فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مکان یابی اراضی مسکن مهر در ایران، از مهم ترین چالش های فرا روی این طرح است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیس ت محیط ی، کالب دی و غیره مواجه است. این تحقیق ضمن معرفی و انتخاب معیارهای مکان ی ابی بهینه سایت های مسکن، بر روی دو س ایت مس کن مه ر »مه ر الب رز « و »شهرک ابریشم« در استان البرز، به ارزیابی مکان گزینی پروژه های مسکن مهر بر اساس اصول بهینه مکان یابی پرداخته است. ای ن پ ژوهش از نظ ر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر روش، توصیفی -تحلیل ی ب وده و اب زار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اس نادی و پیمایش ی از طری ق توزی ع پرسش نامه و مصاحبه با کارشناسان و مشاهده می باش د.پرس شنامه ها توسط 12 کارشناس تکمیل شده و گزینه ها بر مبنای معیارهای مکانیابی توسط دو ابزار تصمیم گیری چند شاخصه یعنی AHP و TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفته و به طور همزمان با استخراج اطلاعات نقاط محل های تأثیر گذار در محدوده مطالعاتی از Google Earth میزان نزدیکی سایت ها به حریم های اماکن شاخص تأثیر گذار در محدوده مطالعاتی در Gis بررسی گردیده است. یافته ها این تحقیق نشان داد که شهرک ابریشم با امتیاز 0/53 نسبت به مهر البرز با 0/47 در تحلیل AHP و شاخص نهایی 0/57 نسبت به مهر البرز با 0/43 در تحلیل TOPSIS از نظر معیارهای مکانیابی منتخب، از نظر وضعیت مناسب تری برخوردار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد پروژه مسکن مهر البرز با توجه به مواجه با معضلات احتمالی اینده در خصوص نشستگاه این شهرک مسکونی نیازمند تدابیر پیشگیرانه زیست محیطی و زیر ساختی، اقتصادی و اجتماعی بیشتری است.
برنامه ریزی سبزراه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران در عرصه محیط زیست شهری از کارشناسان جنگل داری شهری و فضای سبز گرفته تا معماران منظر و محیط زیست هر کدام سعی خود را بر این نهاده اند تا با ارائه راهکارهای جدید، میزان فضاهای سبز شهری را افزایش داده و در جهت واردکردن فضای سبز به شهرها، به عنوان بخش جاندار محیط شهری، بهترین راه حل ها را ارائه دهند. در این میان، سبزراه ها علاوه بر تأمین نیاز شهرها به فضای سبز می توانند در عرصه حمل ونقل پاک شهری ایفای نقش کنند. در این پژوهش سعی شده جهت چگونگی برنامه ریزی سبزراه های شهری بر اساس فرمول جاذبه کالیبره شده و به کمک روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) راهکاری ارائه شود. استفاده از این روش در منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد منجر به پیشنهاد سبزراهی به طولی حدود ۵/۱۱ کیلومتر شد. استفاده از این روش در کلان شهرهایی که دارای قطعات طبیعی در میان بافت مصنوعی شهر نیستند و در عین حال خواهان تغییر در فرم شهر و ایجاد ارتباط و تعامل بیشتر انسان به صورت پیاده با فضای شهر هستند، مناسب و انجام پذیر است.
شناسایی پتانسیل های زمینه ساز توسعه خلّاق در بافت فرسوده - تاریخی با تاکید بر ارتقای گردشگری (نمونه موردی: محلّه میدان ارگ، منطقه ۱ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده به دو دسته کلی دارای ارزش و فاقد ارزش تقسیم می شوند. رویکردهای جدید مرمّتی سعی در تکیه بر میراث موجود در بافت های فرسوده دارای ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافت های تاریخی از طریق تعیین نقش آنها در سازمان فضایی شهر دارد. یکی از رویکردهای مطرح در این زمینه، رویکرد گردشگری در برنامه ریزی شهری است. امروزه این رویکرد به عنوان نوعی جدید از انواع گردشگری، موضوع مهمی در توسعه و دگرگونی شهرها در جهان محسوب می شود. در این مقاله با معرفی مفهوم توسعه خلّاق و تبیین نگرش های گوناگون مرمّت و شناسایی نواحی دارای پتانسیل جذب گردشگر و دارای اولویت در زمینه توسعه خلّاق با استفاده از مدل SZCD شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلّاق و مدل تحلیلی AHP و نرم افزار ArcGIS در محدوده مورد نظر می باشد. هر یک از این عوامل، معیارها و شاخص های مدل کالبدی- عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و نهادی - مدیریتی را از محدوده مورد مطالعه استخراج کرده و نتایج به صورت نقشه تهیه شده و خروجی آن در بردارنده پهنه هایی می باشد که بر اساس این شاخص ها و معیارها بهترین پهنه برای توسعه خلّاق و دخالت در بافت به منظور جذب گردشگر می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که معیار کالبدی - عملکردی با ارزش ۶۶۹/۰ نسبت به سایر معیارها، از اهمیّت بیشتری برخوردار بوده و معیارهای اقتصادی - اجتماعی با ارزش ۲۴۳/۰ در مرتبه دوّم اهمیّت قرار دارند. شاخص نهادی مدیریتی با ارزش ۰۸۸/۰ در ضریب اهمیّت نرمال هر یک از معیارها نسبت به همدیگر از عملکرد بسیار ضعیفی در بین معیارهای مورد مطالعه داشته است.
مقایسه تطبیقی روش های تصمیم گیری چند معیاره در مکان یابی بهینه ساختمان های بلندمرتبه (مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلند مرتبه سازی از جمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روز افزون جمعیّت، کمبود و گرانی زمین و مشکلات توسعه افقی شهرها رواج یافته است. بنابراین، مکان یابی این ساختمان ها در فضاهای شهری از اهمیت زیادی برخوردارست. پژوهش حاضر تلاش می نماید تا عوامل مؤثر بر مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه را در محیط های شهری با کمک روش های تصمیم گیری چندمعیاره معرفی و نسبت به شناسایی پهنه های مناسب برای استقرار این ساختمان ها در منطقه 9 شهرداری مشهد اقدام نماید. این پژوهش بر تحلیل نتایج مدل پرکاربرد تحلیل شبکه ای(ANP) و مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استوار شده است، به طوری که داده ها و اطلاعات پژوهش از طریق 25 نفر از کارشناسان خبره بصورت پرسشنامه ای گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که در روش ANP، معیارهای سازگاری و قیمت زمین با ضریب 143/0 در رتبه اول و سرانه خدمات و تراکم جمعیت در رتبه دوم قرار دارند. درحالی که در روش AHP، فاصله از گسل با ضریب 255/0 در رتبه اول و شیب اراضی با ضریب 234/0 در رتبه دوم قرار گرفته است. پس از تهیه نقشه پهنه بندی عرصه های مناسب برای احداث ساختمان های بلندمرتبه، فضایی بین 439 تا 449 هکتار به ترتیب در روش ANP و AHP کاملا مناسب تشخیص داده شده است. در پایان از بین هشت ساختمان بلند مرتبه در حال احداث در منطقه مورد مطالعه، بنابر روش ANP هیچ کدام در پهنه های کاملا مناسب قرار نگرفته اند، درحالی که در روش AHP دو ساختمان آرمیتاژ و مانیا در پهنه کاملا مناسب قرار گرفته اند.
کاربرد اصول دانش طراحی اقلیمی در طراحی فضاهای شهری با تأکید بر آسایش حرارت– تحقق طراحی و نتایج از پروژة سهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در برگیرندة چگونگی بهره گیری از اصول دانش طراحی اقلیمی در خلق فضاهای شهری بر پایة تأمین آسایش حرارتی است. این پژوهش بر طراحی سایت سهیل در منطقة 19 شهر تهران با سنجش عملکرد طراحی در محدودة خرد مقیاس با شبیه سازی در مدل سه بعدی خرد اقلیم ENVI-met® انجام گرفت. مقایسة نتایج مدل سازی و شبیه سازی خرد اقلیم مؤلفه های دمایی در شاخص های دمای پتانسیل و دمای تابشی نشان داد که محدودة خرد اقلیم خلق شدة ناشی از طراحی، به کاهش اوج دمای محیط در طول روزهای تابستان تا بیش از 10 درجة سلسیوس کمک شایان توجهی می کند؛ این درحالی است که شرایط آسایش در حد چشمگیری بهبود یافته است. همچنین، در بررسی شرایط زمستان مشاهده شد که مقدار دمای مؤثر در محدودة کاربری های مورد نظر، به سبب بهره مندی از جذب و ذخیرة انرژی تابشی خورشیدی تحت تأثیر نوع طراحی، به بیش از 15درجة سلسیوس در هنگام ظهر رسید؛ در حالی که در این فصل از سال، متوسط دمای بیشینة حاکم بر محیط 9 درجة سلسیوس بود. نتایج پژوهش، بر لزوم رویکرد علمی به کاربرد و استفاده از دانش طراحی اقلیمی در جزئیات سبک و الگوی شهرسازی و معماری ایران تأکید می کند.
تحلیلی بر پراکنش جمعیت و توزیع خدمات شهری بر پایه عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان و چگونگی توزیع خدمات شهری نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات جمعیتی در مناطق شهری دارد. از آنجا که یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری توجه به توزیع متوازن جمعیت است، توزیع خدمات شهری می تواند موجب عدالت فضایی گردد. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر اردبیل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از ضریب آنتروپی برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت و از ضریب پراکندگی و مدل ویکور برای بررسی میزان تعادل در توزیع خدمات شهری در نواحی شهر اردبیل استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، نواحی چهل وچهارگانة شهر اردبیل است که با توجه به هفده شاخص خدمات شهری ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ناحیه های 6 و 7 منطقه 2 با بیشترین امتیاز (بسیار برخوردار) و ناحیه 7 منطقه 4 با کمترین امتیاز (بسیار محروم) به ترتیب در سطح اول و آخر قرار گرفته اند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، خدمات در برخی شاخص ها مانند فرهنگی، مهدکودک، آتش نشانی و... به صورت متعادل در نواحی شهر توزیع نشده است. همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، بین تراکم جمعیت و توزیع خدمات (161/0) رابطه معناداری وجود ندارد. یعنی توزیع خدمات مطابق با نیازهای جمعیتی نبوده است، بلکه ویژگی های اجتماعی – اقتصادی ساکنان نواحی در پراکنش و توزیع خدمات مؤثر بوده اند. بررسی ضریب همبستگی پیرسون میان پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات (151/0) در نواحی شهر اردبیل نبود رابطه معنادار را بین این دو متغیر نشان می دهد. بنابراین ضمن افزایش شاخص های خدمات شهری در سطح نواحی شهر اردبیل، برقراری ارتباط هماهنگ و مؤثر بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر اردبیل ضروری به نظر می رسد. رشد شتابان جمعیت شهری و پیشی گرفتن آن از امکانات و خدمات شهری مطلوب و نبود برنامه ریزی صحیح، موجب ناهمگونی و عدم تعادل توزیع امکانات و خدمات در سطح شهر می شود.
بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری با تاکید بر فضاهای گذران اوقات فراغت (نمونه موردی: محله قیطریه، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده توجه ها موجود بازآفرینی شهری دربرگیرنده برنامه هایی با اهداف اقتصادی، محیطی و کالبدی است. پس لازم تا در بازآفرینی شهری، حرکت از منظرسازی صرف به تدریج به سمت افزایش توجه به رویکرد گسترده تری از آن همچون رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا صورت گیرد؛ که ضمن توجه به منافع مالی و اقتصادی در طرح های شهری، مسیر این سرمایه گذاری، در راستای ایجاد مراکز فرهنگی و هنری و گذران اوقات فراغت تعیین شود. این موجب برون گرایی، اجتماعی بودن و خلاقیت می گردد. از این بابت در فرایند بازآفرینی شهری محرک توسعه شهری قلمداد می شود. این پژوهش به دنبال همچنین رویکردی در بازآفرینی است. یافته های پژوهش نشان داد که محدوده مورد مطالعه به لحاظ کاربری فراغتی در وضعیتی مطلوب قرار ندارد. از سویی دیگر روش کیفی بکار گرفته شده، معیارهایی را برای رسیدن به تعادل کیفی، کمی، مطلوب و دسترسی ساکنان بافت به خدمات شهری همچون فراغتی در قالب رویکرد بازآفرینی بافت فرسوده شهری مشخص نمود. با انجام تحلیل های فضایی بلوک های غربی که محور ورودی بافت و در ارتباط با شریان های اصلی و حلقه پیونددهنده این بافت با محله های قیطریه، دزاشیب و تجریش می باشد، و همچنین کاربریهای بایر در این قسمت قرار گرفته اند، را می تواند به عنوان پهنه بهینه فضاهای گذران اوقات فراغت در نظر گرفت.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
مکانیابی بهینه دفن زباله های جامد شهری منطقه هشتگرد به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دفن زباله یکی از مهم ترین جنبه های مدیریتی مواد زائد جامد شهری است و علم ژئومورفولوژی با توجه به ماهیت خود که به منشاء وتحول اشکال زمین و فرایندهای تشکیل آنها مربوط می شود، در امر مکان یابی بهینه نقش بسزایی دارد. منطقه هشتگرد با وسعت 398 کیلومترمربع در جنوب شهرستان ساوجبلاغ استان البرز واقع شده است. در این منطقه به دلیل قرارگیری بر روی مخروط افکنه رودهای دائمی(کردان) و زمین های با نفوذپذیری فراوان، وجود آب های سطحی و لایه های آب زیرزمینی بعضاً در عمق های کم (کمتر از 50 متر)، نواحی جمعیتی (شهری و روستایی) و زمین های کشاورزی فراوان، مکانیابی بهینه دفن زباله بطوری که به محیط زیست اطراف آسیب وارد ننماید دارای اهمیت و ضرورت فراوانی است. هدف این تحقیق مکان یابی بهینه دفن زباله منطقه هشتگرد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و باتوجه به پارامترهای ژئومورفولوژی می باشد. روش تحقیق به صورت تحلیلی – مقایسه ای است. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی 25000 : 1 و نقشه زمین شناسی 1:100000 و داده های مربوط به آب های زیرزمینی منطقه مورد مطالعه استفاده شد و همچنین نرم افزار ArcGIS برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. در مقاله ی حاضر براساس چهار معیار اصلی یعنی زمین شناسی، هیدرولوژی، توپولوژی و کاربری اراضی پنج ناحیه برای مکانیابی به دست آمد که نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نواحی کاملاً مناسب برای دفن زباله در قسمت شرقی و جنوبی منطقه در حوالی روستای محمد آباد افشار و نواحی کاملاً نامناسب برای دفن زباله ناحیه غربی منطقه به دلیل قرارگیری نواحی جمعیتی و کشاورزی و عمق کم آب زیر زمینی (7 تا 32 متر) در این قسمت از منطقه می باشد.
ارزیابی و مکان یابی بهینه جهت های توسعه فضایی - کالبدی شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان و بی رویة شهرها، بر بسیاری از جنبه های اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی در داخل و اطراف شهرها تأثیر گذاشته است. به همین دلیل، باید در آینده، دیدگاهی جامعه نگر به توسعة کالبدی- فضایی شهرها ایجاد شود. از این رو، شناخت و مکان یابی اراضی مناسب برای گسترش آیندة شهر، از تصمیم های مهم برنامه ریزان شهری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و مکان یابی بهینة جهت های توسعة کالبدی- فضایی شهر بوکان است. بدین منظور، برای ارزیابی چگونگی توسعة کالبدی شهر در سال های 1375 تا 1385، از مدل آنتروپی شانون استفاده شد. سپس با استفاده از ابزار سیستم اطلاعات جغرافیایی، به مکان یابی بهینه برای رشد کالبدی شهر بوکان در سال های آتی پرداخته شد. لایه های مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از: لایه های خطوط برق فشار قوی، فاصله از روستا های اطراف، فاصله از زمین های سیلابی، آب های سطحی (رودها)، راه های ارتباطی، شیب و کاربری اراضی. نتایج نشان می دهد که رشد کالبدی- فضایی شهر بوکان در چند دهة گذشته برنامه ریزی شده نبوده و رشد پراکند ه ای را تجربه کرده است. این نوع رشد، مشکل های اقتصادی و زیست محیطی زیادی را برای شهر بوکان ایجاد کرده است. نتایج بعدی پژوهش نشان داد که مناسب ترین اراضی برای رشد کالبدی شهر بوکان، در سمت شرقی و محور جادة بوکان- شاهین دژ واقع شده است.
بررسی شاخص های کمی و کیفی مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری (مطالعه موردی: شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و در نتیجه رشد و گسترش ابعاد فیزیکی و اجتماعی شهرها، تأثیرات قابل توجهی بر زندگی شهری دارد؛ به طوری که امروزه مفهوم شهرها بدون در نظر گرفتن فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیرقابل تصور است. از این رو هدف اصلی این پژوهش، کمک به ارتقا و بهبود کیفیت فضای سبز در شهر میانه است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. پس از شناخت مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری، به بررسی آن در حوزه های چهارگانه شهر میانه پرداخته شد. در نهایت، برای تعیین تعداد اعضای نمونه آماری، از فرمول کوکران استفاده شد. جامعه آماری، تمامی استفاده کنندگان از پارک ها و فضای سبز شهر میانه؛ در ماه های مرداد، شهریور و مهرسال 1391 بود که با فرض سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 383 نفر برآورد شد. 383 پرسشنامه با در نظر گرفتن مقیاس و شعاع دسترسی هر پارک، به روش نمونه گیری تصادفی، توزیع شد. روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه با 10 کارشناس مرتبط با فضای سبز شهری به ارائه راهکارهایی در راستای برنامه ریزی مطلوب فضای سبز شهر میانه، پرداخته شد. براساس نتایج تحقیق، مؤلفه کالبدی، بیشترین اهمیت نسبی را در میان سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده و مؤلفه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، در درجه های بعدی اهمیت قرار گرفته اند. همچنین وضعیت فضای سبز حوزه 3 شهر میانه، نسبت به سایر حوزه های این شهر در سطح پایین تری می باشد؛ بنابراین باید در اولویت برنامه ریزی و احداث فضای سبز شهری قرار گیرد.
تحلیل توزیع فضائی کاربری مسکونی از طریق بررسی تراکم های شهری و نقش آن در توسعه پایدار شهر (مطالعه موردی : شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونت مهم ترین کارکرد شهری است که همواره بیشترین اراضی شهرها را دربرمی گیرد و قلمروهای مهم و متنوعی را در کنار یکدیگر قرار می دهد. نکتة بسیار مهم در مکان گزینی کاربری مسکونی، ضرورت های ارتباطی و زیست محیطی است. در پژوهش حاضر با رویکرد قیاسی و توصیفی- تحلیلی، وضع توزیع فضاهای مسکونی شهر میاندوآب ارزیابی شده و انواع تراکم مانند تراکم خالص مسکونی، تراکم خالص شهری یا تراکم کلی مسکونی، تراکم ناخالص شهری و تراکم ساختمانی مسکونی بررسی می شود. سپس ضمن تحلیل و مقایسة وضعیت کاربری مسکونی شهر میاندوآب و تراکم های شهری با استانداردهای کاربری مسکونی، میزان تراکم و نیاز به زمین با کاربری مسکونی، در مناطق مختلف شهر مشخص می شود. نتایج نشان می دهد میاندوآب، به دلیل مهاجرپذیری بالا و الحاق روستاهای اطراف به محدودة قانونی شهر، تراکم های متفاوتی در مناطق مختلف شهر دارد؛ به طوری که 3/60 درصد سطح شهر، تراکم خالص مسکونی بین 201 تا 250 نفر دارد که نشانة وجود واحدهای مسکونی بزرگ و دارای محوطة باز بیشتر و نیز وجود زمین های خالی بین آن هاست. از نظر تراکم خالص شهری، 86/46 درصد کل سطح شهر، تراکم بین 51 تا 100 نفر دارد که جزء تراکم های بسیار کم برای شهر محسوب می شود. تراکم ناخالص شهری، فقط در بخش کوچکی از شهر (22/3 درصد) زیاد است که بر بافت های قدیمی آن منطبق است، درحالی که بیش از نصف مساحت شهر، تراکم ناخالص کمتر از 50 نفر در هکتار دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین تراکم ساختمانی این شهر بین 30 تا 50 درصد است که مهم ترین علت آن، الحاق روستاها به محدودة شهر و وجود فضاهای باز بیشتر در واحدهای مسکونی آن هاست.
سنجش کیفیت زندگی در قلمرو بافت فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه 9 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش کیفیت زندگی شهری در بافت فرسوده منطقه 9 شهرداری تهران و با انگیزه ارایه یک الگو به منظور ارزیابی کیفیت زندگی و شناخت مؤلفه های مؤثر بر آن، طراحی شده است و سعی بر آن دارد که با توصیف و تبیین مفهوم کیفیت زندگی و بافت فرسوده، شاخص های تأثیر گذار بر آن، نحوه ارتباط این شاخص ها و نحوه سنجش آنها را در بافت فرسوده شهری بررسی نماید. بنابراین مبنای سنجش کیفیت زندگی در بافت فرسوده منطقه 9 شهر تهران، معیار رضایتمندی از کیفیت زندگی شهری از دیدگاه ساکنین است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش اسنادی- پیمایشی است. در واقع با بررسی ادبیات تحقیق و متون مرتبط با کیفیت زندگی معیار های مورد نظر استخراج گردید ( شیوه ی استقرایی) و سپس با استفاده از شیوه ی پیمایشی ابعاد رضایتمندی از زندگی از منظر ساکنین جمع آوری و با استفاده از تکنیک های تحلیلی سنجیده شد. نتایج مبین این مطلب است که وضعیت رضایت از ویژگی های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی معنادار بوده و نشان از کیفیت پایین در این شاخص ها دارد. بنحوی که عامل حمل و نقل، مسکن، حکمروایی شهری و دسترسی تفریحی بیشترین تاثیر را در میزان رضایتمندی از بافت فرسوده منطقه 9 شهر تهران را دارا هستند.
تحلیلی بر استفاده از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره و بهینه سازی چندهدفه برای مکانیابی جغرافیایی مدارس، مطالعه موردی منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربریها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل مؤثر، منجر به پیچیدهتر شدن مسأله میشود و استفاده از روشهای قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربریهای سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاههای مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
ارزیابی کیفی مکان گزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی مکانگزینی فضاهای ورزشی شهرکرد بر اساس معیارهای مکان یابی است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» بوده که با استفاده از مطالعات میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام فضاهای ورزشی شهرکرد است. در این پژوهش، داده های حاصل از پیمایش میدانی با مدل AHP وزن دهی شده و با استفاده از مدل تاپسیس درجه مطلوبیت و رتبه هریک از فضاهای ورزشی در چهار معیار همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش مشخص شده است. در مرحله آخر جهت رتبه بندی نهایی فضاهای ورزشی شهرکرد، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به وزن های سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی انجام شده در مدل تاپسیس، بین مکانگزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد و معیارهای مکانیابی (همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش) تفاوت وجود دارد. یافته های حاصل از روش ویکور نشان می دهد که سالن یادگار امام و مجموعه ورزشی انقلاب در وضعیت مطلوب، مجموعه ورزشی تختی نیمه مطلوب و فضاهای ورزشی حجاب، باستانی و رسالت در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
تحلیل و ارزیابی بافت فرسوده در نقاط شهری منتخب استان کردستان با تأکید بر مشکلات بخش مسکن
حوزههای تخصصی:
بافتهای فرسوده شامل گونههای تاریخی، میانی و دارای اسکان غیر رسمی هستند که در حدود 30 درصد بافتهای شهری با 34 درصد جمعیت شهرنشین نقاط منتخب شهری استان کردستان را شامل میشود. این بافتها با مشکلات متعدد کالبدی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند که بخش عمده آن ناشی از کیفیت و کمیت نازل مساکن آنها در کنار مشکلات اقتصادی است. در عین حال این بافت ها پتانسیل های مناسبی برای تأمین مسکن در شهرها را فراهم می کنند. توجه به این بافتها در راستای احیاء و توانمندسازی آنها برای حل مشکلات خود این بافتها و نیز راه حلی برای توسعه فیزیکی شهرها با استفاده از توسعه درونی اهمیت حیاتی دارد. این مطالعه به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و از نتایج طرحها و مطالعات انجام شده و نیز آمارهای رسمی کشور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که 30 درصد بافت شهرهای منتخب با 34 درصد جمعیت شهرنشین جزء بافتهای فرسوده است؛ که در این بافت تنها 30 درصد واحدها از نظر کیفی در رده قابل قبول و از نظر کمی تنها 6/43 درصد در گروه قابل نگهداری قرار دارند. در این بافت تراکم خالص مسکونی 200 نفر در هکتار نسبت به میانگین کشوری بیشتر است.
تحلیلی بر توزیع فضایی جمعیت و خدمات شهری با تاکید بر عدالت اجتماعی و نابرابری های شهری (مطالعه موردی: محلات شهر فیروزآباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، ﭘﺮاکﻨﺶ بهینه و اﺻﻮﻟی خدمات و امکانات شهری، ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ عدالت اجتماعی، در ﻓﺮآیﻨﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی ﺷﻬﺮی از اﻫﻤیﺖ زیﺎدی ﺑﺮﺧ ﻮردار اﺳ ﺖ. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات در محلات شهر فیروزآباد جهت برقراری پراکنش متناسب یا متعادل آنها در محلات شهر است. بر این اساس، روش تحقیق ""توصیفی- تحلیلی"" و جامعه آماری، 12 محله شهری براساس تقسیمات کالبدی مسکن و شهرسازی است. شاخص های مورد استفاده، 17 شاخص توزیع خدمات در سطح محلات شهر فیروزآباد است. یافته ها بر اساس نتایج ضریب آنتروپی نشان دهنده گسترش برابری و تعادل نسبی در توزیع جمعیت محلات دوازده گانه شهر فیروزآباد است. همچنین بررسی میزان ضریب رگرسیون با مقدار 372/0 بین جمعیت و مساحت محلات شهر بیانگر عدم وجود رابطه معنی داری بین دو متغیر است. در حقیقت جمعیت پذیری نواحی شهری مطابق با مساحت موجود محلات نبوده است. بر اساس روش امتیاز استاندارد شده نیز بیشترین نابرابری در توزیع فضایی مربوط به شاخص خدماتی آموزش عالی، جهانگردی و پذیرایی و مراکز ورزشی و کمترین مربوط به خدمات حمل و نقل و انبار است. بر همین مبنا، محله 5 از ناحیه 2 به عنوان متعادل ترین محله و محله سه از ناحیه دو به عنوان نامتعادل ترین محله شهری از نظر توزیع بهینه خدمات شهری شناخته شده اند. ضریب رگرسیون خطی نشان می دهد توزیع خدمات در محلات شهر فیروزآباد متناسب با افزایش جمعیت و نیازها نبوده است. بنابراین ارتقای شاخص های خدمات شهری و توزیع متعادل آنها باید در اولویت قرار گیرند. در این راستا کنترل گسترش افقی و افزایش تراکم به ویژه در محلات 5 و 6 از ناحیه دو، ایجاد و تقویت زیرساخت های خدماتی و رفاهی در محلات کم برخوردار، ارایه امکانات و خدمات شهری به محلات 1 و 4 و 6 از ناحیه یک و محلات 2 و 3 از ناحیه دو به عنوان محلات ناپایدار و غیره پیشنهاد می شود.
بررسی تغییرات فضای سبز با مدل مارکوف و شاخص NDVI و تبیین راهبردها با مدل SWOT مطالعه موردی: منا طق 18 ، 19 و 21 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای کمی و کیفی فضای سبز در مناطق 18 ، 19و21 شهرداری تهران بوده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست5 در سالهای1991 ، 2000 و 2010، نقشه تراکم فضای سبز با استفاده از شاخص ان دی وی آی تهیه شده است. همچنین برای پیش بینی روند تغییرات فضای سبز در آینده از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شد. نتایج نشان میدهند بیشترین تغییر کاربریها مربوط به تغییر کاربری فضای سبز به اراضی شهری بوده است. بنابراین می توان چنین ادعا کرد که توسعه شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه منجر به از بین رفتن فضای سبز و راضی کشاورزی شده است و کمترین احتمال در رابطه با تغییر سایر کاربریها بوده است. از مقایسه نتایج احتمال تغییر کاربریها با تقسیم بندی ان دی وی آی مشخص میشود که طی سالهای 1991 تا 2010 ، 12.5 هکتار به وسعت اراضی شهری اضافه شده که این امر باعث کاهش فضای سبز مناطق مورد مطالعه شده است. در این تحقیق جهت مدیریت فضای سبز مناطق مورد مطالعه از فنون مدیریت استراتژیک و برای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار از ماتریس سوات استفاده شد. با توجه به امتیاز به دست آمده از عوامل داخلی(2.89) و خارجی(3.23) میتوان نتیجه گرفت که وضعیت فضای سبز مناطق مورد مطالعه در حالت تهاجمی قرار دارد. در چنین شرایطی مناطق میبایست راهبردهای"" قدرت _ فرصت""را در پیش بگیرند. بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران و ارائه الزامات قانونی سختگیرانه تر از جمله راهبردهای پیشنهادی در این تحقیق است.
جدایی گزینی اجتماعی شهر کامیاران؛ تحلیلی بر شاخص های ناهمسانی و انزواگرایی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش الگوها و روندهای جدایی گزینی شهری، اغلب با استناد به شاخص هایی صورت می پذیرد که الگویابی فضایی توزیع افراد ساکن در یک شهر را به خوبی نشان نمی دهد. در این مقاله رویکرد جدید سنجش میزان جدایی گزینی فضایی بین چندین گروه ارائه شده است. این رویکرد این امکان را برای محققان فراهم می سازد تا جدایی گزینی در هر مقیاسی را محاسبه نمایند. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای جمع آوری شده است. در این مقاله جدایی گزینی اجتماعی شهرکامیاران در قالب سه متغیر درآمد، زبان و مذهب با استفاده از شاخص های معرفی شده محاسبه شده است. نتایج شاخص ها با استفاده از آزمون P-Value نشان دهنده سطح اطمینان بالای سنجش جدایی گزینی در این مطالعه است. بر اساس نتایج نمونه موردی، با افزایش در مقیاس مطالعه، میزان شاخص های جدایی گزینی کاهش می یابد. شدت جدایی گزینی در سه محدوده شاخص (شمال شرقی، شمال غربی و جنوب شهر) در هر سه متغیر مورد مطالعه بیشتر از سایر نقاط شهر است. همچنین، میزان ناهمسانی متغیر مذهب در مقیاس محلی بیشتر از سایر متغیرها است و سه گروه درآمدی متوسط، گروه زبانی سوران و گروه مذهبی اهل سنت بیشترین میزان انزواگرایی فضایی را دارا هستند.
مکان یابی ایجاد فضای سبز در شهرستان تبریز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگرانی ها در زمینه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، روش ترسیب خاک در نتیجه جنگل کاری در اراضی بایر و تخریب شده و مدیریت بهینه آن، روش مناسبی برای کاهش تراکم دی اکسید کربن اتمسفری است. لذا با توجه به مسأله گرمایش جهانی و گسترش صنایع شهری در آلایندسازی هوا؛ استطاعت اراضی شهرستان تبریز در ایجاد پارک جنگلی با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های پایه در دسترس و تصویر ماهواره ای اسپات 2005 هم چنین مطالعات میدانی جمع آوری شد. نقشه های رقومی شده منطقه با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی به نقشه های معیار (شیب، جهت، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، خاک، شهر، شبکه ارتباطی، روستا و آبراهه اصلی) تبدیل و جهت مقایسه دوبه دوی ارزش گذاری گردید. به طوری که ارزش هر یک از معیارها با توجه به استطاعت هر واحد در نظر گرفته شد. مقایسه دوبه دوی معیارهای حاصل از تکنیک های اطاعات مکانی با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی تحت محیط GIS انجام پذیرفت و وزن معیارهای مورد بررسی محاسبه شد. سپس نقشه نهایی در فرمت رستر و با استفاده از وزن هر یک از معیارها استخراج و در 5 کلاس از بسیار ضعیف تا بسیار مناسب طبقه بندی و بهترین مکان با مساحتی در حدود 4 درصد از کل شهرستان استخراج گردید.