تنوع و سختی وضعیت اقلیمی در مناطق مختلف ایران، لزوم شناخت و استفاده از راهکار های معماری بومی را که با کمترین مصرف انرژی پاسخ گوی نیاز به آسایش حرارتی هستند، روشن می سازد. بر این اساس، مطالعه شگرد های به کاررفته در معماری بومی می تواند راهگشای طراحی معاصر باشد. پژوهش حاضر با استفاده از اندازه گیری های میدانی، در پی شناخت رفتار حرارتی سکونتگاه زیرزمینی (شوادان)، که به صورت گسترده در معماری بومی دزفول و شوشتر خوزستان استفاده شده، و تحلیل شرایط آسایش حرارتی در این فضای زیرزمینی می باشد. با استفاده از تحلیل نمودار و متغیر های دما، رطوبت نسبی، سرعت جابه جایی هوا و میانگین دمای تابشی رفتار حرارتی شوادان خانه سوزنگر دزفول بررسی خواهند شد. همچنین تحلیل CFD شوادان مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر، براساس داده های شرایط مرزی به دست آمده از اندازه گیری های میدانی انجام شده است. نتایج بیانگر وجود شرایط آسایش حرارتی در فصول مختلف در این فضا و ثبات میانگین دمای تابشی که تحت تأثیر ظرفیت حرارتی جداره ها به خصوص در فصل گرم تابستان است. همچنین سرعت جابه جایی هوا بسیار اندک و نزدیک صفر است که رطوبت را از در ورودی شوادان خارج می کند.
«خلق» فعل خدای تعالی است و خالقیت و خلاقیت هم صفت اوست، ولی از آنجا که خداوند آدمی را بر صورت خود آفریده و در گل او روح دمیده است، به واسطه خلیفه الله بودن باید متصف به اوصاف پروردگار و مظهر اسماء و صفات خداوندی بر روی زمین باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا با مقایسه روند آفرینش طبیعت از منظر قرآن کریم نقشه راهی در جهت آفرینش و خلق آثار هنری و بالاخص معماری به دست آورد و در ادامه عملکرد یک معمار را در تعامل با چرخه هستی به بحث گذاشته و کلیتی نمودار گونه از روند آفرینشی وی ترسیم نماید.در این راه از روش تحلیلی- تفسیری بهره گرفته شده است که جمع آوری مطالب نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. در پایان این مطالعه نشان می دهد، همان گونه که خداوند با دمیدن روح خلاقه خود در جسم بی جان، آدمی را می آفریند؛ انسان نیز در مقام جانشین وی با دمیدن روح خلاقه خود در کالبد مواد خام و بی جان به آنها زندگی می بخشد و بدینسان هنر از انسان زاییده می شود. از سویی آفرینش همواره به صورت فرآیندی انجام پذیر است و در تمامی مراحل آفرینش همواره عناصر متضاد در کنار یکدیگر وجود داشته و نقش تکاملی برای یکدیگر دارند؛ نوعی تنوع که همگی از یک سرچشمه جاری، و با هم به تکامل می رسند. به عبارت دیگر می توان چنین بیان کرد: در آفرینش؛ خداوند با تشابه پیوستگی را نمایان ساخته و با تنزیه؛ هویت و شخصیت را به هر عنصری عطا نموده است.
پیاده راه ها قسمتی از فضای شهری اند که به دلایل ویژه، عمدتاً به خاطر دارا بودن برخی پتانسیل های خاص و در تمام یا بخشی از ساعات شبانه روز کاملاً بر روی حرکت سواره بسته شده و به طور کامل به حرکت عابران پیاده اختصاص می یابند. امروزه با غلبه تدریجی حرکت سواره بر پیاده، دو کیفیت مهم فضای شهری یعنی ایمنی و سرزندگی با چالش های جدی مواجه شده است. پیاده راه های تجاری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری می توانند نقش مهمی را در اصلاح ساختار شهری به نفع حرکت پیاده ایفا و ارتباط موثری میان فعالیت خرید، ایمنی و سرزندگی ایجاد کنند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی امکان تبدیل خیابان ستارخان(حدفاصل فلکه اول و دوم صادقیه) به یک محور پیاده تجاری به منظور ایجاد سرزندگی و ایمنی بیشتر پیاده می باشد که نخست به مبانی نظری مرتبط با پیاده راه سازی و سرزندگی پرداخته، سپس با استفاده از مطالعات میدانی و مشاهده مستقیم و غیرمستقیم (پرسشنامه)، وضعیت سرزندگی و ایمنی این خیابان بررسی شده و با استفاده از روش مقایسه تطبیقی و باتکیه برمدل تجربه شده در خیابان تربیت تبریز، امکان سنجی پیاده راه سازی این خیابان صورت گرفته و الگوهایی برای طراحی این خیابان تجاری ارائه گردیده است. با توجه به ارزیابی های انجام شده به نظر می رسد که این اقدام از نظر تاثیرات اجتماعی، فرهنگی توجیه پذیری لازم را داشته باشد.
کتاب «راه و رباط» به قلم مرحوم دکتر کریم پیرنیا و کرامت الله افسر در سال 1370 توسط سازمان میراث فرهنگی و انتشارات آرمین به چاپ رسید. مرحوم پیرنیا در این کتاب با روش مرسوم خود نگاهی تاریخی- فرهنگی به سیر پیدایش و تکامل راه و راهداری در پهنه سرزمین ایران داشته است. کتاب، سیر راهداری در ایران را به دو سرفصلِ «پیش از اسلام» و «پس از اسلام» تقسیم کرده و در قالب این دو سرفصل به بررسی تاریخی وضعیت راه ها پرداخته است. از دیدگاه منظرین، کتاب حاضر شامل اطلاعات ارزشمندی پیرامون منظر راه در ایران است که تصویر نسبتاً دقیقی را از سیر پدیدار شدن و توسعه این منظر ارائه می کند. بر این اساس دو مؤلفه اصلی در پدید آمدن منظر راه در ایران قابل شناسایی است : 1. چراییِ به وجود آمدن منظر راه؛ علل مکان یابی مسیرهای اصلی و فرعی در سرزمین ایران؛ که منجر به «انتخاب» منظر راه شده است. 2. چگونگی ساختار منظرین راه؛ شکل گیری و توسعه مؤلفه ها، تجهیزات و تأسیسات مرتبط با راه و راهداری در مسیر راه های ایران، که منجر به «شکل گیری» منظر راه شده اند. در این بخش نقش منظرین و چند عملکردی این مؤلفه ها در ایجاد مفهوم منظر راه مختص به ایران موردتوجه قرارگرفته است. این نوشتار کتاب حاضر را از دیدگاه منظرین و بر اساس دو عنوان ذکرشده در بالا بررسی می نماید تا درنهایت به الگویی برای منظر راه در ایران دست پیدا کند.