فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر میانجی حمایت سازمانی ادراک شده در روابط ادراک سیاست سازمانی با رضایت شغلی و استرس شغلی بود، نمونه ای به حجم 152 نفر از جامعه 250 نفری کارکنان سازمان بهزیستی استان آذربایجان غربی شهر ارومیه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد ادراک سیاست سازمانی فریس و ککمر، رضایت شغلی برایفیلد و روتس، استرس شغلی هاوس و ریزو و حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران جمع آوری گردید. نتایج پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که در الگوی مورد نظر ادراک سیاست سازمانی با استرس شغلی رابطه مثبت و معنی دار دارد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین ادراک سیاست سازمانی با رضایت شغلی از طریق حمایت ادراک شده میانجیگری می شود. در عین حال نقش میانجی حمایت ادراک شده در رابطه بین سیاست سازمانی و استرس شغلی تائید نشد. در روابط همبستگی هم رابطه س یاست با رضایت ش غلی معنی دار دیده نشد. در ن هایت یاف ته های پژوهش حاضر پیشنهادها و راه های بالقوه برای تحقیقات آینده ارائه کرده است.
بررسی عوامل فردی موثر بر کاربرد فن آوری اطلاعات توسط کتابداران کتابخانه های دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق کوششی برای تعیین میزان همبستگی عوامل فردی با کاربرد فن آوری اطلاعات توسط کتابداران کتابخانه های دانشگاه تهران است روش پژوهش پیمایشی است و برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است جامعه مورد مطاله را 153 نفر از کتابداران کتابخانه مرکزی و کتابخانه مرکزی و کتابخانه های دانشکده های دانشگاه تهران تشکیل می دهند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میان متغیرهای مسئولیت سازمانی میزان تحصیلات میزان آشنایی با زبان انگلیسی دسترسی به فن آوری اطلاعات تجربه در زمینه فن آ وری اطلاعات آموزش در فن آوری اطلاعات و مشارکت کتابداران در پروژه های کاربرد فن آوری اطلاعات در کتابخانه و کاربرد فن آوری اطلاعات همبستگی مثبت معنا داری وجود دارد با فراهم کردن فرصت های آموزشی مساوی برای گروه های مختلف کارکنان در زمینه فن آوری اطلاعات می توان شرایط بهبود عملکرد کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی را به وجود آورد.
بازنگری استرسورهای روانی - اجتماعی و محیطی محور چهار DSM - IV - TR در دانشجویان دانشگاه های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نقش استرس در شروع و تشدید اختلالات روانی، سال هاست که هدف بسیاری از تحقیقات بوده است. از این رو محور چهار DSM-IV-TR به این نوع حوادث، اختصاص داده شده است. با این وجود، مسائل ذکر شده در این محور، اولاً بسیار کلی است، ثانیاً ممکن است قابل تعمیم به تمام فرهن گها نباشد. در این تحقیق به روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسش نامه ادراک حوادث استرس آور در میان گروهی از دانشجویان دانشگاه های شهرستان اهواز، توزیع شد. بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از آزمون تحلیل عوامل به روش چرخش واریماکس، عواملی که در جامعه دانشجویان ایرانی( دانشجویان دانشگاه های شهرستان اهواز) وجود دارند، پیدا شدند. نتیجه تحلیل عاملی نشان داد که در جامعه دانشجویان ایرانی، علاوه بر عوامل ذکر شده در محور چهار DSM-IV-TR عوامل استرس آور دیگری از جمله مسائل مربوط به شکل ظاهری، مسائل مربوط به رسیدن به اهداف مطلوب، مسائل مربوط به سربازی، مسائل مربوط به حاملگی، مسائل مربوط به تصادفات رانندگی نیز وجود دارد.
"
مقایسه وضعیت سلامت تغذیه ای مردان سالمند فعال و غیر فعال شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هنر معماری و بهداشت روانی "
حوزههای تخصصی:
مقایسه بازخورد ورزشکاران دانشآموز و دانشجو و مربیان نسبت به روانشناسی ورزش
حوزههای تخصصی:
"
این پژوهش به منظور مقایسه بازخورد ورزشکاران دانشآموز و دانشجو و مربیان نسبت به روانشناسی ورزش اجرا شد. 100 مربی، 100 ورزشکار دانشجو و 100 ورزشکار دانشآموز با روش نمونهگیری تصادفی و به نسبت مساوی از هر دو جنس انتخاب شدند. همه آزمودنیها پرسشنامه بازخورد نسبت به روانشناسی ورزش مارتین و دیگران (1997) را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با آزمون t و تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بازخورد مربیان و دانشجویان هر دو جنس در مقایسه با دانشآموزان نسبت به روانشناسی ورزش مثبتتر بود و زنان و مردان با سابقه ورزشی کمتر بازخورد منفیتری نسبت به روانشناس ورزشی داشتند. بر مبنای نتایج حاصل پیشنهادهای کاربردی ارائه شدند.
"
بررسی رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر مقابله درمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تأثیر مقابلهدرمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر انجام شد.
روش: جامعه آماری، شامل همه بیماران زن مبتلا به این اختلال بود که در سال 1387 به کلینیک تخصصی قلب فرمانیه تهران مراجعه کردند. پرسشنامه رویدادها و تغییرات زندگی مککابین توسط 100 نفر از زنان بیمار در فاصله سنی 35 تا 55 سال تکمیل شد. سپس، 40 نفر که بالاترین نمره تنیدگی را داشتند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، 10 جلسه با استفاده از روش مقابلهدرمانگری تحت درمان فردی قرار گرفتند. دادهها بهروش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نمرات کل تنیدگی و تنیدگی با سرچشمه تعارضات و مشکلات درونخانوادگی در گروه آزمایش بهطور معنیداری کاهش یافتند. اجرای پردازشهای آماری با روش تحلیل کوواریانس نیز نتیجه یکسانی داشت.
نتیجهگیری: مقابله درمانگری می تواند تنیدگی زنان دارای اختلالات عروق کرونر را کاهش داده و مطابق مدل نظری مربوطه پیش بینی می شود در دراز مدت سهم تنیدگی در تشدید این اختلالات را کاهش دهد."
بررسی مقایسه ای سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
مدیریت در هر سازمان به عنوان هسته مرکزی و مغز متفکر آن عمل می کند. این عنصر در واحدهای آموزشی از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار است و بهبود عملکرد در این زمینه تحت تأثیر عوامل گوناگونی است که از آن جمله می توان به خودپنداری مدیران اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در مقطع متوسطه شهرستان لنجان بود که بررسی عملکرد در ابعاد پنجگانه نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری، انگیزشی صورت گرفت.
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه مدیران و دبیران دبیرستان های شهرستان لنجان تشکیل می دادند. اطلاعات موردنظر در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد راجرز برای سنجش میزان خودپنداری مدیران و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش عملکرد مدیران بدست آمد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. ضریب همبستگی،آزمونهای t با دو گروه مستقل، از جمله آزمونهای آماری مورد استفاده بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در تمامی ابعاد پنجگانه موردنظر(نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری و انگیزشی) رابطه وجود دارد. در ضمن این همبستگی در مدیران مرد بیشتر از مدیران زن بود.
عوامل انگیزشی شرکت در رشتة کشتی در میان کشتی گیران رده های سنی مختلف شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اولویتهای انگیزشی شرکت در رشتة ورزشی کشتی در میان کشتیگیران شهر کرمانشاه بود. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل 4612 کشتیگیر بیمه شدة شهر کرمانشاه ( در دو رشتة آزاد و فرنگی)بود و نمونة آماری در سه ردة سنی نوجوانان (99 نفر)، جوانان ( 56 نفر) و بزرگسالان (87نفر) بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامة مشخصات فردی و پرسشنامة انگیزة مشارکت گیل استفاده شد. در پایان جلسة تمرینی، پرسشنامه توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه و نسخة 13 نرمافزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. کسب موفقیت و پیروزی با رتبهبندی44/7، تخلیة انرژی با رتبه بندی 15/6 و بودن با دوستان با رتبهبندی 57/4 اولویتهای انگیزشی برتر در شرکتکنندگان بودند. مقایسة انگیزة شرکتکنندگان براساس ردة سنی تفاوت معناداری را بین گروههای سنی مختلف نشان نداد(05/0p>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عامل اصلی گرایش شرکتکنندگان در تمرینات کشتی در شهر کرمانشاه، کسب موفقیت و پیروزی است و تفاوت معناداری بین گروههای سنی مختلف در زمینة عوامل انگیزشی مشاهده نشد، و نیز گروههای با سوابق مشارکت مختلف در رشتة کشتی در زمینه عوامل انگیزشی تفاوت معناداری را نشان ندادند.
اثزبخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
ضرورت آموزش عمومی
بررسی تاثیر مداخلات شناختی در کاهش شدت درد، پریشانی و بهبود کیفیت زندگی موقعیتی کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی استفاده توام از مداخلات شناختی آماده سازی کودک و والد و انحراف مسیر توجه کودک، روی شدت درد گزارش شده، میزان پریشانی ناشی از نمونه گیری یا تزریق به مایع مغزی- نخاعی و سطح کیفیت زندگی موقعیتی کودکان مبتلا به سرطان صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه شامل تمام کودکان مبتلا به انواع سرطان بود که به بیمارستان محک و مفید در شهر تهران مراجعه کرده بودند. 41 زوج کودک و والد، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. کودکان دوبار ملاقات شدند. در ملاقات اول، هر دو گروه تحت مراقبت معمول قرار گرفتند و در ملاقات دوم، گروه آزمایش مداخلات شناختی و گروه شاهد مراقبت معمول دریافت کردند. داده ها، از طریق پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس های اوچر، چئوپس و کیفیت زندگی قیاسی- دیداری عملکرد کنونی در طب اطفال گرد آوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات شناختی آماده سازی کودک و والد و انحراف مسیر توجه کودک توانست شدت درد و سطح پریشانی را کاهش دهد و کیفیت زندگی موقعیتی کودکان را بهبود بخشد. بین شدت درد گزارش شده و میزان پریشانی همبستگی معنادار مثبت، بین کیفیت زندگی موقعیتی و شدت درد همبستگی معنادار منفی و بین کیفیت زندگی موقعیتی و پریشانی، همبستگی معنادار منفی یافت شد.
نتیجه گیری: مداخلات شناختی در کاهش شدت درد گزارش شده، پریشانی و بهبود کیفیت زندگی موقعیتی کودکان مبتلا به سرطان که تحت نمونه گیری از مایع مغزی- نخاعی قرار دارند، مؤثر است. پیشنهاد می شود در این اقدام دردناک، جهت مدیریت درد و پریشانی کودک از مداخلات شناختی استفاده شود.
تحلیل روان شناختی نشوز و راهکارهای سه گانه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین روان شناختی نشوز زن و با شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفت و به نتایج ذیل دست یافت. نشوز باعث ارضا نشدن نیاز جنسی و احتمال طلاق می شود. یکی از علل خشونت علیه زنان در خانواده ها ناکامی جنسی مرد است. نشوز علل متعدد و متفاوت جسمی، روان شناختی و ارتباطی دارد. قرآن با یک فرایند سه مرحله ای، قدرت مرد را محدود، نشوز را ریشه یابی و از خشونت ابتدایی مرد جلوگیری می کند. راهکارهای قرآن جهت رفع نشوز، شامل سه گام شناختی (علت شناسی)، عاطفی (تقابل عاطفی) و رفتاری است که هر گام متناسب با برخی از دلایل نشوز می باشد. گام سوم (در موارد دشوار مانند لجبازی و کینه توزی، تنفر از شوهر یا دل بستن به دیگری)، یک ضربه آگاهی بخش است که هیچ گونه آسیبی در پی ندارد و هشداردهنده پیامدهای دشوار تداوم نشوز است؛ بنابراین، گام سوم خشونتی علیه زن نیست و موجب حفظ کانون خانواده می شود
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری تجربه ای سخت برای زنان است که نیاز به سازگاری هیجانی بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان بود. تعداد 275 زن با ناباروری اولیه مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس سازگاری با بیماری (AIS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، استحکام من و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی مثبت معنادار دارند. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین استحکام من و سازگاری با ناباروری نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای روانشناختی می توانند سطوح سازگاری با ناباروری را پیش بینی کنند. نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.
رابطه بین سبک های دلبستگی با کارکرد خانواده و سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین سبکهای دلبستگی با سلامت عمومی و کارکرد خانواده می باشد. جامعه ی مورد پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان بودند که از بین آنها 185 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش:برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبکهای دلبستگی سیمپسون(SAS) ، سلامت عمومی (GHQ-28) و کارکرد خانواده (FAD) استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی ساده نشان داد بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با سلامت عمومی رابطه ی منفی وجود دارد ولی بین سبک دلبستگی ایمن با سلامت عمومی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با کارکرد خانواده رابطه ی منفی وجود دارد اما بین سبک دلبستگی ایمن با کارکرد خانواده رابطه ی مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه ی تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای سلامت عمومی می باشند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده های معنی داری برای کارکرد خانواده می باشند. سطح معنی داری در این پژوهش 05/0 p≤ بود.