فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر جرات آموزی به شیوه شناختی- رفتاری در مقایسه با شیوه رفتاری بر رفتار جراتمندانه دانش آموزان پرداخت. آزمودنیها 27 دانش آموز کم جرات پسر دبیرستانی شهرستان بیرجند بودند که به وسیله آزمونهای مقیاس ترس از ارزیابی منفی و پرسشنامه جرات ورزی (درجه ناراحتی، نرخ بروز رفتار) مورد ارزیابی قرار گرفته و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. و تعداد 6 جلسه دو ساعته جرأت آموزی گروهی به شیوه رفتاری برای گروه آزمایش یک و تعداد 6 جلسه جرأت آموزی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری برای گروه آزمایش 2 برگزار شد. بلافاصله پس از درمان و یک ماه پس از آن ارزیابی های مرحله دوم و مرحله سوم با استفاده از همان آزمونها انجام شد. و سرانجام با استفاده از تحلیل مانوا و آزمون پیگیری LSD با استفاده از نرم افزار کامپیوتریSPSS نتایج تحلیل شد.
پیش بینی روابط فرازناشویی بر اساس هوش معنوی، هوش اخلاقی، رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های مجازی اجتماعی با نقش تعدیل کنندگی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط فرا زناشویی تأثرات ویرانگری بر خانواده می گذارد، پژوهشگران بهره گیری نابجا از شبکه های مجازی، هوش معنوی و اخلاقی پایین و نبود رضایت زناشویی را در گسترش آن برجسته می دانند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گر جنسیت در رابطه هوش معنوی، هوش اخلاقی، رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های مجازی با روابط فرا زناشویی به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری دربرگیرنده افراد متأهل 15 تا 55 ساله شهر بوشهر است. نمونه دربرگیرنده 250 نفر است که برای اقدام به خیانت به دادگاه یا مراکز روان شناختی و مشاوره مراجعه نموده اند؛ و به شیوه نمونه گیری در دسترس گزینش شده اند. داده ها با ابزارهای هوش معنوی، هوش اخلاقی و رضایت زناشویی گردآوری و با به کار بستن تحلیل رگرسیون چند گانه و میانجی گر تحلیل شده اند. برآمدهای رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین هوش معنوی و تراز استفاده از فضای مجازی می توانند رابطه فرا زناشویی را به گونه معنی داری (56/0=r) پیش بینی کنند. بررسی رگرسیون میانجی گر نشان داد جنسیت، رابطه میان هوش معنوی و اخلاقی با رابطه فرا زناشویی و هم چنین میان تراز استفاده از فضای مجازی و رابطه فرا زناشویی را میانجی گری می کند (10/28= (245//4) F,001/0>P). به نظر می رسد آموزش هوش معنوی و اخلاقی در مشاوره پیش از پیوند زناشویی و نیز در آموزش و درمان خانواده می تواند به سلامت خانواده کمک نماید.
"تأثیر بازی های رایانهای با محتوای متفاوت خشونت بر میزان IgA ترشحی، کورتیزول بزاقی و درجه حرارت بدن "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: از آنجا که استفاده از بازیهای الکترونیکی خشونت آمیز به عنوان منبعی استرس زا بهطور گسترده در میان کودکان و بزرگسالان رواج یافته است، پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر انواع بازیهای رایانه ای با محتوای متفاوت خشونت بر سلامت دختران و پسران مقطع راهنمایی انجام شد.
روش: این پژوهش مطالعهای تجربی از نوع پیش- و پسآزمون با گروه کنترل است. به این منظور 209 دانشآموز با دامنه سنی 15-12سال به روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای از میان مدارس راهنمایی مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب و به 9 گروه تقسیم شدند. 8 گروه به مدت 40 دقیقه به بازی با انواع بازیهای رایانهای درجه بندی شده از نظر محتوای خشونت (در دو سطح؛ با- و بدون موسیقی) پرداختند. درجه حرارت بدن 10 دقیقه قبل از شروع بازی و 5 دقیقه مانده به پایان بازی و کورتیزول ترشحی و IgA ترشحی، 5 دقیقه بعد از بازی بهعنوان شاخصهای سلامتی آزمودنیهای گروههای آزمایشی و گروه کنترل (بدون بازی و در حالت استراحت) اندازهگیری شد. همچنین کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک پاسخ دادند.
یافتهها: بازیهای رایانهای پرخشونت باعث کاهش سطح IgA ترشحی، افزایش کورتیزول و افزایش درجه حرارت بدن به واسطه وارد شدن استرس حاد به بدن با توجه به سنخ شخصیتی و جنسیت شدند.
نتیجهگیری: شاخصهای سلامتی یا تغییرات نوروایمونواندوکرینی آزمودنیها، متاثر از وجود یا عدم وجود موسیقی متن بازی، نوع بازی از نظر محتوای خشونت، سنخ شخصیتی و جنسیت آزمودنیها است. "
بررسی تأثیر موسیقی بر اجرای فاکتورهای آمادگی جسمانی پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عامل مداخلهگر بیرونی (انواع موسیقی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی در پسران نوجوان است. به این منظور 30 پسر 9 تا 12 ساله با میانگین و انحراف استاندارد قد 40/2±8/133 سانتیمتر، وزن 97/2±6/35 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی (BMI) 21/1±9/19 انتخاب شدند و با استفاده از روش تعادل مخالف در سه مرحلة اجرا در شرایط موسیقی ریتم تند، کند و کنترل (بدون موسیقی) به اجرای آزمونها پرداختند. از آزمونهای استقامت عضلانی، آزمونهای هماهنگی، چابکی و توان انفجاری استفاده شد. همچنین از موسیقی با ضرباهنگ تند ( bpm140- 135) و ضرباهنگ کند
( bpm120-115) استفاده شد. براساس تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بانفرنی تغییرات نتایج آزمونهای استقامت عضلانی شامل شنای سوئدی، دراز و نشست و پرس سینه در هر سه مرحله معنیدار است (05/0P<). نتایج شنای سوئدی در مرحلة موسیقی تند و کند نسبت به مرحلة کنترل بهبود معنیداری را نشان داد (74/237=26و1F). در مورد نتایج آزمون دراز و نشست (12/528=26و1F) و استقامت قدرتی (60/81=26و1F) در هر دو گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد (05/0P<). تغییرات نتایج آزمون هماهنگی در مراحل آزمون معنیدار است (01/0=P). آزمودنیها در مرحلة کنترل و شرایط بدون موسیقی نسبت به دو مرحلة تجربی عملکرد بهتری را نشان دادند (05/0P<). در آزمون چابکی تفاوت معنیداری بین سه مرحلة موسیقی کند، تند و کنترل مشاهده نشد (05/0P>). آزمون توان انفجاری در مرحلة موسیقی تند نسبت به مرحلة کنترل و موسیقی کند تغییرات معنیداری را نشان داد (38/553=26و1F و 05/0P<). در نهایت گوش دادن به موسیقی هنگام اجراهای استقامتی و قدرتی موجب افزایش کارایی اجرا میشود. احتمالاً موسیقی ریتم تند نیز در جلوگیری از بروز خستگی مرکزی مؤثر است. از سوی دیگر با توجه به نتایج تحقیق حاضر، موسیقی از هر نوع بر اجرای آزمون هماهنگی اثر منفی میگذارد و بر چابکی تأثیری ندارد.
برجستگی مرگ و حرمت خود: یک مطالعه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های مدیریت وحشت (گرینبرگ، پیزینسکی و سولومون، 1986) و ذهن پردازشگر هیجانی (لانگز، 2004) معتقدند که تهدید مرگ بنیادی ترین و مهمترین منبع ساختارهای روان شنـاختی سازش یافته و سازش نایافته مانـند حرمت خود بالا و پایین است. در این پـژوهش تاثیر روش برجستگی مـرگ (روزنبلات و دیگران، 1989) بر حرمت خود بررسی شد. یک نمونه شامل 91 دختر و 128 پسر دانشجوی دانشگاه تهران به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به دو پرسش در باره موضوع برجستگی مرگ و گروه کنترل به دو پرسش غیرمرتبط با موضوع برجستگی مرگ (پیزینسکی و دیگران، 1999) پاسخ دادند. سپس هر دو گروه مقیاس حرمت خود روزنبرگ (روزنبرگ، 1965) را تکمیل کردند. یافته ها آشکار ساختند که حرمـت خود گروه آزمایشی به طور معناداری از گروه کنترل بالاتر بود (03/0=P). نتایج براساس نقش مرگ در ساختار روان شناختی فرد بحث شدند.
مقایسه تنیدگی (Stress) تجربه شده در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رویدادهای تنیدگی زای زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه و زنان سالم بود. 65 بیمار مبتلا به سرطان سینه بستری طی ماه های شهریور تا دی سال 1387 در بخش سرطان انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی به صورت در دسترس انتخاب گردید. همه بیماران کمترا ز2 ماه از تشخیص سرطان آنها گذشته بود. 65 بیمار با 65 فرد سالم که از نظر سن، میزان تحصیلات، وضعیت سکونت و شغل در شهر تهران همتا بودند از جنبه رویدادهای تنیدگی زای زندگی با استفاده از آزمون پیکل سال 1971مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زنان مبتلا به سرطان سینه بطور معناداری از افراد سالم رویدادهای تنیدگی زای بیشتری را تجربه نموده اند. همچنین زنان مبتلا به سرطان سینه به تعداد بیشتری مرگ یکی از اعضای خانواده به جز همسر و فرزند را به عنوان مهم ترین حادثه اعلام نموده اند. و حاملگی ناخواسته و طلاق از میانگین تنیدگی بالائی برخوردار است.
بررسی رابطة دینداری، هوش معنوی و بخشش با سازگاری اجتماعی در دانشجویان سال اول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطة هوش معنوی، دینداری و بخشندگی با سازگاری اجتماعی دانشجویان سال اول است. نمونة پژوهش 327 نفر از دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه ارومیه هستند که به صورت نمونه گیری «تصادفی خوشه ای» از بین جامعة دانشجویان سال اول انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس «سنجش دینداری» سراج زاده، مقیاس «سنجش هوش معنوی» بدیع و همکاران، مقیاس «سنجش بخشش» والکر و گارسوخ، مقیاس «سنجش سازگاری اجتماعی» بیکر و سیریاک استفاده شد. داده های به دست آمده با بهره گیری از ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان داد هوش معنوی، دینداری، بخشش و مؤلفه های آنها با سازگاری اجتماعی رابطه ای مثبت معنادار داشته، قادرند سازگاری اجتماعی را پیش بینی و تبیین کنند (37/0=R2 و 01/0=P). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت متغیرهای دینداری، هوش معنوی و بخشندگی نقش تعیین کننده ای در تطابق دانشجویان سال اول با محیط دانشگاه و مسائل و مشکلات آن دارند. از این رو، می توان با تمرکز بر متغیرهای پیش بین این تحقیق برنامه هایی کارآمد برای ارتقای سازگاری اجتماعی فراهم کرد.
میزان و نحوه استفاده دانشجویان دانشگاه فرهنگیان از شبکه های اجتماعی مجازی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش آشنایی با وضعیت موجود و میزان و نحوه استفاده دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان مشهد از شبکه های اجتماعی مجازی بود. جامعه آماری، شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد بوده و نمونه 230 دانشجوی دوره کارشناسی در گروه های مختلف آموزشی در پردیس شهید هاشمی نژاد است که از طریق جدول حجم نمونه مورگان و متناسب با حجم جامعه انتخاب شده اند. این تحقیق از نوع توصیفی است با هدف دستیابی به میزان و نحوه استفاده افراد از شبکه های اجتماعی مجازی که به روش پیمایشی اجرا گردیده و از نظر جمع آوری اطلاعات روش کمی-کیفی مدنظر بوده است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که روایی پرسشنامه از طریق تحلیل محتوا و اعتبار آن از طریق باز آزمایی به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان داد 4/67% پاسخ دهندگان بیان کرده اند که رایگان بودن شبکه های مجازی باعث ماندگاری آن ها در این شبکه ها می شود. 30% از دانشجویان صرفاً در یک شبکه اجتماعی، 20% در دو و 16% در سه شبکه عضویت دارند. هدف عمده استفاده از شبکه های اجتماعی نیز به ترتیب اولویت در نمونه موردبررسی 51% پر کردن اوقات فراغت، 13% تبادل اطلاعات، 9% برقراری ارتباط با دیگران و 2% به پیشنهاد عضویت دوستان بوده است. بر اساس این یافته ها توجه به شبکه های اجتماعی به عنوان بستری برای یادگیری و کسب شایستگی های لازم معلمی باید در دستور کار برنامه ریزان قرار گیرد.
پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی بر اساس سبک های فرزندپروری، جو عاطفی خانواده، اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دبیرستانی شهر قم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی بر اساس سبک های فرزندپروری، جو عاطفی خانواده و اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 96- 95 انجام گرفت. تحقیق حاضر از نوع کمی همبستگی و پیش بین بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی بود که از جامعه مذکور 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. پرسشنامه های مورد استفاده دراین پژوهش شامل 4 پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی (یانگ) سبک های فرزندپروری (بامریند)، جوعاطفی (هیل برن) و اضطراب اجتماعی (کانور) بود. جهت تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، آزمون های آماری، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و شاخص های استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد که نتایج نشان داد بین اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب اجتماعی و بین سبک تربیتی استبدادی با اعتیاد به فضای مجازی همبستگی مستقیم و معنادار و بین سبک تربیتی سهل گیرانه با اعتیاد به فضای مجازی و بین سبک تربیتی مقتدرانه با اعتیاد به فضای مجازی و بین اعتیاد به فضای مجازی وجوعاطفی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیری نشان داد که به ترتیب، سبک مقتدرانه و اضطراب اجتماعی پیش بینی معناداری را در ارتباط با اعتیاد به فضای مجازی ارائه می دهند و سبک استبدادی و سبک سهل گیرانه به دلیل معنادار نبودن از مدل خارج می شوند.
اثر بخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقاء کیفیت زندگی سوءمصرف کنندگان مواد مخدر(تریاک): بهبود سلامت جسمانی و روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقاء کیفیت زندگی معتادان در ابعاد سلامت جسمانی و روانشناختی طراحی شده است. روش: تعداد 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایش، نمرات مقیاس های سلامت جسمانی و روانشناختی را به طور معنی داری افزایش داد. بحث و نتیجه گیری: برنامه آموزش گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سطوح جمعیت عمومی و گروه های معتادان قرار گیرد و از طریق ارتقاء کیفیت زندگی مشکلات این قشر آسیب پذیر را تخفیف دهد.
اثرات فشار خون بالا بر کیفیت زندگی سالمندان عضو فرهنگسرای سالمند شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ترس
بررسی کیفیت زندگی (بعد روان شناختی) پرسنل دانشگاه آزاد اسلامی اراک در سال 1382
حوزههای تخصصی:
تأثیر استفاده از بازی های رایانه ای بر ابعاد رفتاری دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از بازی های رایانه ای بر ابعاد رفتاری دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر کاشمر بوده است. پژوهش حاضر، از نوع علی مقایسه ای است. تعداد 250 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . پس از انتخاب تصادفی این 250 نفر، دو گروه 30 نفره از بین این نمونه غربال شدند. برای تعیین دو گروه از بین 250 نفر، 30 نفر اول که دارای بیشترین میزان استفاده از بازی های رایانه ای بودند انتخاب شدند و برای انتخاب گروه مقایسه، 30 نفر که دارای کمترین میزان استفاده از بازی های رایانه ای بودند، یا اصلاً از بازی رایانه ای استفاده نمی کردند، انتخاب شدند. در این پژوهش برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه شخصیتی سیاتل (SPQ) استفاده شد که ابعاد شخصیتی کودکانی را که به مدرسه می روند (در سن رفتن به مدرسه قرار دارند) مورد ارزیابی قرار می دهد. برای تحلیل داده ها، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد، دانش آموزانی که از بازی های رایانه ای استفاده می کنند، دارای میانگین بالاتری در افسردگی ، اختلالات سلوکی، اختلال جسمانی و احساس تنهایی در مدرسه هستند. تفاوت بین دو گروه معنا دار بود و می توان نتیجه گرفت که استفاده از بازی های رایانه ای در افزایش افسردگی ، اختلالات سلوکی و اختلال جسمانی و احساس تنهایی دانش آموزان مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار(EFT) بر افزایش رضایت جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر افزایش رضایت جنسی زوجین انجام شده است
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و حجم نمونه شامل 60 نفر(30زوج)می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه 25 جمله ای رضایت جنسی می باشدابتدا از شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد سپس طرح آموزش راهبردهای مدیریت هیجان در 8 جلسه اجراشد و در نهایت پس آزمون گرفته شد.همچنین وضعیت سن،طول عمر ازدواج و میزان تحصیلات زوجین بررسی شد و نتایج با آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل آموزش و عامل گروه از نظر آماری معنادار است. به عبارت دیگر عامل آموزش سبب افزایش نمرات مولفه رضایت جنسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.همچنین تاثیر این آموزش در گروه مردان بیشتر از گروه زنان بوده است.
نتیجه گیری: از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که عامل آموزش باعث ایجاد تفاوت نمرات رضایت جنسی زوجین در گروه کنترل و آزمایش شده و به عبارتی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان باعث افزایش رضایت جنسی زوجین شده است.