فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۶۲ مورد.
بازسازی شهری، تصویر تهران و تجربه بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن چه ما را متعلق به شهر می کند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سال هاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نویی را طلب می کند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل می دهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونه گیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 به عنوان توسعه یافته ترین و کم تر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوت هایی دارد. از جمله آن که تصویر جنوب شهری ها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهری ها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، به نسبت تصویر مطلوب تری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط می شود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف می کند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. هم چنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تم های تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان می دهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن می برد.
نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی تبیین نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگو های ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی است. روش: اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متاهل شهرستان مرودشت بود که 303 نفر ( 162زن و 141مرد) از آن ها به شیوه خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، الگو های ارتباطی کریستین – سالاوی (1984) و صمیمیت زوجین ووندون بروک و هانس برتمن (1995) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نشان دادند که الگوی ارتباطی اجتنابی نتوانست کیفیت (874/0p<) و صمیمیت زناشویی(135/0p<) را متاثر کند. هم چنین، توقع زن و توقع مرد با صمیمیت (314/0-) و کیفیت زناشویی (208/0-) رابطه منفی داشت. الگوی توقع زن تاثیری در صمیمیت زوجین (904/0p<) نداشت، اما تاثیر منفی بر کیفیت رابطه زناشویی (046/0p<) به گونه مستقیم داشت و اما توقع مرد به صورت مستقیم بر صمیمیت (022/0p<) اثر داشت و به صورت غیر مستقیم و با واسطه صمیمیت در کیفیت رابطه زناشویی (058/0-) تاثیر منفی داشت. در نهایت، الگوی سازنده متقابل توانست صمیمیت (001/0p<) را به گونه مستقیم و کیفیت زندگی زناشویی را با واسطه صمیمیت (234/0) به گونه غیر مستقیم متاثر کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زوجین تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم الگو های ارتباطی زوجین از راه واسطه گری صمیمیت است. گفتنی است با افزایش صمیمیت در میان زوجین تاثیر الگو های مخرب توقع زن و مرد بر کیفیت روابط زناشویی کم تر شده و تاثیر الگوی سازنده ارتباط بیش تر می شود و بر عکس.
مصرف نمایشی خرید در بین خانواده های شهر تهران (مطالعه ی موردی مناطق 1، 7 و 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با تجربه ی مدرنیته و صنعتی شدن جوامع، نیازهای انسان در حال گسترش بوده و با افزایش چشم وهم چشمی در بین خانواده ها، بیشتر مصارف واقعی جای خود را به مصرف نمایشی داده است. مصرف نمایشی، پیامدهای متعددی برای فرد، خانواده و جامعه دارد که نظر به اهمیت موضوع، این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و نظریه های وبلن، بوردیو، ایناکون و دیگران و اینگلهارت، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر در مصرف نمایشی خرید در بین 384 نفر از خانواده های مناطق 1، 7 و 19 شهر تهران را بررسی کرده است. یافته ها نشان داد مصرف نمایشی در بین بیش از یک سوم خانواده ها بالاست که در این بین، خانواده های مناطق 1، 19 و 7 به ترتیب بیشترین میزان مصرف نمایشی را دارند. در ضمن، متغیرهای مادی گرایی، سرمایه ی فرهنگی، جهت گیری منزلتی، سرمایه ی اقتصادی، منزلت اجتماعی و پای بندی دینی به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در مصرف نمایشی خانواده ها دارند. همچنین، از نظر کیفیت تأثیرگذاری، متغیرهای مستقل شش گانه سه نوع تأثیر در مصرف نمایشی خانواده ها دارند: اثر مستقیم (مادی گرایی)، اثر غیرمستقیم (جهت گیری منزلتی) و هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم (سرمایه ی اقتصادی، سرمایه ی فرهنگی، منزلت اجتماعی و پای بندی دینی). یافته ها دلالت بر آن دارد که مصرف نمایشی در شهر تهران، برخلاف نظر وبلن، دیگر مختص طبقات مرفه و بالای جامعه نیست و به مرور در بین سایر طبقات جامعه نیز رو به رشد است و تمام طبقات جامعه به نوعی درگیر مصرف نمایشی اند.
بررسی رابطه بین میزان دین داری و سبک زندگی (مورد مطالعه: زنان شهراهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم سبک زندگی به عنوان بیان روش زندگی مردم و الگوهای فرهنگی و رفتاری آحاد جامعه از مفاهیم اساسی علوم انسانی به ویژه روانشناسی و علوم اجتماعی به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان دین داری و سبک زندگی زنان شهر اهواز است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان شهر اهواز بوده که تعداد 383 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای سنجش از پرسشنامه استاندارد گلاک و استارک و پرسشنامه محقق ساخته استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد که بین نمره ی کل دین داری، رابطه منفی و معنادار و نمره ی دینداری در ابعاد (اعتقادی، عاطفی) با ابعاد سبک زندگی (مدیریت بدن، مصرف فرهنگی، فعالیت های فراغت) رابطه مثبت وجود دارد. اما در بررسی رابطه بین بُعد پیامدی با مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، رابطه معنادار دیده نشد. هم چنین بین بعد مناسکی با فعالیت های فراغت زنان رابطه معنادار مشاهده نگردید. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که بُعد اعتقادی دین داری، بیش ترین تاثیر را در تبیین سبک زندگی زنان شهر اهواز داشته است و در مجموع متغیرهای مستقل توانسته اند، 25/38 درصد تغییرات متغیر سبک زندگی را تبیین نمایند.
مفهوم شناسی سبک زندگی انسان منتظر
حوزههای تخصصی:
هر انسانی در زندگی خود هدفی راانتخاب می کند وسعی می کند تا تمام تلاش ها و سختی کشیدن هایش در مسیر رسیدن به آن هدف قرار گیرد و این باعث می شود که زندگی انسان معنادار شود و ارزش پیدا کند. در چشم انداز مهدویت، بهترین هدفی که آدمی می تواند برای زندگی خود در نظر بگیرد و در راستای تحقق آن تلاش کند، همان عبودیت خداوند است و برای رسیدن به این هدف و تحقق آن در زندگی خداوند راهی را به انسانها معرفی کرده و آن حجت های الهی و امامان معصوم(علیهم السلام) هستند که اراده ی خداوند را تحقق می بخشند و برای قرب به خدا تنها راه محسوب می شوند، در واقع پس از آنکه ما در مسیر ولایت خداوند قرار گرفتیم، از طاغوت ها و بیراهه ها جدا شده ایم. ما باید امام عصر و زمان خود را بشناسیم و با او همراه شویم و اکنون که امام زمان ما در غیبت به سر می برند و ما منتظر ظهور ایشان هستیم زندگی خود را باید آنگونه که شایسته ی یک انسان منتظر است قرار دهیم لذا سؤال اصلی این مقاله این است که (مفهوم سبک زندگی یک انسان منتظر چیست؟) و برای دستیابی به پاسخ این سؤال معنای سبک زندگی و انتظار از دیدگاه نظریه پردازان و همچنین آیات و روایات بیان شده و با تلفیق این دو سبک زندگی انسان منتظر استخراج شده است.
سرمایه و شادی؛ پژوهشی در باب ارتباط میان سرمایه اجتماعی و فرهنگی با احساس شادی (مورد مطالعه: شهروندان شهرستان آران و بیدگل). مهران سهراب زاده ، سیدسعید حسینی زاده، حسین امامعلی زاده ، ایوب سخایی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادی از نیازهای اساسی نوع بشر در همه فرهنگ ها به شمار می رود، زیرا سلامت جسمانی و روانی اعضای جامعه را متأثر می سازد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت احساس شادی و ارتباط این متغیر با سرمایه های اجتماعی و فرهنگی است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و داده ها با به کارگیری ابزار پرسشنامه جمع آوری شده اند. حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهرستان آران و بیدگل در سال 1394 است. ارزیابی یافته ها در بُعد توصیفی نشان داد که در مجموع میزان احساس شادی حجم نمونه مورد بررسی در سطح متوسط رو به بالا (7/58) بوده و در ابعاد این متغیر، میزان شادی در بعد عاطفی در سطح بالاتری نسبت به ابعاد شناختی و اجتماعی قرار دارد. همچنین میانگین میزان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 3/66 و 6/4 است. در بعد یافته های استنباطی، آماره ها نشان دادند که رابطه مستقیم و معناداری میان سرمایه اجتماعی (478/0) و فرهنگی (402/0) با احساس شادی وجود دارد؛ با افزایش میزان سرمایه اجتماعی و فرهنگی، بر احساس شادی شهروندان افزوده می شود. همچنین سرمایه فرهنگی به طور غیرمستقیم و با تأثیر گذاری بر سرمایه اجتماعی، به افزایش احساس شادی منجر می شود.
رابطه ابعاد شخصیت و سازگاری زناشویی زوجین: بررسی نقش واسطه ای سبکهای عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش واسطه ای سبکهای عشق در رابطه ابعاد شخصیتی و سازگاری زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی به روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری این پژوهش را زوجین دارای مشکل تشکیل می دهند که به دادگاه خانواده شهر تبریز مراجعه کرده بودند. از این جامعه 280 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و براساس ویژگیهایی همچون سن و مدت ازدواج همتاسازی شدند؛ سپس از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سازگاری زناشویی (DAS)، نسخه کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه نگرش نسبت به عشق (LAS) را تکمیل کنند. برای آزمون الگوی فرضی پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات غیر مستقیم از طریق آزمون بوت استراپ نرم افزار AMOS براورد شد. یافته های تحلیل نشان داد که روان رنجوری به صورت منفی (01/0>p) و برونگرایی، توافق، گشودگی و وظیفه شناسی به صورت مثبت (01/0>p) سازگاری زناشویی را پیش بینی می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبکهای عشق دوستانه، شهوانی، منطقی، بازیگرانه و فداکارانه می تواند هم به صورت جزئی و هم به طور کامل در رابطه ویژگیهای شخصیتی و سازگاری زناشویی نقش واسطه ای ایفا کنند. متغیرهایی همچون سبکهای عشق به سبب ماهیت پویا، قابل تغییر و آموزش پذیر خود قابل دستکاری و تعدیل است؛ از این رو، تأیید نقش واسطه ای این فرایندها در الگوی پیشنهادی پژوهش، این نوید را می دهد که مشاوران حوزه ازدواج و خانواده به جای تمرکز صرف به عوامل ثابت در مداخلات خویش بر بهبود الگوهای ارتباطی و عشق ورزی زوجین تأکید کنند.
پرونده ویژه: بازی های رایانه ای
حوزههای تخصصی:
چیستی و اقسام
ویژگی ها
آسیب شناسی بازی های مجازی
راهکارها
اسلام ستیزی در بازی
سیمز در راستای هژمونیک
مطالعه کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیتزندگیمناسب مستلزم ایجاد احساسفردازشادیو رضایت است. از نظر وینهوون قابلیت زندگی جامعه در شادی اعضایش نشان داده می شود. از آنجاکهشادمانیدرسلامتی،عزت نفسوعملکردافراد مؤثر است،باعثبهبودکیفیتزندگیمی شود. حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره و بحران های زندگی را داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی اندازه گیری کیفیت زندگی شهروندان تهرانی و تأثیر شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر آن در سال 1394 است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تبیینی و از لحاظ روش ، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران در سال 1394 است.ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه است که در حجم نمونه 420 نفر اجرا شده. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است . آمار توصیفی نشان می دهد که به طورکلی 3/58 درصد پاسخگویان کیفیت زندگی متوسطی دارند.نتایج حاکی از آن است که کیفیت زندگی با شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات آنها همبستگی معنادار و مثبتی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد. پس از آن تحصیلات و در آخر حمایت اجتماعی متغیرهای مؤثر بر کیفیت زندگی هستند. براساس مدل پژوهش، با افزایش حمایت اجتماعی، شادمانی اجتماعی افزایش می یابد و نیز افرادی که حمایت اجتماعی بالاتری را دریافت می دارند، از تحصیلات بالاتری نیز برخوردار می شوند.
تربیت نسل جدید؛ دال شناور جدال گفتمانی در ایران (تحلیل گفتمان سریال ستایش با رویکرد لاکلائو و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سریال ستایش یکی از مجموعه سریال های تلویزیونی است که در سال های اخیر توجه بسیاری از بینندگان را به خود جلب کرد. اینکه چه گفتمان هایی در این سریال نمود یافته اند، گفتمان حاکم بر این سریال چیست و چه رابطه ای بین گفتمان ها وجود دارد، سؤال های اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. در راستای پاسخ به این سؤال ها، از نظریات لاکلائو و موفه به عنوان چارچوب نظری استفاده شد و برای گردآوری و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل گفتمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد: این مجموعه سریال بیانگر تقابل گفتمانی بین دو گفتمان دینی و دنیاگرایی است و شیوه تربیت نسل جدید به عنوان دال شناور محور اصلی این تقابل گفتمانی است.
بررسی مؤلّفه های سبکزندگی دینی از منظر آیتالله جوادیآملی و امکان بازنمایی آن در رسانههای مدرن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبکزندگی، اساساً به حوزه افعال انسان برمیگردد و برآمده از جهان بینی، هستها و نیستهای بنیانی یک تفکر و عقیده است. بنیانهای هستیشناسی، بایدها و نبایدهای هر نگرهای را تعریف و به آن شکل میدهد. ساحتهای فردی و اجتماعی انسان با توجه به بایدها و نبایدهای مبتنی بر هستی شناسیِ همان نحله و تفکر شکل میگیرد و نوع روابط حاکم بر فرد و اجتماع با توجه به نوع هستیشناسی افراد تفاوت خواهد کرد.
دین اسلام با توجه به بنیانهای هستیشناسی خود، مجموعهای از بایدها و نبایدها را به صورتی کاملاً منسجم در اختیار بشر قرار میدهد تا او با توجه به این راهبردها، مسیری متعالی و تکاملی را طی کند و به غایتِ مورد نظر این نگره دست یابد. نگرش جامع دینی، مبتنی بر برهان، عرفان و قرآن، تنها روشی است که میتواند دریافتی نسبتاً منسجم و کامل از منابع دینی را ارئه دهد و اطمینانی نسبی را برای عملیاتیسازی این دریافت به دست دهد.
از میان متفکران و دانشمندان در حوزه علوم اسلامی، میتوان آثار آیت الله جوادیآملی را یکی از منابع اصلی و غنی در این حوزه برشمرد. کتاب مفاتیح الحیات ایشان، از جمله آثاری است که با توجه به سیطره و جامعیت ایشان در حوزه علوم دینی، اعم از معقول، منقول و مشهود، به رشته تحریر در آمده و میتواند منبعی متقن برای ارائه سبکزندگی اسلامی باشد. رسانههای مدرن، بهویژه تلویزیون و سینما، از مهمترین و اثربخشترین ابزارهایی به شمار میروند که هر نحله و تفکری میتواند با استفاده از آن، به تحلیل، تعلیم و تعلیل انگارههای فکری خود بپردازد و تصویری را که میخواهد به دیگران ارائه کند.
شناخت مبانی هنر و رسانه و نیز عناصر و مؤلفههای هنر و رسانه دینی از منظر اصول حکمت اسلامی، این راهبرد را در اختیار فعالان این عرصه قرار میدهد که اساساً هنر و نیز رسانه دینی ممکن بوده و میتواند از بهترین روشهای ارائه مبانی و اصول سبکزندگی اسلامی باشد. بازنمایی سبکزندگی دینی نیز میتواند با شناخت مؤلفههای بازنمایی محتوا در ساختار فیلم و نیز نشانهها و مؤلفههای مفاهیم دینی و نحوه ارائه آن در قالب و فرم دینی صورت پذیرد. پس میتوان چنین برداشت کرد که امکان بازنمایی سبکزندگی در فیلم وجود دارد؛ اما این شناخت منوط به درک صحیح از مؤلفههای بازنمایی محتوا در فیلم و ایجاد نسبت صحیح و منطقی میان فرم و محتوای ارائه شده خواهد بود.
ارزیابی عملکرد مؤسسه ی قرآنی بیت الأحزان در تغییرات فرهنگی زنان روستایی (مورد: شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به عنوان مجموعه ای از خاستگاهِ اندیشه، هنجارها، عادات و باورهای جوامع انسانی که ضمن ایجاد قوام و پویایی جامعه؛ بازگوکننده تاریخ و هویت ساکنین یک کشور می باشد، در گذر زمان و با تکیه بر آموزش و ارتباط میان انسانها دائماً دستخوش تحول شده است. در این میان باورهای فرهنگی روستانشینان به دلیل داشتن ارتباط محدود با دیگر جوامع و نیز حاکم بودن سنت بر زندگی آنها در طی تاریخ کمتر دچار تغییرات بنیادین گشته است. پژوهش پیش رو با رویکردی کاربردی به بررسی و سنجش عملکرد مؤسسه قرآنی- فرهنگی بیت الأحزان در تغییرات فرهنگی زنان روستاییِ دهستان فهلیان از توابع شهرستان ممسنی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها تهیه پرسشنامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری شامل 438 نفر از زنان روستایی است؛ که از بین آنها تعداد 120 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق، ابتدا پرسشنامه ها کدگذاری شدند، سپس داده های کدگذاری شده به نرم افزار spss انتقال داده شد. جهت سنجش سؤالات از آزمون T تک نمونه ای و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن می باشد که مؤسسه بیت الأحزان بیشتر در زمینه تربیت و آموزش کودکان موفق بوده است، به طوری که رضایت بیش از90 درصد از زنان نمونه را به همراه داشته است. همچنین در زمینه های برگزاری کلاس های قرآن خوانی، مداحی و نیز برگزاری سفرهای زیارتی زنان روستایی رضایتمندی بالای80 درصد داشته اند. در نهایت با ضریب همبستگی 985/0رابطه معناداری بین برگزاری کلاس ها و جلسات فرهنگی توسط سازمان مردم نهاد بیت الأحزان و ایجاد تغییر نسبی در باورها و ارزش های فرهنگی جامعه زنان روستایی مشاهده گردید.
بررسی رابطه هویت اجتماعی و سبک فرزندپروری مادران شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده نخستین هسته جامعه و از عوامل اصلی انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق، سنت و عواطف از نسلی به نسل دیگر است و ثمره این نهاد فرزند است. برای به ثمر رسیدن فرزندان هر یک از پدر و مادر وظایفی را بر عهده دارند، در این میان بیشترین سهم در تربیت و تأثیرپذیری بر فرزندان را مادران بر عهده دارند؛ مادر از ابتدایی ترین مراحل پیدایش به عنوان مربی همراه انسان است. بنابراین سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و هویت مادران برای تربیت فرزندان سالم لازم و ضروری است. به همین دلیل در این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری والدین و ابعاد هویت اجتماعی مادران شهر ایلام پرداخته شده است. در ابتدا مطالعه های انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریه ای مبتنی بر آراء گیدنز شش فرضیه ارائه شد. برای آزمون فرضیه ها 400 نفر از مادران شهر ایلام به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه است. نتایج حاصل از آزمون اتا نشان دهنده همبستگی بین متغیرهای ابعاد هویت اجتماعی و سبک فرزندپروری والدین است؛ از همه مهم تر همبستگی بین هویت اجتماعی مادران با سبک فرزندپروری مقتدرانه است. در واقع مادرانی که به هویت جنسی، ملی، قومی و گروهی تثبیت شده ای دست پیدا کرده اند شیوه تربیتی مقتدرانه که سالم ترین شکل روابط خانوادگی است را برای تربیت فرزندان خود اعمال کرده اند. در مقابل بحران هویت مادران به انتخاب نامناسب ترین سبک فرزندپروری؛ یعنی سبک فرزندپروری بی توجه منجر شده است.
سبک زندگی اسلامی و رابطه آن با مصرفگرایی (مورد مطالعه: شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوه ش ب ا ه دف ت ع ی ی ن راب طه س ب ک زندگی اسلامی با میزان مصرفگرایی از نظر شهروندان اصفهانی در سال 1393 ان ج ام شد. روش ، ت وص ی ف ی از ن وع ه م ب س ت گ ی و ج ام ع ه آم اری شامل تمام خانواده های ساکن در 14 منطقه شهر اصفهان بودند که 300 ن ف ر از شهروندان به صورت تصادفی خوشه ای ب رای ش رک ت در پ ژوه ش ان ت خ اب ش دن د. اب زار ج م ع آوری اطلاع ات شامل پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) و پ رس ش ن ام ه محقق ساخته مصرفگرایی است. ب ه م ن ظور ت ج زی ه و ت ح ل ی ل داده ها از آزمونهای رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکراهه اس ت ف اده ش د. ت ح ل ی ل اطلاع ات ن ش ان داد ک ه ب ی ن مصرفگرایی با ابعاد سبک زندگی اسلامی شامل تفکر و علم (198/0r =)، خانوادگی (r=267/0)، اجتماعی (r=406/0)، اخلاقی (r=213/0)، مالی (r=403/0)، باورها (r=339/0)، راب طه م ع ن ی داری هست. از ب ی ن م ت غ ی ره ای م ورد م طال ع ه ، ب ه ت ری ن پ ی ش ب ی ن ی ک ن ن ده مصرفگرایی خانواده ها در گ ام اول ، بعد مالی و در گ ام دوم ، بعد اجتماعی ب ود. هم چنین میان مصرفگرایی خانواده ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تعداد اعضای خانواده، تعداد فرزندان، تعداد افراد شاغل در خانواده، تحصیلات پدر، شغل پدر، تحصیلات مادر، شغل مادر) تفاوت معناداری وجود دارد.