فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۹۶۱.

رابطه کم وزنی و اضافه وزن با آمادگی جسمانی و وضعیت اجتماعی - اقتصادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی چاقی کم وزنی BMI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۲ تعداد دانلود : ۹۱۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه کم وزنی و اضافه وزن با آمادگی جسمانی و وضعیت اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان بود. به این منظور 384 دانش آموز پسر و دختر مقاطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان شهرستان اراک (با میانگین سن 6/3± 5/12 سال، وزن 4/13± 48/51 کیلوگرم و قد 27/11±163 سانتیمتر) به طور تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای تعیین کم وزنی و اضافه وزن از BMI – Cut off و صدک های آن استفاده شد. به این صورت که اگر BMI کوچک تر یا مساوی نقطه 15 درصد باشد، فرد کم وزن و اگر بین نقطه 15 تا 85 درصد باشد، فرد در رده وزنی قابل قبول است. اگر BMI بین نقطه 85 تا 95 درصد باشد، فرد اضافه وزن دارد و اگر BMI بزرگ تر از نقطه 95 درصد باشد، فرد چاق است. برای بررسی وضعیت آمادگی جسمانی از شاخص های استقامت عضلانی (دراز و نشست)، توان انفجاری (پرش ارتفاع)، انعطاف پذیری (رساندن دست در حالت نشسته به پا)، چابکی (دوی 4 ´ 9 متر) و استقامت قلبی تنفسی (دو 540 متر) و برای بررسی وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده ها از پرسشنامه وضعیت اجتماعی اقتصادی استفاده شد. در پژوهش حاضر، از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین کم وزنی و اضافه وزن با وضعیت اجتماعی، اقتصادی و از روش ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی ارتباط بین آمادگی جسمانی با کم وزنی و اضافه وزن و همچنین ارتباط آن با وضعیت اجتماعی – اقتصادی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین کم وزنی با آمادگی جسمانی دانش آموزان ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 P£)، درحالی که بین اضافه وزن با آمادگی جسمانی دانش آموزان ارتباط معنی داری مشاهده نشد. علاوه بر این، بین شاخص توده بدن (BMI) با آمادگی جسمانی دانش آموزان هم ارتباط معنی داری دیده شد (05/0 P£). از سوی دیگر، بین هر یک از متغیرهای وضعیت اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان هم ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0P£)، درحالی که به تفکیک جنسیت بین دانش آموزان پسر رابطه معنی دار (05/0P£)، ولی بین دانش آموزان دختر رابطه معنی داری مشاهده نشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، دانش آموزانی که از نظر BMI پایین تر از وزن قابل قبول بودند، از نظر آمادگی جسمانی آماده تر از دیگر دانش آموزان بودند. همچنین وضعیت اجتماعی – اقتصادی ارتباطی با BMI دانش آموزان نداشت، ولی آمادگی جسمانی دانش آموزانی که وضعیت اجتماعی – اقتصادی بهتری داشتند، بهتر بود.
۹۶۲.

تاثیر مصرف مکمل کربوهیدرات و اسید آمینه شاخه دار در دوره بازیافت بر ترشح انسولین و حفظ عملکرد کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کربوهیدرات اسید آمینه شاخه دار دوره بازیافت انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۵
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف مکمل کربوهیدرات و اسید آمینه شاخه دار در دوره بازیافت بر ترشح انسولین و حفظ عملکرد کشتی گیران است. به این منظور 21 کشتی گیر تیم شهرستان زنجان با میانگین سنی 93/1±04/20 سال، قد 37/5±171 سانتیمتر، وزن 39/6±38/65 کیلوگرم، انسولین قبل از آزمون بروس 16/1±13/14 میکرویونیت در هر میلی لیتر و حداکثر اکسیژن مصرفی 94/3±74/65 میلی لیتر در هر کیلوگرم از وزن بدن به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها پس از صرف صبحانه استاندارد، راس ساعت 7:30، ساعت 00: 9 صبح در آزمون بروس شرکت کردند. گروه کنترل در دوره بازیافت محلولی به مقدار و حجم ml/kgBW 6 که شامل لیمو و نمک بود، و گروه CHO+BCAAs از محلول 8 درصد گلوکز به مقدار و حجم ml/kgBW6 به اضافه ml/kgBW45 از هر کدام (والین، لوسین و ایزولوسین) دریافت کردند. گروه CHO نیز از محلول 8 درصد گلوکز به مقدار و حجم ml/kgBW6 استفاده کردند. برای بررسی تاثیر مصرف مکمل بر ترشح انسولین، قبل و بلافاصله بعد از آزمون بروس اول و 30 دقیقه پس از مصرف مکمل ها، خونگیری شد. برای بررسی تاثیر مصرف مکمل بر عملکرد کشتی گیران، 45 دقیقه پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها دوباره در آزمون بروس شرکت کردند. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی جفتی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ترشح انسولین 30 دقیقه پس از مصرف مکمل در گروه BCAAs + CHO نسبت به گروه CHO و گروه دارونما به طور معنی داری (05/0P<) بیشتر بود. عملکرد گروه CHO+BCAAs و گروه CHO در آزمون دوم نسبت به آزمون اول افت کرد اما این کاهش معنی دار نبود (05/0P<)، در حالی که کاهش عملکرد در گروه کنترل معنی دار بود (05/0P<).
۹۶۳.

شیوع چاقی و اضافه وزن، سطح فعالیت بدنی و نگرش تغذیه ای دختران دانش آموز 10 و 11 ساله ی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموز فعالیت بدنی نمایه توده بدن (BMI) نگرش تغذیه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۸ تعداد دانلود : ۹۳۱
چاقی و اضافه وزن در کودکان و نوجوانان در دهه های اخیر روند صعودی داشته و مشکل عمده ای برای سلامتی عمومی در بسیاری از کشور ها است. چاقی در کودکان و نوجوانان دلیل بسیاری از بیماری ها از جمله دیابت نوع دوم، افزایش فشار خون و غیره ... در دوران بزرگسالی می شود.از طرف دیگر، فعالیت بدنی را می توان به عنوان مهم ترین عامل مصرف انرژی تلقی کردکه نقش ارزشمندی در تنظیم وزن بدن دارد. از این رو مطالعه حاضر به بررسی شیوع چاقی و اضافه وزن در کودکان 10 و 11 ساله و سطح فعالیت بدنی و نگرش تغذیه ای آنان پرداخته است. در این مطالعه که در سال تحصیلی 86-1385 انجام شد، تعداد 2005 دانش آموز دختر 10 و 11 ساله از طریق نمونه گیری تصادفی- خوشه ای از مدارس ابتدائی دولتی شهر اهواز انتخاب شدند. وزن، قد و BMI بر اساس روش استاندارد اندازهگیری شد. برای تعیین چاقی و شیوع اضافه وزن از صدک های شاخص تودة بدنی (BMI، cut off) استفاده گردید و معیار چاقی برابر با BMI≥ صدک 95 و اضافه وزن برابر با صدک 95> BMI ≥ صدک 85، در نظر گرفته شد. سطح فعالیت بدنی و نگرش تغذیه ای کودکان با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و همکاران(1982) و پرسشنامه نگرش تغذیه ای دوست محمدیان و همکاران(1384)، تعیین شد. ضریب پایایی پرسشنامه به ترتیب به روش آلفای کرونباخ 69 /0 و 89/0 گزارش گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شیوع اضافه وزن و چاقی در دانشآموزان 10 ساله 47/14 و 38/9 درصد و در دانشآموزان 11 ساله 44/17 و 66/11 درصد است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین امتیاز فعالیت بدنی و همچنین نگرش تغذیه ای در گروه های مختلف BMI تفاوت معنی دار وجود دارد (0001/0>p ). گروه چاق در هر دو رده سنی، فعالیت بدنی کمتری نسبت به سه گروه دیگر داشت. همچنیین نگرش تغذیه ای در گروه چاق 10 ساله و اضافه وزن 11 ساله ضعیف تر از سایر گروه ها بود. نتایج نشان داد که شیوع اضافه وزن و چاقی در دختران دانش آموز 10 و 11 ساله اهواز نسبت به سایر نقاط کشور بالا بوده است که در این زمینه کنترل و انجام اقدامات پیشگیری کننده مانند تدوین برنامه های آموزشی جهت بالا بردن نگرش تغذیه ای کودکان و اولیاء آنها و تشویق آنان به انجام فعالیت های بدنی می تواند در ارتقاء سطح سلامت مؤثر باشد.
۹۶۵.

اثز برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم و برخی از عوامل وابسته به بیماری کرونر قلب در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی لپتین بیماری قلبی برنامه تمرین مقاومتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۸۳۵
کشف ژن چاقی در حدود 15 سال پیش افقهای جدیدی بر چگونگی ساز و کارهای تنظیم وزن و ترکیب بدن گشود. لپتین که محصول ژن چاقی است، نقش ویژه ای در بروز مشکلات قلبی ایفا میکند (1). برای بررسی اثر برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم، تعداد 18 دختر چاق با شیوه زندگی بی تحرک که در یک سال اخیر در هیچ برنامه تمرینی یا رژیم غذایی شرکت نداشتند، داوطلب شرکت در تحقیق شدند. از این تعداد، 9 نفر به طور تصادفی در گروه تمرین با وزنه (5/1 ±1/21 سال، شاخص توده بدنی 7/1± 9/31 کیلوگرم بر متر مربع) و نه نفر در گروه کنترل ( 3/1 ±2/21 سال، شاخص توده بدنی 3/1± 2/32 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین مقاومتی در حدود یک ساعت ( 12 ایستگاه، 4 دوره، هر دوره 15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) را به اجرا درمیآوردند.آزمودنیهای گروه کنترل در طول دوره تحقیق به زندگی معمول خود ادامه دادند و در برنامه خاص رژیم غذایی یا تمرین ورزشی شرکت نداشتند. فاکتورهای بیوشیمیایی، ترکیب بدن و Vo2max در آغاز مطالعه، 4 و 8 هفته پس از برنامه تمرینی در هر دو گروه اندازهگیری شد. اندازهگیریها در دوره فولیکولی از سیکل قاعدگی انجام شد ( بر اساس اطلاعات سه ماه قبل از شروع مطالعه). فاکتورهای بیوشیمیایی عبارت بودند از: لپتین، انسولین (روش الایزا) و برخی نشانگرهای خطر بیماری کرونر قلب. روش آماری در این تحقیق، آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر بود و از آزمون تعقیبی LSD برای تعیین محل و جهت اختلاف استفاده شد. نتایج تحقیق، حاکی از عدم تغییر معنیدار لپتین پس از 4 و 8 هفته از شروع برنامه، در گروه تمرینی و کنترل بوده است (05/0 p <)). در همین زمان تغییرات انسولین نیز در سه بار اندازهگیری در دو گروه، اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0 p <). از سوی دیگر، کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، تریگلیسرید و گلوکز سرم در بین هیچ یک از فواصل زمانی اندازهگیری شده در دو گروه، تغییر معنیداری نداشت (05/0 p <). کاهش تریگلیسرید سرم در مقایسه با گروه کنترل در گروه تمرینی در مراحل قبل و پس از 4 هفته معنیدار بود. در حالی که نسبت دور کمر به دور لگن و شاخص توده بدنی در گروه تمرین مقاومتی به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0 p <). کاهش درصد چربی در گروه تمرینی از اولین اندازهگیری تا 4 هفته معنیدار بود، اما از 4 تا 8 هفته معنیدار نبوده است. البته تفاوت بین درصد چربی از آزمون اولیه تا 8 هفته نیز معنیدار بوده است (05/0 p <). مقدار Vo2max نیز در گروه تمرین مقاومتی افزایش معنیداری را پس از 4 و 8 هفته تمرین نشان داد و البته این روند افزایشی بین 4 و 8 هفته نیز مشاهده شد (05/0< p). به نظر میرسد برنامه تمرین مقاومتی 8 هفته ای که محدودیت کالری دریافتی نداشته باشد، برای ایجاد تغییرات مطلوب لپتین در دختران چاق کافی نباشد. احتمالاً افزایش زمان برنامه به بیش از 12 هفته و یا محدودیت در رژیم غذایی، نتایج مطلوبتری را در سطوح لپتین به دنبال خواهد داشت.
۹۶۸.

تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، شاخص خستگی و سطوح لاکتات خون دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بیهوازی کافئین شاخص خستگی لاکتات خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۴۳
هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر مصرف کافئین بر توان بی هوازی، شاخص خستگی و سطوح لاکتات خون دانشجویان پسر ورزشکار بود. به همین منظور از میان داوطلبان شرکت کننده، 16 نفر با میانگین وزن 1/9± 9/68 کیلوگرم، قد 7± 73/1 سانتیمتر و سن 2 ± 24 سال به روش تصادفی ساده (قرعه کشی) انتخاب و براساس شاخص خستگی حاصل از پیش آزمون، به صورت زوج های همتا به دو گروه کافئین (8 = n) و دارونما (8 = n) تقسیم شدند. از آزمودنی ها درخواست شد که 24 ساعت قبل از شروع آزمون، از فعالیت جسمانی شدید و 48 ساعت قبل از شروع آزمون، از خوردن یا آشامیدن هرگونه ماده حاوی کافئین پرهیز کنند. جلسه اول آزمون رست (پیش آزمون)، بعد از گذشتن دست کم 4 ساعت از صرف غذا انجام شد و 6 دقیقه بعد از آزمون مقدار لاکتات خون آنها سنجیده شد. جلسه دوم آزمون رست (پس آزمون)، یک هفته بعد دقیقاً مشابه جلسه اول صورت گرفت، به طوری که آزمودنی ها مصرف معمولی کافئین را ادامه دادند و 48 ساعت قبل از آزمون، مصرف آن را قطع کردند. در پس آزمون، آزمودنی ها مصرف معمولی کافئین را ادامه دادند و 48 ساعت قبل از آزمون، مصرف آن را قطع کردند. در پس آزمون، آزمودنی ها یک ساعت قبل از شروع آزمون، کافئین یا دارونما را به مقدار 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در قالب کپسول های ژلاتینی مصرف کردند. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون های آماری t وابسته و مستقل (05/0 =P)، نشان داد مصرف کافئین بر میانگین توان، حداقل توان و شاخص خستگی تاثیر مثبت داشته، درحالی که بر اوج توان و مقدار لاکتات خون تاثیر معنی دار نداشت. به نظر می رسد مصرف کافئین در بهبود میانگین عملکرد فعالیت های رفت و برگشت سریع کوتاه مدت مؤثر باشد.
۹۶۹.

اثر شش هفته برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر میزان زمین خوردن زنان سالمند

کلید واژه ها: سالمندان کنترل پاسچر زمین خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۷ تعداد دانلود : ۷۴۱
هدف از این پژوهش، بررسی اثر شش هفته برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر میزان زمین خوردن سالمندان است. چهل زن سالمند (میانگین سن 98/5+20/66 سال) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. یک هفته قبل از شروع پروتکل تمرینی، برای ارزیابی میزان زمین خوردن از آزمون تعادل برگ استفاده شد. آزمودنی ها بر اساس نمره کسب شده در پیش آزمون برگ به دو گروه خطر زمین خوردن کم (گروه 1)، خطر زمین خوردن زیاد (گروه 2) تقسیم شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی پروتکل تمرینی ثبات مرکزی را به مدت 6 هفته و 3 جلسه در هفته انجام دادند. به این منظور از آزمون های آماری t مستقل و t وابسته و سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که در پس آزمون، گروه های تجربی عملکرد بهتری نسبت به گروه های کنترل داشتند که این اختلاف معنی دار بود (05/0+ P). با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که تمرینات ثبات مرکزی ممکن است کنترل پاسچر و در نتیجه میزان زمین خوردن را در سالمندان بهبود بخشد. همچنین می توان نتیجه گرفت که اگر سالمندان در برنامه های آمادگی بدنی عمومی شرکت کنند، استقلال بیشتری در انجام فعالیت های روزانه خواهند داشت.
۹۷۰.

تاثیر فعالیت بدنی بر تغییرات غلظت کورتیزول و انرژی مصرفی در مردان چاق و لالاغر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول انرژی مصرفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۰ تعداد دانلود : ۹۶۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت بدنی بر پاسخ کورتیزول و انرژی مصرفی مردان چاق و لاغر بود. به این منظور 12 دانشجوی پسر غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و پس از بررسی سوابق پزشکی – ورزشی و تکمیل رضایت نامه، به دو گروه چاق (با میانگین سنی 9/1 ±83/22 سال، شاخص توده بدنی 8/1 ±08/31 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 9/3 ± 45/35 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) و لاغر (با میانگین سنی 1 ±17/21 سال، شاخص توده بدن 3/1 ± 2/18 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 3 ±86/45 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) تقسیم شدند. پروتکل فعالیت بدنی در ساعت 8 صبح انجام شد و شامل 30 دقیقه دویدن بر روی تردمیل با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بود و به وسیله دستگاه گازآنالایزر گازهای تنفسی اندازه گیری می شد. نمونه های بزاقی قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت جمع آوری شد. از آزمون های آماری t – استودنت و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر برای ارزیابی کورتیزول، انرژی مصرفی، اکسیژن مصرفی و نسبت تبادل تنفسی بین دو گروه در حالت استراحت و فعالیت در سطح (05/0 P<) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوتی بین سطح پایه کورتیزول بین دو گروه چاق و لاغر وجود ندارد، درحالی که غلظت کورتیزول در گروه چاق بلافاصله بعد از فعالیت ، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت، به طور معنی داری بیشتر از گروه لاغر بود (05/0 P<). همچنین میانگین انرژی مصرفی فعالیت (کیلوکالری در دقیقه، یا کیلوکالری در دقیقه به ازای هر کیلوگرم توده بدون چربی) درگروه چاق به طور معنی داری بیشتر از گروه لاغر بود (05/0 P< )، اما تفاوت معنی داری بین مقدار اکسیژن مصرفی و نسبت تبادل تنفسی بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درصد چربی بدن بر مقدار انرژی مصرفی و غلظت کورتیزول تاثیر می گذارد، و افراد چاق هنگام فعالیت، انرژی مصرفی بیشتر و سطح کورتیزول بالاتری نسبت به افراد لاغر دارند.
۹۷۱.

تاثیرتمرینات منظم یوگا بر قدرت دست انعطافپذیری و توان بی هوازی عضلات پا در زنان شاغل سالم غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یوگا انعطافپذیری توان بی هوازی قدرت دست زنان سالم غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۴ تعداد دانلود : ۹۹۷
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات منظم یوگا بر قدرت دست انعطافپذیری و توان بی هوازی عضلات پا در زنان شاغل سالم غیر ورزشکار بوده است. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و نمونههای آن شامل: 65 نفر از زنان سالم غیر ورزشکار انجمن یوگای شهر شیراز بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه تجربی با تعداد 33 نفر(سن: 5 ± 25سال قد: 5 ± 159 سانتیمتر وزن: 6 ± 60 کیلوگرم) و گروه کنترل با تعداد 32 نفر (سن: 5 ± 25 سال قد: 8/5 ± 158 سانتی متر وزن: 6 ± 61 کیلوگرم) قرار گرفتند. هر جلسه شامل انجام تمرینات آسانا پرانایاما مدیتیشن و آرامسازی بود که این تمرینات به مدت 12 هفته هر هفته به مدت دو جلسه و هر جلسه یک و نیم تا دو ساعت انجام گردید. از نظر عوامل مؤثر بر متغیرهای تحقیق نظیر نظم دوره قاعدگی عدم بیماریهای خاص (صرع هپاتیت و غیره) مصرف نکردن دارو الکل و سیگار و غیره آزمودنیها دارای شرایط یکسانی بودند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق شامل نیروسنج دیجیتال جعبه بشین و برس خط کش استاندارد و آزمون پرش سارجنت بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t زوجی) مورد استفاده قرار گرفت ضمن اینکه سطح معناداری نیز 05/0 ≤P در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داده است که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در عوامل انعطافپذیری: خیزتنه (30 در مقابل 31) بشین و برس (22 در مقابل 24) و توان بیهوازی عضلات پا (28 در مقابل 30) افزایش معناداری وجود داشته اما در مورد قدرت دست (21 در مقابل 22) تفاوت معناداری مشاهده نشده است. در خاتمه میتوان گفت که تمرینات یوگا بدون اینکه دارای اثرات جانبی نامطلوب خاصی باشد باعث افزایش انعطافپذیری مفاصل و توان بی هوازی عضلات پا و همچنین موجب بهبود آمادگی جسمانی میگردد.
۹۷۲.

تستوسترون و کورتیزول بزاقی در ورزشکاران نخبه پرورش اندام: ارتباط با علائم اولیه پیش تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تستوسترون بیش تمرینی پرسشنامه علائم اولیه بیش تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۴ تعداد دانلود : ۷۸۱
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با نمره حاصل از پرسشنامه علائم اولیه بیش تمرینی در ورزشکاران مرد نخبه پرورش اندام بود. 15 نفر از ورزشکاران نخبه پرورش اندام (با میانگین و انحراف استاندارد سن 8/3 ±8/22 سال، قد 50/6 ±178 سانتی متر، وزن 30/10 ±53/86 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 40/2 ± 07/28 کیلوگرم بر مترمربع و چربی بدن 67/2 ± 87/9 درصد) داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. همه آزمودنی ها از هدف و روش های مطالعه قبل از موافقت برای شرکت در تحقیق آگاهی داشتند. بلافاصله پس از 15 ساعت فاصله بین جلسه تمرین سنگین و آزمایش هورمونی، سه نمونه بزاقی از هر آزمودنی در روز استراحت (24 ساعت بدون تمرین) اخذ گردید. برای جلوگیری از اثر ریتم شبانه روزی و تغییرات غذای مصرفی روی ترشح هورمون ها، سه نمونه بزاقی بلافاصله پس از برخواستن از خواب و قبل از صبحانه (8 صبح)، قبل از ناهار (ساعت 11 صبح) و در بعدازظهر (5 عصر) برای تعیین میانگین غلظت این دو هورمون در طول روز گرفته شد. سپس، آزمودنی ها پرسشنامه بیش تمرینی (طراحی شده توسط گروه مطالعات بیش تمرینی انجمن فرانسوی طب ورزشی) که شامل 54 سؤال با پاسخ های ""بلی، خیر"" در روزی که نمونه های بزاق گرفته شد، تکمیل کردند. همبستگی بین داده های هورمونی و نمره حاصل از پرسشنامه بیش تمرینی با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن تحلیل شد. نتایج داده ها ارتباط منفی و معکوس معن داری را بین نمرات حاصل از پرسشنامه و غلظت تستوسترون را نشان داد (53/0- =r، 05/0>p)، درحالی که بین نمرات حاصل از پرسشنامه و غلظت کورتیزول رابطه معن داری مشاهده نشد (22/0=r، 05/0<p). همچنین، بین نمرات حاصل از پرسشنامه و نسبت تستوسترون به کورتیزول رابطه منفی و معکوس معنی دار به دست آمد (52/0- =r، 05/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که غلظت تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول رابطه منفی معنی داری با نمره به دست آمده در پرسشنامه بیش تمرینی دارد و همین پرسشنامه برای بررسی تغییرات در تستوسترون (یک هورمون آنابولیک) نسبت به تغییرات در کورتیزول (یک هورمون کاتابولیک) برای تعیین میزان خستگی مفیدتر است.
۹۷۴.

ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و پروتئین های انتقال دهنده پلاسما متعاقب فعالیت بدنی شدید هوازی در دوندگان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول سرم پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما آزمون بالک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۱ تعداد دانلود : ۸۶۳
هدف تحقیق بررسی ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما متعاقب فعالیت بدنی شدید هوازی در دوندگان جوان بود. 16 نفر دونده مرد جوان به صورت داوطلب با میانگین سنی2± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175سانتی متر، وزن 21/2± 17/64 کیلو گرم، در این تحقیق شرکت نمودند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 3 ساعت پس از پایان فعالیت بدنی شدید هوازی (آزمون بالک) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیریهای مکرر و آزمون تعقیبی توکی و برای بررسی ارتباط بین متغیرها، از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بلافاصله پس از پایان فعالیت بدنی شدید هوازی، سطوح کورتیزول، آلبومین، گلوبولین و هموگلوبین سرم به طور معنی داری افزایش یافتند (05/0P< ) اما هماتوکریت سرم تغییر معنی داری نداشت. در پایان دوره بازیافت (3 ساعت پس از فعالیت بدنی) سطوح کورتیزول سرم به طور معنی داری به پایینتر از مقادیر اولیه کاهش یافت (05/0P< )، همچنین سطوح آلبومین و هموگلوبولین سرم به طور معنی داری به مقادیر اولیه برگشت نمودند (05/0P< ) در حالی که گلوبولین سرم در همان سطح افزایش یافته باقی ماند (05/0P> ). بین تغییرات کورتیزول سرم و پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما، بلافاصله و 3 ساعت پس از پایان فعالیت بدنی شدید هوازی ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0P> ). در مجموع، افزایش غلظت کورتیزول سرم و پروتئینهای انتقال دهنده پلاسما در دوندگان جوان، احتمالاً به دلیل ویژگی نوع فعالیت بدنی، شدت فعالیت و انتقال مواد پلاسمایی باشد.
۹۷۵.

تاثیر یک دوره کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان فوتبال

۹۷۶.

آثار یک دوره بی تمرینی به دنبال برنامه تمرین هوازی بر شاخص های التهابی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی بی تمرینی شاخص های التهابی مولکول چسبان بین سلولی IL-1β TNF-α

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۱ تعداد دانلود : ۸۵۲
هدف این پژوهش، مطالعه آثار 4 هفته بیتمرینی به دنبال 8 هفته تمرین هوازی بر شاخصهای التهابی جدید بود. بدین منظور 42 سر موش نر 3 ماهه نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه تجربی(تعداد 24 سر موش با وزن 11±202 گرم) و کنترل(تعداد 18 سر موش با وزن 12±201 گرم) قرار گرفتند. برنامه تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفتهای 3 جلسه، با شدت (55 تا 85 درصد Vo2max) و مدت تعیین شده اجرا شد. پس از 24 جلسه تمرین، 6 سر موش از آزمودنیهایاین گروه، بیتمرینی را تجربه کردند تا آثار بیتمرینی مطالعه شود. خونگیری پس از 14 ساعت به صورت ناشتا در مراحل مختلف تمرین با شرایط مشابه انجام گرفت و مقادیر sICAM-1 با استفاده از کیت تجاری الایزا شرکت R&D و IL-1β ،TNF-α از کیتهای تجاریالایزا شرکت Koma اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مقادیر متغیرهای گروه تمرینی در مراحل مختلف پژوهش کاهش یافته که این کاهش پس از 8 هفته تمرین معنیدار نبوده است به گونهای که sICAM-1 از 80/560±34730 به 01/728±34300 و (122/0=p)، IL-1β نیز از 92/252±2188 به 72/283±2110(072/0=p) و TNF-α از71/55± 1257 به 69/50±1248 پیکوگرم بر میلی لیتر (163/0=p) تغییر یافت. اما با تداوم تمرین، پس از 12 هفته در انتهای پژوهش این تغییرات معنیدار دیده شد به گونهای که sICAM-1 از 01/728±34300به 08/570±33300(000/0=p)، IL-1β از 72/283±2110 به 86/267±1940 (002/0=p) و TNF-α از 69/50±1248 به71/57±1194 پیکوگرم بر میلی لیتر(016/0=p ) تغییر نشان داد. همچنین مشخص شد، اگرچه 4 هفته بی تمرینی به دنبال 8 هفته تمرین هوازی در شاخصهای التهابی تغییر معنیداری ایجاد نکرد[sICAM-1 از 01/728±34300به 82/692±34600(070/0=p)، IL-1β نیز از 72/283±2110 به 35/295±2134 (090/0=p) و TNF-α از 69/50±1248 به79/50±1254 (070/0=p) پیکوگرم بر میلی لیتر]، اما آثار بی تمرینی در مقایسه با گروه تمرینی معنیدار دیده شدsICAM-1 [ از82/692±34600 در مقایسه08/570± 33300( 006/0=p)، IL-1β از 35/295±2134 در مقایسه 86/267±1940 (003/0=p ) و TNF-α از 79/50±1254 در مقایسه71/57±1194( 016/0=p) پیکوگرم بر میلی لیتر]. به طور کلی، با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت، 4 هفته بیتمرینی میتواند سازگاریهای مفید و مطلوب ایجاد شده در نتیجه تمرین را از بین برد و بدن را در معرض خطر آسیبهای التهابی آتروژنز قرار دهد.
۹۸۰.

مقایسه آمادگی های عمومی بدنی دانش آموزان پسر مناطق مختلف کشور براساس آزمون CAFT(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۰ تعداد دانلود : ۶۵۴
هدف تحقیق حاضر، مقایسه آمادگی های بدنی دانش آموزان پسر کشور و تهیه نورم های ملی روی متغیرهای سرعت، استقامت، چابکی و نیروی عضلانی با استفاده از آزمون CAFT بود. از گروه های سنی 18 – 7 سال، 12960 نفر از استان های منتخب از 5 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب و مرکز به طور تصادفی انتخاب و بر مبنای متغیرهای تحقیق و نورم های کشوری حاصله با یکدیگر مقایسه شدند. آزمون های آنوا و تعقیبی توکی در سطح 05/0 نشان دادند که استان های جنوبی و مرکزی در دوهای سرعت و چابکی، شمالی و شرقی و مرکزی در استقامت عضلانی و قلبی – عروقی، شرقی و مرکزی و شمالی در نیروی عضلانی و استان های جنوبی در استقامت قلبی – عروقی آماده تر از دیگر مناطق اند. در ضمن، مناطق جنوبی و غربی به تقریب در همه رده های سنی از نورم های کشوری در سرعت، مناطق جنوبی و مرکزی به طور کلی در همه رده های سنی در استقامت عضلانی، مناطق مرکزی به طور کلی تا سن قبل از 15 سالگی در استقامت عضلات کمربندی شانه، مناطق شمالی در همه رده های سنی در چابکی عمومی، مناطق غربی در همه رده های سنی در نیروی عضلانی و مناطق مرکزی در رده های سنی 12 سالگی به بعد از نورم های کشوری ضعیف ترند. این یافته ها زمینه ها را برای استعدادیابی ورزشی و پرورش آنها در کشور فراهم می آورد و همچنین به افزایش دقت در نمره دادن و ارزشیابی در کلاس های تربیت بدنی مدارس کشور کمک می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان