فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر آموزش هوش هیجانی و آموزش راهبردهای یادگیری بر اضطراب امتحان است. بدین منظور تعداد67 نفر از دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهر مشهد انتخاب شدند و به تصادف در گروههای سه گانه گواه، هوش هیجانی و راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. آزمون اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) به عنوان ابزار گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. آزمون یادشده قبل از آموزش، در هر سه گروه اجرا شد. سپس آموزش راهبردهای مطالعه و یادگیری و نیز آموزش مهارتهای هوش هیجانی، در گروههای مربوطه انجام شد. آنگاه آزمون اضطراب امتحان مجدد در سه گروه انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات تبدیل شده سه گروه با هم تفاوت آماری معناداری دارند (F(2/62)=4/39, p
بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانشجویان دارا و فاقد توانایی حل مسأله/ انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه هوش هیجانی دانشجویان دارا و فاقد توانایی حل مسأله / انعطاف پذیری انجام گردید. روش: روش پژوهش علی مقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 78 دانشجوی دختر و پسر بود که به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل آزمون وضعیت مکان شناختی کتل و آزمون هوش هیجانی بار آن بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه انعطاف ناپذیر و فاقد توانایی حل مسأله در هوش هیجانی و مقیاسهای آن به صورت معنیداری نمرههای پائینتری نسبت به گروه انعطاف پذیر و دارای توانایی حل مسأله داشتند. نتیجه گیری: پژوهش نشان داد که افراد دارای انعطاف پذیری و توانایی حل مسأله نسبت به گروه دیگر از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بنابراین توانایی انعطاف پذیری، حل مسأله و هوش هیجانی باهم دارای ارتباط بوده و فرد را برای رویاروی با چالشها یاری می کنند.
هوش هیجانی
حوزههای تخصصی:
تاثیر تعاملی روان درمانی بدنی و پس خوراند زیستی بر کنش عصب- روان شناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش جهت بررسی تاثیر تعاملی رواندرمانی بدنی و پسخوراند زیستی بر کنش عصب-روانشناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای ویژهی یادگیری طراحی شده است.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد در سال 1389 انجام شد. کل آزمودنی ها شامل 17 نفر از مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در مشهد می باشند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون (7 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه، تمام آزمودنی ها با پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت و هوش هیجانی بار-ان ارزیابی گردیدند. گروه آزمون، تحت یک دورهی سه ماهه رواندرمانی بدنی (دو جلسهی 90 دقیقهای در هفته، در مجموع 24 جلسه) و آموزش پسخوراند زیستی (هر دو هفته یک بار، در مجموع 6 جلسه) قرار گرفتند. پس از اتمام دورهی آموزش، تمام آزمودنی ها توسط ابزارهای ذکر شده، ارزیابی مجدد شدند. برای بررسی نرمال بودن یافتههای دو گروه، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به نرمال بودن نمرات عزت نفس و هوش هیجانی در دو گروه، برای مقایسهی میانگین نمرات از آزمون تی مستقل با سطح معنیداری 05/0>P استفاده شد.
یافتهها:نمرات مربوط به عزت نفس (042/0=P) و هوش هیجانی (011/0=P) در گروه آزمون نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش یافته بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی رواندرمانی بدنی و
پسخوراند زیستی در افزایش عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری است.
مقایسه ترکیبهای نه گانه هوش و خلاقیت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی در دانشآموزان سال اول دبیرستانهای اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که آیا میان گروههای ترکیبی نه گانه هوش و خلاقیت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی تفاوت وجود دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال، از میان کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهرستان اهواز تعداد 4500 نفر نمونه اولیه به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردید. سپس، از آنان آزمون مداد کاغذی خلاقیت عابدی به عملآمد و نمرههای هوشبهر شان نیز که به وسیله آزمون ریون بزرگسالان توسط مشاوران تعیین شده بود، از بایگانی مدارس استخراج شد. آنگاه با تقسیمبندی دانشاموزان به سه دسته بالا، پایین و متوسط از لحاظ نمرههای هوش و خلاقیت، نه گروه به دست آمد و از میان آنان 1440 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از آن، آزمون 16 عاملی شخصیتی کتل بر روی آنان اجرا شد. نتایج حاکی از آنند که در گروههای نه گانه از لحاظ ویژگیهای کم هوش ـ باهوش، احساساتی ـ استوار، مصلحتگرا ـ اصولی، خویشتندارد ـ ناخویشتندار و آرمیده ـ مضطرب تفاوت معنیدار وجود دارد. همچنین با آزمون پیگیری توکی مقایسههایی میان زوجهای گروههای مختلف از لحاظ هر یک از متغیرهای شخصیتی به عمل آمد. نتایج حاکی از آنند که تفاوتهایی در برخی از زوجهای گروهها وجود دارد. این نتایج با پژوهشهای پیشین هماهنگند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
" رابطه ی هوش هیجانی و ذهنیت فلسفی مدیران با سلامت سازمانی "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و ذهنیت فلسفی مدیران با سلامت سازمانی است. برای این کار 150 مدیر و 450 معلم به صورت تصادفی از مدارس دوره ی ابتدایی راهنمایی و متوسطه ی شهرستان های بوکان و مهاباد انتخاب و با پرسش نامه های سلامت سازمانی هوش هیجانی و ذهنیت فلسفی مورد آزمون قرار گرفتند.
مقایسه هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس در افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرآیندهای تحول مانند هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس نقش اساسی در سلامت روانشناختی افراد ایفا میکنند و یکی از عوامل زمینهساز اعتیاد میباشند. هدف پژوهش حاضر بررسی هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس در مردان معتاد و بهنجار بود.
روش: بر اساس ملاکهای ورود، شیوه نمونهگیری در دسترس و مصاحبه نیمه ساختار یافته بر مبنای DSM IV ، 50 نفر از مردان معتاد انتخاب و پس از همتاسازی با 50 نفر از مردان غیرمعتاد توسط مقیاس رگه فراخلقی (TMMS)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) و سیاهه عزت نفس کوپراسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشانداد که در سبک دلبستگی ایمن میانگین نمرات گروه غیرمعتاد بیشتر از گروه معتاد است، درحالیکه در سبک ناایمن اجتنابی و سبک اضطرابی دوسوگرا مردان معتاد به طور معناداری بالاتر از مردان غیر معتاد هستند. در هر سه مولفه توجه، تمایز و بازسازی خلق از هوش هیجانی، افراد معتاد در مقایسه با گروه غیرمعتاد نمرات پایینتری کسب نمودند. همچنین در همه مؤلفههای عزت نفس نیز گروه غیرمعتاد نمرات بالاتری در مقایسه با افراد معتاد کسب نمودند.
نتیجهگیری: . همبستههای روانشناختی هوش هیجانی، سبک دلبستگی بزرگسالی و عزت نفس از عوامل مهم خطرساز بروز پدیده اعتیاد به مواد مخدر است و تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه مداخلات پیشگیرانه و درمان رفتارهای سوء مصرف دارد.
رابطه بین هوش هیجانی و مکانیسم های دفاعی دربین زوج های در آستانه طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه هوش هیجانی و مکانیسم های دفاعی زوج ها ی در آستانه طلاق و عادی بود. روش پژوهش به کار برده شده در این تحقیق روش همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوج ها ی در آستانه طلاق و عادی شهر اصفهان در سال90- 1389 تشکیل می دانند که تعداد 100نفر (50 زوج عادی و 50 زوج در آستانه طلاق ) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش را دو پرسشنامه هوش هیجانی بار-ان و پرسشنامه سبک های دفاعی تشکیل دادند. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان هوش هیجانی و مکانیسم های دفاعی زوج های در آستانه طلاق رابطه معناداری وجود دارد ( 05/0 P<) اما میان هوش هیجانی و مکانیسم های دفاعی زوج های عادی رابطه معناداری به دست نیامد. بنابراین زوج های در آستانه طلاق چون از توان عاطفی پایین تری برخوردارند بیشتر تنیدگی حس می کنند و لذا از مکانیسم های دفاعی بیشتر از زوج های عادی استفاده می نمایند در حالی که زوج های عادی به دلیل توان عاطفی بالا میزان به کارگیری مکانیسم های دفاعی کمتر از زوج های در آستانه طلاق بود. در حقیقت هوش هیجانی بالاتر به فرد این امکان را میدهد که در حیطه ناهشیار بهتر بتواند به مدیریت،شناخت،تنظیم و ارزیابی هیجان ها بپردازد.
رابطه هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه آموزش و پرورش شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 93-92 در شهرستان اراک بود. نمونه پژوهش شامل 430 دانش آموز (230دختر و 200 پسر) بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ، پرسشنامه خودکارآمدی شرر، پرسشنامه حمایت اجتماعی (MSPSS) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ استفاده گردید. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری رابطه معناداری وجود داشته و هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی قادرند تغییرات سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کنند. همچنین، یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد، اما میزان هوش هیجانی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است.
رابطه ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و هوش هیجانی با سلامت روانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و هوش هیجانی با سلامت روانی بود. برای این منظور نمونه ای به تعداد 465 آزمودنی از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان مازندران انتخاب شدند. از ابزارهای پرسشنامه ذهن آْگاهی، سبک های مقابله ای، هوش هیجانی و مقیاس سلامت عمومی شبرای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی با سبک های مقابله ای مسأله مدار رابطه مثبت و معنی دار (01/0P<) و باسبک های مقابله ای هیجان مدار (01/0P<) رابطه منفی و معنی داری دارد. سبک های مقابله ای مسأله مدار با سلامت روانی (نشانه هایی از افکار و احساسات نابهنجار) رابطه منفی وسبک های مقابله ای هیجان مدار با سلامت روانی (نشانه هایی از افکار و احساسات نابهنجار) رابطه مثبت دارد (01/0P<). ذهن آگاهی با سلامت روانی (نشانه های نظیر نشانه هایی از افکار و احساسات نابهنجار) و هوش هیجانی رابطه ندارد، و نیز بین هوش هیجانی و سلامت روانی رابطه معناداری یافت نشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 7 درصد از واریانس سبک های مقابله ای مسأله مدار و 5 درصد از واریانس سبک های مقابله ای هیجان مدار از طریق ذهن آگاهی تبیین می شود. همچنین 10 در صد از واریانس سلامت روانی از طریق سبک های مقابله ای مسأله مدار و 18 درصد از واریانس سلامت روانی از طریق سبک های مقابله ای هیجان مدار تبیین می شود. این نتایج نشان می دهد که سبک های مقابله ای هیجان مدار پیش بینی کننده بهتری برای سلامت روانی از جهت نشانه های منفی آن می باشد.
پیش بینی هوش هیجانی دانشجویان بر اساس متغیرهای دموگرافیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظریات جدیدی درباره نقش وراثت و محیط در هوش
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل شهر اهواز و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی بود. جهت دستیابی به این هدف، از کلیه سازمانها، ادارات و شرکتهای دولتی شهر اهواز به روش تصادفی طبقه ای 824 زن شاغل و همسران آنان (در مجموع 1648 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از، مقیاس نقش جنسی بم، فرم کوتاه مقیاس سلامت عمومی، مقیاس سنجش خانواده و مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام. نتایج این پژوهش نشان دادند که سنخ جنسیتی آندروژن در زنان شاغل و سنخ جنسیتی آندروژن در همسران زنان شاغل به طور معنی داری از سنخهای جنسیتی دیگر بیشتر بود و نیز گروه ترکیبی زوجین، زن آندروژن – همسر آندروژن به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بیشتر بود. زنان شاغل و همسران آنان در همه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین از سلامت روانی خوبی برخوردار بودند و بین سلامت روانی این گروهها تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین رضایت زناشویی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنها) تفاوت معنی داری وجود داشت. رضایت زناشویی گروه ترکیبی مردانه – مردانه به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بود. بین هوش هیجانی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنان) تفاوت معنی دار مشاهده شد. در این ارتباط، هوش هیجانی گروههای ترکیبی زوجین آندروژن – زنان و زنانه – آندروژن به طور معنی داری از گروه ترکیبی زوجین مردانه – مردانه بیشتر بود.
مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان شنوا و ناشنوا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان عادی و ناشنوا در دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی و ناشنوای مدارس ابتدایی عادی و استثنایی شهر اصفهان بودند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون بندر گشتالت بود. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (40 نفر عادی و 40 نفر ناشنوا) بودند که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی و ناشنوا وجود دارد. به عبارت دیگر، میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان ناشنوا به طور معناداری کمتر از هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی بود. همچنین نتایج این پژوهش تفاوت معناداری را بین هوش بهر غیر کلامی پسران و دختران نشان نداد. بنابراین، کودکان ناشنوا به سبب نقص شنوایی و نقص کلامی، قادر به درک گفتار و فهم صحیح دستورالعمل ها نمی شوند.