ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴۲۸ مورد.
۳۲۱.

سنجش مؤلفه های مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای درجهتِ توسعة پایدار موردشناسی: استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رقابت پذیری توسعة پایدار خراسان شمالی رقابت پذیری منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۵۴۰
با رشد جهانی شدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعة منطقه ای برخوردار شده است. پژوهش حاضر با درک این موقعیت، در جست و جوی پاسخ به بعضی سؤالات اساسی است تا از طریق آن ها مؤلفه های مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی سنجیده شود. در این تحقیق عوامل مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی در پنج بُعد اجتماعی، نهادی- سیاسی، اقتصادی، گردشگری و کالبدی- زیست محیطی بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی و تحلیلی و از لحاظِ دستیابی به حقایق، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از لحاظِ هدف کاربردی است. نمونة آماری، کلیة متخصصان حوزة توسعه و رقابت پذیری استان خراسان شمالی می باشد که این 30 نفر تمام شماری شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که در سطح عامل ها، «عامل اقتصادی» و «عامل نهادی –سیاسی» مهمترین عوامل مؤثر در ارتقای رقابت پذیری استان هستند. در سطح بعدی عواملی چون «گردشگری» و «اجتماعی» قرار دارند و در نهایت عامل «زیست محیطی- کالبدی» کمترین تأثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی دارند. با توجه به اینکه درگز در استان خراسان رضوی تنها بازارچة مرزی همجوار با استان و تنها پایگاه نزدیک تجارت خارجی استان خراسان شمالی است؛ این رویه باعث پایین آمدن شاخص های رقابت پذیری استان شده است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که در سیاست گذاری های توسعة استان، ایجاد بازارچة مرزی، استفاده از انرژی های نو و جذب سرمایه گذاری خارجی مورد توجه قرار گیرید.
۳۲۲.

تبیین نقش اسکان جمعیت در تحقق توسعة پایدار مناطق مرزی مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان آذربایجان غربی توسعة پایدار مناطق مرزی اسکان جمعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۵ تعداد دانلود : ۵۰۰
توسعة پایدار در یک کشور با در نظر گرفتن توان اکولوژیکی، نیروی انسانی، تکنولوژی و منابع مالی متعلق به آن کشور و درخور آن می تواند تحقق یابد و انجام چنان توسعه ای تنها در محیط یاد شده، پایدار خواهد بود. از این رو، هدف تحقیق حاضر، تبیین نقش مؤلفه های جمعیتی بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مناطق مرزی استان آذربایجان غربی بوده بنابراین، جامعة آماری تحقیق را تعداد 9 شهرستان مرزی استان آذربایجان غربی در سال 1390 تشکیل داده است. این تحقیق به روش «توصیفی تحلیلی» و با استفاده از مدل های کمّی به انجام رسیده است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای (اسنادی) جمع آوری گردید.  در این راستا، ابتدا به تحلیل جمعیت شناختی شهرستان های استان آذربایجان غربی طی سال های 1390 1355، پرداخته شد، سپس رتبه بندی شهرستان های استان از نظر شاخص های مختلف توسعة پایدار در سال 1390 با استفاده از مدل ویکور (در محیط نرم افزار Excel ) و سطح بندی آنها با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار SPSS 16 انجام شد.  نتایج محاسبات حاکی از آن است که رتبة شهرستان ها در بخش های مختلف، متفاوت بوده و در نهایت نیز، شهرستان ارومیه بسیار برخوردار و شهرستان شوط محروم ترین شهرستان، شناخته شد. برای بررسی میزان نابرابری های میان شهرستان ها نیز از مدل ضریب پراکندگی ( CV ) استفاده گردید. کاربرد این مدل، نشان داد که در بین شاخص های مختلف، بیشترین میزان نابرابری در شاخص های اقتصادی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های زیست محیطی بوده است. براساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL ، مؤلفه های جمعیتی بیشترین تأثیر مثبت را بر بعد اقتصادی توسعة پایدار داشته اند.  در آزمون فرضیه ها مشخص شد که تمامی مؤلفه های جمعیتی مورد بررسی، بر تحقق ابعاد توسعة پایدار مؤثر بوده اند.
۳۲۳.

بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط زندگی مورد شناسی: قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی رضایتمندی محیط شهری قائم شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۷۱۹
قائم شهر از لحاظ کیفیت محیط دچار مشکلاتی در زمینه های دسترسی، تراکم و ترافیک، بهداشت، زیبایی، سرزندگی و غیره است. دراین مقاله، به بررسی میزان رضایتمندی شهروندان قائم شهر از کیفیت محیط زندگی پرداخته شده است. در این راستا، روش ها و شاخص های مرتبط با کیفیت محیط مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً شاخص های اثر محور مبتنی بر رضایتمندی شهروندان و روش HMR در جهت رسیدن به اهداف تعریف شده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی، آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. جامعه نمونه از جمعیت 172000 نفری شهر مورد مطالعه، 323 نفر انتخاب شد و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین برخی از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی نظیر میزان تحصیلات، سن و درآمد با رضایتمندی از کیفیت محیط وجود داشته و بین عوامل تأهل، جنسیت و شغل با رضایتمندی از کیفیت محیط رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بررسی میزان همبستگی بین متغیرهای کالبدی و محیطی با رضایتمندی از کیفیت محیط نشان داد که متغیرهای کالبدی (مدت زمان اقامت در محله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود داشته و بین متغیرهای محیطی (صدا، بو، آلودگی و زباله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود ندارد.
۳۲۴.

تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله آبکوه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی بافت های فرسوده شاخص های ذهنی کیفیت محیط شهری محله آبکوه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۵۰۳
مبحث کیفیت در محیط های سکونتی خاص هم چون بافت های فرسوده شهری به واسطه برخورداری این سکونت گاه ها از ویژگی هایی هم چون سطح بالای تراکم جمعیتی و ساختمانی و تمرکز در محیطی بعضاً فاقد ارتباطی ارگانیک با ساختار شهر، دارای حساسیت و پیچیدگی مضاعفی نسبت به سایر بافت های شهری است. بدین منظور، با هدف شناخت و بررسی شاخص های کیفیت محیط شهری و سنجش وضعیت فعلی آن در بافتی فرسوده و مسئله دار، شناسائی مؤلفه های تأثیرگذار بر میزان ادراک ساکنان از کیفیت محل سکونتشان و هم چنین تأثیر متغیرهای اجتماعی و اقتصادی ساکنان هم چون سن، نوع مالکیت، سطح تحصیلات، بعد خانوار، مدت زمان سکونت در محله بر نحوه ادراک فردی از این مؤلفه ها و در نهایت ارائه راهکارهای مناسب جهت ارتقاء کیفیت محیط زندگی، محله آبکوه واقع در شهر مشهد که دارای بافتی با هسته روستایی، ارگانیک و بسیار متراکم می باشد، به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردید. یافته های پژوهش حاکی از رضایتمندی پایین ساکنان از کیفیت محیط در محدوده مورد مطالعه و تأثیرات ناشی از ویژگی های فردی در ادراک رضایتمندی و یا نارضایتی آنان می باشد. ویژگی های فردی نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک ساکنان به مقوله کیفیت محیط، را دارند و متغیرهای سن، مدت زمان سکونت در محله و سطح تحصیلات، بیشترین ارتباط را با ادراک افراد از کیفیت محیط محله خود دارا می باشند. به طوری که با بالا رفتن سطح تحصیلات، میزان رضایتمندی از کیفیت محیط پایین می آید. هم چنین با افزایش سن و مدت زمان سکونت در محله، رضایتمندی نیز افزایش پیدا می کند.
۳۲۵.

بررسی نقش عدالت فضایی در مدیریت شهری (محدوده مطالعه: محلات منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی مدیریت شهری توزیع خدمات محلات منطقه 6 تهران

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت شهری
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۵۵۷
عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تأسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقالة حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهندة نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوة توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.
۳۲۶.

تبیین نقش رویکرد توسعه اجتماع مبنا در نوسازی پایدار بافت های ناکارآمد شهری (نمونه موردی: نوسازی محله تختی شهر تهران- سال های 92-1388)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوسازی پایدار شهری توسعة اجتماع مبنا دارایی مبنایی سرمایه اجتماعی محله تختی تهران

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۹۳۶
نگاه اجتماع مبنا در امر توسعه نواحی ناکارآمد، یکی از موضوعات با اهمیت در رویکرد نوسازی پایدار شهری می باشد. در این نگاه به امر توسعه علاوه بر توسعه فضای فیزیکی- کالبدی، توسعه جماعت انسانی که در آن فضا زندگی می کنند، مورد توجه است. در سال های 92-1388 سازمان نوسازی شهر تهران تلاش بر آن داشته تا مبتنی بر رویکرد تسهیل گری و از طریق استقرار دفاتر خدمات نوسازی در محلات ناکارآمد، نوسازی را در تعامل با ساکنان و در راستای اجتماع مبنایی پیگیری کند. هدف این مقاله آن است تا ضمن تبیین مؤلفه های اجتماع مبنایی در نوسازی شهری، به بررسی جایگاه آن ها در اقدامات سال های مذکور در محله تختی به عنوان یکی از نمونه محلات ناکارآمد این شهر بپردازد. این تحقیق از موضع روش شناسی ارزیابی در حین اجراء می باشد. در بخش اول با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی و تحلیل مفاهیم، مؤلفه های مرتبط با توسعه اجتماع مبنا در نوسازی شهری تبیین شده و سپس در ادامه مبتنی بر روش های آماری توصیفی و قیاسی در نمونه مورد پژوهش، مؤلفه های فوق بررسی و با اطلاعات مشابه که مربوط به قبل از اقدامات تسهیلگری در این محله است، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته اند. به منظور بررسی تحولات مؤلفه های اجتماعی در دوره اقدامات نوسازی سال های فوق، 100 عدد پرسشنامه مبتنی بر فرمول کوکران در محله پر شد و سپس با کمک روش های تحلیل آمار توصیفی در نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسة مؤلفه های اجتماع مبنایی در دوره اقدامات نوسازی سال های 92-1388 محله تختی نشانگر بهبود نسبی در آن ها است.
۳۲۷.

تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه یافتگی تحلیل فضایی شهرستان های استان گیلان محرومیت های فضایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۶۴۲
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
۳۲۸.

تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهواز توسعه انسانی خدمات شهری عدالت فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۴۶۷
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
۳۲۹.

ارزیاب ی و سنجش وضعیت پای داری محله ها در شه ر س ردشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیاب ی پای داری پای داری محل ه ای شاخ ص شه ر س ردشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۱ تعداد دانلود : ۴۳۵
توسعة پایدار و به تبع آن توسعة پایدار محله ای، مفهومی است که در سال های اخیر در مجامع علمی مطرح شده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل، بافت و مدیریت شهری دارد. امروزه پایدارترین و مؤثرترین برنامه های توسعه ای آنهایی اند که مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای خانواده ها و جمعیت های محله ای تدوین و ارائه گردند؛ بنابراین، بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و توانایی های محله های شهری، گامی اساسی و مهم در فرایند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار شهری تلقی می شود. بر این اساس، این پژوهش درصدد ارزیابی و سنجش وضعیت پایداری محله ها در شهر سردشت از لحاظ 4 شاخص در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی-کالبدی برآمده است. این تحقیق با رویکردی ت وصیفی- تح لیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه محله های شهر سردشت استکه از بین آنها تعداد 380 نفر طبق جدول م ورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزارهای SPSSو GISتجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که میزان پایداری محله های شهر سردشت از نظر ساکنان با میانگین (66/2) پایین تر از حد میانه پاسخ ها است و در حد مطلوبی قرار ندارد. چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محله های مختلف این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه، نابرابری و اختلاف وجود دارد. طبق نتایج پژوهش، شاخص زیستی از بیشترین پایداری در شهر سردشت برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون Tنشان می دهد، با مقایسه میانگین پایداری محله ها، تنها محله های آشان، سرچاوه، فرهنگیان و ترمینال شرایط بهتری دارند و میانگین پایداری آنها بالاتر از حد میانه است که در این بین، کمترین میزان پایداری نیز در محله های سه راه مارغان و گرده سور است.
۳۳۰.

سنجش و ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک با مدل ELECTRE (مطالعه موردی شهر درق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله مدل ELECTRE ظرفیت زیست اجتماعی شهر درق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۴۶۲
محله به عنوان حیاتی ترین سلول در کالبد شهر، از پیوند و انسجام عناصر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و محیطی هویت یافته که در اکثر مواقع توجه به عنصر پذیرش و قابلیت زندگی اجتماعی در آن با پرداختن محدود به عوامل اقتصادی و محیطی مورد غفلت قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک است و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای است. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش قابلیت و ظرفیت زندگی اجتماعی در محلات شهر درق همچون پویایی و سرزندگی، امنیت، مشارکت، هویت و تعلق مکانی، تنوع و گوناگونی اجتماعی و افزایش تراکم با مدل ELECTRE است. با توجه به هدف تحقیق که سنجش و ارزیابی و انتخاب محله برتر است چهار محله از چهار بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز رتبه بندی گزینه ها را به صورت نشان می دهد که نمایانگر برتری محله قدیمی بر سایر محلات است و این امر به شاخص پویایی و سرزندگی به عنوان ماحصلی از ارتباط نزدیک همسایگان و البته تعلق مکانی، مشارکت ساکنین در امور مربوط به محله و تن وع و گوناگونی اجتماعی در ساختار این مح له بر می گردد.
۳۳۱.

بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری (مطالعه موردی: محله بازار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشان بافت تاریخی توانمندکردن کالبدی - اجتماعی محله بازار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۸ تعداد دانلود : ۴۴۳
رویکرد توانمند کردن در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 در کشورهای آمریکا و هلند مطرح شد و در باززنده سازی محلات فرسوده تاریخی برای ارتقای کیفیت سکونت استفاده شد. در دهه های گذشته، بافت های مرکزی قدیمی شهرها به حال خود رها و براثر بی توجهی و رسیدگی نشدن، به مسائل متعددی دچار شده اند. ارزش های نهفته در این بافت ها شامل بناها و گذرهای تاریخی و سازمان فضایی کالبدی آن ها که در واقع یادگارهای گذشتگان و زنده کننده خاطرات جمعی مردم شهر هستند، بر اثر این مشکلات فرسوده شده اند یا از بین رفته اند. محدوده های تاریخی به دلیل معاصرنشدن و ناکارآمدی برای زندگی روزمره نیازمند توجه جدی است؛ زیرا شناسنامه هویتی و ارزش های فراوان فرهنگی دارند. محله قدیمی بازار در بافت مرکزی شهر کاشان واقع شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری و نیز بررسی نمونه موردی محله بازار کاشان است. پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 4633 نفر جمعیت ساکن در محله بازار است که با حجم نمونه 150 نفر بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات وداده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محله بازار کاشان نقش بسزایی دارند. بعد کالبدی با سطح معناداری 78/0، نقش بسزایی در توانمندکردن محله بازار نسبت به بعد اجتماعی با مقدار سطخ معناداری 43/0 دارد؛ بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محله در گرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
۳۳۲.

ایجاد پیاده راه برای ارتقاء نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان ملت شهرکرد، حدفاصل میدان 12 محرم تا چهار راه بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی شهرکرد فضای شهری پیاده راه خیابان ملت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۴۲۵
با رشد شتابان هوشمندشدن شهرها، توجه به انسان که صاحب و مالک فضاهای شهری است کم رنگ شده است. شاید این شتاب و پیشرفت برای رفع نیازهای انسان در آینده و کمک به کاهش اتلاف وقت او باشد؛ اما متأسفانه آن چنان که ضرورت دارد به مهم ترین نیاز بشر یعنی نشاط و سرزندگی در فضای شهری توجهی نشده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر، نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری با ایجاد پیاده راه بررسی شد و خیابان ملت شهرکرد برای نمونه موردی انتخاب شد. اهمیت امکان سنجی ایجاد پیاده راه در خیابان ملت شهرکرد در این ناچیزبودن هزینه ایجاد شبکه پیاده راه در مقایسه با سایر وسایل نقلیه است. پیاده راه از نظر وقت، انعطاف پذیر است؛ توزیع عادلانه دسترسی به امکانات شهری برای همگان، افزایش امنیت و زمینه توجه به سابقه تاریخی را موجب می شود و به ارتقاء نشاط و سرزندگی در شهروندان کمک می کند. جامعه آماری، همه شاغلان و عابران این خیابان در سال 1393 بودند و نمونه ای با حجم 178 نفر با رابطه کوکران، انتخاب شد. شیوه پژوهش، توصیفی - تحلیلی بود و داده ها با پژوهش های کتابخانه ای، برداشت های میدانی، روش پرسش نامه و مصاحبه جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS، با آزمون های آماری فریدمن، خی دو، t و رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهند مردم به ایجاد پیاده راه در فضاهای شهری علاقه مند هستند. باتوجه به نتایج پرسش نامه، برخی از اولویت های پیاده راه سرزنده از دیدگاه مردم عبارت اند از: تنوع کاربری، امنیت و ایمنی، سامان دهی و بهسازی، روحیه و فرهنگ، فضای مکث و مبلمان شهری. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای افزایش سرزندگی و نشاط شهری ارائه شدند که شامل ایجاد کاربری های جدید مانند رستوران، کافی شاپ، سینما و ... و بهسازی معابرند.
۳۳۳.

تحلیلی بر جایگاه مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی فضای شهری زیست پذیری مبلمان ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۵۳۶
شهر و فضاهای آن بستر یا ظرفی برای وقوع انواع فعالیّت های فردی یا گروهی شهروندان است که پذیرای فعالیّت های گوناگون می باشد. فعالیّت شهروندان در فضاهای شهری باعث پدید آمدن ارتباطات و تعاملات انسانی گشته و حس مکان را به وجود می آورند. از طرفی حضور شهروندان در فضاهای شهری باعث افزایش سرزندگی آن می گردد. یکی از عوامل مؤثر در ترغیب حضور شهروندان در فضاهای شهری و افزایش سرزندگی در آن ایجاد مبلمان ورزشی در این فضاها می باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری در شهر نورآباد ممسنی می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی– پیمایشی و قیاسی– استقرایی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شاخص ها و معیارهای مورد بررسی، بیشترین تأثیر مبلمان ورزشی بر سرزندگی شهری بر روی مؤلفه های افزایش سلامتی روحی- جسمی در بین افراد، ایجاد تعامل اجتماعی و حس تعلق به مکان در بین افراد، و برخورداری از لوازم ورزشی در ساعات مختلف می باشد که به ترتیب میانگین آنها عبارت است از: 27/4، 13/4 و 07/4. همچنین نتایج آزمون تی نشان می دهد که در بین مؤلفه های مورد بررسی به جز دو معیار تنوع فعالیّت ها در پارک و شکل گیری عناصر مختلف زیبایی در آن و در دسترس بودن لوازم ورزشی و کاهش موارد انحرافی در بین جوانان با ارزش تی 81/1- و 65/0، مبلمان ورزشی توانسته باعث افزایش در 11 معیار سرزندگی فضاهای شهری مورد بررسی شود.
۳۳۴.

تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در فرایند استراتژی توسعه شهری (بررسی تطبیقی مناطق سه گانه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت مدیریت شهری شهروندان پایگاه اقتصادی - اجتماعی استراتژی توسعه شهری شهر قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۴۱۴
فرایند استراتژی توسعه شهری (CDS) به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها در سال 1999 با هدف افزایش ارتقای مشارکت شهروندان و ایجاد حکمروایی خوب شهری مطرح گردید. در این پژوهش، جامعه آماری مورد مطالعه، شامل شهروندان مناطق سه گانه شهر قزوین است که به صورت تصادفی با استفاده از پرسش نامه و تحلیل نرم افزار آماری spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، باهدف سنجش متغیرهای مؤثر بر مشارکت شهروندان در فرایند استراتژی توسعه شهری مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده های آمار ناپارامتری براساس آزمون F-TEST بین رابطه تحصیلات و میزان مشارکت در توسعه شهری، نشان می دهد که تفاوت های مشاهده شده در میزان مشارکت شهروندان در فرایند توسعه شهری در هر سه منطقه بر حسب تحصیلات واقعی بوده است و قابل تعمیم به جامعه آماری است و تفاوت های مشاهده شده بین میزان درآمد و مشارکت شهروندان از طریق F-test در منطقه 3 بر حسب درآمد واقعی نبوده است و قابل تعمیم به جامعه آماری نیست. نتایج بررسی رابطه بین شناخت و میزان مشارکت در تصمیم سازی و توسعه شهری از طریق ضریب همبستگی در منطقه 3 برابر با 0.456 با سطح معناداری 000/0 است. باید افزود که یافته های آزمون T، رابطه معناداری را بین توانمند سازی و میزان مشارکت در توسعه شهری در هر سه منطقه مورد مطالعه را نشان می دهد. از مؤثرترین مؤلفه های تأثیرگذار و ساختار فرصت در رویکرد استراتژی توسعه شهری در سطح مناطق مورد مطالعه، می توان از اصلاح و تغییر نگاه مدیریتی، داشتن رویکرد چشم اندازسازی همراه با مشارکت واقعی شهروندان را به عنوان یک ضرورت تام در فرایند استراتژی توسعه شهری قزوین نام برد.
۳۳۵.

سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی مبلمان شهری محلات شهری توسعه شهری تکنیک ارسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۶۹۰
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
۳۳۶.

ارزیابی پایداری فضاهای سبز شهری در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای سبز شهری شهر اصفهان ارزیابی پایداری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۶۲۵
قرارگرفتن در فضای مدرن، افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، شهرها را به کانون تجمع های زیستی و فعالیت های مختلف تبدیل کرده و آن ها را با کمبود فضاهای سبز عمومی روبه رو ساخته است. از سوی دیگر، گذر از مدرنیته و قرارگرفتن در جهان پسامدرن و نیز به وجودآمدن حس نوستالژیک در این فضا، نیاز شهروندان برای گذران اوقات فراغت را افزایش داده و سبب گرایش به بازگشت به فضاهای سبز در شهرهای مدرن شده است که این خود آثار اجتماعی، روانی و فرهنگی زیادی را شهرنشینان این فضاها دارد. اهمیت فضاهای سبز شهری تا حدی است که امروزه وجود این کاربری، یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی فضاهای سبز درجهت رسیدن به استانداردها و وضعیت مطلوب و نیز ارزیابی پایداری شهری از منظر پارک ها و فضاهای سبز عمومی در شهر اصفهان است و در آن، به صورت تطبیقی، مناطق پانزده گانة کلان شهر اصفهان بررسی شده است. پژوهش، اسنادی- تحلیلی است و جمع بندی داده های کمی در قالب مدل ضریب پراکندگی، نتیجة نهایی تحقیق را به دست داده است. یافته ها در زمینه چگونگی توزیع فضاهای سبز شهری در مناطق پانزده گانة اصفهان نشانگر آن است که توزیع فضاهای سبز شهری در شهر اصفهان، متعادل است؛ به نحوی که از این منظر، مناطق شهری 2، 4، 5 و 6 در شرایط پایدار، مناطق 7، 9، 12 و 13 در شرایط نیمه پایدار و سایر مناطق در شرایط ناپایدار به سر می برند.
۳۳۷.

تحلیل قابلیت زیست پذیری در مناطق کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار توسعه پایدار شهری زیست پذیری کلان شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۶۹۴
شهرنشینی به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ انسان، باعث دگرگونی در روابط متقابل انسان ها و محیط  شده است. در دهه های اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود جای خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری باز کرده است و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلان شهرها ضرورت یافته است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق کلان شهر اهواز به منظور توسعه پایدار است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل از نوع کمی و کیفی می باشند. که با استفاده از مدل تاپسیس به تحلیل آنها پرداخته شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS، ArcGIS، و مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری شامل مناطق و شهروندان کلان شهر اهواز می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان مناطق کلان شهر اهواز منطقه 2 با امتیاز 0.74 به نسبت سایر مناطق در وضعیت برخوردارتری  قرار دارد و منطقه 7 با امتیاز 25/0 در بدترین وضعیت زیست پذیری قرار دارد. در میان ابعاد به کار رفته در پژوهش حاظر بعد زیست محیطی با امتیاز 0.63 بیشترین تأثیر را در وضعیت زیست پذیری کلان شهر اهواز داراست که با این روند کنونی به سمت توسعه پایدار پیش نخواهد رفت.
۳۳۸.

بررسی تأثیر نگرش مردم محلی بر پایداری مناطق روستایی درجهتِ توسعة گردشگری روستایی مورد شناسی: منطقة قلات شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری اجتماعی پایداری محیطی نگرش مردم محلی پایدرای اقتصادی WARP PLS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۶۲۴
رویکرد نوین گردشگری، در پی بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی، ارتقاء تجربه های گردشگران و حفظ محیط زیست مقصد است. توجه به نقش مردم محلی و سنجش سطوح مختلف پایداری، شناخت توسعة گردشگری روستایی و ترویج آن را آسان تر می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نگرش مردم محلی بر پایداری عمومی مناطق روستایی درجهتِ توسعة گردشگری روستایی است. پژوهش از لحاظِ هدف، کاربردی و از نظرِ روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش، مردم محلی و گردشگران منطقة قلات در نزدیکی شهر شیراز است. بدین منظور، نمونه ای برابر با 385 نفر براساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مردم محلی و نمونه گیری در دسترس برای گردشگران انتخاب شد. با بررسی ادبیات و مبانی نظری، فرضیه ها و مدل پژوهش توسعه داده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گرد آوری شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی هم گرا و واگرا سنجش قرار گرفت. برای بررسی فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری موسوم به «تحلیل مسیر» در نرم افزار WARP PLS  استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، بدون در نظر گرفتن نگرش مردم محلی به عنوان تعدیل گر، متغیّرهای پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و پایداری زیست محیطی، به ترتیب بیشترین تأثیر را در توسعة گردشگری روستایی منطقة قلات دارند؛ ولی با تعدیل گری نگرش مردم محلی، پایداری اقتصادی بر توسعة گردشگری تأثیری ندارد و رابطة بین پایداری زیست محیطی با توسعة گردشگری روستایی را تعدیل نمی کند.
۳۳۹.

ارزیابی میزان فاصله محله های بافت فرسوده پیرانشهر از سطح پایداری

کلیدواژه‌ها: پایداری پیرانشهر بافت فرسوده پایداری محله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۷ تعداد دانلود : ۵۶۵
احیای مجدد بافت های فرسوده به منظور ارتقای کیفیت آن ها امری حیاتی است، اما در گام نخست، ارزیابی میزان پایداری این محله ها به منظور سنجش فاصله آن ها از الگوی توسعه پایدار محله ای ضروری به نظر می رسد. بر همین مبنا پژوهش حاضر باهدف ارزیابی میزان فاصله محله های بافت فرسوده پیرانشهر از سطح پایداری به نگارش درآمده است. پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه بوده و بدین ترتیب داده ها از جامعه آماری تحقیق (378 خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی گردآوری گردید و با استفاده از مدل الکتره، وضعیت پایداری محله ها مشخص شد که نتایج بدین صورت می باشد: محله «سید قطب» به عنوان «محله بافاصله نسبتاً کم از سطح پایداری»، محله های ملارضا و زرگتن بافاصله متوسط، قپان بافاصله زیاد، دولی گراو، قیزقپان، کهنه خانه بافاصله نسبتاً زیاد و کانی کهنه خانه نیز در فاصله بسیار زیاد از سطح پایداری قرار دارند. از دلایل قرارگیری محله سید قطب در فاصله نسبتاً کم از سطح پایداری، می توان به موقعیت مناسب محله در جوار مرکز شهر، سهولت دسترسی به خدمات عمومی، روند مناسب نوسازی و توجه مدیریت شهری اشاره کرد که شاخص های دیگرِ پایداری را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. از ویژگی های محله های بافاصله زیاد نیز وجود جمعیت غیربومی، درصد اشتغال بالای جمعیت در مشاغل غیررسمی، روند نامناسب نوسازی، ارزش نسبتاً پایین زمین، دسترسی نامناسب به کاربری های خدماتی و کم توجهی مدیریت شهری می باشد. همچنین ازلحاظ برخورداریِ محله ها از شاخص های پایداری، «بیش ترین نابرابری» متعلق به شاخص «دسترسی» و کم ترین نابرابری مربوط به شاخص «تعلق» بوده است.
۳۴۰.

سنجش رضایت مندی از کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی احداث شده پس از رویداد زلزله مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه (قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت مندی بازسازی زلزله مجتمع زیستی شهرستان زیرکوه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۹۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۲
یکی از مهم ترین مسائل برنامه ریزان روستایی کشور، وقوع سوانح طبیعی در مناطق روستایی با توجه به آسیب پذیری بسیار بالای این مناطق است. گاهی حوادث طبیعی خود به تنهایی یک بحران محسوب نمی شود، بلکه بحران زمانی رخ می دهد که جامعه ای در محلی ساکن شوند که برنامه ریزان بدون توجه به علایق و خواسته های آنان، در نظر گرفته اند؛ بنابراین ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در نواحی روستایی آسیب دیده ای که طرح تجمیع برای آن ها اجرا شده است، دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آن است که ارزیابی نقش مجتمع های زیستی روستایی بنا شده پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت زندگی مردم در مقایسه با قبل از زلزله را با استفاده از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی مورد تحلیل قرار دهد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی– تحلیلی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری نواحی روستایی ادغام شده بعد از رویداد زلزله اردیبهشت 1376 است که در چهار مجتمع بارنجگان، حاجی آباد، گمنج و مهمانشهر اسکان داده شدند که از این میان 227 خانوار به روش کوکران انتخاب شده است. به منظور سنجش تحقیق با آزمون T و ویلکاکسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع مورد مطالعه به جز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده می شود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغال زایی و نابرابری در بهره مندی از فرصت های شغلی از یک جهت و محدودیت منابع آب وخاک از سوی دیگر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان