فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: اجرای طرح هدفمندکردن یارانه ها موجب فراهم آمدن بسترهای جدید در خانواده می شود که در بخش های مختلف از جمله سلامت روانی خانواده می تواند تاثیرگذار باشد.در نوشتار پیش رو ضمن بررسی روند اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها درکشور، تأثیر آن بر سلامت روانی و هم چنین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در شهر سنندج مورد مطالعه قرارگرفته است. روش: در این تحقیق نمونه ای با حجم 265 نفر دانش آموز(135 دختر و 130 پسر)، به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای انتخاب شد. برای جمع آوری اطّلاعات از پرسش نامه ی سلامت عمومی فرم 28 سؤالی گلدبرگ و هیلدگ (1979) و پرسش نامه ی محقّق ساخته استفاده شد. در این پژوهش از معدّل دانش آموزان دبیرستانی به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات گردآوری شده از روش ضریب هم بستگی، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون T مستقل استفاده شد. یافته ها: این تحقیق نشان داد که بین میزان و نوع استفاده از یارانه های نقدی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد و هم چنین بین میزان یارانه و سلامت روانی دانش آموزانخانواده های شهرستان سنندج هم بستگی مستقیم معنی داری دیده می شود، امّا در این پژوهش تفاوتی بین دو جنس در میزان و نوع استفاده از یارانه های نقدی مشاهده نشد. نتیجه گیری: اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها می تواند زمینه ساز رشد و توسعه ی الگوهای صحیح اقتصادی و رفتاری در خانواده باشد که شکل گیری این الگوها تأثیر کاملاً مطلوبی بر سلامت روانی و عملکرد اعضای خانواده دارد.
ابعاد سلامت و آسیب شناختی فرزندپروری در خانواده های ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد سلامت و آسیب شناختی فرزندپروری در خانواده های ایرانی بود. طرح این پژوهش کیفی و شیوه مورد استفاده در آن، طرح داده بنیاد است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین مسلمان دارای فرزند بالای ده سال ساکن تهران و کرج در مقطع زمانی تابستان 1395 تا تابستان 1396 بود. نمونه مورد بررسی 44 نفر از والدین مسلمان ایرانی بودند که با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها، بر اساس الگوی پارادایمی یا مدل اشتراوس و کوربین از طرح داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، حاصل کدگذاری های باز، محوری و گزینشی، 216 کد اولیه، 9 مقوله 3 مضمون بود. در تجزیه و تحلیل محوری کدهای اولیه، 9 مقوله اصلی عبارت بودند از: طرد کردن، محبت/حمایت، مراقبت افراطی، انعطاف ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی، اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، و اهمال/ انفعال. این مقولات را می توان به لحاظ مفهومی از هم متمایز نمود؛ هر چند وجوه مشترکی نیز با هم دارند. در ادامه تحلیل و در کدگذاری گزینشی، 9 مقوله اصلی، حول 3 مضمون انسجام یافتند که عبارت بودند از: صمیمت (طرد کردن، محبت/حمایت، مراقبت افراطی)، ساختار/قانون (انعطاف ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی)، خودمختاری/آزادی عمل(اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، اهمال/ انفعال). از مقولاتی که حول هر مضمون سازمان می یابند، مقولات میانی، حالتی متعادل و سالم را ترسیم می کند و دو مقوله اول و آخر نشان دهنده جنبه های آسیب شناختی آن مضمون هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشتر والدین مورد مطالعه، از نوعی سبک استبدادی در فرزندپروری (ترکیب مراقبت افراطی، انعطاف ناپذیری و اجبار) استفاده می کنند و فرزندپروری سالم (ترکیب محبت/حمایت، انعطاف پذیری و حمایت از خودمختاری) در رتبه دوم قرار داشت.
بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان گروهی بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی می تواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مطالعه را زنان مبتلا به سرطان پستان تشکیل می دهند که در بهار سال 1396 به بیمارستان شهید افضلی کرمان مراجعه کردند. گروه نمونه 30 نفر از بیماران مراجعه کننده فوق بودند که به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس تاب آوری کانور و اضطراب مرگ. داده ها با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد جلسات مداخله تنظیم هیجان به افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داشته است (01/0 (pنتیجه گیری: هیجانات از نظر اجتماعی مفید هستند و می توانند در انتقال احساسات به دیگران و تعامل اجتماعی سازنده باشند و نقش مؤثری بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان دارند.
چگونه فرزندانمان را از بیماری قلبی و سکته مغزی محافظت کنیم؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۹۱
حوزههای تخصصی:
بهداشت
بررسی رابطه بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین کمال گرایی و سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی و جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. حجم نمونه280 نفر و روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده تصادفی بود. برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و برای متغیرهایی با توزیع نرمال از ضریب همبستگی پیرسون و برای متغیرهایی با توزیع غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: میانگین سن نمونه های پژوهش 8/2 ± 1/21 سال به دست آمد. بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در دانشجویان دختر ارتباط معنی داری وجود نداشت. بین کمال گرایی خودمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری و بین کمال گرایی دیگرمحور با سبک های فرزندپروری اقتدارانه و آمرانه پدر و آمرانه مادر در دانشجویان پسر، ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد تاثیر کمال گرایی بر سبک های فرزندپروری در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر، بیشتر بود.
بررسی وضعیت سلامت روان پرستاران شاغل در بیمارستان های شهرستان بهبهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در پیشرفت هر سازمان، سلامت روان کارکنان آن است. از آنجاکه پرستاران نقش مهم و حیاتی در بهبود سلامت جامعه دارند هدف این پژوهش، بررسی رابطه سلامت روان پرستاران می باشد. روش کار: مطالعه ی حاضر، یک پژوهش توصیفی-تحلیلی است که از میان پرستاران شهرستان های بهبهان 93 نفر (61 زن و 32 مرد) به صورت تصادفی ساده از بین بخش های مختلف انتخاب شدند و به پرسش نامه ی سلامت عمومی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 22 و آمار توصیفی و آزمون همبستگی تی مستقل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادکه 75 درصد پرستاران غیر سالم و 35 درصد، سالم بودند. بین سلامت عمومی پرستاران زن ومرد، تفاوت معنی داری وجودداشت. بین میزان افسردگی و اضطراب، عملکرد اجتماعی و جسمانی در زنان و مردان پرستار، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که اکثر پرستاران دارای میزان سلامت روان پایینی داشتند و سلامت روان پرستاران زن در مقایسه با پرستاران مرد، بیشتر در خطر بودند.
همبسته های روانشناختی عدم تحمل بلاتکلیفی (فراتحلیل مقاله های فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد به یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی و شناختی و رفتاری تأثیر می گذارد. همه ی پژوهش های انجام شده در سراسر کشور طی سال های 1389 تا 1396 گردآوری و بررسی شدند و تعداد دوازده پژوهش انجام گرفته در زمینه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، با بهره گیری از ابزار فهرست بازبینی گزینش پژوهش ها، از نظر فنی و روش شناختی، شامل روش نمونه گیری درست، روش پژوهشی و آماری صحیح و مناسب و روایی و پایایی مناسب پرسش نامه ها انتخاب شدند. برای این منظور از بین پژوهش ها، پژوهش هایی که ازلحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل شدند. مفروضه های همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب اندازه ی اثر با استفاده از نرم افزارجامع فراتحلیل( CMA-2 )ارزیابی شد. براساس نتایج فراتحلیل، باورهای فراشناختی بالاترین اثر و پس از آن، بالاترین اندازه های اثر، به ترتیب مربوط به استرس، ناتوانی برای انجام عمل و افکار تکرارشونده منفی بود و اندازه ی اثر بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری ازلحاظ آماری معنادار نشد؛ ازاین رو، مدنظر قراردادن متغیرهای گفته شده در تدوین مداخلات درمانیِ مربوط به عدم تحمل بلاتکلیفی، می تواند به کارآمدی هرچه بیشتر این مداخلات کمک کند.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان خون، پنجمین سرطان رایج در بزرگسالان است که می تواند برای فرد تهدیدکننده باشد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به این بیماری بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و پیش بینی بر اساس روش های رگرسیون است. در این پژوهش، 82 نفر از زنان مبتلا به سرطان خون بستری و سرپایی در بخش های بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996)، شکرگزاری (گودرزی، نوری و مرزوقی،1393) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین شکرگزاری و حمایت اجتماعی با رشد پس از آسیب رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها می توانند به طور معناداری رشد پس از آسیب را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر ارتقای شکرگزاری در این بیماران و تأمین حمایت اجتماعی برای آنان، می تواند زمینه ی ایجاد رشد پس از آسیب را ایجاد کند
سطح اضطراب کودکان در ارتباط با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا بر اساس مدل باور سلامتی و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات مخرب شیوع بیماری های عفونی مانند کرونا و بحران اجتماعی ناشی از آن بر سلامت جسم و روان؛پژوهش حاضر بر طبق الگوی باور سلامت و با هدف بررسی رابطه بین سطح اضطراب کودکان با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادران شان در دوران قرنطینه، انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بر روی 260 نفر از دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مناطق 2، 4 و 21 شهر تهران و مادران آنها در سال 1399انجام شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه میزان آگاهی و نگرش کودکان ازویروس کرونا، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والد وپرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی استفاده شد . تحلیل داده ها با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری بین سطح اضطراب کودکان با اضطراب (45 /0 = r )، استرس(35 /0= r )، وافسردگی مادران( 44 /0= r )، میزان آگاهی کودکان از کرونا (19 /0= r )، و سن ( 14 /0 -= r )، وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد اضطراب، افسردگی و استرس مادران و میزان آگاهی کودکان از ویروس کرونا به ترتیب پیش بینی کننده های های معنادار اضطراب کودکان نسبت به بحران ناشی از کرونا (در مجموع 34%) بودند. طبق نتایج مطالعه حاضر از اقدامات ضروری برای حفظ وارتقاء سلامت روان کودکان درشرایط بحرانی، آموزش والدین در خصوص تنظیم هیجا نهای منفی است. همچنین لازم است اطلاعات مربوط به ویروس نوپدید و بیماری ناشی از آن با توجه تحول شناختی کودکان بر مبنای الگوی باورسلامت ومتناسب با سن به آنها ارائه شود.
بهداشت برای همه در قرن بیست و یکم / واحد مطالعات اقتصادی
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش ویژگی های شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیش بینی عضویت در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از اینترنت و شبکه های اجتماعی استفاده های فراوان و بعضاً بیمارگونی می شود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیش بینی عضویت در شبکه های اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دبیران مقطع متوسطه شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی که تعداد آن ها 200 نفر، (111 نفر زن، 89 نفر مرد) بود با روش سرشماری، 182 نفر انتخاب شدند که با مقیاس شخصیت مرزی، پرسش نامه حساسیت به طرد و پرسش نامه شبکه های اجتماعی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که حساسیت به طرد و ویژگی های شخصیت مرزی، در پیش بینی عضویت در شبکه های اجتماعی نقش دارد و این دو متغیر 27 درصد از واریانس عضویت در شبکه های اجتماعی را تبیین می نمایند. به نظر می رسد داشتن ویژگی شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در روابط بین فردی واقعی از عوامل اثرگذار در گرایش به استفاده بیشتر و اجبارگونه از شبکه های اجتماعی است.
آسم در کودکان
حوزههای تخصصی:
رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی: یک مطالعه معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی نه تنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمع آوری و با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیش بینی معنی دار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیش بین تعهد زناشویی معنی دار نبود (05/0<p). یافته های تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنی داری دارد و تعهد زناشویی نقش معنی داری در مدل پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد با اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً، مطالعات بالینی تصویری متفاوت از اختلال وسواسی جبری ترسیم کرده اند؛ تصویری که شباهت زیادی به رفتارهای اعتیادگونه در افراد مبتلا به مصرف مواد دارد و این فرض را که احتمالاً این دو اختلال دو وجه از یک وضعیت مشابه هستند، به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار انجام شد. پژوهش کنونی از نوع بنیادی و به شیوه ی علّی مقایسه ای طراحی شد. بدین منظور 120 فرد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 120 نفر با اختلال مصرف مواد، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ همچنین به منظور مقایسه با دو گروه بالینی، 120 نفر نیز از جمعیت بهنجار، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس گزینش شدند؛ سپس پرسشنامه های اضطراب بک، نگرانی پنسیلوانیا و عدم تحمل بلاتکلیفی در اختیار سه گروه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمرات گروه های بالینی با افراد بهنجار در متغیرهای اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بااین حال، بین افراد با اختلال وسواسی جبری و افراد با اختلال مصرف مواد، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر و شباهت افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد، لزوم بررسی مؤلفه های فراتشخیصی در هر دوی این اختلالات جهت پیش گیری ضروری می نماید.