فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه گری کارکردهای اجرایی در رابطه بین مهارت های حرکتی ظریف با مهارت خواندن در دانش آموزان دارای اختلال خواندن بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دارای اختلال خواندن بود که در سال تحصیلی 98 - 97 به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر ایلام مراجعه کردند، که از میان آنان نمونه ای به حجم 120 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس براساس جدول مورگان و به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، مقیاس هوش وکسلر) 2003 (، پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیوا، ایزگوث و کن ورثی) 2002 (، آزمون رشد حرکتی لینکلن ازرتسکی) 1950 ( و آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی) 1387 ( بود. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار AMOS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مهارت های حرکتی ظریف هم به صورت مستقیم و هم از طریق کارکرد های اجرایی بر مهارت خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن اثر معنادار، دارد) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: این پژوهش رابطه مثبت و معنادار بین مهارت های حرکتی ظریف و مهارت خواندن و رابطه معکوس و معنادار بین مهارت های حرکتی ظریف و کارکردهای اجرایی و همچنین رابطه معکوس و معنادار بین کارکرد های اجرایی و مهارت خواندن را تأیید کرد. بنابراین مربیان مرا کز مشکلات ویژه یادگیری و مرا کز پیش دبستانی می توانند از نتایج این پژوهش در برنامه های آموزشی و توان بخشی استفاده کنند.
مقایسه ذهن آ گاهی و سرسختی روا ن شناختی مادران کودکان نابینا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بعد از تشخیص آسیب در کودکان، خانواده های آنها اغلب احساس هایی مانند شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، ناامیدی، احساس گناه، طرد، خجالت، احساس بی دفاعی و تنهایی را تجربه می کنند. هدف از این پژوهش مقایسه ذهن آ گاهی و سرسختی روان شناختی مادران فرزندان ۱۲ - ۷ سال نابینا و ناشنوای شهر خرم آباد بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند ۱۲ - ۷ سال نابینا و ناشنوای شهر خرم آباد در سال ۱۴۰۰ بود. از میان جامعه آماری، تعداد ۵۰ مادر دارای فرزند نابینا و ۵۰ مادر دارای فرزند ناشنوا به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس ذهن آ گاهی براون و ریان ) ۲۰۰۳ ( و پرسشنامه سرسختی روان شناختی لانگ و گولت ) ۲۰۰۳ ( استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری ) MANOVA ( استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که مادران فرزندان نابینا نسبت به مادران فرزندان ناشنوا از ذهن آ گاهی و سرسختی روان شناختی بیشتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که وجود فرزند ناشنوا ممکن است با مشکلات روان شناختی چون: ذهن آ گاهی پایین و سرسختی روان شناختی در مادران آنان همراه باشد.
بررسی ویژگی های روان شناختی با رویکرد روان شناسی مثبت در افراد دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی: مرور نظامدار پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(ADHD)، اختلالی عصبی- تحولی است که چگونگی مدیریت آن برای اطرافیان چالش برانگیز است. برخی از ویژگی های رفتاری بیماران باعث می شود که آنها به جای مختل کننده، سازگار باشند. هدف: بررسی ویژگی های روانشناختی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با رویکرد مثبت به توانایی های این افراد است. روش: با جستجوگر گوگل کلید واژه های فارسی و انگلیسی ویژگی های مثبت در افراد ADHD در پایگاه های اطلاعاتی داخلی Iranmedex ، Irandoc ، Magiran ،SID و پایگاه های خارجیPubMed, Springer, ProQuest, Scopus ,Elsevier MEDLINE, , Cochrane جمع آوری و به صورت مروری نظام دار بررسی شد. یافته ها: در کل ۱۰۳ مقاله منتشرشده انگلیسی و فارسی با موضوع رویکرد مثبت به ویژگی های روان شناختی در اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی بین سال های ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰ به دست آمد که از این تعداد۳۶ مقاله معیار ورود به بررسی را داشتند. این پژوهش نشان داد که خلاقیت، بیش تمرکزی و کارآفرینی از ویژگی های مثبت تأیید شده در افراد دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است. نتیجه گیری: بسیاری از پژوهشگران با بررسی علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی معتقدند که توانمندی هایی در این افراد است که به عنوان مزیت و مهارت بوده و می تواند راهبردی برای جبران کمبودها در افراد مبتلا به این اختلال باشد.
بررسی تأثیر تمرینات ورزشی مختلف بر آمادگی جسمانی کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی: مرور نظا م مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی به دلیل اتخاذ سبک زندگی بی تحرک، کاهش قابل توجه آمادگی جسمانی را تجربه می کنند که در نهایت مرگ زودرس را در آنان به دنبال دارد. تأثیر تمرینات ورزشی هدفمند و ساختاریافته در بهبود آمادگی جسمانی این دسته ثابت شده است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تمرینات ورزشی مختلف بر آمادگی جسمانی کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی بود. مواد و روش: این مطالعه از نوع مروری نظام مند می باشد و ادبیات آن با استفاده از پایگاه های اینترنتی ، Pubmed google Scholar, SID, PubMed, Irandoc, Science direct, Scopus و با جستجوی سه کلیدواژه" Exercise Training " و " Physical fitness " و " Children and Adolescents with Intellectual disabilities " موجود در mesh و بدون محدودیت زمانی گردآوری شد. یافته ها: بیشترین تمرکز متخصصان و مربیان ورزشی در طراحی تمرینات برای کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی بایستی بر مشارکت هم زمان در فعالیت ورزشی و توسعه مهارت های فردی و با در نظرگرفتن شدت فعالیت سبک تا متوسط باشد. زیرا این امر منجر به افزایش اعتماد بنفس و شایستگی آنها شده و مشارکت مادام العمر آنها در فعالیت ورزشی را به دنبال خواهد داشت. نتیجه گیری: آ گاهی از میزان آمادگی جسمانی کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی و ارتباط آن با فعالیت های بدنی و تمرینات ورزشی به پژوهشگران و متخصصان ورزشی کمک می کند تا مداخلات ورزشی مؤثرتری را برای بهبود آمادگی جسمانی در این جمعیت خاص و آسیب پذیر داشته باشند.
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان کم توان ذهنی، کودکانی هستند که با کودکان عادی حداقل در یکی از زمینه های ذهنی، حسی، ارتباطی، رفتار اجتماعی و ویژگی های جسمی تفاوت دارند. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دارای فرزند با کم توانی ذهنی شهرستان گنبد کاووس بود که تعداد 30 والد دارای فرزند کم توان ذهنی با روش نمونه گیری داوطلبانه و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند، در هر گروه 15 والد. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، طی 2 ماه تحت آموزش شادکامی فوردایس قرار گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویسون ) 2003 ( و بهزیستی روان شناختی ریف ) 1988 ( استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش شادکامی فوردایس بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر معنادار دارد. بدین صورت آموزش شادکامی فوردایس توانسته منجر به افزایش تاب آوری و بهبود بهزیستی روان شناختی این والدین شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش شادکامی فوردایس با بهره گیری از فن ابراز احساسات، دوری از افکار نگران کننده، زندگی در حال و آشنایی با شخصیت سالم و آموزش شایستگی والدینی می تواند یک روش کارآمد جهت افزایش تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی به شمار رود.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت به شیوه ی برخط بر کارکردهای اجرایی سرد (حافظه ی فعال، توجه پایدار، کنترل مهاری و انعطاف پذیری شناختی) کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
61 - 89
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی برنامه ی فرزندپروری مثبت به شیوه ی برخط بر کارکردهای اجرایی سرد در کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودک ان 7 تا 12 سال بود که در س ال 1399-1400 به مراک ز توان بخشی و روان شناسی شهر تهران مراجعه و بر اساس نظر متخصصان تشخیص اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی را دریافت کرده اند. به شیوه ی نمونه گیری در دسترس 30 کودک با میانگین سنی 7 تا 12 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی ها در 8 جلسه برنامه ی فرزندپروری مثبت به شیوه ی برخط دریافت کردند. برای بررسی کارکردهای اجرایی سرد از آزمون ثبت توجه، آزمون ان بک، آزمون استروپ و آزمون کارت های ویسکانسین استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغییره و با نرم افزار spss-25 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که برنامه ی فرزندپروری مثبت بر بهبود توجه پایدار، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری اثربخشی معناداری داشته (05/0 P <) و بر حافظه فعال تأثیر معناداری نداشته است (05/0 P >). بر همین اساس می توان گفت که استفاده از فرزندپروری مثبت به شیوه برخط در زمان شیوع کووید -19 می تواند موردتوجه متخصصان و مراکز درمانی کودکان ADHD قرار گیرد و برای خانواده های که امکان مراجعه حضوری به مراکز را ندارند از این مداخله بهره مند گردند.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و آموزش مهارت های فراشناختی بر جهت گیری اهداف دانش آموزان 9-12 سال با نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و آموزش مهارت های فراشناختی بر جهت گیری اهداف دانش آموزان 9-12 ساله با نارسایی های ویژه در زمینه یادگیری در شهر قم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری تعداد ۱۵۰ نفر از دانش آموزان ۹ تا ۱۲ ساله نارساخوان ارجاع داده شده به مراکز درمان اختلال های یادگیری وابسته به آموزش و پرورش و مراکز مشاوره روان شناختی شهر قم در سال تحصیلی ۹7- ۹8 بودند و نمونه انتخاب شده به روش غیر تصادفی هدفمند و شامل 45 نفر در دو گروه آزمایشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی (۱۵ نفر) و آموزش مهارت های فراشناختی (۱۵ نفر) و گروه گواه (۱۵ نفر) بود. گروه های آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت گروهی آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی و در ۸ جلسه 45 دقیقه ای آموزش برنامه دانش و مهارت فراشناختی جاگر (2005) را دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (۲۰۰۲) استفاده شد. تحلیل داده های آماری به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، ضمن معناداری اثر هر یک از روش های آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی و آموزش مهارت های فراشناختی در بهبود جهت گیری اهداف پیشرفت و مؤلفه های آن در مرحله پس آزمون، اثر آموزش ها در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. همچنین در مقایسه روش های آموزشی، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری آموزش خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) اثربخش تر از آموزش مهارت های فراشناختی بوده است. نتیجه گیری: برای افزایش جهت گیری پیشرفت در دانش آموزان نارسا خوان می توان از آموزش راهبردهای خودتنظیمی شناختی و فراشناختی استفاده کرد.
بررسی اثربخشی شن بازی درمانی بر توجه انتخابی دانش آموزان پسر 8-11 ساله با نارسایی ویژه در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شن بازی درمانی بر توجه انتخابی کودکان پسر 8-11 ساله با نارسایی ویژه در یادگیری بود. روش: روش پژوهشی در این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه را تمام دانش آموزان پسر با نارسایی ویژه در یادگیری شهرستان پردیس تشکیل می داد. تعداد 20 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه (کنترل و آزمایش) گمارده شدند. نخست آزمون استروپ برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون)، سپس آزمودنی های گروه آزمایش برنامه شن بازی درمانی را در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای و در دو ماه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ی آموزشی دریافت نکردند. پس از مداخله پس آزمون در مورد هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا و 2 ماه بعد مرحله پیگیری انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شن بازی درمانی بر توجه انتخابی آزمودنی ها در گروه آزمایش با اندازه اثر متوسط اثربخش بوده است و در دوره پیگیری نیز این اثر ماندگار بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان از شن بازی درمانی برای افزایش توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری در مدارس استثنایی و مراکز مشاوره کودکان بهره برد.
رابطه ذهن آگاهی با خودکارآمدی خلاق در معلمان مدارس با نیازهای ویژه: نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی شهرستان 1400-1399 یزد بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است که در آن روابط میان متغیرهای پژوهش در قالب بررسی مسیرهای یک مدل علّی مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه مورد پژوهش تمامی معلمان مدارس استثنایی شهر یزد بود، از این جامعه تعداد 200 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RISC، پرسشنامه ذهن آگاهی لانگر برای معلمان و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق (CSEQ) بود. جهت بررسی مدل پیشنهادی پژوهش، از نسخه 22 نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج نشان داد که تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی نقش واسطه ای دارد. ذهن آگاهی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با نقش واسطه گری تاب آوری خودکارآمدی خلاق را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی می کند. همچنین، ذهن آگاهی به صورت مستقیم تاب آوری را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی کرده و تاب آوری نیز مستقیم خودکارآمدی خلاق را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی می کند. می توان نتیجه گرفت که تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی شهرستان یزد نقش واسطه ای را دارد.
اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر مهارت های ارتباطی و عملکرد خانواده در زوجبین دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود کودک کم توان ذهنی در یک خانواده پیامدهای منفی فراوانی برای والدین به همراه دارد. بر همین اساس استفاده از مداخلات روان شناختی مؤثر در جهت کاهش این اثرات اهمیت فراوانی دارد. بنابراین هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر مهارت های ارتباطی و عملکرد خانواده در زوجین دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دارای فرزند کم توان جسمی و کم توان ذهنی شهر یزد در سال 1400 شامل می شد که از بین آنها تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( قرار گرفتند؛ گروه آزمایشی 8 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی گاتمن را به صورت مجازی دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های ارتباطی جرابک ) 2004 ( و عملکرد خانواده مک مستر اپشتاین و همکاران ) 1983 ( به صورت الکترونیکی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مداخله زوج درمانی گاتمن بر مهارت های ارتباطی و عملکرد خانواده در زوجین دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر دارد ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخله زوج درمانی گاتمن به عنوان یک روش توانمندسازی زوجین دارای فرزند کم توان ذهنی بهره گرفت.
نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانش آموز با اختلال یادگیری از کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس مشارکت والدین اولسون بارنز (1992) به منظور بررسی مشارکت والدین و مقیاس نگرش والدین گوندر (2002) به منظور بررسی شرم از داشتن فرزند با اختلال استفاده شد. نتایج نشان داد که شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری اثر مستقیم و معنادار بر عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد و اثر مشارکت والدین بر عملکرد نیز مستقیم و معنادار بوده است (05/0> p ). هر چه نگرش والدین نسبت به فرزندان خود مثبت باشد به همان اندازه درگیری و مشارکت آن ها در فعالیت های خانه و مدرسه بیشتر خواهد بود. همچنین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری به واسطه مشارکت والدین بر عملکرد دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. مدل برازش خوبی داشته و 17 درصد از واریانس عملکرد دانش آموزان توسط متغیرهای پژوهش تبیین شد.
بررسی اثربخشی درمان های خانواده محور بر پیامدهای رفتاری کودکان و نوجوانان ایرانی: یک مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان هسته اصلی مراقبت از کودک و نوجوان شناخته می شود و در درمان مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. مطالعه حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان های خانواده محور بر پیامدهای رفتاری کودکان و نوجوانان ایرانی انجام پذیرفته است. این مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل بر روی کلیه مقالات فارسی و یا انگلیسی چاپ شده (طی سال های 1390 تا 1399) در زمینه درمان خانواده محور در جامعه کودک و نوجوان ایرانی با استفاده از پایگاه داده های داخلی همچون سایت اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، سامانه دانش گستر برکت (Iran Medex)، اطلاعات نشریات کشور (MagIran)، مرجع دانش (Civilica)، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (Irandoc) و انگلیسی زبان Scopus، Web of science، Pubmed،Science direct و Google Scholar و با ترکیب لغات مناسب انجام پذیرفته است. در این مطالعه از شاخص میانگین استاندارد اختلاف (SMD) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار STATA استفاده گردید. در بین 103 مقاله یافت شده در جستجوی اولیه تنها 38 مقاله (10 مقاله (26%) بر روی نوجوانان، 28 مقاله (74%) بر روی کودکان) حائز شرایط ورود به مطالعه گردیدند. میزان شاخص SMD مداخلات خانواده محور نسبت به گروه کنترل به صورت کلی برابر با 1.60 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.31 تا 1.90) و در نمونه کودک برابر با 1.39 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.31 تا 1.90) و در نمونه نوجوان برابر با 2.18 با فاصله اطمینان 95% با حد اطمینان (1.44 تا 2.91) گزارش گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که درمان های خانواده محور در کودکان و علی الخصوص نوجوان ایرانی دارای کارایی مناسب درمانی می باشد.
نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در کارکردهای اجرایی کودکان نارساخوان و حساب نارسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های دهه های اخیر، تمرین های ورزشی را در بهبود کارکردهای اجرایی مؤثر دانسته اند. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در فرایند حل مسئله کودکان نارساخوان و حساب نارسا است. مواد و روش ها: با استفاده از روش پژوهش مرور نظام دار و با واژه های کلیدی ورزش های هوازی، تناسب اندام، فعالیت بدنی، آمادگی جسمانی و اختلالات یادگیری در منابع اطلاعاتی گوگل اسکولار، اسپرینگر، ساینس دایرکت، الزویر، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران در طی سال های 2010 تا 2020 تعداد 34 مقاله به دست آمد و در نهایت 10 مقاله گزارش شد. یافته ها: براساس این یافته ها، فعالیت های ورزشی باعث تحریک رشد مغز، افزایش کارایی ادرا کی و در تمرکز کردن به کودکان کمک می کند و همچنین می تواند یادگیری و موفقیت را برای کودکان آسان تر کند و مداخله منظم تمرین های ورزشی اثر معنا داری بر یادگیری و کارکردهای اجرایی افراد داشت. با این حال، برای بررسی نقش تمرین های ورزشی، اندازه شدت کار، مدت و نوع ورزش بر کارکردهای اجرایی در بافت مغز کودکان به جستجوی علمی بیشتری نیاز هست. نتیجه گیری: نقش تمرین های ورزشی تناسب اندام و هوازی برای افزایش کارکردهای اجرایی بااهمیت است و همچنین نقش این عوامل در پیشگیری و درمان احتمالی مشکلات یادگیری وابسته به کارکردهای اجرایی، باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانش آموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسش نامه سنجش دامنه اتیسم جامعه ای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروه های آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخله ای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن می باشد.
برنامه منظم خواب: روشی برای پیشگیری از مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیشگیری از مشکلات رفتاری کودکان برای والدین، معلمان، مربیان و روان شناسان بسیار مهم و ضروری است. در این مقاله ابتدا به تعریف اختلال های هیجانی- رفتاری پرداخته شده است. سپس به عنوان روشی برای پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان؛ تدوین برنامه ی منظم خواب ارائه و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است. روش: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با برنامه ی منظم خواب: روشی برای پیشگیری از مشکلات هیجانی رفتاری در کودکان از سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ می الدی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، الزویر، ابسکو، اسپرینگر، پروکواست، اریک، ایبوکی با کلید واژه های برنامه ی منظم خواب، مشکلات رفتاری، کودکان با اختلال های رفتاری هیجانی بودند که در جستجوی اولیه ۷۸ مقاله قابل مرور و بررسی انتخاب شدند که از بین آنها ۲۰ مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، ۶ مقاله به علت قدیمی بودن و ۳ مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف و در نهایت ۴۹ مقاله انتخاب شد. یافته: از بین ۷۸ مقاله یافت شده براساس کلید واژه های مشخص شده تعداد ۴۹ مقاله قابل مرور و بررسی بود که در زمینه علل و روش های ارزیابی و نحوه ی تدوین برنامه ی خواب مورد استفاده قرار گرفتند. نتیجه گیری: تجارب بالینی حا کی از آن است که تدوین برنامه ی منظم خواب به عنوان روشی برای پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان ضروری است.
طراحی برنامه آموزش فرزندپروری برای والدین دارای کودکان با اختلال ویژه یادگیری (با آسیب خواندن): رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری ویژه یکی از اختلالات دوران کودکی است که در برخی موارد تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یافته و جوانب مختلف زندگی آنان در آینده را تحت تأثیر قرار می دهد. میزان شیوع بالاتر اختلال یادگیری با آسیب خواندن در مدارس کشور و مشکلات ناشی از آن، ضرورت توجه ویژه ای را ایجاب می کند. کودکان دارای این اختلال علاوه بر مشکل در خواندن در زمینه های دیگری نیز با مشکلاتی مواجه اند. سیستم آموزشی به طور معمول بر پایه آموزش مواد درسی بوده و مسائل مربوط به زمینه های دیگری همچون آموزش و توانمند سازی ویژه والدین این کودکان مورد غفلت قرار گرفته است. در حالی که توانمند سازی والدین نه تنها می تواند در زمینه بهبود مسایل روانشناختی که این کودکان به واسطه دارا بودن این اختلال با آن دست به گریبان هستند، کمک کننده باشد؛ بلکه می تواند در راستای بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان نیز مفید باشد. در این پژوهش با رویکردی و با در نظر گرفتن مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو به بررسی مقالات پژوهشی داخلی و خارجی پرداختیم که از میان 104 مقاله متناسب با هدف پژوهش، 29 مقاله دارای شرایط مورد نظر انتخاب و مورد بررسی عمیق قرار گرفت و مفاهیم استخراجی از این بررسی در قالب 168 کد و 91 مقوله فرعی خلاصه شدند که در نهایت، 24 مقوله اصلی به دست آمد. سپس با توجه به نتایج به دست آمده، طراحی بسته آموزش 8 جلسه ای فرزندپروری متناسب با شرایط و ویژگی های خاص کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب خواندن برای والدین این کودکان اقدام شد.
تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم با عملکرد پایین در مقایسه با روش آموزش از طریق کتاب درسی انجام شد. روش: این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی (کمی-کیفی) و با طرح مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری دانش آموزان مدارس پسرانه ویژه اوتیسم در شهر تهران در پایه هفتم متوسطه پیش پیش حرفه ای با سطح آموزش پذیری بالاتر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند. شش دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین همسطح بودن نمونه ها از آزمون کافمن (۲۰۰۴، ویرایش دوم) استفاده شد. نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی با استفاده از برنامه رایانه ای محقق ساخته و دانش آموزان گروه کنترل با استفاده از کتاب درسی آموزش دیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان تقلید جملات، تشخیص نقش و محیط گفت و شنود در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته است. نتایج آزمون پیگیری ماندگاری این تاثیرات را نشان داد. بررسی کیفی پاسخ های والدین به سوالات مصاحبه بیانگر تاثیر برنامه رایانه ای بر ایجاد انگیزش مشارکت در گفت و شنود انگلیسی بود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن ضعف دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در مهارت گفت و شنود، و با توجه به تاثیرات مثبت برنامه رایانه ای بر این مهارت در آنان، می توان استفاده از آموزش رایانه ای را برای تدریس گفت و شنود انگلیسی توصیه کرد.
اثربخشی روش دیداری-حرکتی کپارت بر بهبود مهارت نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روش دیداری-حرکتی کپارت بر مهارت های نوشتن دانش آموزان با مشکل یادگیری نوشتن بود. روش: روش پژوهش نیز از نظر طرح پژوهش شبه آزمایشی- بالینی با پیش آ زمون-پس آزمون و پی گیری بود. مداخله ی درمانی بر مبنای روش دیداری-حرکتی کپارت انجام شده است. آزمودنی های این مداخله از بین دانش آموزانی انتخاب شده اند که در مدرسه با مشکل نوشتن بودند و به مرا کز اخت اللات یادگیری ویژه شهر رفسنجان در سال تحصیلی 1398 - 1399 ارجاع و بر مبنای آزمون های انجام شده در مرا کز نیز با مشکل نوشتن تشخیص داده شده بودند. در پژوهش حاضر 10 نفر به عنوان نمونه به شکل در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها در 10 جلسه )هر هفته یک جلسه( مورد مداخله قرار گرفتند. برای ارزیابی مهارت نوشتن از نسخه ی ترجمه و متناسب سازی شده ی پرسش نامه ی ارزیابی نوشتن اورتون گلینگهام استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس )نسخه ۲۲ ( و آزمون ناپارامتریک فریدمن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش دیداری-حرکتی کپارت بر بهبود تمیز دیداری ) 00 / pvalue =0 (، تکمیل دیداری pvalue = 0/018( (، شکل و زمینه ی دیداری ) 018 / pvalue = 0 ( و یادگیری غیرفعال ) 002 / pvalue = 0 ( اثربخش بود اما در 12 خرده مقیاس دیگر اثربخش نبود. مقایسه ی زوجی میانگین ها در آزمون ویلکا کسون دوام اثر این بهبود مداخله را در ا کثر مقایسه های زوجی پس آزمون با پیش آزمون، پی گیری با پیش آزمون در سطح معنا داری 05 / 0 نشان داد، ولی تداوم اثر با بررسی مقایسه ی زوجی پی گیری و پس آزمون در سطح 05 / 0 معنا دار نبود.
تأثیر تمرین های ادراکی حرکتی بر کنش های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین های ادراکی حرکتی روی کنش های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی ( DCD ) بود. روش: به این منظور، تعداد 34 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در دامنه سنی 10 تا 12 سال به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند (20 نفر در گروه کنترل و 14 نفر در گروه آزمایشی قرار گرفتند) و در آزمون های پژوهش حاضر شرکت کردند. از پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی والدین 7 ( DCDQ- 7 ) و آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزرتسکی برای تشخیص کودکان DCD استفاده شد. برای بررسی کنش های حرکتی آزمودنی ها از آزمون تولید حرکات دویی، آزمون تصویرسازی کنشی و آزمون دانش استفاده از شیء استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت هشت هفته در برنامه تمرینی شرکت کردند، اما گروه کنترل در طول این مدت در هیچ برنامه ورزشی مدونی شرکت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) نشان داد عملکرد آزمودنی های گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در آزمون تولید حرکت های کنشی (در هر دو بخش حرکت های انتقالی و حرکت های غیرانتقالی) پس از دوره تمرینی به طور معناداری بهبود یافته است (05/0 P< )؛ در حالی که تفاوت معناداری بین اجرای این گروه در دو آزمون تصویرسازی کنشی و دانش استفاده از شیء در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون دیده نشد (05/0 P> ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد یک دوره برنامه تمرینی ادراکی- حرکتی باعث بهبود اجرا و تولید اعمال کنشی در کودکان مبتلا به DCD می شود در حالی که تأثیر معناداری روی برنامه ریزی اعمال کنشی این کودکان ندارد.
مقایسه پردازش شنیداری و حافظه افراد نابینا و بینا: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
147 - 171
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در افراد نابینا مسئله حافظه و پردازش شنیداری آن ها است. هدف از انجام این مطالعه مروری سیستماتیک بر پژوهش های صورت گرفته در زمینه وضعیت پردازش شنیداری و انواع حافظه افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا بود. روش این پژوهش مروری سیستماتیک بود که 26 مقاله در سال های 1388-1400 و 2004-2022 در زمینه پژوهش های مرتبط با حافظه و پردازش شنیداری افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا با استفاده از پایگاه اطلاعات Google scholar، Eric، EBSCO، Science Direct، Scopus، PubMed و همچنین پایگاه های اطلاعاتی مگیران، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایران داک، نورمگز با کلیدواژه های نابینایی، آسیب بینایی، پردازش شنیداری، بینا و نابینای مادرزاد استفاده شد و برای بررسی های سیستماتیک انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از بین 1381 نفر 48 درصد نابینا و 715 بینا مشارکت داشتند. 30 درصد از مطالعات در زمینه حافظه کوتاه مدت، 33 درصد در زمینه حافظه شنیداری-کلامی، 15 درصد حافظه کاری، 11 درصد حافظه فضایی، 7 درصد حافظه بویایی و 4 درصد حافظه عددی، به مقایسه بین افراد نابینا و بینا پرداختند. یافته ها حاکی از این بود که در کل در حافظه کوتاه مدت و حافظه شنیداری-کلامی و حافظه کاری عملکرد افراد نابینا بهتر از افراد بینا بود. در زمینه حافظه فضایی نتایج ناهماهنگ بود و حافظه بویای افراد نابینا و بینا تفاوت معنی داری باهم نداشتند. در مورد حافظه عددی نیز عملکرد افراد بینا بهتر بود. در کل بهتر است که پژوهش های بیشتری با تمرکز بر یک نوع حافظه صورت گیرد تا تمامی جوانب آن بیشتر مشخص گردد.