فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
دریدا و واسازی
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۳ شماره ۱۱
آرمان شهر و ضد آرمان شهر در آثار علمی تخیلی
منبع:
فارابی ۱۳۸۳ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
بازنمایی
منبع:
گلستانه ۱۳۸۳ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
فمینیسم، ایدئولوژی و بن فکنی: فمینیسم و عملگرایی
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
زبان ما و زبان جویس
منبع:
گلستانه ۱۳۸۳ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
خورشید در فرهنگ چینی
حوزههای تخصصی:
صورت هنری ممکن
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
هر اثر هنری تجسم ایده هنرمند و دارای صورتی محسوس است که از حقیقتی به نام هنر نشات می گیرد. در نگرش سنتی، حقیقت مستقل از اندیشه و موجودیت آدمی در آینه وجود آدمیان متجلی می شد. منشا اثر هنری در این نگرش، تجلی محسوس حقیقتی بود که زیبایی از جلوه های اصیل آن به شمار می رفت. هنر و زیبایی که امری قدسی و ملکوتی است پیوندی ذاتی با یکدیگر داشته و هنرمند در اثر هنری خویش وجوه استعلایی آن را آشکار می کرد. هر اثر هنری، تجسم امکانات بالقوه زیبایی ای است که هنرمند با معرفتی شهودی آن را انشاء می کند. جلوه های بی انتهای حقیقت و زیبایی و هنر، عرصه بی کرانی از صورت های ممکن را پیش روی هنرمند می گشود و هنرمندان با ظرفیت های متنوع و در مراتب شهود حقیقت زیبایی و ادراک عرفانی اثر قدسی و معنوی، صور متنوع هنری را می آفریدند. هستی هنرمند با هستی جهان، مطابقت داشت. هستی ای که متمثل در وجود آدمی بود و به عالم انسانی، هویت و کنش خلاقه می بخشید. با گسست انسان از عالم، عالم انسانی نیز ماهیتی دیگرگون یافت. انکار حقیقت، نخستین مولود چنین گسستی بود. ذهنیت و اندیشه انسان به عنوان «سوژه شناسی» اصالت یافت و رجوع و صدق هر چیزی معطوف به این سوژه شد. سوژه ای ناپایدار که جهان را در حد « ابژه» تقلیل داد و خویش را تنها موجود و حقیقت یقینی یافت که ملاک هر گونه فهم و شناختی است. هنر و هنرمند و اثر هنری در این ذهنیت جدید، ماهیت و نسبتی دیگرگون یافتند و این نسبت جدید، منشاء تحقق اثر هنری قرار گرفت. صورت های جدید، زیبایی خویش را از فرایندهای احساسات و سلیقه های فردی هنرمندان کسب می کنند. هیچ ایده واحد (یا حقیقتی واحد) در زیباشناسی هنر وجود ندارد. مدرنیته با نفی تفکر زیبا شناسانه ای که در «سنت هنری» شکل گرفته بود، زیباشناسی جدید را که منشاء آن فردیت و احساسات فردی هنرمند و مخاطب بود، رقم زد. تکثرات فرایندهای متفاوت و احساسات متقابل به صورت هنری جدید شکل دادند و منشا آثار هنری، معطوف به احساسات متزاحم و متنافی گردید و اصل وحدت، جایگاه خویش را در هنر به کثرات ناسازگاری داد که صورت های ناسازه هنر دوران جدید، محصول آنند.
الهگان بازمیگردند
حوزههای تخصصی:
کابرد نظریه در نقد
منبع:
بیناب ۱۳۸۳ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
نقد هنر در عصر ارزش های نامتناسب: به مناسبت سی امین سالگرد آرت فورم
منبع:
بیناب ۱۳۸۳ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
معرفی دو اثر از ژرژ دومزیل
حوزههای تخصصی:
فاجعه و زیباییشناسی سیاه
حوزههای تخصصی:
ستایش و سرزنش
منبع:
بیناب ۱۳۸۳ شماره ۵ و ۶
حوزههای تخصصی:
زمینه های نقد هنرهای تجسمی در عهد باستان و سده های میانی
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
در زمینه ارزیابی آثار هنری در طول تاریخ ، همواره با تنوع معیارهای نقد مواجه هستیم که مهمترین این نگرش ها ابعاد زیباشناختی و جنبه های فلسفی آثار هنری را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد . پژوهش حاضر ، در ابتدا به طرح شاخصه های نقد در جنبه های زیباشناختی و فلسفی اثار هنری پرداخته و سپس آراء متفکران عهد باستان و سده های میانه را در خصوص هنرهای تجسمی از نظر می گذراند .
هنر، فلسفه، فلسفه هنر
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک و نظریه هنر
جهانی شدن و ادبیات کودک
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی: