فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه احساس تنهایی و سلامت عمومی در سالمندان ساکن خانواده و سرای سالمندان مناطق شمال شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به رشد سریع جمعیت سالمندان در قرن 21 به ویژه در کشور های در حال توسعه، توجه به برآورده کردن نیاز های جسمانی و روانی سالمندان ضروری است..هدف : پژوهش حاضر به منظور مقایسه احساس تنهایی و سلامت عمومی در سالمندان ساکن خانواده و سرای سالمندان مناطقشمال شهر تهران انجام شده است.روش مطالعه : مطالعه از نوع مقطعی-مقایسه ای بوده ست. نمونه های پژوهش 180 نفر (96 سالمند مرد و 84 سالمند زن؛ 103 سالمند ساکن خانه سالمندان و 77 سالمند ساکن در خانواده) با میانگین سنی 73 سال و انحراف استاندارد 8 بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. پرسش نامه های سلامت عمومی و احساس تنهایی در مورد آنها به اجرا درآمد و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دو عاملی مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانواده ها از لحاظ سلامت عمومی تفاوت معنی داری وجود دارد.(0001/0= P و 53/19=(176و1 ) F ) به این صورت که سلامت عمومی سالمندان ساکن خانهسالمندان به طور معنی داری کمتر از سالمندان ساکن خانواده ها بود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن خانواده ها از لحاظ احساس تنهایی تفاوت معنی داری وجود دارد.(0001/0= P و 5/105= 176و1 ) F ) به این صورت که نمرات احساس تنهایی سالمندان ساکن خانه سالمندان به طور معنی داری بیشتر از سالمندان ساکن خانواده ها بود. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان داد که بین احساس تنهایی مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود دارد، (0001/0 = pو 84/15 = (176 و 1fبدین صورت که احساس تنهایی مردان به طور معنی داری بیشتر از زنان بود.بحث و نتیجه: نتایج پژوهش نشان داد که زندگی با سایر اعضای خانواده بر سلامت جسمانی و روانی سالمندان تأثیر مثبت دارد بنابراین با توجه به موقعیت روانی- فرهنگی سالمندان در ایران، بهترین مکان برای برآورده شدن نیاز های روانشناختی آنان خانواده است.
بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در حاشیه جنوبی دریای خزر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: مطالعات اندکی در رابطه با جنبههای مختلف روانپزشکی تالاسمی ماژور و نیازهای مشاورهای روانپزشکی و اجتماعی بیماران مذکور در دسترس است. هدف مطالعه حاضر، تعیین وضعیت جنبههای مختلف کیفیت زندگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بالای 15 سال در استان مازندران در سال 1386 بر اساس سن، جنس، وضعیت تحصیلی و شدت علایم بالینی بیماری است.
روش : این پژوهش، مطالعهای توصیفی- مقطعی است. در این پژوهش از چهار ابزار سنجش جهت جمعآوری اطـلاعات شـامل پرسشنـامه خودسـاخته جمعیتشناختی، پرسشنامه ارزیابی سلامت عمومی با ساختار کوتاه ( SF-36 )، پرسشنامه تجدیدنظرشده فهـرست علایـم 90 سئوالی ( SCL-90-R ) و پرسشنامه بیست سئوالی ارزیابی رضایت از زندگی ( LSI ) استفاده شد.
یافتهها : 687 (08/41%) بیمار تالاسمی ماژور از مجموع دعوتشدگان به مطالعه، پرسشنامههای تحقیقاتی مربوطه را بهطور کامل تکمیل نمودند. بر اساس پرسشنامه ( SF-36 )، 329 نفر (9/47%) برای میزان فعالیتهای جسمی دارای شاخص عالی بودند. بر اساس پرسشنامه ( SCL-90-R )، 446 نفر (9/64%) دارای شاخص کلی بیماری بیشتر از 7/0 و در نتیجه فاقد سلامت روانی بوده و 141 نفر (5/20%) از افراد دارای شاخص کلی بیماری بین 4/0 تا 7/0 و در نتیجه مشکوک به بیماری روانی بودند. در نهایت، 100 نفر (6/14%) دارای شاخص کلی بیماری کمتر از 4/0 بوده و در نتیجه سالم در نظر گرفته شدند. بیماران مذکور دارای میانگین نمرات 95/5 ± 5/20 با محدوده نمرات 2 تا 37 بر اساس پرسشنامه ( LSI ) بودند.
نتیجهگیری : بیماران مبتلا به تالاسمی در معرض ابتلا به انواع مختلف اختلالات روانپزشکی بوده و در نتیجه نیازمند مشاوران روانپزشکی مجرب هستند. "
بررسی مقالات پژوهشی کشور در خصوص بهداشت روانی مدارس طی سال های 1381 - 1352(مقاله علمی وزارت علوم)
نستوهی، تنیدگی و راهکارهای مقابله با تنیدگی در زوجین نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: ناباروری بحرانی است که بر ابعاد مختلف زندگی زوجین نابارور تاثیر می گذارد و یکی از عمده ترین وقایع استرس زا در زندگی افراد است. نستوهی به عنوان یک ویژگی شخصیتی خاص بر روی مقاومت افراد در برابر استرس موثر می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین نستوهی، تنیدگی و راهکارهای مقابله با تنیدگی در زوجین نابارور صورت گرفت.روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی که به صورت مقطعی اجرا شده است، با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 50 زوج نابارور مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسش نامه ی نستوهی اهواز، پرسش نامه ی استرس ناباروری نیوتن، راهبردهای مقابله ای 40 بیانیه ای جالویس و مقیاس حمایت اجتماعی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه میانگین و انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، مجذور خی و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.نتایج: بین سطح نستوهی (بالا، متوسط، پایین) با مولفه های تنیدگی ارتباط معکوس و معنی داری وجود داشت (05/0=P). بین سطوح نستوهی و راهکارهای مقابله با تنیدگی نیز ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0>P). به طوری که افراد با نستوهی بالا بیشتر از راهکارهای متمرکز بر مسئله و افراد با نستوهی پایین تمایل به استفاده از راهکارهای متمرکز بر عاطفه در مواجهه با استرس ناشی از ناباروری داشتند. یافته ها هم چنین نشان داد که بین سطوح نستوهی و حمایت اجتماعی ارتباط معنی داری وجود دارد (001/0>P).بحث: براساس نتایج تحقیق در بررسی پدیده ناباروری، عوامل روان شناختی و ویژگی های شخصیتی مانند نستوهی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و نیازمند است با تدوین برنامه های آموزشی و مشاوره ای، نستوهی را در زوجین نابارور به سطح مطلوب ارتقا داد، به این ترتیب با افزایش سطح نستوهی میزان تنش ناشی از ناباروری را به طور موثری کاهش می یابد.
"
شیوع مصرف سیگار و عوامل مرتبط در دانش آموزان دبیرستانی کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: این مطالعه با هدف برآورد شیوع اعتیاد و مصرف سیگار و برخی عوامل مرتبط در دانش آموزان سال اول و دوم دبیرستان شهر کرمان انجام شد.روش کار: در این پژوهش مقطعی860 دانش آموز (514 دختر، 346 پسر) در سال 1381 از طریق خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و توسط پرسش نامه ای که علاوه بر سئوالات دموگرافیک شامل سئوالات مربوط به مصرف و هم چنین آزمون بررسی اعتیاد به نیکوتین فاجراستروم بود، مورد بررسی قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از آزمون تی، مجذور خی و آزمون دقیق فیشر و نرم افزار10-SPSS تحلیل شدند. یافته ها: در مجموع 1/6% پسرها و 6/6% دخترها (4/6%) حداقل یک بار سیگار کشیدن را تجربه کرده بودند. 7/1% پسرها و 3/2% دخترها (1/2%) گاهی اوقات سیگار می کشیدند و 3/2% پسرها و 4/0% دخترها (2/1%) سیگاری بودند، به عبارت دیگر 1/10% پسران و 7/9%
دختران سیگار را تجربه یا مصرف کرده و یا به آن اعتیاد داشتند. 3/2% پسرها و 2/1% دخترها تمایل به ترک سیگار داشتند. با توجه به نتایج تست فاجر استروم، 9 نفر سیگاری شدید بودند که 5 نفر آن ها پسر (5/1%) و 4 نفر دختر (8/0%) بودند و 27 نفر سیگاری خفیف تا متوسط که 15 نفر پسر (4/4%) و 12 نفر دختر (3/3%) بودند.نتیجه گیری: سوء مصرف سیگار در سنین نوجوانی به طور قابل توجهی بالا است و لذا خدمات پیشگیرانه و آموزش مهارت های زندگی باید در نظر گرفته شود. شیوع مصرف سیگار در پسران بالاتر از دختران بوده اما شیوع تفریحی مصرف در دختران بالاتر از پسران است.
"
میزان بروز مصرف داروهای روان گردان در دانش آموزان پسر دبیرستان های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوء مصرف مواد در نوجوانان با بسیاری از پیامدهای منفی تاثیرگذار بر سلامت آنان ارتباط دارد. هدف مطالعه حاضر برآورد بروز سوءمصرف مواد روان گردان و الکل و تعیین عوامل مرتبط با آنها در دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر تبریز بود.
روش: 1785 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستان شهر تبریز (7/13%) به روش سهمی خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و دو بار به فاصله یک سال (در دو پایه تحصیلی متوالی) مورد بررسی قرار گرفتند. در شروع مطالعه (اسفند 1383)، دانش آموزان یک پرسشنامه خود ایفای 48 سؤالی پاسخ گزین را تکمیل کردند. بعد از یک سال (اسفند 1384)، پرسشنامه 10 سؤالی دیگری به همان دانش آموزان که در سال سوم دبیرستان به تحصیل اشتغال داشتند، ارایه گردید تا میزان بروز مصرف مواد روان گردان و الکل در آنها تعیین گردد. با استفاده از رگرسیون لجستیک، عوامل مرتبط با بروز مصرف مواد روان گردان و الکل بررسی شد.
یافته ها: طی یک ســـال، 1/10 درصد دانش آموزان مصرف الکل و 2/2 درصد مصرف مواد روان گردان را تجربه کرده بودند. سیگار آزموده بودن، انتقال در مراحل مصرف سیگار، داشتن رفتار خطرپذیر عمومی، بروز تجربه مصرف مواد روان گردان و نداشتن برنامه ریزی برای ورود به دانشگاه در دانش آموزان با بروز تجربه مصرف الکل مربوط بود. داشتن رفتار خطرپذیر عمومی و بروز تجربه مصرف الکل با بروز تجربه مواد روان گردان ارتباط داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه شیوع پایین سوءمصرف مواد ولی بروز بالای آن را در نوجوانان و همچنین برخی عوامل مرتبط را نشان داد. نتایج این مطالعه از اشاعه برنامه هایی که هدف شان تغییر همزمان رفتارهای پرخطر است، حمایت می کند.
استرس های زندگی مدرن
چگونه ، خود را از کمند اندوه و فشار روانی برهانیم
حوزههای تخصصی:
اثرات فشار خون بالا بر کیفیت زندگی سالمندان عضو فرهنگسرای سالمند شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" ارتباط با حیوانات "
حوزههای تخصصی:
شیوع منابع و علایم استرس در استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: اگر چه تدریس به دلیل توسعهی منابع انسانی امری بسیار پاداش دهنده است اما فشار های روانی ویژه ای را ایجاد می کند که در کمتر حرفه ای نظیر آن را می توان یافت. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع، منابع و علایم استرس استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان صورت گرفته است.روش کار: این مطالعه به روش پیمایشی بر روی 168 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه انجام شده است. ابزار مطالعه پرسش نامه استرس معلم کیریاکو- ساتکلیف (1978) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت.نتایج: یافته ها نشان داد که90/17 درصد از استادان دارای استرس زیاد یا خیلی زیاد، 1/29 درصد متوسط و 53 درصد فاقد استرس و یا دارای استرس کم بودند. در بین منابع استرس، درس نخواندن دانشجویان، تعداد زیاد ایشان در کلاس و کم انگیزگی شان در رأس قرار داشت. از نظر متغیر های جمعیت شناختی و حرفه ای، تنها میزان استرس استادانی که به صورت هم زمان در سازمان های دیگر به کار اشتغال داشتند کمتر بود )013/0 (p= و کلیه ی علایم استرس نیز همبستگی مثبت معنی داری را با استرس کلی استادان نشان دادند.بحث: بی علاقگی دانشجو به رشته ی تحصیلی، بالا بودن نسبت دانشجو به استاد و بیکاری پس از تحصیل دانش آموختگان می تواند از دلایل عمده ی استرس استادان باشد.
"
اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی افراد افسرده (غیربالینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش کیفیت زندگی در افراد افسرده غیربیمار است.
روش: در این پژوهش، از روش نیمه آزمایشی آزمون- بازآزمون برای دو گروه آزمایشی و شاهد استفاده شد. بدین منظور از میان تقریباً یک هزار نفر دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 150 نفر به طور تصادفی و از بین این افراد به حکم قرعه 30 دانشجویی که نمراتشان در آزمون افسردگی بک 15 و بالاتر بود، انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی 5/1 تا 2 ساعته تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. گروه شاهد هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد. آزمودنی های دو گروه پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه افسردگی بک را در دو نوبت (پیش از درمان و پس از درمان) تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون همبستگی پیرسون، و برای بررسی اثر درمان از آزمون t مستقل استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان می دهند که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، کیفیت زندگی را افزایش و افسردگی را کاهش می دهد.
جمع بندی: به نظر می رسد تمرین های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با افزایش آگاهی افراد از لحظه حال از طریق فنونی مثل توجه به تنفس و بدن، و توجه دادن آگاهی به اینجا و اکنون، بر نظام شناختی و پردازش اطلاعات اثر می گذارد. لذا با توجه به مؤثر واقع شدن این نوع آموزش و با در نظر گرفتن سودمندی های این روش در زمینه درمان افسردگی و افزایش کیفیت زندگی، استفاده گسترده از آن توصیه می شود.
بررسی مقایسه ای رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد در معتادان
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین راهبردهای مقابله ای و نگرش معتادان نسبت به مواد انجام گرفته است،
روش: بررسی حاضر با نمونه ای متشکل از یکصد نفر آزمودنی (50 نفر مرد معتاد و 50 نفر مرد غیر معتاد همتا) که در محدوده سنی 34-20 قرار داشتند و در سال 87-86 برای درمان دارویی به مرکز درمانی موسسه مطالعات ملی اعتیاد ایران مراجعه کرده بودند، انجام شد. طرح پژوهشی این تحقیق نیز از نوع توصیفی (علی- مقایسه ای) است. فرضیه اصلی پژوهش رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد بود که با استفاده از پرسشنامه های راهبرد های مقابله ای کارور و شیرر و وینتراب (1989)، با 72 سوال که پایایی و اعتبار آن 63/. تا 95/. و پرسشنامه بررسی نگرش نسبت به مواد، با 20 سوال که ضریب اعتبار آن 73/. محاسبه شده بود، صورت پذیرفت. آزمون های آماری مورد استفاده t دو گروه مستقل و خی2 بوده است.
یافته ها: داده ها حاکی از تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله ای و نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد 2/36 X2 = در سطح معناداری P<0/000است.
نتایج: نتایج نیز حاکی از عدم تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله و نوع مصرف مواد است.
بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر ابراز وجود، خودکارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش، هوش هیجانی، توانایی فرد را در مقابله با استرس ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد (بار - اون، 1997). در این پژوهش به روش نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل، به تعداد 20 نفر از دانش آموزان دارای معدل تحصیلی پایین تر از 12، طی 10 جلسه مهارت های هوش هیجانی آموزش داده شد. با استفاده از پرسشنامه های ASRI، خودکارآمدی شرز و GHQ به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تاثیر آموزش هوش هیجانی بر قدرت ابراز وجود، خودکارآمدی و سلامت عمومی دانش آموزان بررسی شد نتایج بیانگر تاثیر معنی دار این آموزش ها بر متغیرهای وابسته بود.
ریسک پذیری
تفاوت های فردی در استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی: نقش سبک های مقابله با تنیدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف روشن ساختن نقش میانجیگر سبکهای مقابله با تنیدگی در بررسی رابطه بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی انجام گرفت.
روش : در نمونهای متشـکل از 415 آزمـودنی (165 پسـر و 250 دختر)، پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی (SLSI) ، پرسشنامه مقابله با موقعیتهای استرسزا (CISS) و مقیاسهای بهزیستی ذهنی (SWS) ارزیابی شد. با استفاده از مدلهای تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش میانجـیگر سبکهای مقابله در بررسی رابطه بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها : از بین سبکهای مقابله، تنها سبک مقابله مسالهمدار بهطور معنیداری رابطه منفی بین استرس تحصیلی و مقیاس عاطفه مثبت و تنها سبک مقابله هیجانمدار بهطور معنیداری رابطه منفی بین استرس تحصیلی و مقیاس عاطفه منفی را کاهش دادند. سبکهای مقابله مسالهمــــدار و هیجانمدار، بهطور معنیداری رابطه منفی بین استرس تحصیلی و مقیاس رضایت از زندگی را کاهش دادند.
نتیجهگیری : توجه به نقش میانجیگر سبکهای مقابله در بررسی رابطه بین استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی ضروری است. "
رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی با سلامت روانی و عملکرد تحصیلی و مقایسه متغیرهای اخیر به تفکیک جنسیت در دانشجویان است. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به نسبت مساوی از هر دو جنس انتخاب شدند و پرسشنامه هوش هیجانی بارـ اُن و همچنین پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیر هوش هیجانی و تمامی مؤلفه های آن با متغیرهای عملکرد تحصیلی و سلامت روانی کل دانشجویان همبستگی معنادار و مثبت (P<0/01) وجود دارد. در مورد متغیر هوش هیجانی و مؤلفه های آن (بجز مؤلفه های خوشبختی، خودشکوفایی و روابط بین فردی) و همچنین عملکرد تحصیلی بین دو جنس تفاوت معنادار وجود داشت و میانگین نمره کلی هوش هیجانی دانشجویان دختر بیش از دانشجویان پسر بود. یافته ها نشان داد که هوش هیجانی، سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان را به طور معنادار و مثبت (P<0/001) پیش بینی می کند.
بررسی تأثیر هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و نقش عامل جنسیت در بروز بیماری کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی و نحوه ابراز این هیجان های تجربه شده در بروز بیماری عروق کرونری، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت میان تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری عروق کرونری حمایت کرده اند.
در پژوهش حاضر، ارتباط اضطراب، افسردگی، خشم و خصومت، بازداری اجتماعی با بیماری عروق کرونری و تعامل آن با عامل جنسیت، مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، تعداد 80 نفر از بیماران عروق کرونری (40 نفر مرد و 40 نفر زن) و 80 نفر از افراد سالم (40 نفر مرد و 40 نفر زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. سپس پرسش نامه شخصیتی نئو و پرسش نامه سلامت عمومی درباره ویژگی های جمعیت شناختی بر روی گروه های مورد مطالعه اجرا شد. بررسی نتایج به دست آمده نشان داد که بیماران کرونری قلب از نظر تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، افسردگی و اضطراب) و بازداری در ابراز این هیجان ها در تعاملات اجتماعی خود، تفاوت معناداری با گروه سالم دارند. علاوه بر این، در پژوهش حاضر یافته هایی در حمایت از نقش خشم و خصومت به عنوان عوامل خطرساز در مردان و زنان ولی به صورت متفاوت پیدا شد. به این صورت که ابراز مستقیم خشم و شدت خشم تجربه شده به عنوان عامل خطرسازی برای مردان و سرکوبی خشم به عنوان عامل خطرساز برای زنان یافته شد. همچنین، مقایسه مردان و زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر نشان داد که بین افسردگی و بروز بیماری عروق کرونر در زنان ارتباط وجود دارد، ولی در ارتباط با اضطراب و بیماری عروق کرونر، جنسیت نقشی ندارد."