هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین در صد چربی و وزن بدون چربی LBM بدن با چربی ها و لیپوپروتئین های خون دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی دانشگاه بیرجند بود به این منظور تعداد 31 نفر از دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی در دامنه سنی 27-20 سال به طور داوطلبانه انتخاب شدند جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر از آزمودنی ها 5 میلی لیتر خون جهت تعیین میزان چربی ها و لیپوپروتئین های خون گرفته شد سپس به وسیله کالیپرچربی زیرپوستی افراد اندازه گیری شد و در صد چربی محاسبه گردید در نهایت اطلاعات به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت بین چربی زیر پوستی ناحیه سه سر باز و با میزان کلسترول و LDL خون آزمودنی ها رابطه خطی معنی داری وجود داشت از طرفی بین چربی زیر پوستی ناحیه سه سر بازو و با میزان تری کلیسیرید و HDL خون آزمودنی ها رابطه خطی معنی داری وجود نداشت ولی بین وزن بدون چربی بدن با میزان LDLخون آزمودنی ها رابطه خطی معکوس و معنی داری وجود داشت و بین وزن بدون چربی دن با میزان تری کلیسیرید و کلسترول HDL خون آزمودنی ها رابطه خطی معنی داری به دست نیامد با بررسی یافته ها ی حاصل از این پژوهش به نظر می رسد با اندازه گیری چربی زیر پوستی قسمت های مختلف بدن و وزن بدون چربی بدن LBM شاید بتوان تا حدودی سطح و تغییرات چربی ها و لیپوپروتئین های خون را پیشگویی کرد
هدف این تحقیق بررسی میزان در صد چربی و BF % شاخص توده بدن BMI و نسبت محیط کمر به محیط لگن WHR ارتباط بین آنان در زنان بالای 15 سال شهر تهران بود بدین منظور 540 نفر از زنان داوطلب با دامنه سنی 15 تا 70 سال در 8 طبقه سنی بعنوان حجم نمونه انتخاب و در رابطه با شاخص های وزن ( با میانگین 62 کیلوگرم) و قد ( با میانگین 158 سانتی متر) به منظور تعیین شاخص توده بدن و BMI اندازه محیط کمر به محیط لگن برای تعیین شاخص WHR سنجش ضخامت چربی زیر پوستی نواحی سه سربازویی و قطور ترین ناحیه ساق پا برای تعیین در صد چربی بدن مورد ارزیابی قرار گرفتند تجزیه و تحلیل نتایج حاکی است بین در صد چربی بدن و شاخص توده بدن رابطه مثبت و نسبتا قوی 616/0=r و بین در صد چریی و نسبت محیط کمر به محیط لگن رابطه مثبت و متوسطی 311/0=r وجود دارد علاوه براین بین شاخص توده بدن و نسبت محیط کمر به محیط لگن نیز رابطه مثبت و متوسطی 374/0=r وجود دارد .
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین زمان شنای50 متری تخصصی و برخی از ویژگی های بدنی در شناگران زن زبده ایرانی به منظور تعیین مشخصه های آنتروپومتری تاثیر گذار بر نتایج رقابتی آنان است به این منظور سن و قد و وزن 9 طول بدنی 5 عرض بدنی و 7 محیط بدنی و 3 چین پوستی 13 شناگر زن ونیز اطلاعات ترکیب بدنی و شاخص هایی نظیر نسبت محیط باسن به قد و سطح بدن این شناگران تعیین شد تحلیل همبستگی ممیزی Discriminat Analysis این اندازه ها و بهترین زمان به دست آمده همبستگی معنی داری را بین محیط ساق و سن و محیط سینه و وزن بدون چربی و وزن محیط شانه سطح بدن طول کف دست و زمان شنای 50 متر تخصصی نشان داد 05/0< p وجود چنین همبستگی های معنی داری به اهمیت در نظر گرفتن این شاخص ها به هنگام انتخاب استعدادهای ورزشی در سنین اولیه اشاره دارد
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرینات زیربیشنیه شنای کرال سینه در شرایط هایپوکسی روی آنزیم های CPK و LDH خون ظرفیت هوازی و رکورد مردان جوان شناگر بادامنه سنی 20 تا 25 ساله می پردازد 38 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی که با فن شنا آشنایی داشتند به طور تصافی انتخاب و به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند گروه تجربی به مدت دو ماه سه جلسه در هفته و 45 تا 60 دقیقه در هر جلسه به تمرینات تناوبی زیر بیشینه با شدت 60 تا 65% حداکثر ضربان قلب ذخیره در شرایط هاپیوکسی هر شش تناوب دست یک نفس گیری پرداختند گروه کنترل همان تمرینات را با الگوی تنفس طبیعی هر دو تناوب دست یک نفس گیری انجام دادند در اتبدا و پس از اتمام دوره تمرین آنزیم های CPK و LDH توسط دستگاه اتوآنالایزر توان هوازی به طور غیر مستقیم آزمون استراند و رکورد شنای سی متر اندازه گیری شد به منظور مقایسه داده ها در هر گوره از آزمون t وابسته و مستقل استفاده شد نتایج نشان داد تمرین در شرایط هایپوکسی افزایش معنی داری 05/0>p در آنزیم های CPK و LDH به ترتیب 45/16% و 12/16% توان هوازی به مقدار 07/13% و بهبود رکورد 30 متر شناگران به میزان 95/14% نسبت به تمرین در شرایط طبیعی در بردارد یافته های این تحقیق نشان داد این شیوه تمرین تغییرات مثبتی در قابلیت های بی هوازی ظرفیت و بهبود عملکرد شناگران ایجاد می کند
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت آمادگی جسمانی دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس دارای معلم تربیت بدنی با مدارس فاقد معلم تربیت بدنی بود هاست بدین منظور آمادگی جسمانی 128 دانش آموز پسر کلاس 5 ابتدایی که 64 نفر آنها دارای معلم تربیت بدنی و 64 نفر دیگر فاقد معلم تربیت بدنی بودند با استفاده از آزمون های دو 540 متر دراز و نشست کشش بارفیکس دو 9*4 متر وانعطاف پذیری مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت میانگین سنی و قد و وزن دانش آموزان داری معلم تربیت بدنی به ترتیب 5/0+72/11 سال و 40/0+41/1 متر و 24/7+82/30 کیلوگرم ودانش اموزان فاقد معلم تربیت بدنی 61/0+41/11 سال متر و 27/0 +41/1 متر و 06/5 + 72/31 کیلو گرم بوده است نتایح بررسی حاکی است در خصوص متغیرهای استقامت عضلات شکم 005/0=p چابکی 035/0=p بین دانش اموزانی که از معلم ورزش برخوردار بودند و دانش آموزانی که معلم ورزش نداشتند اختلاف معنی داری وجود داشت در مورد سایر شاخص های مورد اندازه گیری مثل استقامت قلبی – تنفسی 472/0=p استقامت عضلات کمربند شانه ای 181/0=p و انعطاف پذیری 472/0=p این اختلاف بارز و معنی دار نبود با وجود این آمادگی عمومی بدنی دانش آموزان با معلم ورزش نسبت به دانش آموزان بدون معلم ورزش بهتر بود 028/0=p
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوام ل خطر زای قلبی و عروقی در سالمنان فعال وغیر فعال بود تا با مقایسه تاثیر فعالیت بدنی و ورزش در این سنین بر عوامل خطر زای قلبی وعروقی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد به همین منظور چهل سالمند مرد در قالب دو گروه 20 نفره به صورت داوطلبانه از میان سالمندانی که جهت ورزش و گذراندن اوقات فراغت در پارک ملت حضور پیدا می کردند انتخاب شدند (20 نفر گروه فعال با میانگین 5/70 و 20 نفر گروه غیر فعال با میانگین سنی 4/70 ) برای اندازه گیری میزان چربی خون آزمودنی ها cc 10 خون وریدی آنها در حالت ناشتا و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه فعالیت بدنی دریافت شده سپس با دستگاه اتوآنالیزر میزان TC،HDL،LDL،VLDL،TC سرم خون آزمودنی ها بر حسب میلی گرم بر دسی لیتر تعیین گردید پس از جمع آوری داده ها با استفاده از رایانه و نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت و با انجام آزمون t در گروه های مستقل در حد 05/0=a و تفسیر آزمون نتایج به دست آمده نشان داد میزان TC،HDL،LDL،VLDL،TC در سالمندان فعال به طور معنی داری کمتر از سالمندان غیر فعال بود همچنین میزان HDL خون سالمندان فعال به طور معنی داری بیشتر از سالمندان غیر فعال بود
در این تحقیق تاثیر کاهش چهار در صدی وزن بدن به روش های آبزدایی و رژیم غذایی بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی و حرکت در دو گروه کشتی گیران 65 تا 85 کیلو گرم بررسی و مقایسه شد عوامل منتخب مورد آزمون که قبل و بعد از اعمال کاهش وزن اندازه گیری شدند عبارت بودند از استقامت عضلات کمربند شانه ای زمان واکنش زمان واکنش اندام تحتانی و قدرت مطلق تجزیه و تحلیل داده ها در حد آلفا 5% نشان داد در گروه آبزدایی قدرت مطلق کاهش معنی دار و تغییرات سایر عوامل در گروه های آبزدایی و رژیم غذایی معنی دار نبود مقایسه یافته های دو گروه نشاندا بین تاثیر دو روش کاهش وزن (آبزدایی و رژیم غذایی ) بر استقامت عضلات کمربند شانه ای زمان واکنش اندام تحتانی و قدرت مطلق کشتی گیران تفاوت معنی داری وجود ندارد
هدف از تحقیق حاضر بررسی برخی مکانیسم های احتمالی خستگی و عملکرد دستگاه عصبی مرکزی بازیکنان فوتبال مرد بزرگسال طی دوره های شدید متناوب و ارائه راهبردهای برای بهبود عملکرد دستگاه عصبی مرکزی که موجب تاخثر در بروز خستگی مرکزی و بهبود اجرای ورزشی آنها خواهد شد به همین منظور محقق برای پاسخ به سوال اصلی تحقیق 30 بازیکن فوتبال مرد بزرگسال را به طور تصادفی به پنج گروه شش نفری تقسیم کرده و هر یک از این گروه ها را از لحاظ مصرف نوشیدنی ورزشی حاوی مکمل غذایی یا دارونما دو و نیم ساعت قبل و حین اجرای پروتکل ورزشی خاص فوتبال تحت تاثیر یکی از شرایط آزمایشی مصرف گلوکز اسیدهای آمینه شاخه دار کولین ومحرک کولینرژیک قرار داده است آزمودنی ها یک دوره دو هفته ای ( هر هفته چهار جلسه) پروتکل ورزشی خاص فوتبال را انجام دادند طی سه مرحله از سیاهرگ بازویی آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد توام با خونگیری در همان فاصله های زمانی آزمودنی ها تست های RPE ،CWT،POMS را انجام دادند زمان فعالیت بدنی تا بروز خستگی نیز در وهله آخر پروتکل ورزشی اندازه گیری شد
به منظور تاثیر و ارتباط تمرینات اینتروال بر تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت دانشجویان کلاس تربیت بدنی که در حال گذراندن واحد یک تربیت بدنی عمومی بوده اند به مدت شش هفته به اجرای یک برنامه تمرینی تناوبی که بر درگیری دستگاه بی هوازی تاکید داشت و از برنامه تمرینات تناوبی بی هوازی فاکس اقتباس شده بود پرداختند آزمودنی ها قبل و بعد از تمرینات 6 دقیقه بر روی چرخ کار سنج رکاب زدند بااندازه گیری ضربان قلب و با استفاده از نوموگرام استراند میزان VO 2max هر آزمودنی تعیین شد نتایج کاهش معنی دار تعداد ضربان قلب زمان فعالیت و استراحت و افزایش VO 2max آزمودنی ها را نشان داد
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین فعالیت های جسمانی و برخی عوامل خطر ساز قلبی عروقی مدیران مرد دانشگاه شهید چمران اهواز بود آزمودنی های تحقیق عبارت بود از 89 مدیر و 68 غیر مدیر داوطلب با دامنه سنی 25 - 66 سال آزمودنی ها به دو گروه مدیران و غیر مدیران و مدیران به دو گروه فعال و غیر فعال تقسیم شدند برخی از عوامل خطر ساز قلبی عروقی مانند کلسترول تام (C-T) و لیپو پروتئین های خون (VLDL- CLDL - CHDL-C) تری گلیسرید (TG) عامل خطر ساز (RF( ضربان قلب (HR) فشار خون سیستوکلی و دیاستولی قند خون غیر ناشتا (G) در صد چربی (FAT) و شاخص توده بدن (BMI) اندازیه گیری شد برای مقایسه دو گروه مدیران و غیر مدیران و مدیران فعال و غیر فعال از آمار توصیفی و آزمون T مستقل در سطح 0/05 استفاده شد یافته های تقحیق نشان داد میزان مدیران به طو رمعنی داری بیشتر از گروه غیر مدیران بود و در بقیه موارد بین این دو گروه تفاوتی دیده نشد همچنین بین مقادیر گروه مدیران فعال و غیر فعال تفاوتع معنی داری مشاهده شد و در بقیه موارد تفاوتی ملاحظه نشد نتایج کلی این پژوهش پیشنهاد می کند که مدیران برای کاهش و جلوگیری از آثار عوامل خطر ساز بیماری های قلبی عروقی باید از فعالیت های جسمانی منظم استفاده کنند.
به منظور تعیین اثر ورزش در مقدار IGFBP-1 در جریان خون مطالعه حاضر در شرایط ورزش طولانی و کلمپ هیپرگلیسمی و هیپرانسولینمی انجام شد هشت دوچرخه سوار مرد به طور تصادفی در دو نوبت جداگانه در شرایط کلمپ گلوکز G و کلمپ گلوکز به همراه تزریق انسولین IG به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ارگومتر با شدت تقریبا 70% حداکثر اکسیژن مصرفی VO2max رکاب زدند نمونه های خون در حالت استراحت قبل از کلمپ و سی دقیقه پس از کلمپ و زمان ورزش برای تعیین مقدار گلوکز انسولین IGFBP-3 ،IGFBP-1JGF-1 گرفته شد و مورد تجزیه قرار گرفتند غلظت گلوکز خون در هر دو آزمایش به طور معنی داری افزایش یافت 001/0< P و در حدود ده میلی مول در لیتر حفظ شد میانگین غلظت انسولین در پلاسما نیز در هر دو آزمایش به طور 32 معنی داری افزایش یافت 001/0> P و مقدار آن زمان ورزش به ترتیب در شرایط G 3/7+32 و GI 6/16+102 میکرو واحد در هر میلی لیتر بود مقدار IGFBP-1 پس از سی دقیقه کلمپ در هر آزمایش تغییر نکرد اما پس از 60 و 120 دقیقه ورزش به طور معنی داری کاهش پیدا کرد 001/0>P نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد غلظت زیاد گلوکز و انسولین در خون به دلیل تزریق خارجی این مواد ترشح IGFBP-1 را زمان ورزش کاملا متوقف کرده یا موجب افزایش کلیرانس (پاکسازی ) آن از گردش خون می شود بنابراین می توان گفت انسولین تنظیم کننده اصلی IGFBP-1 است و به نظر می رسد ورزش به تنهایی عامل تنظیم کننده ترشح IGFBP-1 باشد