فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
تحلیل شعر پروین بر اساس نظریه زیباشناسی انتقادی (مکتب فرانکفورت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک مهمترین عنصر معنایی شعر پروین، روح انتقادی آن است. شعر پروین متاثر از ساختار اجتماعی ایران پیش و پس از مشروطه است. او در حجم وسیعی از اشعار با نگرش سلبی، وضع موجود جامعه خود را در بوتهنقد و داوری قرار داده و در به جلوه درآوردن زیباشناختی و هنرمندانه اندیشه های انتقادی تلاش و کوشش کرده است.
در دیدگاه پروین صرفا هنری موجه و مقبول است که در خدمت کارکرد ارتقابخشیدن به آگاهی فرهنگی و انتقاد سازنده باشد. چنین دیدگاهی دقیقا همگرایی و همسانی نگرش پروین را با آموزه های نظریه پردازان زیباشناسی انتقادی(مکتب فرانکفورت) نشان می دهد.
مولفان این مقاله درنظر دارند ضمن طرح اجمالی دیدگاه نظریه زیبایی شناسی انتقادی، اشعار پروین را در ساحت آموزه های این رویکرد ادبی بررسی و تحلیل کنند.
اخلاق کانت: قابلیت ها و ظرفیت های کاربردی: رویکرد جامعه جهانی به اخلاق کانتی (بخش پایانی)
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
فلسفه: بازآفرینی نیچه
خاستگاه های فلسفه تحلیلی به روایت مایکل دامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه رایج درباره فلسفه تحلیلی این است که فلسفه مزبور منشا انگلیسی - آمریکایی دارد و راسل و مور نیز از بانیان آن هستند؛ ولی مایکل دامت معتقد است: خاستگاه واقعی فلسفه تحلیلی آلمان، و فرگه نیز موسس و پیش گام آن است؛ زیرا تحلیل فلسفی چیزی جز تحلیل اندیشه ها از رهگذر زبان نیست و این همان رسالتی است که نخستین بار فرگه آن را مطرح کرده بود.
دامت معتقد است که فرگه با طرح نظریه «چرخش زبانی»، در آثار ماندگار خویش، به نام های «مقدمه مبانی حساب» و «مفهوم نگاری» موجب شد تا پرسش شناسایی در فلسفه کلاسیک، یعنی نسبت میان تفکر و اشیا، به مساله رابطه زبان و دلالت و معنا تبدیل شود. مبنای این نظریه، اصل «اصالت متن» است که بر اساس آن، فقط در متن جمله است که واژه معنا می یابد؛ یعنی اندیشه ها از طریق جملات انعکاس می یابند و سخن گفتن از ساختار اندیشه، سخن گفتن از پیوند معنایی اجزای جمله است. البته، در اصل این اندیشه ها هستند که صادق یا کاذبند و جمله صرفا معنای ثانوی، متعلق صدق و کذب قرار می گیرد. این نوع رویکرد به مساله شناسایی، که از سوی فرگه ارایه شده، همان چیزی است که موجب ظهور فلسفه تحلیلی شده است.
سایر اندیشمندانی که عموما به زبان آلمانی می نوشتند مثل بلتسانو، ماینونگ و به ویژه هوسرل نیز با طرح نظریه «حیث التفاتی»، در نظریه چرخش زبانی و در نتیجه فلسفه تحلیلی نقش بسزایی داشته اند.
پسامدرنیسم و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی روش شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روشهای تحقیق(ابزارها و فنون) در علوم انسانی و علوم طبیعی
رابطه نفس (ذهن) و بدن و رهیافت های موفق و ناموفق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تحلیل و نقد درون سیستمی جایگاه خدا در جهان شناسی پویشی وایتهد
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تلاشی است که طی آن، در گام اول، با توجه به ارکان اساسی جهان شناسی پویشی وایتهد – اصولی چون: نگرش ارگانیستی، پویشی دیدن عالم، در هم تنیدگی تمام موجودات، دو قطبی بودن موجودات، نظریه دریافت و تعامل همه جانبه موجودات- به ضرورت حضور خداوند در این جهان شناسی اشاره می شود. در گام دوم، به تحلیل تفسیری پرداخته می شود که طی آن، وایتهد خداوند را هستی بالفعلی معرفی می کند که تابع مقولات حاکم بر این جهان پویشی است. در گام سوم، به اقتضای نگرش ارگانیستی یا اندام وار وایتهد، تعامل دو جانبه خدا و جهان، تاثیرگذاری متقابل این دو و نتایج آن تحلیل می شود. در گام آخر، با نظر به نقد درون سیستمی، این ادعای بنیادی وایتهد که «خداوند به عنوان یک هستی بالفعل، استثنایی بر سایر هستی ها نبوده و تابع مقولات و اصول حاکم بر جهان شناسی پویشی است» مورد ارزیابی قرار می گیرد، و به پاره ای از انتقادات و چالش های فراروی آن اشاره می شود.
بازخوانی نظریه شک دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولاً در بحث از شک دکارت برعنصر یا مؤلفه هایی چند از آن اشاره یا تاکیدمی شود و اغلب به جنبه ها و اضلاع متعدد آن، به تفکیک پرداخته نمی شود.
این مقاله در پی آن است تا با موضوع تحقیق قرار دادن شک در فلسفه دکارت و با نگاهی تحلیلی و فلسفی به آرا و آثار وی، ابعاد مختلف و شبکه ای را که دکارت در فلسفه خود برمحور نظریه شک تنیده است، مطرح سازد. از این رو، به مؤلفه های متعددی در نظریه شک از قبیل تعریف، وجود، ملاک، چارچوب داری، هدف، فایده، حدود، مراتب، اقسام، توجیه پذیری،گستره و... می پردازد و براین اساس پیشنهاد می کند تا با ملاحظه ابعاد مختلف مذکور و با لحاظ مجموع آنها، شک دکارتی را در افق یک «نظریه» مستقل فلسفی نظاره کنیم.
مرور کتاب: هرمنوتیک به عنوان نظریه مفاهمه
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۷ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ادبیات
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه فرهنگ
عقل فعال ابن سینا در نظر توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عقل فعال در فلسفه مشاء مسئله ای بغرنج است. یکی از مطالبی که در باره آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداخته اند. ابن سینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نماینده مشاء در حکمت اسلامی معرفی کرده اند و خود وی این مسئله را رد می کند- در باره عقل فعال دیدگاهی دارد که ضمن تلائم با فلسفه خود او متفاوت با دیدگاه شارحانی چون اسکندر افرودیسی و تامستیوس است. توماس آکوئیناس، فیلسوف و الهی دان مسیحی، که در نقاط مهمی از اندیشه فلسفی-کلامی خویش متاثر از ابن سیناست، در این مسئله به تبع از موضع مسیحی- ارسطویی خود با برخی از مسائل مربوط به عقل فعال سینوی به مخالفت پرداخته است. پرسشی که در این مقاله مطرح می شود این است که آیا مخالفت وی از موضع هستی شناختی است یا معرفت شناختی؟
پاسخی که این مقاله داده می شود عبارت از آن است که آکوئیناس با اعتماد فلسفی
به ارسطو به مخالفت هستی شناختی با عقل فعال سینوی پرداخته و از نظر معرفت شناسی نیز نتوانسته است با گستره معنای عقل فعال ابن سینا کاملاً همراه شود.