فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس به حجم 7389 نفر بود. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 418 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش دینی استفاده شده است. داده های حاصل از اجرای پرسش نامه ها با استفاده از روش های آماری، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش دینی و شادکامی دانشجویان رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. اما بین دانشجویان دختر و پسر در نگرش دینی و شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت. به علاوه، بین دانشجویان مجرد و متأهل در نگرش دینی و شادکامی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان متأهل شادکام تر و نگرش دینی بیشتری داشتند. همچنین بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در نگرش دینی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان مقطع دکتری از نگرش دینی بیشتری برخوردار بودند، ولی از لحاظ شادکامی تفاوتی بین آنها مشاهده نشد.
بررسی رابطه توانمندی روان شناختی دبیران با تعهد سازمانی آنها در مدارس متوسطه شهر اورمیه در سال تحصیلی 89-88
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه توانمندسازی روان شناختی دبیران با تعهد سازمانی آنها در شهر ارومیه با استفاده از روش تحقیق توصیفی– همبستگی انجام گرفت، حجم نمونه مورد مطالعه 241 نفر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابراز اندازه گیری شامل پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی و پرسشنامه تعهدسازمانی بود.
نتایج نشان می دهد، میانگین توانمندسازی روان شناختی دبیران12/66که بیشتر از حد متوسط می باشدو میانگین تعهدسازمانی05/27که کمتر از حد متوسط می باشد. بین توانمندسازی روان شناختی و مولفه- های آن (شایستگی، موثربودن، معنی داری بودن، اعتماد) با تعهدسازمانی رابطه و معنی داری وجود دارد. بنظر می رسد توجه به توانمندسازی روان شناختی دبیران درجهت شکل گیری تعهدسازمانی آنها مفید باشد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین با توجه به سنخ شخصیتی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین شرکت مدیریت صنعتی با توجه به سنخ شخصیتی آنان اجرا گردید. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری شامل 50 نفر از مهندسین شرکت مدیریت صنعتی که به طور در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش مهارت های حل مسئله برای گروه آزمایش در 5 جلسه اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس فرم ب تصویری و فرم کوتاه آزمون شخصیتی نئو بود. برای تحلیل داده ها از آزمون کئوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بطور معنی داری موجب افزایش خلاقیت مهندسین گردید. از بین ویژگی های شخصیتی شامل روان رنجورگرائی، برون گرائی، گشودگی به تجربه ، توافق پذیری و با وجدان بودن، تنها ویژگی گشودگی به تجربه با افزایش خلاقیت و آموزش مهارت حل مساله در تعامل بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حل مساله به عنوان یک تکنیک می تواند باعث پویایی عناصر فراشناختی و شخصیتی خلاقیت شود.
رویکرد تربیت دینی با توجه به دو مولفه عقل محوری و ایمان محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که از دیر باز و بویژه در دوران اخیر ، همواره ذهن و ضمیر دینداران ژرف نگر را به خود مشغول داشته است ، ربط و نسبت دین در تمام ابعاد و ساحتهایی که برای آن می توان تصور کرد با انگاره عقل و عقلانیت است عرصه دین پژوهی آکنده از پرسشهای نو به نو و گونه گون در این زمینه است و رویکردهای گوناگونی در ربط این دو وجود دارد که با در نظر گرفتن هر رویکردی از ربط این دو نحوه ارائه تربیت دینی از طریق نظام تعلیم و تربیت تفاوتهای گسترده ای با همدیگر پیدا خواهد کرد و نوع تبین مسائل دینی متفاوت خواهد بود ما در این مقاله به تبین دو نوع رویکرد عقل محور و ایمان محور خواهیم پرداخت بر این اساس سئوال اصلی ما در این مقاله عبارت است از اینکه ، آیا درتبین دین از طریق نظام تعلیم وتربیت باید بر رویکرد عقل محور تاکید کرد یا بر رویکرد ایمان محور ؟ اگر رویکرد و جهت گیری تعلیم و تربیت در تبیین دین عقل محور باشد ، در این رویکرد پرورش چه نوع عقلانیتی باید مد نظر قرار گیرد ؟ و اگر رویکرد ایمان محور باشد ، چه نوع ایمان محوری باید مورد توجه قرار گیرد ؟ از اینرو به منظور پاسخگویی به سئوالات مذکور در این مقاله ضمن توضیح رویکرد های عقل محور و ایمان محور، انواع عقلانیت وایمان محوری مورد تحلیل قرار گرفته و عقلانیت و ایمان محوری مناسب جهت تربیت دینی از طریق نظام تعلیم و تربیت مورد بحث قرار می گیرد .
تأثیر تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر پذیرش فناوری رایانه: چشم اندازهای جدید روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پذیرش و کاربرد فناوری های مختلف در محیط های آموزشی، دامنه وسیعی از تحقیقات را به خود اختصاص داده است. سؤال های مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است که کاربران، فناوری را چگونه تصور می کنند؟ و عواملی که منجر به عدم استفاده از فناوری می شود، کدامند؟
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر پذیرش فناوری رایانه، به خصوص سهولت ادراک شده و سودمندی ادراک شده رایانه، انجام گرفت.
روش پژوهش: این مطالعه به روش آزمایشی با استفاده از طرح تک گروهی با پس آزمون انجام گرفت. به این منظور یک نمونه 127 نفری از دانشجویان ترم اول رشته کامپیوتر در مقطع کاردانی به طور خوشه ای انتخاب و بعد از شش هفته آموزش به پرسشنامه TAM که از پژوهش های گاردنر و آموروسو و کلوپینگ و مک کنی اقتباس شده بود، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که اثر مستقیم تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر سهولت ادراک شده کاربرد رایانه معنادار و بر سودمندی ادراک شده رایانه معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه با اضافه شدن تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری به مدل دیگر معنادار نبود، اما اثر مستقیم سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر نگرش نسبت به کاربرد رایانه با حضور تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری تعدیل نشد.
نتیجه گیری: دارا بودن تجربه و تناسب تکلیف- فناوری، اثر سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه را تعدیل می کند و هر چه تجربه فرد و تناسب تکلیف-فناوری بیشتر باشد، فرد فناوری را ساده تر ادراک می کند، اما ممکن است آن را سودمند ادراک نکند.
تأثیر دیانت بر شادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقاطع راهنمایی و دبیرستان ناحیه 2 شهر کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور شناسایی میزان تاثیر دیانت (دانش، نگرش و رفتار دینی) بر شادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقاطع راهنمایی و دبیرستان ناحیه 2 شهر کرمان صورت گرفته است. روش تحقیق، توصیفی از نوع علّی ‐ مقایسه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات، «پرسشنامه دانش، نگرش و رفتار دینی» و «پرسشنامه سنجش شادی» آکسفورد بود. با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 159 نفر از دانش آموزان دبیرستان و 104 نفر از دانش آموزان راهنمایی جهت پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه انتخاب گردیدند و تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیله نرم افزار Spss انجام گرفت و نتایج زیر حاصل گردید:
1. «دانش دینی» دانش آموزان پایین، «نگرش دینی» دانش آموزان مثبت و «رفتار دینی» آنها تاحدی مناسب به دست آمد؛
2. میزان شادی دانش آموزان نسبتاً زیاد است؛
3. دانش دینی بر شادی دانش آموزان موثر نیست؛
4. نگرش و رفتار دینی دانش آموزان بر شادی آنها تاثیر دارد؛
5. «مقطع تحصیلی» بر «دانش دینی»، «معدل» بر «دانش دینی، رفتار دینی و شادی» «پایه تحصیلی و سن» بر «رفتار دینی» تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان بیمه مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه اثرات آموزش راهبرد شناختی و فراشناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان بیمه مرکزی ایران انجام گرفت. فرضیه های تحقیق عبارتست از آموزش راهبردهای شناختی در استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر بخش است و آموزش راهبردهای فراشناختی در استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثربخش است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان زن و مرد بیمه مرکزی ایران بود. نمونه این پژوهش شامل 60 نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه شناختی، فراشناختی وکنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون– پس آزمون چند گروهی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق را یک آزمون محقق ساخته از مهارت های هفت گانه ICDL تشکیل داده بود. ابتدا ازهر سه گروه پیش آزمون گرفته شد، بعد از آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به گروه های شناختی و فراشناختی، مجدداً از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری از طریق تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج یافته های پژوهش با توجه به اهداف و فرضیه ها نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان مؤثر است، آموزش راهبردهای فراشناختی بر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان مؤثر نیست.
تأملی بر سازوکار ایمان و امید در زندگی و تأثیر آن بر سلامت روان انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: فرد باایمان، زندگی را پوچ و بی هدف نمی داند، بلکه با انگیزه به سوی هدف های خود می رود. در متون اسلامی و به ویژه در قرآن و احادیث، دستورهای فراوانی در مورد امید و ناامیدی آمده است. هدف این مقاله، بررسی آثار امید در زندگی و تأثیر آن بر سلامت روان انسان با توجه به متون اسلامی و با روش توصیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی، مانند آرامش روحی، خوش بینی، افزایش سازگاری با محیط، کاهش ترس و اضطراب، افزایش ظرفیت مقابله با حوادث و چند اعتقاد اساسی دیگر که باعث امید می شود، خود تحت تأثیر اعتقاد به خداوند و خودباوری دینی است.
بررسی رابطه بین دینداری با اختلالات روانی دانشجویان دانشگاه آزاد خرم آباد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی رابطه بین دینداری با اختلالات روانی دانشجویان دانشگاه آزاد خرم آباد می باشد. نمونه تحقیق 179 نفر از دانشجویان می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های دینداری و سلامت روانی می باشد.
روشهای آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه برای بررسی ارتباط بین متغیرهای پیش بینی و ملاک مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که روابط معنی داری بین دینداری و اختلالات روانی وجود دارد.
علاوه بر آن نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که بعد اعتقادی و مناسکی دینداری بیشترین نقش را در تعیین اختلالات روانی برخوردارند.
گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر و شناخت درمانگری آموزش محور در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه دو روش مداخله شناخت درمانگری آموزش محور (فری، 1999) و گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر (کی سان و دیگران، 1997) در بهبود مشکلات روانی زنان افسرده مبتلا به سرطان سینه اجرا شد. چهل زن (20 تا 65 ساله) افسرده مبتلا به سرطان سینه به دو گـروه آزمایشی و یک گروه گواه تقسیم شدند. گروه نمونه سابقه بیماری روان پزشکی قبل از ابتلا به سرطان نداشتند و در زمان اجرای پژوهش میانگین نمره افسردگی آنها براساس آزمون افسردگی تجدیدنظر شده بک (بک، استیر و براون، 1996) از متوسط بالاتر بود. هر سه گروه به پرسشنامه های افسردگی تجدیدنظر شده بک (1996)، امید (میلر و پاورز، 1988)، حرمت خود (پوپ و مک هیل، 1988) و کیفیت زندگی (آرنسون و دیگران، 1993) قبل و بعد از اجرای درمانگری که در قالب 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شد، پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند که میانگین افسردگی در گروه درمانگری شناختی ـ هستی نگر کمتر و میانگین امیدواری آنها به گونه معناداری بیشتر از میانگین گروه شناخت درمانگری آموزش محور بود. بین میانگینهای حرمت خود و کیفیت زندگی در دو گروه درمانگری تفاوت معنادار به دست نیامد. میانگین هر چهار متغیر در دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار با گروه گواه داشت. نتایج براساس نظریه های زیربنایی دو روش درمانگری و طرح مداخله مورد بحث قرار گرفت.
بررسی دیدگاه مدیران درباره عوامل فردی،گروهی و سازمانی موثر بر خلاقیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه مدیران درباره عوامل فردی، گروهی و سازمانی موثر بر خلاقیت بود. روش پژوهش: روش این پژوهش همبستگی و پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران بانک ملت استان گلستان در سال 1388 بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 118 نفر تعیین گردید. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که سه متغیر مستقل عوامل فردی، گروهی و سازمانی بر خلاقیت مدیران تاثیر دارند. نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که موثرترین متغیر بر روی خلاقیت مدیران، عوامل سازمانی است، که از بین عوامل سازمانی، عامل پاداش به عنوان مهمترین عامل سازمانی موثر بر خلاقیت مدیران شناخته شد و عوامل فردی و گروهی به ترتیب در اولویت دوم و سوم موثر بر خلاقیت تعیین شد.
آسیب دیدگی شدید ورزشی، انگیزش و تحلیل رفتگی : پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال آسیب دیده با توجه به کارکرد تئوری انگیزش خود-مختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهة اخیر بررسی ابعاد روان شناختی ورزشکاران آسیب دیده در دوران توانبخشی و بازگشت به رقابت، توحه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش میزان خرده مقیاس های انگیزشی و تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال قبل و بعد از آسیب دیدگی بررسی شده و با تکیه بر تئوری انگیزش خود – مختاری دسی و ریان به پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی پرداخته شده است. آزمودنی های مورد بررسی این تحقیق 28 هندبالیست آسیب دیدة فصل رقابتی 87-86 لیگ حرفه ای ایران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامة مقیاس انگیزش ورزشی (SMS) پل لیتیر و همکاران (1995)، پرسشنامة تحلیل رفتگی ورزشی (ABQ) ریدیک و اسمیت (2001) و پرسشنامة مشخصات فردی (محقق ساخته) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با توجه به تحلیل آماری در زمینة رابطة تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزشی، نتایج نشان داد رابطة معنی دار و معکوسی بین تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزش درونی (870/0 - =r؛ 000/0=P) و انگیزش بیرونی (706/0 - =r ؛ 000/0=P) و رابطة معنی دار و مستقیمی بین تحلیل رفتگی و بی انگیزشی آزمودنی ها (878/0=r ؛ 000/0=P) وجود دارد. همچنین نتایج آماری در زمینة پیش بینی تحلیل رفتگی نشان داد 6/81 درصد میزان تحلیل رفتگی با توجه به میزان انگیزش ورزشکاران تبیین می شود. به علاوه، خرده مقیاس های بی انگیزشی (771/= R2) و انگیزش درونی (757/0=R2) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کنندة تحلیل رفتگی بودند، اما انگیزش بیرونی مبین پیش بینی کنندة قوی تحلیل رفتگی نیست (499/0= R2). نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های انگیزشی و میزان تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی رابطة معنی داری وجود دارد و تحلیل رفتگی این ورزشکاران را می توان از روی خرده مقیاس های انگیزشی آنها برآورد کرد. بنابراین، توجه به کارکرد مهم خرده مقیاس های انگیزشی در دوران توانبخشی و بازگشت به ورزش پس از آسیب دیدگی حائز اهمیت است و توجه به رفتارها و نگرش های ورزشکاران راهنمای مناسبی برای کمک به بهبود و توانبخشی آنان خواهد بود.
روش شناسی ساخت یک مقیاس اسلامی (معیار مرجع)؛ ویژگی ها و محدودیت ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش، ارائه روش شناسیِ ساختِ آزمون سبک زندگی اسلامی، ویژگی ها و تفاوت آن با دیگر آزمون ها است. سؤال اصلی این است که آیا نحوه ساخت یک آزمون دینیِ معیار مرجع با آزمون هنجار مرجع یکسان است؟ برای پاسخ دادن عینی تر و روشن تر به این سؤال، روش و مراحل ساخت و ویژگی های روان سنجیِ یک آزمون معیار مرجع (آزمون سبک زندگی تجویزی اسلام) را مورد بحث قرار دادیم. در این پژوهش، قدم به قدم، ساخت یک آزمون هنجار مرجع را مورد دقت و تأمل قرار می دهیم تا تفاوت ها و تشابه ها معلوم شود. در این پژوهش معلوم شد که نحوه مطالعه متون دینی (جامعه مورد مطالعه)، کیفیت استخراج منبع سؤال ها، نحوه انتخاب کردن آنها و روش به دست آوردن روایی محتوایی، از مواردی است که بین آزمون های روان شاختیِ موجود (که هنجار مرجع است) با آزمون های دینی معیار مرجع تفاوت وجود دارد و گاهی باعث اشتباه محققان می شود. مواردی، مانند: روایی صوری، دقت های لازم در اجرا، به دست آوردن پایایی کل آزمون و هر یک از مؤلفه های آن (آلفای کرونباخ)، تحلیل عاملی و شناسایی عوامل تشکیل دهنده آزمون، استنباط های آماری از داده های آن، از مواردی است که بین دو نوع آزمون مشترک است و تفاوتی بین دو نوع آزمون وجود ندارد.
بررسی رابطه باورهای مذهبی و هوش هیجانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط ساده و چندگانه باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی میپردازد. نمونه شامل 110 دانش آموز پسر دبیرستانی شهرستان کرج است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. آزمودنی ها «پرسشنامه عمل به باورهای مذهبی» و «آزمون هوش هیجانی (برادبِری و گریوز)» را تکمیل نمودند.
یافته ها ی پژوهش حاضر نشان داد که بین باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p )؛ همچنین بر اساس نتایج، مولفه های باور مذهبی میتوانند 3/23% از تغییرات هوش هیجانی دانش آموزان را پیش بینی نمایند (025/0> p ). نتیجه آنکه آموزش مسائل دینی و اخلاقی، دانش آموزان را در شناخت و مدیریت هیجان های خود و داشتن زندگی بهتر یاری خواهد کرد.
بررسی رابطه انگ بیماری افسردگی با نگرش نسبت به یاری جویی از متخصصان سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نگرش به یاری جویی از متخصصان سلامت روان و رابطه آن با انگ بیماری افسردگی، در زیرگروه ویژه-ای از جمعیت ایران که جمعیت جوانی هستند انجام شده است.
روش: این مطالعه به صورت مقطعی انجام شد و نمونه های این طرح از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران، و دانشکده های فنی، هنر و حقوق دانشگاه تهران انتخاب شدند. در آزمودنی ها، آزمون های میزان آشنایی با بیماری روانی، نگرش به یاری جویی از متخصصان سلامت روان و اسنادـ27 انجام شد. بر اساس نتایج این آزمون ها رابطه نگرش به یاری جویی از متخصصان سلامت روان با مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاریِ انگ زدن به افراد دچار اختلال افسردگی مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه 407 نفر از دانشجویان شرکت داشتند. بیشترین میزان سطح آشنایی با بیماری روانی مربوط به افرادی بود که آشنایی شان با بیماری روانی از طریق دیدن فیلمی در سینما یا تلویزیون بود که یکی از بازیگران آن نقش بیمار روانی را بازی می کرد (7/30 درصد). مردان به طور معناداری بیش از زنان بیماران دچار افسردگی را خطرناک تلقی می-کردند و تمایل داشتند که بیماران دچار افسردگی را جدا از جامعه نگه داری کنند. اما زنان به طور معناداری نسبت به مردان نگرش مثبت تری نسبت به کمک گرفتن از متخصصان برای درمان افسردگی داشتند. بین نگرش به درمان جویی با سه مؤلفه از مؤلفه های انگ به افراد دچار افسردگی یعنی دلسوزی، تمایل به یاری رساندن و تمایل به اجبار برای درمان همبستگی مثبت معناداری وجود داشت.
نتیجه-گیری: از بین اجزای شناختی، هیجانی و رفتاری انگ زنی به افراد دچار اختلال افسردگی سه عامل (یعنی احساس دلسوزی، میل به یاری رساندن و میل به اجبار برای درمان) با نگرش مثبت تر به درمان-جویی همراه هستند. بررسی جامع تر برای یافتن چگونگی ارتباط این عوامل با درمان جویی و یافتن عوامل واسطه ای احتمالی می تواند به راهبردهایی مؤثرتر برای انگ زدایی و رفع موانع درمان جویی منجر شود.