فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه: دستیابی به موفقیت در رشتة تحصیلی مهم ترین غایت آموزشی و تعیین نقش ویژگی های فردی و عوامل محیطی بر این سازه به منظور تدوین نظام جامع و مدونی در زمینة هدایت تحصیلی از ضروریاتی است که سودمندی مشاورة تحصیلی با محوریت عوامل زیربنایی موفقیت تحصیلی را تضمین می کند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی مدل علّی موفقیت تحصیلی در دبیرستان براساس عوامل فردی و محیطی مؤثر بر موفقیت در رشتة تحصیلی، تعیین سهم هر یک از این عوامل و مقایسه نوع و اهمیت آن ها به تفکیک رشتة تحصیلی بود. جامعة آماری عبارت بودند از کلیة دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای شهر یزدکه در رشته های علوم تجربی، انسانی، ریاضی-فیزیک وفنی/هنرستان مشغول به تحصیل بودند. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای بود و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعة مورد نظر تعداد 550 دانش آموز انتخاب شدند و پرسشنامه های موفقیت در رشتة تحصیلی، رغبت سنج تحصیلی-شغلی استرانگ (صادقی، 1390)، سنخ نمای مایزر-بریگز (1962) و آزمون هوش چندگانه گاردنر (پاشا شریفی، 1384) را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت. یافته ها: تحلیل نتایج براساس مدل های حاصله نشان داد اثرات مستقیم تمامی پارامترهای پنج گانه (هوش چندگانه، علایق، شخصیت، عملکرد تحصیلی و متغیرهای محیطی) در تمامی مدل ها معنادار بودند. در تمامی رشته های تحصیلی نقش علایق مهم ترین و متغیرهای محیطی و شرایط تحصیلی کم اهمیت ترین عوامل تلقی می شدند. همچنین در بین گروه های علوم تجربی و ریاضی نقش عامل عملکرد تحصیلی برجسته تر بود و پس از آن علایق و هوش چندگانه قرار داشتند. بحث و نتیجه گیری: در ارائة راهکارهای تحصیلی به دانش آموزان از سوی مدیران، معلمان و مشاوران مدرسه باید به سهم گوناگون متغیرهای محیطی و فردی در رشته های گوناگون توجه خاصی مبذول داشت. واژگان کلیدی: مدل علّی، موفقیت تحصیلی، هدایت تحصیلی.
اثربخشی آموزش مهارت های خودمدیریتی بر از خودبیگانگی تحصیلی، تعلل ورزی تحصیلی و زورگویی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ازخودبیگانگی، تعلل ورزی و زورگویی یکی از مشکلات در حال افزایش در بسیاری از مدارس می باشد. هدف این تحقیق اثربخشی آموزش مهارت های خودمدیریتی بر ازخودبیگانگی تحصیلی، تعلل ورزی و زورگویی دانش آموزان دوره متوسط بود. روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان تبریز در سال تحصیلی 1396-1395 بودند که از این جامعه تعداد 60 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه زورگویی (الویوس)، مقیاس تعلل ورزی (سولومون و راثبلوم)، پرسشنامه از خودبیگانگی جانسون و برنامه آموزش مهارت های خودمدیریتی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل گردید.
تحلیل محتوای کتاب های دین و زندگی دوره ی متوسطه بر مبنای مقوله های مفاهیم اساسی هفت گانه در کتاب راهنمای تدریس و مؤلفه های بیست و چهارگانه ی اهداف در قلمرو باورها و گرایش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشر فرهنگ اسلامی و نهادینه سازی ارزش ها و باورهای دینی در ضمیر افراد از جمله مهمترین وظایف نظام تعلیم و تربیت ایران است. برای انجام این امر خطیر نظام آموزشی کشور بیش از هر چیز نیازمند توجه دقیق و علمی به محتوای کتاب های درسی، خصوصاً کتاب های درسی دین و زندگی است. زیرا باورها و عقاید دینی و ارزش های اخلاقی و رفتاری از جمله اموری هستند که معلول ساختار و محتوای نظام آموزش اند. محتوای کتب درسی در هر نظام آموزشی تعیین کننده و انتقال دهنده ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی هستند. به همین دلیل نیز محتوای کتاب های درسی در هر کدام از دوره های تحول نیاز به تحلیل و بررسی علمی دارند، تا بر اساس اهداف آموزش و پرورش و نیز متناسب با شیوه های نوین تدریس به منظور ارتقای رشد همه جانبه دانش آموزان تدوین و تألیف گردند. در این پژوهش کتاب های دین و زندگی دوره ی متوسطه بر اساس مقوله های هفت گانه مفاهیم اساسی و مؤلفه های بیست و چهارگانه اهداف در قلمرو باورها و گرایش ها که به وسیله ی سازمان تدوین کتب درسی مشخص گردیده ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های دین و زندگی دوره ی متوسطه به منظور تعیین ضریب درگیری دانش آموزان با محتوای متن و قسمت های اندیشه و تحقیق (پرسش های) کتب یاد شده می باشد. بدین منظور، پس از مشخص نمودن مقوله ها و مؤلفه ها به عنوان ملاک های تحلیل و در نظر گرفتن پاراگراف های هر درس به عنوان واحدهای تحلیل، با استفاده از روش ویلیام رمی به تحلیل محتوای متن و قسمت های اندیشه و تحقیق کتاب های پیشگفته اقدام گردید. نتایج حاکی از آن است که میزان توجه به مقوله های مفاهیم اساسی (هفت گانه) و مؤلفه های بیست و چهارگانه در کتاب دین و زندگی دوم نسبت به کتاب های اول و سوم بیشتر است و مقایسه نتایج حاصل از ضرایب درگیری(ISI) با نتایج مصاحبه های انجام شده با دبیران درس دین و زندگی نیز نشان می دهد که میزان توجه مؤلفان در تدوین محتوای کتاب ها بیشتر معطوف مقوله ی مبانی و اصول دین بوده است تا دیگر مقوله ها. با این اوصاف کتاب های دین و زندگی دوره ی متوسطه نیاز به تجدید نظر در زمینه ی محتوای تدوین شده از سوی سازمان تدوین کتب درسی دارند.
تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ مقطع متوسطه(رشته های علوم پایه) از منظر ترسیم هویّت دینی از سال 58تا 92 ه.ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ دوره متوسطه علوم پایه برای تعیین جایگاه مؤلفه های هویت دینی، مذهبی و انقلابی در محتوای این کتاب ها انجام شده است. مسأله ی اصلی پژوهش پاسخ به این سؤال بوده است: آیا کتاب های درسی تاریخ دوره متوسطه رشته های علوم پایه از سال 58 تا 92 ه. ش در شکل دهی هویّت دینی، مذهبی و انقلابی در دانش آموزان موفق بوده اند؟ روش پژوهش، اسنادی و مبتنی بر تحلیل محتواست. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کتاب های درسی تاریخ دوره متوسطه رشته علوم پایه ازسال 1358 تا 1392.ه.ش، تألیف دفتر برنامه ریزی و کتب درسی وزارت آموزش و پرورش است. و از میان آن ها تعداد 9 عنوان کتاب درسی تاریخ که به لحاظ محتوائی تکراری نبودند، به عنوان حجم نمونه انتخاب و مورد مطالعه و تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از فهرست وارسی (چک لیست) سنجش مؤلفه های هویت دینی، مذهبی و انقلابی استفاده شده است. یافته های این پژوهش حاکی از این است که: کتاب های درسی تاریخ متوسطه بعد از انقلاب اسلامی در شکل دهی و انتقال مفاهیم هویّت دینی، مذهبی و انقلابی سهم زیادی داشته اند. و توانسته اند وی ژگی ها، بایدها و نبایدهای دینی، عقاید و هویّت اسلامی- انقلابی را در لابه لای مطالب خویش، به دانش آموزان انتقال دهند و در جهت درونی سازی آن ها مؤثر عمل کنند.
ارزیابی برنامه درسی دوره متوسطه (شاخه کار و دانش) با نظر به موضوع کارآفرینی از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی برنامه درسی دوره متوسطه شاخه کار و دانش با نظر به موضوع کارآفرینی از دیدگاه متخصصان انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری را کارشناسان و متخصصان برنامه درسی شاخه کار و دانش (194 نفر) تشکیل می دهند. . 123 نفر به عنوان نمونه بر اساس جدول مورگان بصورت تصادفی انتخاب شدکه تنها 87 نفر از افراد نمونه پرسشنامه ها را برگشت دادند. ابزار ارزیابی برنامه کارآفرینی آلن گیب برای دستیابی به داده ها استفاده شد. مقدار t تک گروهی حاصله باتوجه به مؤلفه های؛ توسعه رفتار 297101/4، ایجاد همدلی 668755/4، ارزش های کارآفرینانه 961556/4، ایجاد انگیزه 284784/4، درک فرآیند ورود به کسب وکار 078871/4، ظرفیت سازی 075505/5، ملزومات کسب وکار 275455/5، مدیریت روابط 178311/4 است که ازتی بحرانی 98/1±بیشتراست. اختلاف بین مقادیر آزمون و میانگین متغیر در جامعه بسیار کم است به بیان دیگر برنامهدرسی شاخه کار و دانش برمبنای کارآفرینی از دید متخصصان پایین تر از حد متوسط و ضعیف است.
کاربست مؤلفه های کاربردی، ملی، جهانی، نظری و ساخت برنامه درسی در برنامه های درسی علوم انسانی از دیدگاه اعضای هیات علمی (مورد: دانشگاه شهید باهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان کاربست مؤلفه های کاربردی، ملی، جهانی، نظری و ساخت برنامه درسی در برنامه های درسی علوم انسانی است. بر این اساس با استفاده از یک پرسش نامه محقق ساخته که پایایی آن 92/0 برآورد گردید، نظرات 100 نفر از اعضای هیات علمی مربوط به گروه های مختلف علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان در مورد میزان توجه به هر یک از این مؤلفه ها در برنامه های درسی موجود علوم انسانی سنجیده شد. نتایج نشان دادند که از نظر اعضای هیات علمی، میزان توجه به همه مؤلفه ها کمتر از حد میانگین است. در این بین بیشترین توجه به مؤلفه نظری و تخصصی و کمترین توجه به مؤلفه جهانی و بین المللی و با اختلاف کمی مؤلفه کاربردی و عملی است. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که در طرح های بازنگری برنامه های درسی علوم انسانی در دانشگاه ها، توجه بیشتری به مؤلفه های جهانی و بین المللی و کاربردی و عملی شود، جایگاه عنصر کارآفرینی در برنامه های درسی بازشناسی گردد، برنامه ریزان درسی با شناسایی ظرفیت های بومی کشور، مؤلفه های بومی را هم در محتوا و هم در شکل ارائه برنامه های درسی علوم انسانی مورد استفاده قرار دهند، در بازنگری های آتی این برنامه ها به فلسفه و تاریخ علوم مختلف توجه ویژه ای گردد و برنامه ریزان درسی ضمن توجه به خواست دانشحویان و همچنین نهادهای بیرونی، تا حد امکان برنامه های درسی را به شکل مشارکتی طراحی و تولید نمایند.
تحلیل برنامه درسی مغفول سواد تغذیه ای در دوره تحصیلی متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی رسمی آموزش و پرورش در هر جامعه ای باید پرورش دهنده ابعاد مختلف رشد جسمانی، روانی، عاطفی، عقلانی، اخلاقی و اجتماعی دانش آموزان باشد. اما بررسی برنامه های درسی دوره تحصیلی متوسطه ایران، حاکی از مغفول بودن مسئله سواد تغذیه ای است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل برنامه درسی مغفول سواد تغذیه ای در دوره تحصیلی متوسطه بود. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه ناحیه یک شهر یزد شامل 2140 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 325 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد ارزیابی سواد تغذیه ای (در ابعاد نگرش، عملکرد، آگاهی و منابع اطلاعاتی) بود که روایی و پایایی آن تایید شد. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد سواد تغذیه ای در هر دو گروه دختران و پسران با ضعف هایی همراه است. با وجودی که دختران در مقایسه با پسران از ابعاد سواد تغذیه ای بهتری برخوردار بودند، اما کمبودهایی نیز مشاهده شد. دختران نگرش ساده تری نسبت به مصرف صبحانه در مقایسه با پسران داشتند. در حیطه عملکرد تغذیه ای، پسران در مقایسه با دختران، عادات نادرست تری درباره مصرف نمک داشتند، اما مصرف لبنیات در گروه پسران بهتر از گروه دختران بود. به علاوه میزان مطلوبیت قد و وزن در هر دو گروه رضایت بخش نبود. در حیطه آگاهی تغذیه ای هر دو گروه دختران و پسران، از آگاهی نظری برخوردار بودند. در نهایت، با استفاده از آزمون خی دو، مشخص شد منابع اطلاعاتی دختران بسیار محدود است اما پسران از منابع متنوعی نظیر کتابهای درسی و شبکه اقوام و دوستان، اطلاعات تغذیه ای خود را کسب می کردند. یافته های پژوهش حاضر، ضرورت بازنگری برنامه های درسی دوره متوسطه را در جهت ارتقای سواد و عملکرد تغذیه ای دانش آموزان نوجوان، بیش از پیش مورد تاکید قرار می دهد.
عوامل پیش بینی کنندگی رضایتمندی دانشجویان مهندسی از کیفیت برنامه درسی معادلات دیفرانسیل: تحلیل عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه عوامل پیش بینی کنندگی رضایتمندی دانشجویان مهندسی از کیفیت برنامه درسی معادلات دیفرانسیل با روش تحلیل عامل انجام شد. این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1393-94 برای دانشجویان مهندسی دانشگاه اهر انجام شده است. در ابتدا پرسشنامه مطالعه عوامل رضایتمندی از آموزش معادلات دیفرانسیل طراحی شد. سپس با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 316 دانشجو به پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با استفاد از روش های آزمون– باز آزمون و آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روش های روایی صوری، محتوا و سازه تعیین شد. تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و تحلیل عامل تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 22 انجام و مدل مناسب ارائه شد. تحلیل عامل اکتشافی پرسشنامه، به استخراج هشت عامل (مدلسازی، تدریس، مفید بودن، هدفمند بودن، ارزشیابی، کارگروهی، تعامل و امکانات) انجامید. نتایج تحلیل عامل تأییدی و قوی ترین مدل تدوین شده نشان داد که مدل هشت عاملی برای پیشگیری از نارضایتی از کیفیت برنامه درسی معادلات دیفرانسیل برازش مناسب دارد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، پرسشنامه 27 گویه ایدر رابطه با عوامل پیش بینی کنندگی رضایتمندی از کیفیت برنامه درسی معادلات دیفرانسیل، دارای روایی و پایایی مناسب بوده و مدل ارائه شده می تواند در طراحی برنامه های آموزشی قابل استفاده باشد.
تبیین شاخص های نوآوری در هدف های برنامه های درسی رشته های هنری و بررسی میزان کاربست آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:هدف این مطالعه، شناسایی شاخص های نوآوری در هدف های برنامه های درسی رشته های هنری و بررسی میزان کاربست آنها در دانشگاه هنر اصفهان می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و به شیوه ترکیبی( کیفی و کمی) انجام شده است. جامعة آماری بخش کیفی جمعی از صاحب نظران در آموزش هنر و متخصصان برنامه های درسی در سطح کشور وخارج کشور و اعضای هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 19 نفر از آنان انتخاب گردید. جامعة آماری بخش کمَی تمامی 1110 نفر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه هنر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 300 نفر از آنان انتخاب گردیدند. داده های پژوهش ابتدا از طریق مصاحبة نیمه ساختار یافته و در ادامه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا، و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. یافته های کیفی براساس گویه بندی و مقوله بندی و یافته های کمی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق در بخش کیفی مهم ترین شاخص های نوآوری در هدف های برنامه های درسی رشته های هنری عبارت است از: داشتن رویکردی اسلامی به هدف های برنامه های درسی هنری؛ توجه به خود راهبری در تدوین هدف های برنامه های درسی هنری؛ پرورش مهارت های تفکر استقرایی، قیاسی، حل مسأله و انتقادی دانشجویان؛ تربیت دانشجویانی با تسلط بر مبانی نظری(الگوها، بعدها، مولفه ها) زیبایی شناسی. هم چنین نتایج بخش کمی بیانگر آن است که میزان کاربست شاخص های نوآوری درهدف های برنامه های درسی رشته های هنری در دانشگاه هنر اصفهان، بیشتر از حد متوسط می باشد. بین نمرات میزان کاربست شاخص های نوآوری برنامه های درسی هنری در زمینة «هدف» بر حسب متغیر جنسیت و دانشکده تفاوت معنی داری وجود دارد.
پیشگیری از اعتیاد در محیط های آموزشی با تاکید بر برنامه درسی پنهان
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیشگیری از اعتیاد در محیط های آموزشی با تاکید بر نقش برنامه درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان در دو مرحله کمی و کیفی انجام پذیرفته است. در مرحله اول تعداد 283 نفر از دانشجویان سه رشته روانشناسی و مشاوره و راهنمایی و ادبیات فارسی در سه مقطع ترم اول و چهارم و ترم آخر انتخاب شدند. گردآوری داده های به وسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. در این تحقیق از نظرات اساتید راهنما و مشاور جهت تعیین روایی پرسشنامه و ضریب آلفای کرونباخ (مقدار آلفا 85%) برای تعیین پایایی پرسشنامه استفاده شده است. در مرحله دوم با استفاده از رویکرد کیفی نگر، یکایک مولفه های برنامه درسی اعم از هدف، استاد، دانشجو، محیط فیزیکی، زمان بندی، محتوی، روش تدریس، ارزشیابی و قوانین و مقررات با اتکا بر مدل خبرگی و نقادی آیزنر مورد مداقه قرار گرفت و عوامل موثر بر پیشگیری از اعتیاد پذیری دانشجویان با تاکید بر برنامه درسی پنهان کالبد شکافی شد.
تحلیل محتوای میزان توجه به ابعاد هفت گانه اهداف مصوب در کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل میزان توجه به ابعاد هفت گانه اهداف مصوب در کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 93- 1392 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شده، کل آن ها به عنوان نمونه در نظر گرفته شده اند. ابزار اندازه گیری چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. عمده ترین نتایج پژوهش بیان گر آن است که: 1. از مجموع 2656 مرتبه توجه به ابعاد هفت گانه اهداف مصوب، پایه اول با 637 فراوانی یا 24 درصد، پایه دوم با 634 فراوانی یا 9/23 درصد، پایه سوم با 508 فراوانی یا 1/19 درصد و پایه چهارم با 877 فراوانی یا 33 درصد؛ به ابعاد و مقوله های مورد بررسی پرداخته اند. 2. بُعد فرهنگی و هنری با 730 فراوانی یا 5/27 درصد، بیش ترین و بُعد اقتصادی با 71 فراوانی یا 7/2 درصد، کم ترین توجه را به خود اختصاص داده اند.
ویژگی های مسائل کلامی ریاضی دوره راهنمایی و راهکارهای تسهیل فرایند حل آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه ابتدا به معرفی ماهیت مسائل کلامی و فرایند حل آن ها می پردازد سپس با مرور ادبیات پژوهشی در رابطه با مشکلات دانش آموزان در حل مسائل کلامی، به بررسی ریشه اصلی این مشکلات در فهم ناقص مسائل به دلیل دشواری متن و وجود زمینه های ناآشنا در مسائل کلامی دوره راهنمایی پرداخته است. در ادامه به اثربخشی انواع جمله بندی های مجدد زمینه ای، مفهومی و ترکیب آن ها بر تسهیل حل مسائل کلامی پرداخته است. لذا 80 دانش آموز پایه هفتم به صورت تصادفی به یکی از شرایط مذکور و یک گروه کنترل گمارده شدند. دانش آموزان ابتدا به پیش آزمون سپس، به جز گروه کنترل، یکی از انواع آزمون های جمله بندی مجدد مسائل کلامی را پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انواع تغییر جمله بندی مسئله کلامی، حل مسئله را تسهیل می کند. این یافته ها می تواند به مؤلفان کتاب های درسی کمک کند تا به بازنگری و طراحی مجدد مسائل کلامی در کتاب های درسی ریاضی پایه های ششم تا هشتم بپردازند.
مؤلفه های مؤثر در یادگیری دایره ی مثلثاتی و روابط بین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین فهمیدن دایره ی مثلثاتی و مؤلفه های تشکیل دهنده ی آن بود. در این راستا، ابتدا آزمونی شامل 67 سؤال مطابق با جدول هدف محتوای طبقه بندی بلوم طرح شد. با استفاده از ضرایب تمیز، دشواری و عدم هماهنگی درونی سؤالات، 41 سؤال نامناسب حذف گردید. آزمون نهایی با 26 سؤال بر روی 147 نفر از دانش آموزان سال دوم متوسطه ریاضی فیزیک و علوم تجربی مدارس شهر زنجان اجرا، و مقدار آلفای کرونباخ برای هر مؤلفه محاسبه گردید. با استفاده از نتایج به دست آمده، مدل تجربی دانش یادگیرنده تدوین گردید. تجزیه و تحلیل روابط بین مولفه ها با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که رابطه ی مستقیم معناداری بین دانش زوایای مثلثاتی با فهمیدن دایره ی مثلثاتی وجود دارد. بین فهمیدن زوایای مثلثاتی با فهمیدن تانژانت؛ و فهمیدن زوایای مثلثاتی با فهمیدن دایره ی مثلثاتی نیز رابطه ی مستقیم معناداری وجود دارد. هم چنین رابطه ی مستقیم معناداری بین فهمیدن تانژانت با فهمیدن دایره ی مثلثاتی وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان دادند که مؤلفه ی دانش زوایای مثلثاتی با واسطه گری مؤلفه ی فهمیدن زوایای مثلثاتی و مؤلفه ی فهمیدن تانژانت باعث افزایش مؤلفه ی فهمیدن دایره ی مثلثاتی در یادگیرنده می شود.
تحلیل محتوای کتاب درسی ریاضی پایه ششم ابتدایی مبتنی بر الگوی خلاقیت پلسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مؤلفه های خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایه ششم ابتدایی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری این پژوهش شامل یک جلد کتاب درسی پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-1391 است. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب گردید. در این تحقیق به منظور اعتبار یابی و روایی صوری از دیدگاه های صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفاده شده است و جهت پایایی با توجه به روش همبستگی پیرسون، ضریب توافق بین کدگذاران 89/0 به دست آمده است. ابزارهای این تحقیق، فرم تحلیل محتوا با توجه به الگوی آموزش خلاقیت پلسک است. برای تحلیل محتوای کتاب ریاضی پایه ششم ابتدایی از یک فرم کدگذاری شده استفاده شد، این کار طی چهار مرحله انجام گرفت: در مرحله اول واحدهای فعال و غیرفعال کتاب ها مشخص گردید و در مرحله دوم واحد های غیرفعال حذف گردید و در مرحله سوم واحد های فعال بر مبنای شاخص های چرخه خلاقیت هدایت شده پلسک، کدگذاری شدند و در مرحله چهارم داده های حاصل از یافته های تحقیق با استفاده از شیوه های آمار توصیفی و روش تجزیه وتحلیل آنتروپی شانون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن بود که میزان توجه و درگیری با شاخص های الگوی خلاقیت پلسک و مقدار ضریب اهمیتهر یک از این شاخص ها در کتاب ریاضی پایه ششم ابتدایی بسیار کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیست و مطابق این دیدگاه کمتر می توانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان مؤثر باشند.
میزان تحقق اهداف دانشی برنامه درسی فیزیک 3 و آزمایشگاه آن در دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله گزارشی از میزان تحقق اهداف برنامه درسی کسب شده فیریک و آزمایشگاه سال سوم دبیرستان ارائه می شود. این پژوهش از نوع مطالعات برآوردی و ارزشیابی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های زمینه یابی قرار دارد. با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی، میزان تحقق هدف های برنامه درسی با سنجش 369 نفر از دانش آموزان رشته های ریاضی فیزیک و تجربی مدارس متوسطه پنج منطقه جغرافیایی شهر تهران به انجام رسید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که: 1- اهداف حیطه دانشی درس فیزیک 3 و آزمایشگاه تحقق یافته است. 2- بین دانش آموزان دختر و پسر رشته های ریاضی و تجربی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود ندارد. 3- بین دانش آموزان مناطق مختلف آموزشی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود دارد.
آسیب شناسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه بر اساس تئوری کلاین در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی درس تربیت بدنی با تأکید بر تئوری کلاین از دیدگاه دبیران تربیت بدنی و دانش آموزان دختر شهر تهران بود. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار به کار رفته در آن پرسشنامه از نوع بسته پاسخ بود. پرسشنامه دبیران و دانش آموزان به ترتیب شامل 57 و 46 سؤال در 9 طبقه عنصر، اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یاگیری، گروه بندی، فعالیت های یادگیری، مواد و منابع آموزشی، فضای آموزشی، زمان آموزشی و ارزشیابی است که بر اساس مقیاس لیکرت در 5 گزینه بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و اصلاً تهیه و تنظیم شده است. روایی ابزار را متخصصان رشته برنامه درسی و تربیت بدنی تأیید کرده اند، از سوی دیگر وجود همخوانی درونی بالا بین سؤال ها نیز حاکی از داشتن روایی سازه پرسشنامه ها است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که اعتبار پرسشنامه دبیران برابر با 98% a= و ضریب آلفای پرسشنامه دانش آموزان برابر با 95%a= برآورد شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 298 دبیر و 139108 دانش آموز دوره متوسطه بود که 25 دبیر تربیت بدنی و 764 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که دبیران مطلوبیت برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را درحد زیاد و دانش آموزان مطلوبیت برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را در حدکم تحقق ارزیابی کرده اند.
بررسی میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان در شهر تهران را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل، اعضای شورای برنامه ریزی مطالعات اجتماعی، مدیران، معلمان، سرگروه های آموزشی و دانش آموزان سال اول دبیرستان بوده است. حجم نمونه پژوهش شامل 20 مدیر، 200 دانش آموز، 19 سرگروه آموزشی مطالعات اجتماعی شهر تهران، 60 دانش آموز به عنوان نمایندگان گروه های دانش آموزان و 52 معلم بودند. برای معلمان و مدیران، دانش آموزان و نمایندگان دانش آموزان از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. داده های مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل کلیه اسناد مربوطه به برنامه ریزی مطالعات اجتماعی، نظر سنجی از اعضای شورای برنامه ریزی مطالعات اجتماعی، مدیران، معلمان، سرگروه های آموزشی، دانش آموزان، اجرای آزمون دانشی، مهارتی و نگرشی، میانگین نمرات مستمر و پایانی و مشاهده 20 کلاس درس مطالعات اجتماعی در شهر تهران گردآوری شده است. نتایج این پژوهش، ضمن ارائه تصویری روشن از برنامه درسی مطالعات اجتماعی در سه مرحله یاد شده حاکی از آن است، با آن که برنامه درسی مطالعات اجتماعی طرح نسبتاً مناسبی دارد، اما در مرحله اجرا با مشکلات متعددی مانند ناکافی بودن آموزش معلمان، عدم دسترسی به امکانات مورد نیاز برای آموزش، سنگینی محتوا و ... روبه رو است. همچنین بر اساس بررسی نمرات دانش آموزان در طول سال تحصیلی و نتایج سه آزمون دانشی، مهارتی و نگرشی، عملکرد دانش آموزان در آزمون دانشی خوب بوده، اما آزمون مهارتی در حد رضایت بخش بوده عملکرد دانش آموزان در آزمون نگرشی ضعیف بوده است. بنابراین با توجه به ضعف های مشاهده شده در اجرا و همچنین تحقق نیافتن هدف های نگرشی و مهارتی، لازم است شورای برنامه ریزی مطالعات اجتماعی، مدیران و معلمان با تلاش بیشتر، راهکارهای مناسب در زمینه کاهش ناهماهنگی ها موجود در سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان ارائه دهند.
جذابیت، کاربرد و فهم درسِ""دین و زندگی"" سوم متوسطه ( نگرش دانش آموزان و تبیین علّی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش«بررسی نگرش دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه ی شهر نیشابور به درس دین و زندگی» بوده است. سه پرسش نامه ی نگرش سنج به مطلوبیت درس (ناظر بر سه مقوله ی جذابیت،اهمیت و فهم)،نگرش سنج به معلم و مقیاس هویت دینی،به عنوان ابزار تحقیق استفاده شدند. جامعه ی آماری شامل 327 نفر از دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه شهر نیشابور بود که از هر دو جنس و در رشته های علوم انسانی و تجربی در سال تحصیلی90-89 به تحصیل مشغول بوده اند. برای نمونه گیری،از روشطبقه ای و خوشه ای استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که نگرشِ دانش آموزان نسبت به سه مؤلفه ی ""جذابیت،اهمیت و فهم"" نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمونt،بین پسران و دختران در مؤلفه های جذابیت و فهم،تفاوت معنادار وجود داشت و نظر دختران منفی تر(نسبتاً نامطلوب) بود؛ ولی در مؤلفه ی اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه،نشان داد،در مؤلفه ی جذابیت،نگرش دانش آموزان منطقه ی برخوردار،نسبت به نیمه برخوردار و غیر برخوردار،به طور معناداری،منفی تر بود ولی در مؤلفه ی فهم،دانش آموزان منطقه ی غیر برخوردار،نگرش منفی تر داشتند. ضمناً دانش آموزان رشته ی تجربی در مؤلفه ی جذابیت،نگرش منفی تری داشتند و در سایر مؤلفه ها تفاوت معناداریبرحسب رشته تحصیلی وجود نداشت. براساس تحلیل رگرسیون، عوامل پیش بین در جذابیت،عبارت از:1- هویت دینی،2- نگرش به معلم،3- جنسیت ،درمؤلفه ی اهمیت: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم و درمؤلفه ی فهم: 1- جنسیت،2-نگرش به معلم،3- هویت دینی و 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی بوده اند. پیام نهایی آن که میزانِ مطلوبیت موجود این درس،نمی تواند به فراگیران کمک کند تا پیام های ارزشی این درس رابر پیام های ضد ارزشی (که از هزاران سو به مخاطبان می رسد)،برتری بخشند.
نظرورزی درباره برنامه درسی دبیرستان: گرایش عمومی ، تخصصی یا همگرائی در چارچوب ""تخصص گرائی نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال با تفصیل بیشتر مطرح می نمائیم. این بخش در حقیقت حاوی مهم ترین داده های بحث است که وجود مواضع متعارض میان اندیشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر را مستند می سازد.
در تعقیب سیر منطقی بحث شاهد تلاش نویسنده برای ارائه طریق و حل پاردوکس مربوط به برنامه ی درسی دوره متوسطه می باشیم که می توان آن را نمونه ای از کوشش های مبتنی بر تفکر تلفیقی ارزیابی کرد. در این قسمت نخست مفروضات فلسفی – تربیتی و سپس مفروضات علمی – تجربی مطرح شده و بر اساس آن ها ساختار سه وجهی برنامه درسی دوره متوسطه ارائه می گردد. بخش پایانی نوشتار به جمع بندی و بحث اختصاص یافته که طی آن موضوع تاسیس ""دبیرستان های جامع"" در ایران نیز به تناسب ساختار پیشنهادی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
نگارنده برآن است که از طریق واکاوی دیدگاه ها و مواضع گوناگون نشان دهد وجه تقابلی یا تباینی این دو نگاه در برنامه درسی دوره متوسطه را می توان به همگرائی و تعبیه ساختاری ترکیبی در برنامه درسی این دوره تبدیل نمود ، و بدین ترتیب کوشش کرد تا از گزند انتقادات وارد به هریک از این مواضع مطلق اندیش و قطبی برحذر ماند. ایده اساسی قابل طرح در این زمینه "" تخصص گرائی نرم در قالب یک برنامه درسی دارای ماهیت عمومی در دوره متوسطه"" می باشد که به شرح آن پرداخته شده است.