فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی رویکرد ارتباطی ستیر بر تعارضات زناشویی و انطباق پذیری در زوجین ارجاعی به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود. این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 24 زوج بودکه از میان 36 زوجی که به فراخوان محقق پاسخ مثبت داده بودند، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. این 24 زوج به صورت تصادفی به دو گروه مساوی؛ گروه آزمایش و کنترل، گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی و انطباق پذیری بود که زوجها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سئوالات آنها پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که، بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ تعارضات زناشویی و انطباق پذیری تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0>p). بنابراین رویکرد ارتباطی ستیر باعث کاهش تعارضات زناشویی و افزایش انطباق پذیری زوج های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
اثربخشی آموزه های هستیشناسی اسلامی بر رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، که از نوع مطالعات نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود، با هدف تعیین اثربخشی آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. بدین منظور، از بین مراجعه کنندگان مرکز مشاوره باب الحوائج شهرستان میبد، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به شرکت کنندگان گروه آزمایش، هر هفته دو جلسه نود دقیقه ای به مدت 10 جلسه آموزه های مبتنی بر هستی شناسی اسلامی دربارة ارتباط زناشویی داده شد و به گروه کنترلی هیچ گونه آموزشی ارائه نشد. هر دو گروه یک بار پیش از انجام آزمایش، یک بار بلافاصله پس از اتمام آزمایش و یک بار یک ماه پس از انجام مداخلات، فرم کوتاه آزمون رضایت زناشویی انریچ را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی شرکت کنندگان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشت. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه آموزه های مذهبی مبتنی بر هستی شناسی اسلامی، شیوة مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است.
نقش زندگی مذهبی در رضامندی زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پایبندی مذهبی زوجین به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رضامندی زناشویی انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی می باشد و به روش پس رویدادی انجام شده است. بدین منظور، 116 زوج از دانشجویان دانشگاه بجنورد و دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی(ره)، که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود، با استفاده از پرسش نامه های رضایت زناشویی اسلامی و پایبندی مذهبی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان می دهد که زوجین هر دو پایبند به مذهب، نسبت به زوجینی که فقط یکی از آنها پایبند به مذهب بود، از رضامندی زناشویی بیشتری برخوردار بودند و آنها نیز از زوجین هر دو ناپایبند به مذهب بیشتر از زندگی زناشویی خود رضایت داشتند. بنابراین، می توان گفت: پایبندی به مذهب از عواملی است که در رضامندی زناشویی نقشی معنادار دارد.
بررسی نقش کیفیت ارتباط زوجین در پیش بینی احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت ارتباط زوجین در پیش بینی احساس تنهایی در میان دانشجویان متأهل می باشد. روش: این پژوهش مقطعی- توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. نمونه پژوهش مشتمل بر 196 نفر (114 زن و 80 مرد)، است که به شیوه تصادفی طبقه ای از خوابگاه های متأهلین دانشگاه های تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه های مقیاس کوتاه تنهایی اجتماعی و هیجانی بزرگسالان SELSA-S و کیفیت ارتباط زوجین پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون t صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین کیفیت ارتباط زوجین و سه خرده مقیاس احساس تنهایی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد و کیفیت ارتباط می تواند 27 درصد از واریانس مربوط به خرده مقیاس تنهایی رمانتیک، 17 درصد از واریانس تنهایی خانوادگی و 8 درصد واریانس تنهایی اجتماعی را تبیین کند. در کیفیت ارتباط زوجین، تفاوت معناداری بین گروه زنان و مردان مشاهده نشد، اما در خرده مقیاس های احساس تنهایی، زنان در خرده مقیاس تنهایی رمانتیک میانگین معنادار بالاتری داشتند. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که کیفیت ارتباط زوجین می تواند در احساس تنهایی آنها نقش داشته باشد. بنابراین در انجام مداخله های مربوط به خانواده، تقویت و بهبود کیفیت ارتباط زوجین به عنوان روش مناسبی برای کاهش احساس تنهایی و عواطف منفی و افزایش شادکامی و سلامت روان شناختی پیشنهاد می گردد.
رابطه سبک های تفکّر با رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های تفکّر با رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در میان دانشجویان متأهل بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان متأهل بودند که از میان آن ها 150 نفر (93 زن و57 مرد) به عنوان نمونه پژوهشی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرها از پرسشنامه های سبک تفکّر (استرنبرگ و واگنر، 1992)، رضایت زناشویی (انریچ، 1999) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) استفاده شد. رابطه متغیرهای فوق با روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد)، استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس چند متغیره چند راهه) با نرم افزار spss بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک تفکّر و رضایت زناشویی رابطه مستقیم و معنا دار وجود دارد. همچنین رابطه بین سبک تفکّر قانون گذار و بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم و معنادار به دست آمد.
اثر مستقیم و غیرمستقیم دیدگاه فهمی بر کیفیت زناشویی: آزمودن یک مدل میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که دیدگاه فهمی می تواند تأثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تأثیر می تواند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و در تعامل با سایر متغیرهای روان شناختی از قبیل الگوهای ارتباطی باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم دیدگاه فهمی از طریق الگوهای ارتباطی (الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، الگوهای ارتباطی توقع/کناره گیری، الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل) بر کیفیت زناشویی انجام شد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 300 نفر زن و مرد بودند که از بین معلمان متأهل شهر اهواز با روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس دیدگاه فهمی خود (SDPT)، مقیاس دیدگاه فهمی همسر (ODPT)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) و پرسشنامه کیفیت زناشویی (QMI) پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیرمستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری دیدگاه فهمی همسر به صورت مستقیم پیش بین مثبت کیفیت زناشویی است. دیدگاه فهمی خود و دیدگاه فهمی همسر به صورت غیرمستقیم از طریق الگوی ارتباطی سازنده متقابل پیش بین مثبت کیفیت زناشویی و الگوی ارتباطی سازنده متقابل به صورت مستقیم پیش بین مثبت کیفیت زناشویی است. الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری و الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل به صورت مستقیم پیش بین منفی کیفیت زناشویی است. همچنین دیدگاه فهمی خود و دیدگاه فهمی همسر به صورت غیرمستقیم از طریق الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل و الگوی ارتباطی توقع/کناره-گیری پیش بین منفی کیفیت زناشویی است.
رابطه دینداری فرد، خانواده و اعتقاد به پیامدهای مصرف مواد با میزان مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دینداری فرد (با توجه به نظریه آلپورت) و دینداری خانواده با مصرف مواد مخدر بود. در چارچوب اهمیت مبحث پیشگیری و نقش باور افراد به علل مصرف/عدم مصرف مواد در این حوزه، رابطه باورهای دانشجویان نسبت به مواد مخدر و پیامدهای آن با میزان مصرف مواد نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش: نمونه تحقیق شامل 270 نفر (128 دختر و 142 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، مذهب خانوده و میزان مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دینداری فرد و میزان مصرف مواد رابطه منفی معنادار وجود دارد. اما، بین میزان دینداری خانواده با میزان مصرف مواد رابطه ای مشاهده نشد. همچنین، بین اعتقاد به انواع پیامدها و میزان مصرف مواد رابطه منفی معناداری وجود داشت که بیشترین میزان رابطه در زمینه اعتقاد به پیامدهای جسمانی و روانی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که داشتن اعتقادات و باورهای مذهبی و نیز اعتقاد به پیامدهای مصرف مواد نقش مؤثری در کاهش میزان مصرف مواد دارد.
کار ویژه های نظام سیاسی و نقش آنها در تغییر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، آفرینش و خلق هنرمندانة راه و روشی خاص با توجه به امکانات، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و محدودیت های فردی و اجتماعی است. از این رو به بیانی می توان گفت که سبک زندگی هنر فرد در انتخاب مناسب ترین و خردمندانه ترین راه برای تحقق اهداف است. بنابراین در سبک زندگی فرد بر حسب نقش هائی که در شبکة روابط اجتماعی برعهده دارد، موقعیت هائی را به دست میآورد. درواقع هر فرد به اندازة نقشی که در تولید اجتماعی (درآمد، تجربه، مهارت، اطلاعات و دانش) دارد از موقعیت هایی مانند ثروت اجتماعی و توانائیهای فردی بهره مند می شود.
بدیهی است که سبک زندگی را به هر معنائی در نظر بگیریم عوامل متعددی در ایجاد و ارتقای آن مؤثرند که دولت در این میان مهمترین نقش و سهم را دارد. بدین ترتیب مسئله اصلی این مقاله این است که نظام سیاسی و دولت چه نقشی در الگوهای سبک زندگی دارد؟ سبک زندگی دارای چند مؤلفه اساسی است که دولت می تواند در ایجاد، تقویت و ارتقای این مؤلفه ها ایفای نقش کند. بینش ها نخستین مؤلفه سبک زندگی است؛ بینش به طور مشخص در دو عنصر اعتقادات و ادراکات خود را نشان می دهد. گرایش ها مؤلفه دوم سبک زندگی هستند. ارزش ها و گفتمان ها، تمایلات و ترجیحات سه شاخص عینی گرایش ها محسوب می شوند. رفتارها سومین مؤلفه سبک زندگی به شمار می روند؛ اعمال خودآگاه و ناخودآگاه دو رکن اصلی این مؤلفه را تشکیل می دهند. و بالاخره وضعیت ها آخرین مؤلفه سبک زندگی محسوب می شوند. موقعیت های سیاسی و اجتماعی مهمترین شاخص این مؤلفه هستند.
ازسوی دیگر دولت نیز صرف نظر از هر تعریفی دارای چهار کارویژه نیل به اهداف، حفظ همبستگی، انطباق با محیط و حل منازعات است. دولت در ساحت هر کدام از این کارویژه ها می تواند در تحقق و ارتقای مؤلفه یا مؤلفه هائی از سبک زندگی مدخلیت داشته باشد. این مقاله می کوشد تا ابتدا توصیفی از مؤلفه های سبک زندگی و کارویژه های دولت ارائه دهد و سپس نقش این کارویژه ها را در ایجاد یا ارتقای مؤلفه (یا مؤلفه های) سبک زندگی نشان دهد.
پیش بینی کیفیّت زندگی دانشجویان از طریق میزان به کارگیری انواع شیوه های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیّت زندگی دانشجویان با توجه به میزان استفاده از انواع شیوه های مقابله با استرس بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر 317دانشجو بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی ابهر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شیوه های مقابله ای (CSQ)راجرو همکاران و پرسشنامه کیفیّت زندگی(SF-36)استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شیوه شناختی و انفصالی مقابله با استرس و کیفیّت زندگی رابطه مثبت و معنادار و بین شیوه هیجانی مقابله با استرس و کیفیّت زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه پژوهش نشان داد که شیوه هیجانی و شناختی مقابله با استرس حدود 45درصد از تغییرات کیفیّت زندگی در دانشجویان را تبیین می کند. با توجه به نتیجه پژوهش حاضر، مجریان آموزش عالی می توانند در جهت آموزش و تجهیز دانشجویان به شیوه مؤثر مقابله اقدام کنند.
بررسی اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده می باشد. از بین دانشجویان مونث دوره کارشناسی پس از تعیین نوع سبک هویت(67N= ) نفرکه دارای سبکهای هویت هنجاری و سردرگم/ اجتنابی بودند با استفاده از روش تحقیق تجربی بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گنترل گمارده شدند.گروه آزمایشی در12 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد.جهت بررسی از پرسشنامه های رضامندی روانی ، تنیدگی ادراک شده وسبک های هویت استفاده گردید. تحلیل نتایج نشان داد که ، اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بر بهبود رضامندی روانی در سبک هویت هنجاری نسبت به سبک هویت سردرگم موثر تر است.در اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بین سبک هویت هنجاری واجتنابی/سردرگم در کاهش تنیدگی ادراک شده تفاوت معناداری وجود ندارد. پیگیری وضعیت افراد نشان دهنده ی پایداری تغییرات ایجاد شده است. ارتقاء شناخت، عواطف ، احساسات و تاکید بر عوامل واسطه ای مانند هویت بر کاهش تنیدگی ادراک شده و بهبود رضامندی روانی موثر می باشد.
بررسی رفتارهای خودتخریبی و علل آن ها در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و بررسی علل آن ها در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به انجام رسیده است. پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. حجم نمونه 873 نفر شامل 586 زن و 287 مرد بود که به شیوه نمونه گیری طبقاتی و بنا به میزان درصد دانشجویان دانشکده ها و جنسیت انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته «سنجش رفتارهای خودتخریبی و علل آن» می باشد که در دو قسمت 31 پرسشی به منظور بررسی میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و 10 پرسشی برای بررسی علل احتمالی استفاده شد. مقدار ضریب آلفا کرانباخ درقسمت اول پرسشنامه برابر با 836/0و در قسمت دوم پرسشنامه (857/0) محاسبه شد. روایی محتوای پرسشنامه به تأیید متخصصان؛ اساتید و کارشناسان روان شناس دانشگاه فردوسی مشهد رسید. رفتارهای خودتخریبی دانشجویان با توجه به متغییرهایی از قبیل سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و مقطع تحصیلی در حیطه نرمال با استفاده ازآزمون های تی وآزمون آنالیز واریانس و در حیطه غیر نرمال از آزمون من ویتنی و آزمون کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از این امر است که تقریبا در مورد همه متغییر ها (سن، جنس، تأهل، محل سکونت و میزان تحصیلات) ورزش ناکافی (نداشتن فعالیت های حرکتی مناسب)، خواب زیاد، استرس،کم خوری افراطی و نداشتن تفریح و فعالیت های سالم مفرح دارای بیشترین میزان شیوع و رفتارهای مصرف دائم هرگونه مواد مخدر ،سرقت ،مصرف تفننی هرگونه مواد مخدر ،فرار از خانه وهم جنس بازی دارای کمترین میزان شیوع می باشند. میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی در مردان بیشتر از زنان بوده. دانشجویان مهمترین علل شیوع رفتارهای خودتخریبی را به علل خانوادگی، روانی عاطفی و اجتماعی نسبت دادند.
رابطه مهارت های زندگی و تعارضات زناشویی با بهداشت روانی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خانواده بنیادی ترین تشکل اجتماعی است واصلی ترین جزء اجتماعی است. دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده وتحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی وداشتن ارتباط مطلوب بایکدیگر است، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های زندگی و تعارضات زناشویی با بهداشت روانی(استرس، اضطراب و افسردگی) در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره کلانتری های کرمانشاه بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی بود که برای حل و فصل مسائل خانوادگی به مراکز مشاوره سطح کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 180 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های مهارتهای زندگی، تعارضات زناشویی و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(DASS) استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی ورگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان دادکه بین مهارتهای خودآگاهی، ارتباط انسانی وروابط بین فردی وافسردگی واضطراب همبستگی منفی معناداری وجود دارد و بین تعارضات زناشویی با استرس، افسردگی و اضطراب رابطه مثبت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مهارتهای زندگی در بهداشت روانی موثراست و تعارضات زناشویی عامل افزایش استرس، اضطراب و افسردگی در بین زوجین است#,
ویژگی های اهداف فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان دبیرستانی با رویکرد پیشگیری از آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت و صیانت نوجوانان به دلیل شرایط خاص سنی و تأثیر پذیری از عوامل مختلف و با توجه به نقش آینده سازی آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است. مسئله مهم پژوهش حاضر این است به رغم نگرانی و اقدامات خانواده ها ، مدارس، جامعه و پلیس، بزهکاری نوجوانان و جرایم علیه ایشان قابل توجه است. این امر بیانگر وجود نوعی خلاء در نظام آموزش و پرورش است. طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید بر آموزش های همگانی نیروی انتظامی به عنوان هدف کلی تحقیق قرار گرفت.
در این پژوهش، از روش تحقیق اکتشافی آمیخته بهره گیری شد. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه هدایت شده و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد و الگوی بدست آمده مورد اعتبار بخشی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران دبیرستان های پسرانه و دخترانه شهر تهران و مسئولان آموزش و پرورش و در بخش کمی، متخصصان برنامه درسی و مسئولان و کارشناسان آموزش همگانی ناجا بوده اند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و روش گلوله برفی و در بخش کمی روش هدفمند و در دسترس بوده است.
براساس نتایج تحقیق، الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید برآموزش های همگانی ناجا طراحی شد به نحوی که ویژگی های هر یک از عناصر 9 گانه الگو متناسب با شرایط دانش آموزان دبیرستانی،آسیب های اجتماعی مبتلا به و نظرات خبرگان کارشناسان شناسایی شد و این ویژگی ها به ترتیب اهمیت قرار گرفتند. مقاله حاضر ویژگی های عنصر هدف در این برنامه درسی را مورد بررسی قرار می دهد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با توجه به ادراک از والدین با واسطه گری انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روان شناختی (شاخص هدفمندی در زندگی) در دانش آموزان بر اساس ادراک از والدین و باورهای انگیزشی به روش تحلیل مسیر بود. برای این منظور 875 دانش آموز (451دخترو 424پسر) دبیرستان های شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی، باورهای انگیزشی و ادراک از والدین پاسخ دادند. نتایج پژوهش بطورکلی نشان دادکه بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تحت تاثیر ادراک از والدین و باورهای انگیزشی قرار دارد. بدین صورت که ادراک از کنترل والدین به صورت منفی و ادراک استقلال از والدین به صورت مثبت اثر مستقیم و غیر مستقیم بر بهزیستی دارد. همچنین انگیزش درونی به صورت مثبت و بی انگیزشی به صورت منفی با بهزیستی رابطه دارد و باورهای انگیزشی می توانند نقش واسطه ای ایفا نمایند. مدل پژوهش حاضر با داده ها برازش مناسب داشت. در ادامه به بحث درباره کاربرد نتایج به همراه پیشنهادها و محدودیت های پژوهش پرداخته شده است.
تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی نوجوانان پسر بزهکار و عادی در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های فرزند پروری خانواده، عزت نفس و سلامت عمومی در نوجوانان پسر بزهکار و عادی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر عادی در کرمانشاه و همچنین بزهکار کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه بود. روش: نمونه پژوهش شامل 120 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند، عزت نفس آیزنک و سلامت عمومی(GHQ) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA) استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که بین و جوانان بزهکار و عادی از نظر سبک های فرزند پروری زورگویانه و مقتدرانه تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که نوجوانان بزهکار بیشتر متعلق به خانواده های زورگو بودند. همچنین بین عزت نفس نوجوانان بزهکار و عادی تفاوت معنی دای بدست آمد و بزهکاران به طور معنی داری عزت نفس پایین تری داشتند. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که بین سلامت عمومی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معنی داری بدست آمد. یافته ها نقش و اهمیت متغیر های خانواده، سبک فرزند پروری و همچنین عزت نفس را در بزهکاری خاطر نشان می سازد#,