مطالب مرتبط با کلیدواژه

تاریخ فلسفی


۱.

فلسفه تاریخ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل آزادی روح تاریخ فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تاریخ
تعداد بازدید : ۴۱۴۵۲
در برداشت هگل از فلسفه, تاریخ امری محوری است. به نظر او, تاریخ را به سه شیوه می­توان نگاشت: 1- تاریخ دست اوّل,2- تاریخ اندیشه گرانه, 3- تاریخ فلسفی یا فلسفة تاریخ که روش برگزیدة هگل است. بر جهان عقل حاکم است, درنتیجه تاریخ جهانی جریانی عقلانی و ضروری است نه تصادفی. موضوع تاریخ فلسفی, روح است. روح جوهری است خودآگاه و آزاد و در سیر تاریخی خود به آزادی خود وقوف پیدا می­کند .هر قوم یا ملّتی روحی دارد که مرحله­ای است از تحقق روح جهان. روح جهان توسط شور و شوق افراد جهان _ تاریخی به پیش رانده می­شود. ایشان دورة جدید و مرحلة عالی­تری از آزادی وخودآگاهی را تحقق می­بخشند. هگل تاریخ جهان را به سه دورة شرقی، کلاسیک و ژرمنی تقسیم می­کند.
۲.

از روایت فلسفی تاریخ تا روایت فلسفه تاریخ؛ خوانش انتقادی کتاب تاریخ به روایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۴۴
اندیشیدن در باره تاریخ در چند دهه اخیر فربهی بسیار و یک دگرگونی دامنه دار یافته است. اگر "فلسفه تاریخ" را مولود این تحول بدانیم، با توجه به فاصله تقریبا زیاد ما ایرانیان با آن، آگاهی روشمند از مطالعات و رویکردهای جدید در این شاخه معرفتی اهمیت می یابد. کتاب "تاریخ به روایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو" به دلیل ویژگیهایی که دارد، به عنوان یک اثر شاخص در این زمینه شایسته بازخوانی است. نوشتار پیش رو مروری انتقادی بر این کتاب در قالب محورهای زیر دارد: ابهام زایی عنوان کتاب، چندگانگی واگرایانه هدف تدوین کتاب، آشفتگی فصل بندی و زیرفصلها، مشخص نبودن جایگاه این کتاب در بین آثار تألیف یافته در این زمینه، کاستی آشکار توجه به میراث شرقی و اسلامی، و در هم آمیختگی و ناهمترازی اصطلاحات مربوط به جریانهای فکری و ابهام در چیستی تعریف جدید تاریخ. مقاله پس از پرداختن به تأملاتی در باره جنبه فنی و ویرایشی اثر، با این جمع بندی به پایان می رسد که هر چند کتاب نتوانسته است بین روایت فلسفی تاریخ و روایت فلسفه تاریخ مرزی آشکار بگذارد و به همین دلیل از ذهنیت متعارف تاریخ پژوهان در باره فلسفه تاریخ فاصله گرفته است، اما آورده های سودمند بسیاری برای آنها دارد.