فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۲۱ تا ۱۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
تحلیل تأثیر فاصله اجتماعی ادراک شده بر نیات رفتاری گردشگران بین المللی سفر کرده به جزیره آزاد کیش با تأکید بر ریسک ادراک شده و رضایت مندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که پیش بینی می شود بر سطح تقاضای یک مقصد گردشگری توسط گردشگران بین الملل تأثیر می گذارد، فاصله اجتماعی ادراک شده است. فاصله اجتماعی رفتار مشارکتی و درک همدلی را توصیف می کند که بین افراد وجود دارد. گردشگران با پیشینه های متفاوت فرهنگی یک فاصله اجتماعی میان خود و ساکنان محلی احساس می کنند. لذا با توجه به اهمیت این مفهوم، این مقاله ابتدا فاصله اجتماعی ادراک شده توسط گردشگران بین المللی جزیره کیش را بررسی کردند و سپس تأثیر فاصله اجتماعی ادراک شده توسط گردشگران بین المللی بر میزان رضایت مندی و ریسک ادراک شده آن ها و تأثیر این عوامل را بر تمایل به بازدید مجدد و توصیه این مقصد گردشگری را به دیگر گردشگران آزمون شدند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه اجرا پیمایشی با ماهیت توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران بین المللی است که در ماه های شهریور تا دی ماه 93 به جزیره کیش سفر کرده اند. با توزیع پرسشنامه اولیه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 296 نفر برآورد گردید که 300 پرسشنامه توزیع گردید و از این تعداد 256 پرسشنامه بازگشت شده و برای تحلیل استفاده شد. برازندگی مدل از طریق شاخص های RMSEA، RMR، GFI، AGFI، PGFI، CFI، IFI، RFI، NNFI، PNFI، NFI اندازه گیری شده که نشان می دهد دارای مقادیر مطلوبی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فاصله اجتماعی ادراک شده از طریق رضایت مندی و ریسک ادراک شده بر نیات رفتاری (تمایل به بازگشت مجدد و توصیه مقصد گردشگری به دیگران) مؤثر است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که میزان رضایت مندی گردشگران خارجی سفر کرده به جزیره آزاد کیش بر نیات رفتاری آن ها با ضریب مسیر 98/0 دارای بیشترین اهمیت و فاصله اجتماعی ادراک شده توسط گردشگران خارجی سفر کرده به جزیره آزاد کیش بر رضایت مندی با ضریب مسیر 38/0 دارای کمترین اهمیت است.
جامعه و آموزش
طراحی مدل سیاستگذاری رسانه ای اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی مبتنی بر رویکرد همگرایی محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش پژوهش نظریه داده بنیاد، مدل سیاستگذاری رسانه ای اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی را طراحی کرده است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق، روش نمونه گیری، گلوله برفی و روش تحلیل داده ها، سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) بوده است. در این پژوهش با 23 نفر از مدیران و اعضای اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی و خبرگان در حوزه رسانه مصاحبه شد و در خلال این مصاحبه ها، بیش از 1091 کد اولیه، 480 کد ثانویه، 170 کد مفهومی و 33 مقوله به دست آمد که در پنج طبقه دسته بندی شدند و اجزای مختلف مدل را تشکیل دادند. اولین جزء از مدل فقدان طراحی سازوکارهای تفکر رقابتی بود که به عنوان (شرایط علّی) انتخاب شد، شرایط علّی زمینه ساز وقوع دومین جزء مدل یعنی پدیده اصلی یا (لزوم طراحی سازوکارهای مدیریتی) بود، جزء بعدی مدل راهبرد بود. شرایط مداخله گر ( طراحی سازوکارهای پژوهشی و نظارتی ) و زمینه حاکم ( طراحی سازوکارهای سیاسی و فرهنگی ) نیز از دیگر اجزای این مدل بودند که با تأثیرگذاری بر راهبرد زمینه ساز تحقق پدیده اصلی در این مدل محسوب می شوند. آخرین جزء یا پیامد مدل نیز از طبقه بندی مقولات به دست آمد.
ارزیابی و نقد مسئله کشف حجاب از منظر رابطه قدرت و سیاست های فرهنگی(1320-1305ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطه علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاست های اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دوره پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان می دهد که مسئله کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامه ها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیش فرض همبستگی بین دو مفهومِ حجاب توسعه بود و بر مبنای آن سیاست های اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آن که در عرصه وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که می توانست نگاهی عمیق و آسیب شناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدّم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیت ها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعه آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعه حضور زنان در بیرون از خانه بود. این گونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامه های اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.
مهارتهای زندگی
حوزههای تخصصی:
عناصر ارتباطات بین فرهنگی و خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
رادیو آموزشی و تحقیقات مخاطب شناسی
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
جنگ دیجیتالی: (نظم نوین و تجدید ساختار سیاسی جهان در عصر اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"«شکست قطعی و انهدام دشمنان در زمانی سریع، حمایت از دوستان امریکا با هر چهرهای که دارند، حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در دراز مدت، توسل به نیروی نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل جهان سوم علیه امریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگها به جهان کم توسعه و… روح نظم نوین جهانی مورد نظر امریکا را تشکیل میدهد».
در عصر رسانههای جهانی و چندرسانهایها، رسانههایی مورد توجه و حمایت قدرتمندان جهان قرار میگیرند که از نظم نوین جهانی حمایت کنند اما از آنجا که امکان انتخاب رسانه و پیام در عصر سوپرمارکتهای رسانهای فراهم شده، مخاطبان در انتخاب رسانه برای دستیابی به پیام مورد نظر خود از آزادی بیشتری برخوردارند.
مؤلف در مقالة حاضر میکوشد با نشان دادن گوشهای از تلاشهای مردم جهان برای مخالفت با جنگ و دستیابی به اطلاعات صحیح از یک سو اقدامات رسانهها را برای ارسال اخبار جنگ عراق و امریکا بر روی سایتهای اینترنتی بازگو کند و از سوی دیگر به اقدامات طرفداران جنگ برای نابود ساختن این سایتها بپردازد.
"
ارزیابی کیفیت تلویزیون بررسی چند روش و نتایج آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارزیابی کیفیت برنامههای تلویزیونی دو رویکرد کاملاً متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است. نخست، ارزیابی جزء به جزء که در آن تکتک برنامهها بر اساس کیفیتِ ادراک شده درجهبندی میشوند. در بررسی 72 برنامه با این شیوه مشخص شد که مقوله ادراک کیفیت برنامهها با تقدیر (Appreciation) از آن برنامهها تفاوت دارد. اغلب، برنامههایی را که مورد تقدیر قرار میگیرند دارای کیفیت بالا میدانند در حالی که ممکن است به لحاظ کیفی در درجه پایینی قرار داشته باشند و به همین ترتیب برنامههایی را که کمتر مورد تقدیر واقع میشوند، به لحاظ کیفی ضعیف به شمار میآورند. نتایج در سنجة کیفیت نسبت به سنجة تقدیر طیف بسیار گستردهتری دارند.
ظاهراً برنامههایی که به نظر میرسد از کیفیت پائینتری برخوردارند، در بعضی ژانرها یا انواع نسبت به بقیه بیشتر یافت میشوند. به بیان کلی، چنین گمان میرود که برنامههای واقعیت بنیاد (Factual) دارای کیفیت بیشتر و برنامههای سرگرمکننده و سریالهای نمایشی دارای کیفیت کمتری هستند.
تماشاگران نیز الگوهای مختلف تقدیر را نشان میدهند. برنامههایی که تماشاگران مسن تحسین میکنند بر آنچه کل جمعیت به عنوان برنامههای با کیفیت انتخاب میکنند تأثیر میگذارد و برنامههایی که تماشاگران گروه AB مورد انتقاد قرار میدهند بر دادن نمره کیفی ضعیف به برنامهها مؤثر واقع میشوند.
بررسی گفتمان عدالت اجتماعی و موانع دست یابی به آن از نظر اساتید جامعه شناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
106 - 136
حوزههای تخصصی:
عدالت، به عنوان یک اصل اجتماعی، مفهومی دیرینه در نظام فکری و اجتماعی انسان به شمار می آید. دیدگاه های لیبرالیستی، نئولیبرالیستی، سوسیالیستی، جان راولزی، جامعه گرایان و اسلامی از گفتمان های مطرح درباره عدالت اجتماعی هستند. چگونگی برقراری عدالت اجتماعی در هر یک از این گفتمان ها متفاوت می باشد. در جامعه ما نیز - علی رغم گذشت چند دهه از انقلاب - عدالت اجتماعی به لحاظ مفهومی در میان اندیشمندان و متفکران جامعه دارای معانی متفاوتی است. در این مقاله، گفتمان های عدالت اجتماعی از منظر اساتید جامعه شناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران؛ یعنی دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، شاهد، تربیت مدرس، بهشتی، الزهراء و خوارزمی بررسی شده است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و با روش تحلیل روایت و تکنیک مصاحبه حضوری انجام و برای انتخاب مصاحبه شوندگان (20 نفر) نیز از روش گلوله برفی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گفتمان های راولزی و اسلامی در بین اساتید از اهمیت بیشتری برخوردارند. اینکه گفتمان عدالت اجتماعی اسلامی در کنار گفتمان عدالت راولزی آمده به دلیل برخی شباهت ها میان این دو گفتمان می باشد؛ گرچه در مبانی و محتوای مقولات مربوط به عدالت اجتماعی با هم تضادهایی نیز دارند.اساتید جامعه شناسی، معتقدند برای برقراری عدالت اجتماعی و رسیدن به یک نظریه جامع، نیازمند الگویی متناسب با فرهنگ و بستر اجتماعی جامعه خود هستیم.
همکاری و خیر جمعی در یک مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی در مجتمع های مسکونی بدون همکاری و سازمان دهی کنش های جمعی دشوار است. نادیده گرفتن اهمیت همکاری، سرمایه های کوچک و پراکنده را بی اثر کرده، تلاش های خرد و دارایی های جمعی افراد را هدر می دهد و محیط ناامنی را برای افراد به وجود می آورد؛ ازاین رو در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش مطالعه ی موردی بر پایه ی تحلیل نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر مشهد، به فهم ذهنی آنان از همکاری دست یابیم؛ بنابراین مجتمع مسکونی لاله در شهر مشهد را از تمام زوایا مورد بررسی قرار دادیم. بر این اساس ۳۵ مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در مورد خانوار صورت گرفت. بر پایه ی تحلیل یافته ها در مدل پارادایمی تحقیق، همکاری شکننده به عنوان هسته ی مرکزی شناخته شد. ساختار محدود کننده به عنوان شرایط زمینه ساز این امر مطرح گردید؛ ساختارهایی که افراد ممکن است قادر به تأثیرگذاری بر این عناصر باشن د ولی کنت رلی بر آن ها ندارد. خصایص شخصی همکاری گریز، فاصله ی تعاملی، ذهنیت منفی و کنترل مرکزی ضعیف نیز از جمله شرایط علی مدل برای شکل گیری همکاری شکننده است. پیامد چنین تعاملاتی این است که حتی اگر هنجارها و قواعد روشنی در مجتمع وجود داشت باشد و انضباط حاکم باشد، این شرایط بسیار ناپایدار است و در صورت وجود اقلیت مفت بران، به سادگی خیر جمعی مزبور می تواند نابود شود.