فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
60-31
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی در رابطه بین روان رنجوری، سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شهر شهرکرد بود که 240 نفر از آنان به روش هدفمند و براساس ملاک های ورود و خروج از نواحی دوگانه شهرداری انتخاب شدند و به پرسشنامه های اسناد ارتباطی فینچام و برادبری؛ مقیاس کیفیت زناشویی نورتون؛ مقیاس روان رنجوری مک کری و کاستا؛ پرسشنامه شیوه های رفتاری فارمن و وهنر؛ مقیاس تجارب روابط نزدیک وی و همکاران و بخشش در روابط زناشویی مک کالو و همکاران پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است؛ همچنین داده ها نشان داد روان رنجوری، سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی، بخشش زناشویی و اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر مستقیم (001/0 p< ) و سبک های دلبستگی با میانجیگری اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی و روان رنجوری با میانجی گری اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (001/0 p< ). بحث و نتیجه گیری: مشاوران و روان شناسان خانواده باید به زوج هایی که به دلیل روان رنجوری و یا سبک های دلبستگی (اجتنابی) زندگی شان به مشکل دچار شده است، کمک کنند تا الگوهای تعاملی ناکارآمد و همچنین سبک های شناختی تحریف شده را برطرف نمایند و بخشش را در بین آنان رواج دهند.
تأثیر آموزش غنی سازی رابطه والد- نوجوان مبتنی بر رویکرد خانواده درمانی متمرکز بر هیجان بر دل بستگی ناایمن و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از رابطه خوب میان والدین و نوجوانان سویه ای بنیادی در تحول نوجوان است. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن اثربخشی برنامه غنی سازی رابطه والد- فرزند بر پایه خانواده درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش دل بستگی ناایمن و افزایش تاب آوری نوجوانان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی تک موردی از نوع طرح های خط پایه چندگانه ناهم زمان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه نوجوانان مراجعه کننده (53 نوجوان) به مرکز مشاوره طلوع امید شهر اهواز در سال 1399 تشکیل داده است. اندازه نمونه دربرگیرنده سه نوجوان بر پایه ملاک های ورود و خروج انتخاب شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر هدفمند بود. به این صورت که بر پایه فراخوان موردنظر، تمایل نوجوانان برای شرکت در دوره، در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش، 3 نوجوان انتخاب و به همراه والدین در برنامه مذبور شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش دربرگیرنده پرسشنامه دل بستگی بزرگ سال کولینز و رید (1990) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیدسون (2003) بود. مداخله آموزشی در 5 جلسه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل دیداری، معنی داری بالینی (شاخص تغییر پایا) و فرمول درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش غنی سازی رابطه والدین- نوجوان منجر به (07/21) درصد کاهش در سبک دل بستگی ناایمن و (07/37) درصد افزایش در تاب آوری نوجوان اول، (90/19) درصد کاهش در سبک دل بستگی ناایمن و (60/29) درصد افزایش در تاب آوری نوجوان دوم و (03/28) درصد کاهش در سبک دل بستگی ناایمن و (03/23) درصد افزایش در تاب آوری در نوجوان سوم شد. میزان شاخص تغییر پایا نشان داد که دل بستگی ناایمن و تاب آوری در هر سه نوجوان به میزان معنی داری تغییر نشان دادند. مقدار پی (05/0) بود. این برآیندها به این معنی است که آموزش غنی سازی رابطه والد- نوجوان می تواند زندگی نوجوان را بهبود بخشد و درمانگران می توانند از این مدل در کار با نوجوانان به منظور کاهش سبک دل بستگی ناایمن و افزایش تاب آوری در شهر اهواز استفاده کنند.
ادراک احساس گناه انتقال یافته از پدرومادر: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس گناه انتقال یافته پدیده ای است که با توجه به نقش ها و وظایف تعریف شده در بستر خانواده و پویایی های ارتباطی روابط والد-فرزندی، کم وبیش در همه تعاملات خانوادگی مشاهده می شود، ولی حالت فراگیر آن موجب الگوهای هیجانی و رفتاری ناسازگار می گردد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فرزندان از احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر بود. پژوهش حاضر از دید روش شناسی از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای و از راه نمونه گیری هدفمند و در دسترس صورت گرفت. جامعه موردپژوهش را خانم های 29 تا 38 سال ساکن تهران در زمستان 1398 در تهران تشکیل دادند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. تحلیل برآمده از داده های مصاحبه به صورت کلی در سه محور چگونگی ادراک احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر، زمینه های ایجاد احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر و سازوکارهای کاهش احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر دسته بندی شد. برآیندهای برآمده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی نشان داد ادراک احساس گناه دربرگیرنده هیجان های آزاردهنده، شناخت ناسازگار و کنشگری ناکارآمد است. عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در ایجاد احساس گناه نقش داشته و سازوکارهای کاهش احساس گناه دربرگیرنده بینش یابی، جبران و گسلش می شود. نتایج حاصله افزون بر افزایش بینش درباره پدیده احساس گناه انتقال یافته از پدر و مادر و زمینه های ایجاد آن، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باهدف تسهیل و بهبود در روابط والد- فرزندی شود.
عوامل مؤثر در بروز اندیشه طلاق در متقاضیان طلاق: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراد در طول دوران زندگی مشترک می توانند افکار طلاق را تجربه کنند که در ادبیات به آن «اندیشه طلاق» می گویند این پژوهش با هدف شفاف سازی عوامل تأثیرگذار بر بروز اندیشه طلاق در بین افراد متقاضی طلاق انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع داده بنیاد است. ازاین رو با 28 فردی که متقاضی طلاق بودند و به یکی از دادگاه های خانواده شماره یک و دو تهران مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه نیمه ساختاریافته ای صورت گرفت و یافته های آن به ترتیب با روش استراوس و کربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد در شکل گیری اندیشه طلاق چهار عامل عمده نقش اساسی دارد. این چهار عامل عبارت اند از نخست عوامل پیش از ازدواج مانند ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام، انتخاب همسر نامناسب و طی نکردن درست فرآیند آشنایی؛ دوم عوامل فردی مانند انتظارات، عدم علاقه مندی به همسر، خستگی روان شناختی؛ سوم عوامل رابطه ای مانند مسئولیت ناپذیری همسر، اختلالات روانی همسر، عدم وجود عشق و علاقه مندی، خشونت خانگی، پیمان شکنی، مشکلات جنسی، تعارضات مکرر و عدم ادراک انصاف در رابطه؛ و چهارم عوامل محیطی مانند اعتیاد، تعارض کار و خانواده، مشکلات مالی و رابطه با خانواده همسر. نتایج پژوهش تأثیر عوامل گوناگونی را نشان داد که منجر به شروع اندیشه طلاق در تفکر فرد می شود اما این عوامل را نمی توان به تنهایی تعیین کننده ی تصمیم به طلاق دانست.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۸۳-۱۵۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی سه گروهی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری بود. جامعه پژوهشی حاضر بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بودند. در این تحقیق از سه گروه آزمایشی استفاده شده است، تعداد افراد هر گروه 20 نفر بود. روش اجرا بدین صورت بود که گروه آزمایشی اول، پروتکل درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم مداخله واقعیت درمانی،طی هشت جلسه 90 دقیقه ای مداخله صورت گرفت. اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته های پژوهش: درنهایت و در بررسی میزان تأثیرگذاری رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مشخص شد که بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان تفاوت وجود دارد.به عبارتی دیگر واقعیت درمانی به نسبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تأثیر بیشتری برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان دارد. نتیجه: با توجه به تأثیر رویکرد واقعیت درمانی برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان، لزوم توجه و به کارگیری بیشتر این رویکرد و درنتیجه افزایش احتمال خودمراقبتی در بیماران بیش ازپیش احساس می شود.
رتبه بندی ابعاد چهارگانه انطباق پذیری مسیرشغلی و ارائه شاخص ترکیبی از تجمیع مطالعات پیشین،یک پژوهش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
137 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به رتبه بندی ابعاد چهارگانه انطباق پذیری مسیرشغلی با کاربرد رویکرد فراتحلیل می پردازد.پژوهش حاضر از نظر هدف،توصیفی و از نظر نوع استفاده،یک پژوهش کاربردی است .هدف از انجام این پژوهش ،ترکیب یافته های کمی پژوهشهای قبلی در زمینه انطباق پذیری مسیرشغلی با استفاده از روش فراتحلیل است تا با ترکیب این نتایج،شدت اثر هریک از عوامل موثر بر انطباق پذیری شغلی از طریق اثر متوسط محاسبه گردد.بر این اساس با مراجعه به فصلنامه های علمی-پژوهشی داخلی و خارجی ،کلیه پژوهشهای مرتبط داخلی و خارجی در فاصله بین سالهای 1397-1390 و 2018-2005 جمع آوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند.که از میان همه این مقالات، براساس روش سرشماری، تعداد 18 پژوهش داخلی و 34 پژوهش خارجی انجام شده در زمینه ابعاد چهارگانه انطباق پذیری مسیرشغلی با استفاده از چک لیست انتخاب پژوهش ها از نگاه فنی و روش شناسی مشتمل بر روشهای نمونه گیری،روش تحقیق،آزمون آماری مناسب و تحلیل های آماری مناسب انتخاب شده اند.برای پایایی شناسایی براساس توافق داوران در خصوص استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و نیز پایایی سطح اندازه اثر و معنی داری براسا توافق در محاسبات از نظر دو نفر تحلیل گر انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان دهنده این است که از میان 124 اندازه اثر،یک اندازه اثر متوسط(3/0تا5/0)،بیست اندازه اثر متوسط روبه بالا(5/0تا7/0)،سی اندازه اثر بالا (7/0تا1) و هفتاد و سه اندازه اثرخیلی بالا(بالاتر از 1) است.ابعاد چهارگانه انطباق پذیری مسیر شغلی یعنی ،اعتماد،کنجکاوی،کنترل و دغدغه مسیرشغلی به ترتیب بیشترین تا کمترین اندازه اثر را به خود اختصاص داده اند.
الگوی غنی سازی صمیمیت زناشویی در دیدگاه اسلامی، یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی الگوی غنی سازی صمیمیت زناشویی در دیدگاه اسلامی بود. بدین منظور داده های مطالعه به روش کیفی از نوع تحلیل مضامین از میان منابع اسلامی شامل آیات قرآن و روایات معصومین (ع) با روش نمونه گیری نظری استخراج شد. با استفاده از کلیدواژه های مرتبط با موضوع و با کمک نرم افزارهای جستجوگر از میان آیات قرآن و پنجاه منبع روایی اسلامی که شامل منابع حدیثی شیعی و سنی از علمای متقدم و متأخر بود، عبارات مرتبط گردآوری شد و با استفاده از روش استرلینگ، تحلیل گردید. پس از اعتمادپذیری داده های کیفی، 33 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر از تحلیل داده ها حاصل شد. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی غنی سازی صمیمیت زناشویی دارای اصول، ارکان، ابعاد، موانع، مناطق هیجانی و نحوه ارزیابی آن است. ابعاد صمیمیت از نظر این الگو شامل؛ صمیمیت های عاطفی، جسمی، جنسی، معنوی، همباشی، اقتصادی و کلامی است. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی صمیمیت بر چهار محور، ابعاد صمیمیت، مناطق هیجانی، شدت و ضعف هیجانات و صمیمیت انتظاری و واقعی صورت می گیرد. نتایج این مطالعه می تواند برای مشاوران خانواده و زوج درمانگران به منظور تدوین برنامه های غنی سازی صمیمیت زناشویی مبتنی بر دیدگاه اسلامی و ارزیابی آن مؤثر واقع شود.
تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدائی مبتلا به اختلال یادگیری شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
67 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر مشکل نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری شهر اهواز بود. روش: روش پژوهش آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارت از کلیه دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر اهواز در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی (15 نفر گروه آزمایش 1 (آموزش چندحسی فرنالد)، و 15 نفر گروه کنترل بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه های آموزش در طی 8 جلسه 45 دقیقه ایی آموزش دریافت کردند. بعد از جلسات آموزش روش چندحسی فرنالد بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، پس آزمون نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نارساخوانی وکسلر (1945)، آزمون دیکته نویسی و پرسشنامه سازش یافتگی های رفتاری لامبرت و همکاران (1974) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و کوواریانس چندمتغیره مانکوا، آنکوا استفاده شد. بافته ها: نتایج نشان داد، آموزش چندحسی فرنالد باعث کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت روش های آموزش چندحسی فرنالد موجب کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری می شوند و آموزش چندحسی فرنالد روش موثرتری بر کاهش خشم نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری است.
واکاوی الگوی شوخ طبعی در محل کار:رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تمرکز بر ایجاد محیط سازمانی شاد از جمله روش هایی است که مدیریت منابع انسانی می تواند در پرتو آن، زندگی کاری بهتری برای کارکنان رقم بزند. در محیط های کار امروزی نیل به این هدف از طریق کشف و درک مکانیزم احساسات مثبت در محل کار محقق خواهد شد. در این راستا هدف پژوهش حاضر واکاوی الگوی شوخ طبعی کارکنان در محل کار در شرکت پالایش گاز پارسیان می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و با بهره گیری از رویکرد کیفی و استفاده از نظریه داده بنیاد به انجام رسیده است. به منظور شناسایی مؤلفه های الگوی شوخ طبعی در محل کار با 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران واحدهای مختلف شرکت پالایش گاز پارسیان به روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رعایت قاعده اشباع انجام پذیرفت. در بخش کمی برای بررسی برازش الگوی مفهومی طراحی شده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نتایج بخش کیفی پژوهش استفاده گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نسبت روایی محتوا، محاسبه و پایایی آن نیز با مقایسه پایایی دوکدگذار مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج51 مفهوم شد که در قالب6مقوله عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها طبقه بندی شدند. نتایج: بازیابی ذهنی و جسمی کارکنان در محیط های کاری امروزی الزامی است. یکی اثربخش ترین ابزارهای نیل به این هدف و ایجاد محیط کار خوشایند، استفاده از شوخ طبعی در محل کار است. نتایج این پژوهش می تواند مدیران را در شناخت راهبردهایی که به بروز چنین رفتارهایی کمک می کنند یا مانع ظهور و بروز آنها می شوند یاری دهد.
تدوین مدل نیت ترک شغل درکارمندان بانک مرکزی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت: نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه ترک شغل یکی از چالش های مهم در سازمان ها محسوب می شود و از دست دادن هر کارمند سبب تحمیل هزینه-های سنگین به سازمان می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین سه گانه تاریک شخصیت و نیت ترک شغل کارکنان بانک مرکزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود ، جامعه آماری پژوهش پرسنل بانک مرکزی بود که در سال 1398 مشغول خدمت بودند، از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس نیت ترک شغل(کیم و لیونگ، 2007) ، مقیاس دوجین کثیف(جنیسون و وبستر،2010) و مقیاس حمایت سازمانی ادراک شده(آیزنبرگر و همکاران،1986) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم شخصیت های ماکیاولیسم (25/0 =ß، 01/0>P) ، خودشیفته (48/0 =ß، 01/0>P)و ضداجتماعی بر نیت ترک شغل (26/0 =ß، 01/0>P) مثبت معنادار است و اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک شغل (31/0- =ß، 01/0>P) منفی معنادار بود. درنهایت نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین شخصیت ماکیاولی(011/0 =ß، 05/0>P)، شخصیت خودشیفته(012/0 =ß، 05/0>P) و شخصیت ضد اجتماعی با نیت ترک شغل(011/0 =ß، 05/0>P) نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین مسئولان بانک مرکزی می توانند جهت کاهش تاثیر منفی سه گانه تاریک شخصیت و پیشگیری از تمایل به ترک شغل اقداماتی انجان دهند که کارکنان توجه و حمایت سازمنا را به طور محسوس درک کنند.
رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل شهر قم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
18 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف : صمیمیت زناشویی نقش مهمی در استحکام خانواده دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش: مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره صدرا در شهر قم در سال 1399 به تعداد 240 نفر بودند. طبق فرمول کوکران حجم نمونه 144 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، سرسختی روانشناختی (لانگ، گولت و امسل، 2003) و صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که بهزیستی روانشناختی (و هر شش مولفه آن شامل پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و سرسختی روانشناختی (و هر سه مولفه آن شامل کنترل، تعهد و چالش جویی) با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل رابطه مثبت و معنادار داشتند(001/0˂P) همچنین، متغیرهای بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 53 درصد، شش مولفه بهزیستی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 67 درصد و سه مولفه سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 37 درصد از تغییرات صمیمیت زناشویی در زنان متأهل را تبیین کنند(001/0˂P) نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده رابطه مثبت معنادار بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل و نقش آنها در تبیین صمیمیت زناشویی آنان بود. بنابراین، برای ارتقای صمیمیت زناشویی می توان بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی را بهبود بخشید.
تحلیل عوامل زمینه ای بازاریابی آموزش عالی در مراکز علمی کاربردی با توجه به تاثیر شخصیت برند(مطالعه مورد: مراکز علمی کاربردی شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر بازاریابی آموزش عالی مراکز علمی کاربردی و ارتباط و تاثیری که شخصیت برند می تواند بر این عوامل داشته باشد ، است تا بر مبنای آن ، مدلی برای بازاریابی آموزش عالی در این مراکز ارائه شود.روش پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. محقق با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران مراکز علمی- کاربردی، صاحبنظران بازاریابی و دانشجویان مراکز علمی – کاربردی به صورت هدفمند، به اشباع نظری جهت جمع آوری داده ها دست یافت. پس ازآن جهت تحلیل داده ها، گزاره های استخراج شده کدگذاری، ترکیب و مقوله بندی شدند.یافته های پژوهش نشان داد؛ از آن جا که انتخاب دانشگاه علمی- کاربردی و فرایند تصمیم گیری مقوله حائز اهمیتی است که بسیار تحت تاثیر شخصیت برند دانشگاه می باشد ، مصاحبه شوندگان 2 مقوله را به عنوان زمینه سازها معرفی کردند که شامل عوامل موثر بر انتخاب و منابع اطلاعاتی برای تصمیم گیری است.
هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(اکت) و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر مدیریت تعارض زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
185 - 212
حوزههای تخصصی:
روابط صمیمانه زناشویی، مهم ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تصویرسازی ارتباطی بر مدیریت تعارض زوجین بود. جامعه ی آماری این پژوهش کل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره آوای سروش شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از میان آن ها تعداد 45 زوج که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بنابراین، 45 زوج (زن و شوهر ) انتخاب و به صورت گمارش تصادفی، در سه گروه (15زوجی) ایماگوتراپی، اکت و شاهد جایگزین شدند. در 8 جلسه 120 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش بر اساس رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر در معرض آموزش بر اساس تصویرسازی ارتباطی قرار گرفتند. مدیریت تعارض توسط پرسشنامه تعارض زناشویی(MCQ) سنجیده شد. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) توسط نرم افزارSPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در سطح معنی داری 5 درصد آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت و ایماگوتراپی بر مدیریت تعارض زوجین مؤثر است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت در ابعاد روابط خانوادگی و خویشاوندان مؤثرتر و آموزش زوج ها بر اساس رویکرد ایماگوتراپی در بعد هیجانی مؤثرتر است و در دیگر ابعاد مدیریت تعارض بین این دو روش تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
اضطراب بیماری در پرستاران بیمارستان : پیش بین های ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در دوران کووید -۱۹
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
113 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع کووید-19، اضطراب بیماری به ویژه در بین پرستاران افزایش یافته است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب بیماری از طریق ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در دوران کووید-19 انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران بیمارستان های مختص کووید-19 در سال 1399 بودند. از بین 450 نفر از پرستاران واجد شرایط 250 پرستار به عنوان نمونه با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ها شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش 2 به صورت انلاین پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب بیماری کرونا با ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روانشناختی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روانشناختی می توانند به طور معناداری21 درصد از تغییرات اضطراب بیماری پرستاران را پیش بینی کنند. بنابراین، پیشنهاد می شود برنامه ریزی های لازم در جهت کاهش اضطراب بیماری کرونا در پرستاران در شرایط همه گیری انجام شود.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر مثبت اندیشی بر تحمل پریشانی و امید به زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش درمانی مثبت اندیشی بر بهبود تحمل پریشانی و امید به زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مبتلایان به دیابت در شهرستان کاشمر بود که توسط دانشگاه علوم پزشکی معرفی شده بودند. 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ (DTS) ﺳﯿﻤﻮﻧﺰ و ﮔﺎﻫﺮ (2005) امید به زندگی اشنایدر (1991). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تحمل پریشانی و امید به زندگی مبتلایان به دیابت که مداخله ی مثبت اندیشی را دریافت کردند نسبت به اعضای گروه کنترل، افزایش معناداری داشته است؛ بنابراین می توان روش درمانی مثبت اندیشی بر بهبود تحمل پریشانی و امید به زندگی مبتلایان به دیابت تأثیر دارد.
غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی: یک تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه غنی سازی زندگی زناشویی یک برنامه پیشگیرانه است و پیشگیری بسیار موثرتر از درمان است. این برنامه یک برنامه کلی جهت تقویت سلامت رابطه زوجهای متاهل است. این برنامه زمانی از اعتبار لازم برخوردار است که مبتنی بر داده های فرهنگی آن جامعه باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی بخشهای مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزههای اسلامی انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفیِ قراردادی است. محتوای مورد پژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و تائید کارگروه تحقیق انتخاب شدند. مرور متون، انتخاب واحدها، استخراج کدهای ، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به درون مایه های اصلی و نامگذاری آنها از گامهای متداول این روش است. جهت ارتقاء دقت علمی مطالعه نیز از روشهای مختلفی مانند استفاده از تجارب پنل 15 نفره متخصصان استفاده شد. یافته ها: فرآیند کدگذاری نشان داد که مولفه های مؤثر در غنی سازی زندگی زناشویی بر مبنای آموزه های اسلامی را می توان در چهار بخش اصلی ارائه کرد که عبارتند از غنی سازی: 1-غنی سازی زیرساختها، 2-غنی سازی ابزارها و قوا، 3-غنی سازی قالبها و 4-غنی سازی عملکردها. توافق بین اعضای پانل برای چهار بخش اصلی ذکر شده نشان داد که ضریب نسبی روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) به ترتیب برابر با 81/0 و 92/. بوده و تمامی بخشها حداقل مقدار قابل قبول را دارا هستند. نتیجه گیری: بخشهای اصلی حاصل از تحقیق حاضر می تواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش و درمان مورد توجه برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده قرار گیرد.
واکاوی تجارب و ادراکات روان شناختی بیماران بهبود یافته ی کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
244-271
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف واکاوی تجارب و ادراکات روان شناختی بیماران بهبود یافته ی کووید 19 انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت . جامعه ی این پژوهش شامل بیماران بهبود یافته از ویروس کرونا در استان تهران بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. یافته ها: پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی مضامین، 9 مضمون اصلی واکنش اولیه تنهایی و نیاز به دریافت شفقت، پیامدهای منفی، نزدیکی به مرگ و واکنش افراد، فعالیت های موثر در تاب آوری، سرایت متقابل احوالات روحی بیمار، مراقبان و کادر درمانی، اثر بیماری بر معنا و سبک زندگی، دل مشغولی در حوزه ی وظایف و تعهدات، پیشنهادات به دست آمد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد تجربه مبتلایان کووید 19 با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی دارد و آگاهی از این تجربیات به متخصصین و سیاست گذاران کمک می کند تا از بحران روان شناختی در دوره ی پساکرونا پیشگیری و افراد جامعه را از نظر روانی برای مواجهه با اپیدمی ها آماده کنند.
کاوش و مقایسه شاخص های تطابق شغلی در زنان و مردان در بحران: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۴۹-۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شاخص های تطابق شغلی در بحران در زنان و مردان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته (کیفی-کمی) محسوب می شود. خانواده های ساکن در شهر سرپلذهاب که پس از زلزله کرمانشاه همچنان در شهر خود ماندند و با شرایط منطقه سکونت خود انطباق یافتند، جامعه آماری مطالعه را تشکیل می دادند. برای انتخاب اعضای نمونه از شیوه تصادفی خوشه ای استفاده شد. از بین مجموع خانواده های ساکن در شهر سرپلذهاب پنج منطقه انتخاب شدند و با توجه به موارد فوق، تعداد 380 نفر از خانواده های شهر سرپلذهاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری تطابق شغلی با بحران از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. ساخت و تنظیم این پرسش نامه ها از طریق مضمون های احصایی از داده های کیفی بدست آمد. در پژوهش حاضر ضریب اعتبار کل پرسشنامه تطابق شغلی با بحران886/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد و به منظور بررسی جزئی تر نتایح آزمون تعقیبی توکی گزارش شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های تطابق حرفه ای(مشغولیت های حرفه ای بر مدار توانایی و مهارت، مشغولیت های حرفه ای بر مدار دانش و مشغولیت های حرفه ای بر مدار انگیزش) میان زنان و مردان تفاوت معناداری بوجود نیامد. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان اینطور نتیجه گرفت که با توجه به شرایط بحران، زنان و مردان با توجه به نقش های جنسیتی خود، بخوبی در بحران انطباق پذیری لازم را پیدا کردند و میان آنان تفاوت خاصی از حیث تطابق شغلی یافت نشد. [1] MANOVA
ارائه مدل پیش بینی رهبری اخلاقی بر اساس متغیرهای هنجاری و فردی (رفتاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
183 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدل پیش بینی رهبری اخلاقی بر اساس متغیرهای هنجاری و فردی (رفتاری) بود. روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته از نوع اکتشافی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. گروه دوم از جامعه آماری، شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای، 576 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از دو بخش کیفی و کمی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های ارزش، رضایت شغلی، انگیزش، شخصیت، خلاقیت، جزء مولفه های فردی و ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سبک های تصمیم گیری، نقش ها و انتظارات، هدف ها و استراتژی، به عنوان مولفه های هنجاری بودند. بر این اساس مدلی ارائه شد که علاوه بر این مولفه های، ساز و کارها، بسترها و موانع رهبری اخلاقی را نیز مورد توجه قرار می داد
تحلیل کیفی عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در زنان دارای تجربه روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۴-۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفی عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در زنان با تجربه روابط فرازناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا پژوهشی با رویکرد کیفی می باشد. جامعه ی هدف را زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر یزد که سابقه خیانت زناشویی داشتند تشکیل می دهند که از میان آن ها تعداد ۱۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد و با استفاده از شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته از آن ها مصاحبه به عمل آمد. کدگذاری با استفاده از شیوه تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل بسترساز روابط فرازناشویی در سه بعد قابل شناسایی هستند. در بعد خانواده و فرهنگ دو مضمون اصلی بدست آمد که شامل خانواده و سبک فرزند پروری و طرحواره های جنسیتی-فرهنگی بود. همچنین در بعد مسائل درون فردی نیز سه مضمون اصلی شامل عزت نفس، احساس حقارت و انسجام شخصیت و رفتار بدست آمد و در بعد مسائل بین فردی نیز مضامین اصلی شامل چالش های رابطه و معیارهای زیبا شناسی بود. نتیجه گیری: عوامل بسترساز روابط فرازناشویی از نظر زنان تحت تأثیر مسائل فرهنگی، تربیتی، و طرح واره هایی است که در طول سال های ابتدایی توسط آن ها تجربه می شود. نتایج همچنین نشان داد که روابط فرازناشویی سازه ای چندوجهی است که نمی توان در بعد سبب شناسی آن را تنها به عوامل روان شناختی مرتبط دانست و برای شناخت عوامل بسترساز آن با توجه به تنوع فرهنگی در جامعه ایران باید این متغیرها نیز مورد توجه قرار گیرد.