فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
تعریف و تشخیص انسان از نگاه ملاصدرا و کارل یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یاسپرس و صدرا گرچه به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند ولی هر دو بر ضرورت شناخت انسان تاکید و به وجود هسته ای مرکزی به نام نفس اشاره دارند که به علت فعالیت و مدرک بودن و نیز حرکت و آزادی غیر قابل تعریف و شناسایی حدی است این حقیقت دارای تعیین ها و تحصل ها و مراتب بی شمار است اساساً انسان دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نیست و هر فردی خود نوع منحصر به فرد است در نظام فکری صدرا نفس و بدن با هم ارتباطی عمیق دارند و بدن مرتبه نازله نفس و نفس حقیقت تکامل یافته بدن است نزد یاسپرس نیز وجود انسان که عبارتند از دازاین آگاهی کلی ذهن و نفس با هم در ارتباط و تعاملند.
فلسفه تاریخ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
در برداشت هگل از فلسفه, تاریخ امری محوری است. به نظر او, تاریخ را به سه شیوه میتوان نگاشت: 1- تاریخ دست اوّل,2- تاریخ اندیشه گرانه, 3- تاریخ فلسفی یا فلسفة تاریخ که روش برگزیدة هگل است. بر جهان عقل حاکم است, درنتیجه تاریخ جهانی جریانی عقلانی و ضروری است نه تصادفی. موضوع تاریخ فلسفی, روح است. روح جوهری است خودآگاه و آزاد و در سیر تاریخی خود به آزادی خود وقوف پیدا میکند .هر قوم یا ملّتی روحی دارد که مرحلهای است از تحقق روح جهان. روح جهان توسط شور و شوق افراد جهان _ تاریخی به پیش رانده میشود. ایشان دورة جدید و مرحلة عالیتری از آزادی وخودآگاهی را تحقق میبخشند. هگل تاریخ جهان را به سه دورة شرقی، کلاسیک و ژرمنی تقسیم میکند.
تاملی در اخلاق جهانی ؛ با تاکید بر بیانیه های سویدلر و هانس کونگ
حوزههای تخصصی:
تهدید یا فرصت بودن پدیده ی جهانی شدن، مرهون برنامه های جهانی است و تلاش برای دست یابی به اخلاق جهانی، نمونه ای از آن برنامه ها است. هانس کونگ و سویدلر، در ارائه ی اخلاق جهانی، از موضع دینی، بیانیه های جهانی ارائه کرده اند. این بیانیه ها در هرم اخلاقی، از قاعده ی مبنایی، و نه ملاک نهایی، آغاز و آن گاه به اصول پایه و میانی می انجامند. کارآیی و اثربخشی، سازگاری درونی، تطبیق بر ادیان و انطباق پذیری با فرهنگ ها و قومیت ها مباحث اصلی است که در بررسی این بیانیه ها به میان می آیند. اخلاق جهانی در گرو نظریه های طبیعت گرایانه، اخلاق و حُسن و قُبح ذاتی نیست، اما محتاج نظریه ای است تا اجماع را تامین کند و آن مطلق انگاریِ حداقلی است که بر اساس ملاک نهایی اخلاق ـ امر نامشروط ـ قابل حصول است.
قوانین طبیعت
قرارداد اجتماعی در آرای اصحاب کلاسیک و جدید آن
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی اصلاح شده و عقلانیت باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
معرفتشناسی اصلاح شده که گاه به آن معرفتشناسی کالوینیستی نیز گفته میشود، یکی از شاخههای نوپیدای معرفتشناسی دینی است که به طریقی نو از باور دینی دفاع میکند. طرفداران این مکتب نه دفاع ایمانگرایانه و غیرعقلانی از دین را میپذیرند و نه استدلال ورزی برای دفاع عقلانی از دین را راه مناسبی میدانند. این اندیشهوران برای تبیین دیدگاه خود، سراغ مبانی معرفتی غرب درگذشته میروند و معتقدند که تاکنون بیشتر کوششهای عقلانی برای دفاع از دین در قالب مبناگرایی کلاسیک که دیدگاه رایج و حاکم بر اندیشة غرب است، صورت پذیرفته. منتقدان به دین نیز با همین پیشفرضها به انتقاد از دین پرداختهاند؛ اما به گفتة آنها، این دیدگاه، امروزه در معرض انتقادات متعددی قرار دارد و دیگر نمیتوان بر اساس آن، از باورهای دینی دفاع کرد یا آنها را مورد حمله قرار داد. آلوین پلانتینگا، فیلسوف دین و نمایندة سرشناس مکتب معرفتشناسی اصلاح شده، بیش از همه از این رویکرد جانبداری میکند. دیدگاه وی در این زمینه را میتوان تحت عنوان مقالة معروفش چنین خلاصه کرد: «ایا اعتقاد به خدا، واقعاً پایه است؟»
در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه پلانتینگا دربارة معرفتشناسی اصلاح شده، به نقد و بررسی این دیدگاه خواهیم پرداخت.
مبانی روان شناسی الگوی محیط ایدئولوژیک در دین پژوهی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تجربی دین یکی از اضلاع دین پژوهی است که دین را در قالب رفتار بررسی و به دام تجربه می اندازد روش شناسی محیط ایدئولوژیک یکی از روشهای مطالعه تجربی دین مبتنی بر مبادی ای فراپست مدرنیستی است این روش شناسی در واکنش به حصر گرایی مدرنیسم و تکثر بدون رجحان (نسبی گرایی افراطی) دیدگاه های در پست مدرنیسم متولد شده است و هر نوع مفهوم سازی در خصوص رفتار دینی را بر اساس درکی دگر سان از مشاهده گر و مشاهده شده در قالب یک محیط ایدئولوژیک می فهمد و امکان دیالکتیک تجربی میان دیدگاه های مختلف در خصوص رفتار دینی را فراهم می سازد در این روش شناسی مفهوم سازیها در خصوص رفتار و تجارب دینی از طریق دیالوگ در چهار چوب محیط ایدئولوژیک بین مشاهده گر علمی و موضوع دینی مشاهده شده ساخته می شوند که به یک تجربه گرایی دیالکتیکی در بین دیدگاه ها در خصوص دین منتهی میشود روش شناسی تجربی این الگو پیش فرضهای غیر تجربی هنجاری و جامعه شناختی هر مفهوم سازی و یافته پژوهشی در خصوص دین را آشکار می سازد و از این روی داد محدودیت و در عین حال بی همتایی هر دیدگاهی را مفروضه خود قرار می دهد الگوی محیط ایدئولوژیک عقلانیتی متکثر نه منفرد و سلطه جویانه عینیتی متوازن و نه بدون سوگیری و دیالکتیکی تجربی و نه صرفا مفهومی و هر منوتیکی تجربی و نه شخصی و سازمان نایافته را در دین پژوهی ارتقا می دهد و بر اساس روشن سازی تجربی سوگیری هر دیدگاهی در خصوص دین امکان تسهیل صلح دمکراسی و انسجام مفهوم سازیها را می کاود در این مقاله مطالعات عمده تجربی در خصوص دین نیز بر اساس این روش شناسی مرور شده اند
فلسفه اخلاق
تاملات معاصر معرفت شناختی و برون رفت های فکر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فکر دینی در سده های میانه با استعداد از متافیزیک یونانی تلاش کرد دعاوی اصلی دین را در قالب قضایایی که صدق آن قابل اثبات استدلالی است، صورت بندی کند. فیلسوفان مدرن این امکان را مورد مناقشه قرار دادند. نویسندگان عصر روشنگری روایت غالب دین را به مرز خرافات فروکاستند. و پوزیتیویست های حلقه وین گزاره های دینی را فاقد معنا برشمردند. به این ترتیب زمینه حاشیه نشین شدن فکر دینی و خروج کامل آن از دایره قضایای دارای ارزش صدق یا امکان تصدیق فراهم شد. اما ظهور بعضی نظریه ها در معرفت شناسی و غلبه تدریجی آنها، مانع تسلیم کامل فکر دینی و خالی کردن عرصه احتجاج شد. هرمنوتیک مدرن از یک سوء و فلسفه علم پست پوزیتیویست از سوی دیگر، شرایطی فراهم کردند که بر اساس آن، تفسیرهای مختلف از واقعیت، از جمله تفسیر دینی، در عرض هم قرار می گیرند، و اگر چه هم ارز نیستند، اما تخطئه یا طرد قاطع آن، نمیتواند منطبق با معیارهای عقلانی باشد.
فلسفه صوری گرایی ریاضیات
حوزههای تخصصی:
تبیین و نقد تطبیقی قرابتها و پارادکسهای ممکن بین آموزه های تربیتی مولوی و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
چنانکه مىدانیم امروزه نظامهاى تربیتى جوامع اسلامى با چالشهاى فراوانى مواجهاند و عبور از بحرانهاى ناشى از چالشهاى پیش روى یکى از جدىترین موضوعات در عرصه برنامه ریزىهاى آموزشى و تربیتى این جوامع است. از میان چالشهاى پیش روى مىتوانیم به رواج آموزههاى پست مدرنیستى همچون نفى منابع مقتدر معرفتى، ساختار شکنى، نفى الگو گرایى در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایى و... اشاره نمود که هر کدام چالشهایى را پیش روى نظامهاى تربیتى جوامع دینى بوجود مىآورند. یکى از راههاى مواجهه منطقى با این چالشها، طرح نظریههاى اسلامى رقیب در حوزه مربوطه است؛ از جمله روى آوردن به نظریه اندیشمندان و فلاسفه مسلمان.
در این مقاله، به منظور پاسخگویى به بعضى از داعیههاى پست مدرنیستى که سعى در تأثیر گذارى بر ساختار و محتوى تعلیم و تربیت جوامع دینى دارد، و به منظور بررسى نقاط اشتراک (قرابت) و نقاط افتراق (پارادکسهاى) موجود و ممکن بین دیدگاه اسلامى تربیت و پست مدرنیسم، آراء تربیتى مولوى (البته به عنوان یک اندیشمند مسلمان و نه نماینده نظریه اسلامى) و آراء بعضى اندیشمندان پست مدرن را به صورت تطبیقى مورد مطالعه قرار دادهایم. هدف اساسى این مقاله تعیین قرابتها و پارادکسهاى ممکن بین دیدگاه تربیتى مولوى و پست مدرنیسم مىباشد.
فلسفه ی آلمان و ماکس وبر
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نواندیشى دینى معاصر و قرائتپذیرى دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
«قرائتپذیرى دین» یا «قرائتپذیرى متن دینى» یکى از مهمترین مباحثى است که امروزه در ادبیات روشنفکرى از جایگاه خاصى برخوردار مىباشد و نواندیشان دینى در کشورها از قرائتپذیرى دین به صورت افراطى حمایت مىکنند و بر این اساس، فهم علماى دین و قرائت رسمى از آن را مشتمل بر خطاهاى معرفتشناسانه و روششناسانه مىدانند که باید مورد بازسازى قرار گیرد .
قرائتپذیرى دین متکى بر اصول و مبانىاى است که بیشتر، ریشه در هرمنوتیک فلسفى با رویکرد گادامرى آن دارد . نوشتار حاضر تلاشى است در جهت تبیین و نقد و بررسى نظریه قرائتپذیرى دین و مبانىاى که این نظریه بر آن استوار است .