانایی آنان در جلب اعتماد معلمان در دوره ابتدایی شهر اصفهان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1098 مدیر و 10880 آموزگار از دبستانهای دخترانه و پسرانه نواحی پنجگانه شهر اصفهان بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 110 مدیر و 233 آموزگار، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه هوش هیجانی بار ـ آن، با 90 گویه و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد با 30 گویه بوده است. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای هوش هیجانی 92/0 و برای اعتماد 98/0 به دست آمده و روایی محتوایی پرسشنامه هوش هیجانی و اعتماد را متخصصان تایید کردند. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی، آزمونt ، و مانوا و LSD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین اعتماد با 15 مؤلفه هوش هیجانی بار ـ آن رابطه مثبتی وجود دارد. از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی نیز بین هوش هیجانی مدیران از نظر مدرک تحصیلی تفاوت معناداری در سطح 05/0≥P وجود نداشت، اما بین هوش هیجانی مدیران برحسب جنسیت تفاوت بین میانگین نمره مؤلفه انعطاف در سطح 05/0≥P معنادار بوده است، بنابراین مؤلفه انعطاف در مدیران زن بیشتر از مدیران مرد بود. همچنین بین هوش هیجانی مدیران برحسب سابقه خدمت بجز در مورد مؤلفه مسؤولیت پذیری در سطح 05/0≥P بقیه رابطه ها معنادار نبوده است، بنابراین مسؤولیت پذیری مدیران با سابقه 25ـ20 سال بیشتر از مدیران با سابقه 15ـ10 سال بود. همچنین بین نظرات معلمان در مورد مؤلفه اعتماد برحسب جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری در سطح 05/0≥P وجود نداشت.
۲۵۲۱۵.

مقایسة اثر دو روش خودالگودهی و نمایش ویدئویی مدل ماهر بر اکتساب و یادگیری مهارت سرویس والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش ویدئویی اکتساب و یادداری و آزمون والیبال خودالگودهی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۷۶ تعداد دانلود : ۸۷۷
تحقیق حاضر با هدف مقایسة تاثیر دو روش خودالگودهی و نمایش ویدئویی فرد ماهر بر یادگیری مهارت سرویس والیبال انجام شد. آزمودنی ها 30 نفر از دانش آموزان مبتدی پسر 14-12 سال بودند که سابقة بازی والیبال نداشتند و پس از انجام پیش آزمون به دو گروه همسان تقسیم شدند. گروه خودالگودهی (15 نفر) شیوة اجرای خود در تکلیف ملاک را و گروه نمایش ویدئویی فرد ماهر (15 نفر) اجرای مهارت را توسط یک فرد ماهر از طریق فیلم ویدئویی تماشا می کردند. هر دو گروه آموزش کلامی نیز دریافت می کردند. مدت دوره 4 هفته، هر هفته 3 جلسه بود. در پایان جلسة دوازدهم آزمون اکتساب و ده روز بعد آزمون یادداری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون ها t همبسته و t مستقل استفاده شد. سطح معنی داری آلفای 05/0 نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه در اکتساب و یادداری مهارت ملاک پیشرفت معنی داری داشتند. دو گروه تفاوت معنی داری در آزمون اکتساب با هم نشان ندادند، اما در یادداری تکلیف ، گروه نمایش ویدئویی فرد ماهر برتری معنی داری بر گروه خودالگودهی داشت. به نظر می رسد نمایش ویدئویی فرد ماهر به یادگیری بهتر در سرویس والیبال منجر می شود .
۲۵۲۱۶.

ساخت و اعتباریابی پرسشنامه شوخ طبعی (SHQ)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹۷
هدف اصلی این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه­ ای برای سنجش شوخ­ طبعی بود، لذا بر اساس متون معتبر و مقیاس­ های موجود، پرسشنامة مقدماتی با 100 سؤال تدوین شد. سپس نمونه­ ای با دامنة سنی 20 تا 60 سال به روش تصادفی در دو مرحله برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. بدین ترتیب که در مرحلـة مقدماتی، یک نمونـة 40 نفری برای پایایی سنجی، و در مـرحلة بعد یک نمونة 240 نفری برای تحلیل عاملی انتخاب شد. در نهایت، 25 سؤال که با کل آزمون دارای همبستگی مثبت بودند و حتی­ المقدور بر روی یک عامـل، بـار عاملی 0/35 یا بـالاتـر داشتنـد، بـرای پرسشنامـة نهـایی انتـخـاب شـدند. این پـرسـشنامـة 25 سـؤالی، پرسشنامـة شـوخ­طبعی (SHQ) نامگذاری شد. روایی سازة SHQ با استفاده از روش مؤلفه­ های اصلی و با چرخش مؤلفه ها از نوع واریماکس، مورد تحلیل عوامل قرار گرفت. بر این اساس، یک ساختار پنج عاملی (لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخ­طبعی در روابط اجتماعی، و شوخ­طبعی در شرایط استـرس­آور) که 63/75 درصد واریانس را تبیین می­کنند، به­دست آمد. علاوه بر این، نتایج پایایی SHQ با استفاده از روش­ های همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و بازآزمایی (به فاصله 21 روز) نشان داد که SHQ از ضرایب پایایی مناسبی برخوردار است.در مجموع، این مطالعه نشان داد که SHQ با داشتن ضرایب پایایی و روایی رضایت­ بخش، ابزاری مناسب برای سنجش شوخ­ طبعی در پژوهش­های بعدی است.
۲۵۲۱۷.

رابطه نارسایی هیجانی و سبکهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استرس سبک مقابله نارسایی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷۴ تعداد دانلود : ۱۵۵۸
نارسایی هیجانی به دشواری در خودتنظیم گری هیجانی یا ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها گفته می شود. این سازه، هم چنین به عنوان یک سبک مقابله با درماندگی های عاطفی مرتبط با موقعیت های استرس زای خاص تعریف شده است. در این پژوهش، رابطه بین نارسایی هیجانی و سبک های مقابله با استرس بررسی شد. جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه تهران به حجم156 نفر پسر و 190 نفر دختر بودند. برای گرد آوری داده ها از ""مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو"" (FTAS-20) و ""مقیاس سبک های مقابله تهران""(TCSS) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین نارسایی هیجانی و سبک مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت، همبستگی منفی و بین نارسایی هیجانی و سبک مقابله هیجان محور منفی، همبستگی مثبت وجود دارد. و بین نارسایی هیجانی و سبک مقابله با استرس همبستگی وجود دارد. نارسایی هیجانی بر حسب میزان توانمندی یا ناتوانی فرد در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی، تنظیم و مدیریت هیجان ها و تنظیم سطوح آرامش یا تنش هیجانی با سبک های مقابله با استرس ارتباط دارد.
۲۵۲۱۸.

تاثیر روشهای آموزش فرایند و آموزش تکلیف- فرایند بر عملکرد املا نویسی در دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند ناتوانی یادگیری ناتوانی در املانویسی آموزش فرایند آموزش تکلیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲۴ تعداد دانلود : ۲۱۷۷
هدف: در این پژوهش، اثربخشی دو روش آموزش فرایند و آموزش تکلیف – فرایند به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی در املانویسی بررسی و مقایسه شده است. روش: از بین دبستانهای شهر مبارکه در سال تحصیلی 87-1386، 8 دبستان دخترانه و پسرانه به طور تصادفی انتخاب شدند. برای کلیه دانش آموزان پایه سوم و چهارم این 8 دبستان، ابتدا میانگین نمرات درس املا محاسبه شد و سپس براساس نمرات آزمون تشخیصی املا که دو انحراف معیار پایین تر از میانگین کلاسی بود، تعداد 30 دانش آموز که در سایر دروس در سطح دانش آموزان دیگر کلاس بودند، به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه آموزش فرایند و آموزش تکلیف – فرایند و گواه قرار گرفتند. آزمون هوشی کتل، آزمون توالی حافظه دیداری، آزمون حافظه شنیداری، توالی شنیداری، حساسیت شنیداری و آزمون تشخیصی املا به صورت ابزار اصلی پژوهش، مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که بین میانگینهای نمرات پس آزمون گروه آزمایشی اول (روش فرایند) و گروه آزمایشی دوم (روش تکلیف – فرایند) و گواه، تفاوت معنادار است (01/0p=). همچنین یافته ها نشان دادند که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایشی اول (روش فرایند) و گروه آزمایشی دوم (روش تکلیف–فرایند) در بهبود املاء تفاوت معنادار است (01/0p<). نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان می دهد که روش آموزش فرایند و روش آموزش تکلیف – فرایند به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی در املانویسی و بهبود آن مؤثر بوده است(01/0p=)، همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان می دهد که از بین دو روش آموزشی، روش آموزش تکلیف – فرایند از روش آموزش فرایند اثربخش تر است(01/0(p<.
۲۵۲۱۹.

تاثیر آموزش حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کم رو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تحصیلی سازگاری اجتماعی کمرویی آموز حل مسئله اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۳۹۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۱۵
هدف: در پژوهش حاضر، هدف بررسی تاثیر آموزش حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دختران کمروی دوره راهنمایی با دامنه سنی 14-11 سال در شهرستان اردبیل بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 700 دانش آموز انتخاب شدند. همه این دانش آموزان، مقیاس کمرویی را تکمیل کردند. از میان آنها هشتاد دانش آموز که نمراتشان دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. سپس به دانش آموزان گروه آزمایشی روشهای حل مسئله اجتماعی طی هفت جلسه آموزش داده شد. از خرده آزمون سازش اجتماعی آزمون شخصیتی کالیفرنیا برای تعیین میزان سازگاری اجتماعی و از میانگین نمره های نیمسال تحصیلی برای تعیین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت نمرات پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایشی به طور معنی داری بیشتر از تفاوت نمرات پیش آزمون-پس آزمون در گروه کنترل است(001/0=P).نتیجه گیری: آموزش حل مسئله اجتماعی می تواند سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمرو را بهبود بخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان