فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
" هنجاریابی مقیاس خودسنجی افسرده گی (DSRS) برای دانش آموزان 11 تا 17 ساله در شش شهر بزرگ ایران "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف این پژوهش، هنجاریابی مقیاس خودسنجی افسرده گی (DSRS)، برای دانش آموزان ایرانی، به تفکیک جنس و سال تحصیلی بود که هم چنین به مقایسه میزان افسرده گی در دو جنس و در دانش آموزان پایه های مختلف تحصیلی می پردازد. از این رو ، 10226 دانش آموز از نواحی مختلف 6 شهر بزرگ کشور، اصفهان، اهواز، تبریز، تهران، شیراز، و مشهد برای آزمون گزیده شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که میزان افسرده گی در دختران به گونه ای معنادار از پسران بیش تر است و این تفاوت، هم در کل نمونه و هم در نمونه های مختلف در 6 شهر یادشده وجود دارد. هم چنین، میزان افسرده گی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی به گونه ای معنادار از میزان افسرده گی دانش آموزان پایه های دیگر تحصیلی کم تر است، اما میان افسرده گی دانش آموزان در پایه های دیگر تحصیلی تفاوتی معنادار وجود ندارد. در این پژوهش، جدول های هنجاری افسرده گی برای دانش آموزان به تفکیک جنس و پایه تحصیلی آمده است
"
نشانه های اولیه مانیا و نقش والدین به عنوان عامل خطر
حوزههای تخصصی:
اختلالات شناختی و نرم نشانه های نورولوژیک در بیماران مبتلا به اسکیزوفرینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین اختلالات شناختی و اختلالات نورولوژیک با یکدیگر و با برخی از متغیرهای تعیین کننده پیش آگهی در بیماران اسکیزوفرنیا بوده است.
روش: در یک مطالعه مقطعی با نمونه گیری در دسترس، 30 بیمار (18 مرد و 12 زن) مبتلا به اسکیزوفرنیا که طی یک دوره یک ساله در یک بخش روانپزشکی بستری شده، از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند، با استفاده از آزمون مختصر وضعیت شناختی (MMSE) و موارد انتخاب شده نرم نشانه های نورولوژیک از مقیاس ارزیابی نورولوژیک (NES) مورد معاینه قرار گرفتند. یافته ها با به کارگیری آزمون های آماری مان - ویتنی، فیشر، و همبستگی کندالز - تاو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ارتباط نمره MMSE با سن شروع بیماری و نشانه ضرب ریتمیک (از جمله نرم نشانه های نرم زیر مقیاس هماهنگی حرکتی) در کل نمونه معنی دار بود. بین نمره کل نشانه های نورولوژیک با سن شروع بیماری در کل نمونه و نیز با دوز معادل داروهای نورولپتیک مصرفی همبستگی معنی دار وجود داشت. همبستگی بین شاخص شدت بیماری با نمره MMSE از نظر آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: بین نتیجه آزمون MMSE با برخی متغیرهای مرتبط با پیش آگهی اسکیزوفرنیا، مانند سن شروع بیماری و برخی نرم نشانه های نورولوژیک ارتباط وجود دارد و ممکن است بتوان اختلال در این آزمون را به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با پیش آگهی بیماری مطرح نمود.
علایم عاطفی فصلی (افسردگی) در شهرستان های اقلید، لامرد و ارسنجان از استان فارس
حوزههای تخصصی:
تاثیر تحریک تالاموس بر پردازشهای زبانی و حافظه در بیماران پارکینسون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: تحریک عمقی هسته VLتالاموس به عنوان روش درمانی موفقی برای بعضی اختلالات حرکتی در بیماران پارکینسونی مقاوم به دارو گزارش شده است. این امر مشارکت مدارهای قشری - زیر قشری را در کنترل حرکت تایید می کند. در خصوص مشارکت این مدارها در کارکردهای شناختی و بویژه زبان تحقیقات کمی انجام شده و اختلاف نظر وجود دارد. هدف این پژوهش تعیین میزان اثر تحریک عمقی تالاموس چپ و راست، بر پردازشهای زبانی و حافظه می باشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع چند مورد پژوهی است که طی آن پردازشهای زبانی و حافظه 6 بیمار پارکینسونی مقاوم به دارو پس از عمل جراحی تحریک عمقی (Deep Brain Stimulation)هسته VLتالاموس، (دو بیمار تالاموس راست، دو بیمار تالاموس چپ، دو بیمار دو طرفه)، در دو وضعیت دستگاه خاموش و روشن با حداقل فاصله زمانی 40 روز بین دو آزمون، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. ابزار تحقیق و روش جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه (تاریخچه بیماری)، آزمون حافظه وکسلر، زیر آزمون درک دستوری و جمله سازی آزمون BAT (Bilingual Aphasia Test) و روانی کلامی بود.
یافته ها: بر اساس نتایج آزمونها، نمره آزمون حافظه و کسلر در گروه تالاموس چپ در حالت تحریک در مقایسه با عدم تحریک افزایش جزیی و درگروه تالاموس راست کاهش جزیی نشان داد. نمره درک جملات پیچیده در هر دو گروه، در حالت تحریک تالاموس در مقایسه با وضعیت عدم تحریک افزایش نشان داد. در نمره روانی کلامی و جمله سازی در حالت تحریک تالاموس در مقایسه با حالت عدم تحریک در هر دو گروه شاهد کاهش نمره بودیم.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد، تحریک عمقی تالاموس باعث بهبود مهارت درک دستوری و کاهش روانی کلامی و ساخت جمله در هر دو گروه شده است که از نظریه مشارکت دو طرفه تالاموس در پردازشهای زبانی حمایت می کند و مغایر با تحقیقاتی است که این تغییر را فقط در اثر تحریک تالاموس چپ گزارش کرده اند.به نظر می رسد تفاوت اثر تحریک عمقی تالاموس چپ نسبت به راست در نمره حافظه تاییدی بر سوبرتری تالاموس چپ باشد."
اعتبار یابی مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی(DASS-21) برای جمعیت ایرانی
حوزههای تخصصی:
"
چکیده هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی(DASS-21)برای جمعیت ایرانی بود. 1070 مرد و زن به این پرسشنامه پاسخ دادند. قابلیت اعتماد این مقیاس از طریق همسانی درونی و اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی و اعتبار ملاک با اجرای همزمان آزمونهای افسردگی بک، اضطراب زانگ و تنیدگی ادراک شده بررسی شد. در کل ضرایب قابلیت اعتماد و اعتبار به دست آمده بسیار رضایتبخش و در سطح001/0p< معنادار بود. همبستگیها بین زیر مقیاس افسردگی DASS با آزمون افسردگی بک 70/0، زیر مقیاس اضطراب DASS با آزمون اضطراب زانگ 67/0 و زیر مقیاس تنیدگی DASS با آزمون تنیدگی ادراک شده 49/0 بودند. نمرههای مردان و زنان در این آزمون به گونهای معنادار تفاوت داشت. بنابراین برای دو جنس هنجارهای جداگانهای ارائه شد. براساس نتایج این تحقیق، DASS-21 واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و موقعیتهای بالینی است.
"
زیگموند فروید و «قاضی شربر یک مورد معروف»
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.
تبیین نظری اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی: الگوی بازداری رفتاری و ماهیت خود کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مرور الگوی بازداری رفتاری بارکلی (1997a,b) در مورد خود کنترلی و کارکردهای اجرایی و کاربرد آن در تبیین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی است. در این الگو گفته می شود که اختلال مذکور در اثر نارسایی در بازداری رفتاری ایجاد می شود. این الگوی نظری، بازداری را با چهار کارکرد عصب روان شناختی اجرایی مرتبط می داند. این چهار کارکرد عبارتند از (الف) حافظه کاری، (ب) خودگردانی (ج) درونی سازی گفتار، و (د) بازسازی. الگوی بازداری رفتاری بیان می کند که اختلال مذکور پیامد ثانویه نارسایی در چهار کارکرد یاد شده و کنترل حرکتی است. در الگوی بازداری رفتاری، نارسایی در احساس زمان نوعی نارسایی نا آشکار ولی اساسی به حساب می آید که تاثیر قابل ملاحظه ای بر حافظه کاری و در نتیجه استحکام و پایداری رفتار و از جمله توجه می گذارد. ملاحظه های مربوط به ارزیابی و درمان براساس الگوی یاد شده مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و غیر عقب مانده ذهنی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی پرداخته است . نمونه مورد بررسی شامل 40 زوج از والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر که در مدارس استثنایی شهر اصفهان شاغل به تحصیل بودند و 40 زوج از والدین دانش آموزان غیر عقب مانده دختر و پسر که در مقطع دبستان در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند ، می باشد . روش نمونه گیری برای والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی ، به شیوه تصادفی - خوشه ای و در والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی به شیوه تصادفی ساده بود ...
بررسی اثربخشی درمانهای رفتاری- شناختی، شناختی، دارویی و تلفیقی و کاهش علائم اضطراب صفت و حالت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باسپیرون و باربیتوراتها و برای درمان تلفیقی، ترکیبی از دارو درمانی و فنون شناختی- رفتاری مورد استفاده قرار گرفته است. گروه کنترل طی 17جلسه هیچگونه مداخله ای را دریافت ننمودند. اجرای پس آزمون بر روی گروههای آزمایشی و کنترل، در یک زمان، یعنی یک هفته بعد از اتمام مداخله های درمانی انجام شده است. نتایج حاصله با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شواهد حاصل نشان داد که بین اثربخشی روشهای درمانی بر اضطراب صفت تفاوت معنیداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین درمان رفتاری- شناختی و شناختی ، بین درمان شناختی و دارویی ، بین درمان شناختی و تلفیقی و بین درمان شناختی و گروه کنترل ، همچنین بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی ، بین رفتاری- شناختی و کنترل و همچنین بین درمان دارویی و گروه کنترل و بین درمان تلفیقی و کنترل تفاوت معنیداری براساس نمرات افتراقی پیش آزمون و پس آزمون وجود دارد. در موارد رفتاری به شناختی و تلفیقی و دارویی و تلفیقی تفاوت معنیدار(P>0.05)به دست نیامد. نتایج تحلیل آنرا نشان داد که بین گروههای درمانی در اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین گروههای درمان شناختی و رفتاری- شناختی ، شناختی و دارویی ، شناختی و تلفیقی ، شناختی و کنترل و همچنین درمان رفتاری- شناختی و تلفیقی ، رفتاری- شناختی و کنترل ، دارویی و تلفیقی ، دارویی و کنترل و تلفیقی و کنترل تفاوت معنی داری اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت وجود دارد. اما بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی در این مورد تفاوت معناداری ((P>0.05 به دست نیامد. در مجموع به اضطراب صفت به ترتیب اثربخشترین روشهای درمانی عبارت بودند از رفتاری - شناختی، تلفیقی، دارویی و شناختی و در اضطراب حالت به ترتیب درمانهای تلفیقی، رفتاری - شناختی، دارویی و شناختی قرار داشتند.