انگلیسی ها خیلی خوب فهمیده بودند که این مایع سیاهی که از چاه های مسجد سلیمان تا جزیره آبادان جاری شده است در حقیقت «خون لازم برای موجویت» آنهاست و به همین خاطر جواب آنها به پرسش های تاریخ درباره علل خیانت ها و جنایت های آنان، چیزی جز یک کلمه نبود «نفت، نفت، نفت»! اما این طور نبود که نیرویی با آنها مقابله نکند. وقتی که آیت الله کاشانی به خبرنگاران مصری گفته بود «به زودی نفت ملی می شود تا ملک خاص ایرانی باشد، بدون شریک» حکایت از نهضت پرجوش و خروشی می کرد که اساس استعمار نفتی انگلستان را از ایران برچید و نفت را دوبار زیر پای ایرانیان قرار داد. اما این طلای سیاه بلای سیاه ایرانیان هم بود، به گونه ای که تا امروز هم ایران را به عنوان ایران نفتی می شناسند، نه ایران صنعتی! نوشتار پیش رو مروری بر حوادث نفتی ایران معاصر است.
کتاب و کتابخانه در بررسی قلمرو اندیشه و آثار ذوقی و هنجارهای علمی و فرهنگی ‘ ملاک اصالت تمدن هرملت تواند بود و پایه استوار فرهنگ او ‘ بدانگونه که سیر تکاملی تمدن هرقوم را بدان باز توان شناخت. اگر به پیشینه پیدایش تمدن ملت ها درنگریم‘درمی یابیم که پژوهش در کار کتاب و کتابخانه بر هر چیز تقدم دارد. چه استمرار خط سیر ذوقی و فرهنگی ملتها را بدان بازشناساند. درتمام حوزة جغرافیایی زبان فارسی از خراسان تا آذربایجان و فارس‘و از ماوراءالنهر(ازبکستان وتاجیکستان)تا شبه قاره (هندو پاکستان وبنگلادش)کتاب و کتابخانه به صورت یک مرزبندی علمی و فکری در فراسوی مرزبندی حکومتها نقشی حساس و اثر بخش داشته است . وبیگمان باید گفت همه نوع جنبشهای اصلاح طلبانه در زمینه های مسایل اجتماعی‘سیاسی‘اخلاقی‘علمی وذوقی جهان از بستر کتاب ‘یعنی کتابخانه آغاز شده است.آنچنانکه پژوهشگران استمرار طبیعی و تاریخی فرهنگ ملتها را با کتاب و کتابخانه ارزیابی توانند کرد.از این رو سخن خود را در این مقاله به بحث در موضوع کتابخانه های ایران در دوره حکومت تیموریان منحصر کرده و حضور مداوم و نفوذ معنوی و اهمیت ناپیداکران کتاب و کتابخانه را در ترازوی سنجش فکری در یک تحلیل کوتاه در بوته ارزیابی قرار میدهیم.
پژوهش علمی در هر رشته ای نیازمند آشنایی با روشهای تحقیق در آن علم است. پیشرفت در هر علمی مستلزم تامل در مبانی معرفت شناختی و روش شناسی آن علم است و این تامل نیز پیش از هر چیز نیازمند مساله شناسی است. از این رو، در این مقاله تلاش می شود تا با نگاهی کوتاه به مقوله روش و روش شناسی به طرح پرسشهای اصلی در حوزه روش شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی همت گمارد تا ذهن و ضمیر اصحاب فکر و قلم را به چاره اندیشی و تفکر وادارد.
هدف مقاله حاضرآن است که نشان دهد «سودابه» درساخت کهنِ اساطیری اش یک مادر- خداست و وی دراصل افسانه « سودابه و سیاوش » مادرِاساطیری سیاوش بوده است ونه نامادریِ او.این شخصیت درطول هزاران سال دچار تغییر و تحولات بسیارشده ودرنهایت، به صورتی که اکنون درشاهنامه فردوسی می بینیم به روزگارمارسیده است.
دراین مقاله به فرضیاتی که پیش ازاین درباره سودابه ارائه شده،پرداخته ایم و وجوه تشابه و تفاوت فرضیه خودراباآن هابیان کرده ایم.
دراین پژوهش ازشیوهاسطوره شناسی تطبیقی سود جسته و شخصیت سودابه رابادیگراساطیر مشابهش درسایر ملل مطابقت داده ایم؛علاوه براین،دراثبات این فرضیه از موضوعات دیگری نیز سخن گفته ایم،ازجمله:مجهول بودن هویت مادر سیاوش درشاهنامه،ماهیت مادرسالارانه وغیرزردشتی داستان سیاوش و دو چهرگی سودابه درشاهنامه فردوسی.
خاندان اردلان یکی از خاندان های حکومتگر در منطقه کردستان بود که به سبب عوامل متعدد فرهنگی و تاریخی، ضمن امتناع از پذیرش مذهب رسمی تشیع، اطاعت از صفویه را پذیرفت و تا اواخر قاجاریه، اعضای این خاندان تابع حکومت مرکزی بودند. اگرچه ساکنان منطقه بر مذهب شافعی باقی ماندند، ولی خاندان والی از اواسط عهد صفوی به بعد مذهب شیعه را پذیرفتند. آخرین والی اردلان، امان الله خان دوم (حک: 1265-1284 ق)، که از طرف مادر قاجاری بود، به شیخیه گروید و برای مدتی (هرچند کوتاه) سنندج را به یکی از مراکز تبلیغات شیخیه مبدل ساخت. این پژوهش به روش تاریخی، ضمن بررسی روند حضور شیخیه در کردستان، علل همراهی امان الله خان دوم با شیخیه و همچنین پیامدهای این قضیه را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله نشان می دهد که همراهی امان الله خان والی با شیخیه در نتیجه عوامل و انگیزه های مختلف سیاسی، شخصی و خانوادگی بوده است. حضور و فعالیت شیخیه در کردستان، برای ترویج عقاید خود، قریب به سه سال به طول انجامید. در نتیجه گرایش والی به شیخیه، همدلی میان ساکنان کردستان با وی از میان رفت و روابط والی با دولت مرکزی نیز تحت تأثیر قرار گرفت. سرانجام این امر به زوال زودرس حکومت اردلان کمک کرد.