فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
رایحه درمانی و نقش آن در بهداشت روان
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان روان شناختی چند جنبه ای بر بهبود پایبندی به درمان پزشکی در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک
حوزههای تخصصی:
رابطه بین شادکامی، خودشکوفایی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی در دانشجویان دختر و پسر واحد علوم و تحقیقات مرکز اهواز
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش رابطه متغیرهای شادکامی، خودشکوفایی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات مرکز اهواز بررسی شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم و تحقیقات مرکز اهواز 373 نفر (185 پسر و 188 دختر) با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده بین متغیرهای شادکامی و دوگانگی جنسی، بین خودشکوفایی و دوگانگی جنسی، بین سلامت روان و دوگانگی جنسی، بین شادکامی و خودشکوفایی، بین شادکامی و سلامت روان، بین خودشکوفایی و سلامت روان روابط معناداری بهدست آمد (001/0< P). ولی بین عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی، بین شادکامی با عملکرد تحصیلی، خودشکوفایی با عملکرد تحصیلی و سلامت روان با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0> P). در ضمن روابط بین متغیرها با توجه به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به نتایج بهدست آمده بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دانشجویان پسر رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P). ولی بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دختران رابطه معناداری مشاهده گردید (001/0< P). همچنین بین سلامت روان و دوگانگی جنسی و خودشکوفایی و دوگانگی جنسی و نیز بین عملکرد تحصیلی و دوگانگی جنسی در دختران و پسران به تفکیک جنسیت رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P). از سوی دیگر بین شادکامی و خودشکوفایی و نیز بین شادکامی و سلامت روان و بین خودشکوفایی و سلامت روان هم در دختران و هم در پسران رابطه معناداری مشاهده گردید (001/0< P). ولی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی، بین خودشکوفایی و عملکرد تحصیلی و نیز بین سلامت روان و عملکرد تحصیلی هم در دختران و هم در پسران رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P).
"
میزان آگاهی و نگرش دانشجویان دانشگاه آزاد تویسرکان نسبت به بیماری ایدز و عوامل مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
بیماری ایدز یکی از بیماری های خطرناک و واگیردار است که در حال حاضر افراد زیادی را درگیر کرده است و 90 درصد آنها در جهان سوم ساکن هستند. در این پژوهش با توجه به شیوع بیشتر ایدز در جوانان و اعلام مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تلاش در جهت کاهش 25 درصدی شیوع آن در بین جوانان تا سال 2010، میزان آگاهی و نگرش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تویسرکان نسبت به بیماری ایدز و عوامل مؤثر بر آن بررسی شده است. بدین منظور 337 نفر از دانشجویان به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب و با روش زمینه یابی بررسی شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ بود که فراوانی ها در سطح توصیف داده ها محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت، تحلیل رگرسیون ساده و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان دهنده رابطه مثبت بین آگاهی و نوع نگرش، رابطه معنادار بین جنسیت، رشته تحصیلی و نیمسال تحصیلی با میزان آگاهی و رابطه معنادار بین رشته تحصیلی و میزان آگاهی با نوع نگرش نسبت به بیماری ایدز بود. با توجه به یافته های این پژوهش، غنی کردن آموزش در خصوص این بیماری در سطح دانشگاه، اطلاع رسانی درست در جهت تغییر نوع نگرش و طراحی و اجرای برنامه های ارتقای بهداشت مرتبط با ایدز به ویژه برنامه های پیشگیری از آن توصیه می گردد.
تاثیر مشاوره گروهی با روش درمان عقلانی - عاطفی- رفتاری بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با تاکید بر روش درمان عقلانی– عاطفی– رفتاری، بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ایلام انجام شد. 300 دانش آموز دختر از میان دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر ایلام به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد. از بین این افراد 40 دانش آموز بر اساس نقطه برش در دو پرسشنامه فوق، به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش مشاوره گروهی، باعث افزایش سلامت عمومی و عزت نفس کلی دانش آموزان دختر در گروه آزمایش شده است.
تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود. آزمودنیها 60 دانشآموز بودند که بهصورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب و به دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش عبارتاند از آزمون شخصیتی کالیفرنیا (CPI)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AGQ) و مقیاس خود ابرازی نوجوانان (ASA) که پیشآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش 20 جلسه یکساعته تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفت. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه آزمون به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی، کاهش پرخاشگری و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود.
"
بررسی شاخصهای DMFT و CPITN در مبتلایان به نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
و وضعیت دهان و دندان در بیماران مبتلا به نشانگان داون انجام شد. روش: برای انجام این پژوهش، با مراجعه به مراکز نگهداری کودکان عقب مانده و همچنین مدارس استثنایی همدان، همه مبتلایان به نشانگان دوان ثبت و ارزیابی شدند و طبق روش استاندارد، DMFT, WHO کودکان بررسی و در فرمهای مخصوص ثبت شد؛ همچنین از طریق پروب کردن هر دندان CPITN فرد ارزیابی شد یافته ها: در این پژوهش 18 فرد مونث (48.6%) و 19 فرد مذکر (51.4%) مبتلا به نشانگان داون بررسی شدند. 62% گروه مورد پژوهش 12-9 ساله و 38% آنها 17-13 ساله بودند. در مجموع 73% نمونه ها دارای CPITN برابر 1 و 27% دارای CPITN برابر 2 بودند. در میان افراد مونث 72% دارای CPITN برابر 1 و 28% دارای CPITN برابر 2 و در افراد مذکر 74% دارای CPITN برابر 1 و 26% دارای CPITN باربر 2 بودند. میزان DMFT در افراد مونث و مذکر به ترتیب 6.7 و 6.1 بود. میانگین DMFT بیماران به دست آمده این پژوهش 6.4 است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر درصد بالایی از کودکان مبتلا به نشانگان داون همدان، ضایعات پوسیدگی و مشکلات دهان و دندان داشتند؛ لذا نیازمند درمانهای دندان پزشکی، آموزش دقیق و مکرر دها و دندان و کنترلهای دوره ای هستند. همچنین فراهم آوردن امکانات مالی و تجهیزات لازم برای این برنامه ها ضروری به نظر می رسد.
رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی و سلامت روانی معلولان جسمی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش تعیین سهم هر یک از عوامل وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، شدت معلولیت و جنس در پیشبینی سلامت روانی معلولان جسمی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش 100 نفر از اعضای جامعه معلولان شهر اصفهان بود که بهطور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازهگیری سلامت روانی آزمودنیها از فرم 28 سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که وضعیت اشتغال میزان سلامت روانی معلولان جسمی را بهطور معناداری پیشبینی میکند (006/0 = P) و افزودن متغیر وضعیت تاهل به متغیر وضعیت اشتغال قدرت پیشبینی سلامت روانی آنها را بهطور معناداری افزایش میدهد (003/0 = P)؛ اما اضافه کردن هر یک از متغیرهای سطح تحصیلات، شدت معلولیت و جنس به متغیرهای وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل نمیتواند قدرت پیشبینی سلامت روانی معلولان جسمی را بهطور معناداری افزایش دهد.
"
سیگار و ریسک افسردگی
بررسی رفتار ناسالم و مدیریت استرس
حوزههای تخصصی:
رابطه بین موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی با سلامت روانی و جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شاخصهای موقعیت اقتصادی و اجتماعی (درآمد، تحصیلات و شغل) با سلامت روانی و جسمانی بود. 150 نفر از مدیران ارشد، معاونین و رؤسای دانشگاهها، استادان دانشگاه، دبیران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان، پرسشنامه سلامت روانی MHI (ویت و ویر، 1983)، فهرست سلامت جسمانی PHC (بوآردمن، 2004) و فرم اطلاعات جمعیتشناختی را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون مجذور کای تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که اثر تعاملی شغل و درآمد بر زیر مقیاس درماندگی روانشناختی سلامت روانی معنادار بود. بین سطوح تحصیلات با دو زیر مقیاس سلامت روانی (بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی) همخوانی وجود داشت اما سطوح تحصیلات با سلامت جسمانی فاقد همخوانی بود. زنان در مقایسه با مردان از سطوح پایینتر بهزیستی روانشناختی و سطوح بالاتر درماندگی روانشناختی برخوردار بودند. اما در زمینه سلامت جسمانی تفاوت معنادار نبود. پژوهش حاضر با تأیید رابطه بین سلامت روانی با موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی میتواند راهگشای سیاستگذاریهای مناسب در زمینه ارائه برنامههای پیشگیرانه و برنامههای مرتبط با ارتقای سطح سلامت جامعه باشد.
"
نقش سبکهای مقابله در تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش کنترلکننده سبکهای مقابله بر تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان اجرا شد. نمونهای متشکل از 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامههای تنیدگی دوران دانشجویی (گادزلا، 1991) و مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (اندلر و پارکر، 1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین سبک مقـابله مسئله محور و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت، بین سبکهای مقابله هیجان محور و اجتنابی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین تنیدگی تحصیلی با سبک مقابله مسئله محور رابطه منفی، و بین تنیدگی تحصیلی و سبکهای مقابلهای هیجان محور و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای تنیدگی تحصیلی، سبکهای مقابله مسئله محور، هیجان محور و اجتنابی به ترتیب 9% ، 3% ، 2% و 1% از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند. به عبارت دیگر، رابطه بین تنیدگی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی فقط تحت تاثیر سبکهای مقابله مسئله محور و هیجان محور قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بر ضرورت بازشناسی نقش کنترلکننده سبکهای مقابله با تنیدگی (مسئله محور و هیجان محور) را در رابطه تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تأکید کرد و راهبردهای مؤثر برای ارتقای سبکهای مقابلهای کارآمد در دانشجویان مورد بحث قرار گرفت.
"
بررسی تأثیر گسترش هستی شناسی اسلامی بر افزایش سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر گسترش هستی شناسی اسلامی بر میزان افزایش مولفه های سلامت روان بوده است. فرضیه های مورد ارزیابی در این پژوهش عبارت است از: 1. گسترش هستی شناسی اسلامی در افزایش سلامت روان موثر است. 2. گسترش هستی شناسی اسلامی در کاهش علایم مولفه های سلامت روان موثر است.
ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته عبارت است از پرسشنامه مقیاس سلامت روان تجدیدنظر شده (SCL-90-R). روش مورد استفاده در این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش حاضر، مراجعان 35-30 ساله زن داوطلب شرکت در برنامه گروه درمانی بوده است. از بین داوطلبان 18 نفر برای شرکت در این برنامه در نظر گرفته شدند که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش (n=9) و کنترل (n=9) جایگزین شدند.
داده ها توسط تحلیل واریانس چند متغیره یک راه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش نشان داد که گسترش هستی شناسی اسلامی بر افزایش سلامت روان و کاهش علایم مولفه های سلامت