فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۵۵-۲۳۰
حوزههای تخصصی:
هدف: بروز اختلافات زناشویی، مولفه های روان شناختی و هیجانی را با آسیب جدی مواجه می سازد، پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش : شبه آزمایشی با طرح (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش پروتکل زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی (لیو و مک کی، 2012) را در 14 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پس آزمون موثر است (05/0< P). هم چنین زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر بهبود مولفه های اجتناب از تجارب هیجانی، کنترل بر روی زندگی، راهبرد سازش یافته و راهبرد سازش نایافته زوجین متقاضی طلاق موثر است05/0< P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان از طریق زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی به شیوه گروهی به افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق کمک نمود.
بررسی نقش خانواده اصلی در پیوند زناشویی نافرجام فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند زناشویی و تشکیل خانواده همچون قدیمی ترین نهادهای زندگی بشر از دیرباز موردتوجه متفکرین علوم اجتماعی، علوم اخلاقی، علمای مذهبی و سایر دانشمندان بوده است. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل و یا تخریب این بنیان اهمیتی بی بدیل دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده اصلی در ازدواج نافرجام فرزندان با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 20 نفر از زنان و مردان ایرانی (10 زوج) دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش 5 کد اصلی (عوامل شکل گیری ازدواج نامناسب، کارکردهای خانواده اصلی، تجربیات دوران کودکی، نقش اساسی مادر برای فرزند، ویژگی های اخلاقی و فردی) از مصاحبه ها استخراج شد. بررسی مفاهیم مرتبط با ازدواج نافرجام و توجه به بافت خانوادگی و اثرات گسترده ی آن به مراکز و سازمان های خانواده محور پیشنهاد می گردد.
تاثیر آموزش مهارت های ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری مبتنی بر افسردگی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پسر متوسطه دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی دانش آموزان پسر بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گرداوری داده ها غیرتوصیفی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و از لحاظ روش کمی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 5 شهر تهران بودند. برای انتخاب نمونه، با استناد به پژوهش های پیشین از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند استفاده گردید. بدین صورت در مرحله غربالگری، 30 که در ابزارهای پژوهش کمترین نمره را گرفته بودند بر اساس سطح تحصیلات و وضعیت مالی والدین انتخاب و در دو گروه ازمایش و کنترل همتا شدند و در دو گروه 15 نفری جایگزین گردیدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری قرار گرفتند. .ابزارهای گرداوری اطلاعات از پرسشنامه های افسردگی بک (1989) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه (آزمایش و کنترل) در متغیرهای افسردگی و مهارت ارتباطی تفاوت معنی دار وجود دارد. برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری موجب کاهش معنادار افسردگی در دانش آموزان شد. بحث: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش افسردگی و بهبود مهارت های ارتباطی، برای ترویج و انعکاس روش ها و آموزش این روش ها و نیز افزایش سطح سلامت روانی جامعه دانش آموزان، مسئولین ذی ربط و مشاوران مدارس می توانند در قالب برنامه ای جامع و پیشگیرانه به طور کاربردی آن ها را در سطح مدارس اجرا کنند.
بررسی اثربخشی روان درمانی تحلیلی کارکردی بر تمایز یافتگی خود و کیفیت روابط موضوعی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیستیک
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی تحلیلی کارکردی بر تمایزیافتگی خود و کیفیت روابط موضوعی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیستیک انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته مراجعه کننده به کلینیک های روانشناختی منطقه 5 شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه روابط موضوعی بل (1985) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (1998) بود. در تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیری برای آزمون فرضیه اصلی و تک متغیری برای فرضیه های جانبی با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که روان درمانی تحلیلی کارکردی بر تمایزیافتگی خود و کیفیت روابط موضوعی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیستیک تأثیر معنی دار دارد.
تأثیر آموزش شفقت به خود بر بهزیستی ذهنی و دل بستگی مادر- جنین در زنان با حاملگی ناخواسته: یک مطالعه نیمه تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بارداری ناخواسته یکی از مسائل مهم مرتبط با سلامت مادران در دوران بارداری است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر آموزش شفقت به خود بر بهزیستی ذهنی و دل بستگی مادر - جنین زنان با حاملگی ناخواسته بود. روش ها : این مطالعه باطرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و با گروه گواه نیمه تجربی در 80 زن باردار که بارداری ناخواسته داشتند و مراجعه کننده به پایگاه های سلامت شهر کرمانشاه انجام شد. نمونه ها به روش خوشه ای و در دسترس انتخاب شدند و از طریق تخصیص تصادفی، به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناسی، بهزیستی ذهنی و دل بستگی مادر - جنین استفاده گردید. برای گروه آزمایش، هشت جلسه گروهی به صورت یک بار در هفته در بازه زمانی ۹۰ دقیقه ای آموزش شفقت به خود بر اساس الگوی صیدی برگزار شد و در این مدت گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیلی به منظور بررسی شاخص های توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و جهت بررسی همسانی متغیرهای جمعیت شناختی از آزمون های دقیق کای اسکوئر (آزمون دقیق فیشر)، کای اسکوئر و آزمون یومن ویتنی و به منظور بررسی یافته های از آزمون های ناپارامتریک فریدمن و یومن ویتنی استفاده شد.سطح معنی داری برای تمامی آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتیجه : بر اساس نتایج آزمون فریدمن، در طی زمان مداخله در گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است. همچنین بر اساس نتایج آزمون یومن - ویتنی، بین گروه آزمایش و کنترل در نوبت دوم و سوم سنجش تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش شفقت به خود موجب ارتقاء بهزیستی ذهنی و دل بستگی مادر - جنین در زنان دارای بارداری ناخواسته می شود؛ بنابراین پیشنهاد می گردد، در مراکز ارائه دهنده ی خدمات به زنان باردار، از آموزش شفقت به خود استفاده گردد.
رسالت مسیر شغلی از منظر قرآن کریم: (مطالعه موردی سوره حضرت یوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
131 - 142
حوزههای تخصصی:
رسالت شغلی شامل اعتقاد به این که زندگی فرد بخشی اساسی از مفهوم گسترده هدف و معنا در زندگی است و برای کمک به دیگران جهت پیشبرد اهداف والاتر با شیوه ای خاص به کار می رود، می باشد این پژوهش با هدف بررسی رسالت مسیر شغلی از منظر قرآن کریم و مطالعه موردی سوره حضرت یوسف انجام شد. یافته ها نشان داد که در قرآن کریم و به خصوص در سوره حضرت یوسف به صورت همه جانبه به ابعاد مختلف رسالت مسیر شغلی پرداخته شده است، همچنین با مطالعه و جمع آوری شواهد می توان نتیجه گرفت که قسمت اعظمی از ریشه های بنیادی نظریه رسالت مسیر شغلی به قرآن کریم و به خصوص سوره حضرت یوسف می پردازد و از سوره حضرت یوسف الگو گرفته است. همچنین تاکید قرآن بر صفات و ویژگی های رسالت موضوعی است که در نظریه های موجود و یا ابزارهای سنجش رسالت کمتر به آن توجه شده است. در نتیجه با الهام گرفتن از دستورات قرآن به خصوص در زمینه شغلی و ارائه الگویی شغلی-مذهبی، می توان زمینه لازم برای اشتغال موفقیت آمیز را فراهم آورد و همچنین متغیرهای جدید تر از جمله صفات رسالت را مورد سنجش قرار داد.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
39 - 66
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان شایعترین بیماری سرطانی و دومین علت مرگ و میر سرطانی در بین زنان است و با پریشانی های روان شناختی، اضطراب، اختلالات عاطفی و افسردگی همراه است. لذا مداخلات روان شناختی برای کاهش پیامدهای استرس زای ناشی از تشخیص و درمان های پزشکی سرطان پستان ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویت درمانی با درمان پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه دربرگیرنده زنان مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی سرطان زنان بیمارستان خاتم الانبیا بود که از میان آنان 45 زن مراجعه کننده که نمره آنان در مقیاس اضطراب هستی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، شناسایی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب هستی گود و گود استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه معنویت درمانی و گروه آزمایشی دوم تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد، و بین اثربخشی دو روش مذکور بر اضطراب هستی تفاوت معناداری وجود ندارد. توصیه می شود برای کاهش اضطراب هستی در بیماران مبتلا به سرطان پستان از معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد استفاده شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان: یک مطالعه آزمایشی تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۰۲-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان بود. روش: جامعه ی آماری پژوهش کودکان مضطرب 11-8 ساله ی شهر اهواز بود. نمونه ی پژوهش شامل 3 کودک مضطرب بودند که با فراخوان در گروه های مدارس و مراکز مشاور ه ی شهر اهواز و با توجه به نقطه ی برش پرسش نامه ی تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (بیرماهر و همکاران، 1999) و مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح پژوهشی تک موردی با خط پایه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی جلسه اجرا شد. داده ها در سه مرحله خط پایه، در فرایند درمان و یک ماه پس از درمان جمع آوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در متغیر اضطراب (96/30 درصد) و در متغیر خودکارامدی (13/28 درصد) و در مرحله پیگیری در متغیر اضطراب (44/38 درصد) و در متغیر خودکارامدی (25/32 درصد) بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله پس از درمان و پیگیری معنادار (1.96z= و سطح معناداری 05/0) بود. نتیجه گیری: بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آفزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش دادن واکنش های ناکارآمد باعث کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی کودکان مضطرب می شود
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی با تحلیل رفتار متقابل بر عوامل شخصیتی معتادان بهبودیافته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
36 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیشرونده اش نه تنها زندگی فرد معتاد را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه مشکلات زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده و بار زیادی به آن ها تحمیل می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی با تحلیل رفتار متقابل بر عوامل شخصیتی معتادان بهبود یافته انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر قم در سال 2019 تشکیل داد که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 20 نفری جایگزین شدند. گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه صفات پنجگانه شخصیت- فُرم کوتاه (کوستا و مک گری، 1992) انجام شد. آزمودنی های دو گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه درمان به صورت هفته ای یک جلسه قرار گرفتند اما برای گروه کنترل مداخله درمانی اعمال نشد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری ا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS/24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون عوامل شخصیتی شامل نورزگرایی، برون گرایی، گشودگی به تجربه، مقبولیت و با وجدانی از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نیز نشان داد بین اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی و تحلیل رفتار متقابل هر دو به یک اندازه باعث بهبود عوامل شخصیتی در معتادان بهبودیافته شده اند و می توان این برنامه ها را به عنوان درمان تکمیلی به مراکز ترک اعتیاد توصیه کرد.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر مثبت اندیشی بر تحمل پریشانی و امید به زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش درمانی مثبت اندیشی بر بهبود تحمل پریشانی و امید به زندگی بیماران مبتلابه دیابت نوع 2بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مبتلایان به دیابت در شهرستان کاشمر بود که توسط دانشگاه علوم پزشکی معرفی شده بودند. 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ (DTS) ﺳﯿﻤﻮﻧﺰ و ﮔﺎﻫﺮ (2005) امید به زندگی اشنایدر (1991). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تحمل پریشانی و امید به زندگی مبتلایان به دیابت که مداخله ی مثبت اندیشی را دریافت کردند نسبت به اعضای گروه کنترل، افزایش معناداری داشته است؛ بنابراین می توان روش درمانی مثبت اندیشی بر بهبود تحمل پریشانی و امید به زندگی مبتلایان به دیابت تأثیر دارد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی برذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی – اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش:روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397(۳۱۰۰ نفر) بود. روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر گزینش و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل (۱۵نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های درجه بندی درد مزمن (CPQ) ون کوروف، دورکین و لیریسک (۱۹۹۲)، کیفیت زندگی(SF-36) ویر و شربورن(۱۹۹۲)و علائم افسردگی گلد برگ(GDS)(۱۹۸۲ ) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه درمان ذهن آگاهی شرکت داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کوواریانس (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات عملکرد روانی- اجتماعی در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد،(p<0/05). درمان ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر سلامت روانی، نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، سرزندگی و درمان دردهای مزمن زنان مبتلا به سرطان پستان موثر بود. نتیجه گیری :ذهن آگاهی به تدریج توان فرد برای بوجود آوردن ارتباط غیر متمرکز با افکار ،هیجان ها و حس های بدنی را افزایش می دهد. همچنین فرد با فرایند تفکر ارتباط برقرار نموده و در می یابد که افکار او واقعیت نیستند. ذهن آگاهی ؛ زنان مبتلا به سرطان پستان را قادر به شناخت و تنظیم احساسات خود نموده،در نتیجه آنها سطوح پایین تری از رفتارهای کناره گیری را از خود نشان می دهند. بنا براین ذهن اگاهی موجب افزایش عملکرد روانی - اجتماعی زنان مبتلا به سرطان پستان می گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و هنر-بازی درمانی بر عزت نفس دانش آموزان پسر دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی هنر-بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر عزت نفس دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی بود. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، به شیوه تصادفی چندمرحله ای بود. ابتدا با روش نمونه گیری تصادفی سه مدرسه ابتدایی شهر بوکان انتخاب شدند و از بین کلاس های ششم هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی برگزیده شد. سپس، تعداد 45 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه های آزمایش تحت آموزش دو برنامه مداخله متفاوت هنر-بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه عزت نفس (SEI) به عنوان ابزار پژوهش برای اجرای پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون مقایسه های زوجی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از لحاظ متغیر عزت نفس در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (.05≥P). نتایج دیگر پژوهش نشان داد که بین آموزش ذهن آگاهی با هنر-بازی درمانی تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد و اثربخشی هر دو مداخله به یک میزان بوده است. نتیجه گیری : براساس یافته ها، آموزش ذهن آگاهی و هنربازی درمانی به عنوان روش های مداخله ای مؤثر در رشد و بهبود عزت نفس کودکان دبستانی می تواند مورد استفاده مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد.
تأثیر میزان بازی در آموزش بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر میزان بازی در آموزش بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران از دیدگاه مربیان آنها به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه مربیان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران که در سال تحصیلی 1400 مشغول به خدمت بودند، که در مجموع 650 نفر بودند که 242 نفر طبق جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته شامل 55 گویه استفاده شد. روایی پرسشنامه مذکور نیز توسط افراد صاحب نظر (10 نفر) تایید شد و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از آزمودنی ها به وسیله آلفای کرونباخ، با ضریب 871/0محاسبه و تایید شد و در نهایت داده ها به روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد؛ از نظر مربیان پیش دبستانی منطقه چهار شهر تهران تکنیک های بازی در آموزش(بازی با سفال، بازی های عروسکی، قصه گویی و کشیدن نقاشی) به میزان زیادی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی کودکان تأثیر دارد. نتیجه گیری: همچنین بیشترین میزان میانگین در بین مولفه های تاثیر تکنیک های بازی در آموزش با (95/3) به مولفه تاثیر بازی با سفال و کمترین میزان آن نیز با (76/3) به مولفه تاثیر کشیدن نقاشی اختصاص دارد.
تبیین بروز رفتارهای پیشگامانه کارکنان براساس خودتفسیری، استقلال شغلی، تعهد و شخصیت پیشگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدلی برای رفتارهای پیشگامانه کارکنان انجام شد که در آن، نقش خودتفسیری، استقلال شغلی، تعهد و شخصیت پیشگام مورد توجه قرار گرفت. روش: تحقیق حاضر از لحاظ روش، یک تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ستادی شرکت بیمه دی بود که نمونه ای تصادفی از آنها در این تحقیق مشارکت داشتند و به پرسشنامه های وابستگی شغلی (بیشاپ و اسکات ، 2000)، استقلال شغلی (مورگسن و هامفری ، 2006)، شخصیت پیشگام (بتمن و کرنت ، 1993)، خودتفسیری (لو و گیلمور ، 2007)، تعهد (المرز، دی جیلدر و ون دن هیول ، 1998)، رفتار پیشگام متمرکز بر شغل (بلشک ودن هارتگ، 2010) و پرسشنامه رفتار پیشگام متمرکز بر واحد سازمانی (گریفین، نیل و پارکر ، 2007) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد خودتفسیری مستقل و خودتفسیری وابسته از طریق تعهد به مسیر شغلی و تعهد به واحد کاری بر رفتارهای پیشگام متمرکز بر مسیر شغلی و رفتارهای پیشگام متمرکز بر واحد کاری تاثیرگذار هستند. همچنین نقش تعدیل کننده استقلال و وابستگی شغلی و شخصیت پیشگام در بروز رفتارهای پیشگام تایید نشد. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق می توان گفت توجه به انواع خودتفسیری و انواع تعهد کارکنان به مسیر شغلی و واحد کاری می تواند زمینه بروز رفتارهای پیشگامانه در کارکنان را فراهم سازد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر تاب آوری پنسیلوانیا بر فرسودگی والدینی و کودک آزاری ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری کووید-19 علاوه بر آسیب های جسمی، پیامدهای روانی زیادی مانند فرسودگی والدینی و کودک آزاری را نیز به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه تاب آوری پنسیلوانیا بر فرسودگی والدینی و کودک آزاری ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری متشکل از مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. 30 نفر با روش نمونه گیری دواطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس فرسودگی والدینی (روزکام و همکاران، 2018) و کودک آزاری (حسینخانی و همکاران، 1392) بود. برنامه تاب آوری پنسیلوانیا به صورت هفتگی طی دوازده جلسه ۵/۱ ساعته به گروه آزمایش، ارائه شد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از کای دو و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار آماری SPSS26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه به لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی سن و تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<p). دیگر نتایج نشان داد که برنامه تاب آوری پنسیلوانیا در کاهش نمرات فرسودگی والدینی (001/0>p ،۱۶۸/۲۷F=) و کودک آزاری (001/0>p ،466/37F=) ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی مؤثر بود. نتیجه گیری: برنامه تاب آوری پنسیلوانیا می تواند به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش فرسودگی والدینی و کودک آزاری ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی مورد استفاده گیرد.
مقایسه اثربخشی برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و آموزش مهارت های ویژه چندگانه بر خودپنداره در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به نقش و اهمیت مادران در مراقبت از کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و آموزش مهارت های ویژه چندگانه بر خودپنداره در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد.
روش : این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شهر تهران در سال 1398 بودند که 45 نفر از آنها با روش در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و گروه آزمایش دوم آموزش مهارت های ویژه چندگانه را برای 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزار پژوهش مقیاس خودپنداره (بک و همکاران، 1990) بود و داده ها با روش های آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که هر دو شیوه برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده و آموزش مهارت های ویژه چندگانه در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش خودپنداره مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0˂P). علاوه بر آن، برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده در مقایسه با آموزش مهارت های ویژه چندگانه باعث افزایش خودپنداره آنان شد (05/0˂P).
نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی هر دو شیوه و اثربخشی بیشتر برنامه درمانی اتیسم یکپارچه با خانواده، مشاوران و درمانگران می توانند از این روش در کنار سایر روش های درمانی موثر برای بهبود خودپنداره مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم استفاده کنند.
نقش میانجی حمایت سازمانی در رابطه بین خودکارآمدی شغلی و تجربه غرقه شدن در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۲۰۳-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش میانجی حمایت سازمانی در رابطه بین خودکارآمدی شعلی و نجربه غرقه شدن در کار انجام شد. روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. روش: جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت نفت در سال 1400-1401 بودند و از این بین 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تجربه غرقه شدن در کار (طلابیگی، 1393)، پرسشنامه خود کارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994) و پرسشنامه حمایت سازمانی آیزنبرگ (1986) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از الگویابی معادلات ساختاری، با کاربرد نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودکارآمدی شغلی اثر مستقیم و مثبت بر حمایت سازمانی و نجربه غرقه شدن در کاردارد (001/0 ≥P). همچنین حمایت سازمانی نقش مستقیم و مثبت در تبیین واریانس خودکارآمدی شغلی داشت (001/0 ≥P). در نهایت اینکه حمایت سازمانی در رابطه بین تجربه غرقه شدن درکار و خودکارآمدی شغلی نقش میانجی دارد (001/0 ≥P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سازمان ها ممکن است با اجرای شیوه های منابع انسانی و با تسهیل رفتارهای رهبری تحول آفرین، تأثیر رفتار فعالانه کارکنان را تسهیل کنند، پس می تواند الهام بخش محققان و دست اندرکارانی که می خواهند تجربیات بهینه را در کار ایجاد، تقویت و تسهیل کنند، کمک کند.
بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل کارساز در شکل گیری کارکردهای اختلال شخصیت مرزی همواره مورد توجه درمانگران و پژوهشگران بوده است و خانواده همچون بخش جدایی ناپذیر عوامل تأثیرگذار اهمیت بسزایی در پژوهش های این گستره دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی بود. برای انجام این پژوهش کیفی، از میان مراجعین بیمارستان رازی تبریز 10 فرد دچار اختلال شخصیت مرزی به شیوه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این افراد توسط روان پزشکان بیمارستان تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کرده بودند. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود. اطلاعات برآمده از مصاحبه ها پس از پیاده سازی، با بهره گیری از مدل استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. درستی و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از مصاحبه با شرکت کنندگان در گستره آسیب های خانواده و شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی با به کارگیری مطالعه نظریه داده بنیاد، در سه مقوله اصلی «عوامل آسیب زای خانواده»، «آسیب های دوران کودکی» و «سازوکارهای دفاعی غیر سازشی» و چندین خرده مقوله خلاصه گردید و سرانجام به استخراج یک مدل پارادایمی در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی انجامیده شد. به صورت کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داده است، عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی نقش دارند.
مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با 3 گروه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارانی که در 3 ماه دوم سال 1400 در بیمارستان امام رضا شهر مشهد (ع) بستری و سپس از کرونا بهبود یافته بودند. نمونه آماری برای هر گروه 15 نفر که با روش در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در 3 گروه جایگزین شدند. گروه آموزش اول هشت جلسه 45 دقیقه ای درمان گروهی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم هشت جلسه 120 دقیقه ای درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(Ryff., 1989) گردآوری و با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار 23SPSS تحلیل شد. یافته ها: هر دو درمان بر تمامی مولفه های بهزیستی روانشناختی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون موثر است (05/0> p) و این نتایج تا مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. اما، درمان گروهی هیجان مدار اثر بیشتری بر مولفه هدفمندی داشته است (05/0> p). نتیجه : درمان ها می توانند به عنوان روش های مداخله ای موثر بر افزایش بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا قلمداد شوند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به MS در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
85 - 113
حوزههای تخصصی:
بیماری MS علاوه بر اثرات مخرب جسمانی، مشکلات هیجانی و روانشناختی نیز به دنبال دارد. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی در زنان مبتلا به m.s در شهر ارومیه بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مبتلا به M.Sمراجعه کننده به انجمن M.S شهر ارومیه در سال 1398 بود ، که از بین آ ن ها یک نمونه 45 نفری به صورت داوطلب انتخاب شد ند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایشی اول، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد ، و برای گزوه آزمایشی دوم واقعیت درمانی اجرا شد، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس حساسیت اضطرابی ریس و پترسون،(1985)، بود. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش حساسیت اضطرابی، بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز(MS)اثر داشته اند، و بیشترین تاثیر را مداخله پذیرش و تعهد p(<0/05) بر کاهش حساسیت اضطرابی داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش حساسیت اضطرابی فراهم می کند، مشاوران و روانشناسان بالینی می توانند برای کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به M.S از هر دو مداخله درمانی استفاده نمایند.