این پژوهش با هدف سنجش رابطه ی بین سنجه های جایگزین (آلتمتریکس) در نظام اف هزار و شاخص استناد در گوگل پژوهشگر انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و از روش های پیمایشی، تحلیل استنادی و وب سنجی با رویکرد تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش 218 مقاله تحقیقاتی در حوزه زیست پزشکی نمایه شده در نظام اف هزار در بازه زمانی 2012-2014 می باشد. نمونه مورد مطالعه تعداد 100 مقاله تحقیقاتی است که بطور هدفمند بر مبنای بازه زمانی مورد نظر از نظام اف هزار انتخاب شده است. متغیرهای مرتبط با سنجه های جایگزین (بارگیری و بازدید) و تعداد نویسندگان و وضعیت تأمین اعتبار مقاله ها، از نظام اف هزار و متغیر مرتبط با سنجه استناد از گوگل پژوهشگر استخراج شده است. داده های پژوهش به روش آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که بین شاخص های جایگزین (بارگذاری و بازدید) و شاخص های استنادی همبستگی مثبت و معنادار برقرار است. همچنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های جایگزین خود نیز با یکدیگر رابطه مثبت و قوی دارند. متغیرهای تعداد نویسندگان و تأمین اعتبار مقاله ها با هیچ کدام از سنجه های جایگزین یا شاخص های استنادی رابطه معنی داری نداشتند.بر این اساس، سنجه های جایگزین روش جدیدی را برای اندازه گیری تأثیر نویسندگان و انتشارات ارائه می دهند که می تواند مکمل شاخص های سنتی ارزیابی پژوهش باشد. همچنین رابطه معنادار بین سنجه های جایگزین و سنجه های استنادی بیانگر آن است که ترکیب شاخص های سنتی و جایگزین پیشینه ی کامل تری از نویسندگان و مقاله ها را ارائه خواهند داد که می تواند ابعاد روشن تری از روش های علمی ارزیابی پژوهش را فراهم کند.
هدف: پژوهش حاضر از یک جهت به دنبال تعیین میزان تسهیم دانش، ظرفیت جذب و قابلیت نوآوری در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال ۱۳۹۳ و از جهت دیگر به دنبال شناخت رابطه تسهیم دانش و قابلیت نوآوری در این کتابخانه ها است.
روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی و همبستگی صورت گرفته است. جامعه پژوهش را ۱۹۰ نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاهی تشکیل می دهند که از این تعداد با توجه به جدول مورگان ۱۲۳ نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و تعداد ۹۸ نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی Pearson، t-test و آزمونANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اموس برای نشان دادن ارتباط همزمان متغیرها استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان تسهیم دانش، قابلیت نوآوری و ظرفیت جذب در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سطح مطلوبی قرار ندارند. با توجه به جدول ۶ رابطه مثبت و مستقیمی بین تسهیم دانش و ظرفیت جذب وجود دارد. همچنین، رابطه مستقیم و معنی داری بین ظرفیت جذب و قابلیت نوآوری مشاهده می شود. در نهایت برای دو متغیر تسهیم دانش و قابلیت نوآوری همبستگی معناداری وجود دارد. با بررسی سه متغیر اصلی پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که ظرفیت جذب به عنوان متغیری واسطه گر بین دو متغیر تسهیم دانش و قابلیت نوآوری نیست بلکه تسهیم دانش و قابلیت نوآوری به گونه ای مستقیم باهم در ارتباط هستند.
هدف: هدف عمده این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه از یک سو و رویکرد کتابداری مبتنی بر شواهد آنان از سویی دیگر است.
روش: روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 61 کتابدار کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه است که کل جامعه به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. جهت سنجش سواد اطلاعاتی، از پرسشنامه ی«انجمن کتابخانه های دانشگاهی و تحقیقاتی آمریکا» و برای سنجش کتابداری مبتنی بر شواهد از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و جهت بررسی فرضیات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها: جامعه پژوهش در چهار مؤلفه اصلی کتابداری مبتنی بر شواهد( توانایی تدوین سوال، یافتن شواهد، ارزیابی انتقادی و به کارگیری شواهد) در سطح متوسط بودند اما در مؤلفه ی مهارت ارزیابی نتایج پایین تر از متوسط قرار داشتند. همچنین در تمامی مؤلفه های سواد اطلاعاتی در سطح متوسط بودند. بین همه مؤلفه های سواد اطلاعاتی با کتابداری مبتنی بر شواهد رابطه وجود داشت. ارتباط بین کتابداری مبتنی بر شواهد و سواد اطلاعاتی بدین معنی است که سواد اطلاعاتی بالای کتابداران، منجر به استفاده بیشتر از رویکرد کتابداری مبتنی بر شواهد می شود.
کتابخانه های قرن بیست ویکم برخلاف آنچه بسیاری پیش بینی میکنند، کتابخانه های «بیکاغذ» نخواهند بود که تمام مواد کاغذی خود را یکسره به قالب های الکترونیکی منتقل کنند؛ بلکه کتابخانه های آینده اطّلاعات موجود در قالب های چاپی و غیرچاپی را درهم خواهند آمیخت و مجموعه های خود را به قالب های مختلفی چون الکترونیکی، رایانه ای، رسانه ای و چاپی تقسیم خواهند کرد. متقابلاً، بخش هایی از مجموعهی خود را، بسته به مناسب ترین قالب و نیز بنابر محتوا و کاربرد مواد، و تقریب ﴼ به همان روشی که کتابخانه های قرن بیستم فهرست های خود را در طی پروژه های تبدیلی گذشته نگر خود «مسدود» میکردند، «مسدود» خواهند کرد. به عنوان بخشی از این سازگاری «جو ّی» آینده، یکی از دغدغه های جدید و مهم کتابخانه های آینده طراحی، ساخت و نگهداری داده پایگاه های منحصربه فرد و ارزش افزوده به منظور گردآوری اطلاعاتی خواهد بود که دارای ارتباط بلافصل با نیازهای خاص مراجعان کتابخانه است. در این نوع جدید از کتابداری، خط افتراق کتابداران، پژوهندگان، و ناشران، برخورداری از نرمش لازم برای دستیابی به اطّلاعات موردنیاز فوری کاربران کتابخانه خواهد بود.
برای نظریه تعاریف گوناگونی در متون ارائه شده است که با رویکرد کتاب شناختی و تحلیل محتوا قابل دسترسی هستند. این گوناگونی در کلیدواژه هایی که در تعاریف وجود دارند قابل مشاهده است. در این مقاله تعاریف موجود از نظریه در متون استخراج شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای آن تعاریف، واژگان اصلی و مترادف و بسامد هر کدام محاسبه شد. تحلیل محتوای 125 تعریف منجر به شناسایی 9 واژه ی اصلی و 67 واژه ی مترادف شد. واژگان اصلی یافت شده در این تحلیل محتوا عبارتند از: مفهوم، تبیین، رابطه، پدیده، مجموعه، فرضیه، نظام مند، پیش بینی، و روش. در نهایت، با رویکرد کتاب شناختی تعریف بازنگری شده ای از نظریه ارائه شد که نمایانگر مفهوم آن و واژگان اصلی دربرگیرنده ی این مفهوم در متون است. به طور کلی در تعریفی که در این پژوهش از نظریه ارائه شده است به رویکرد کتابشناختی و تجربی گرایانه توجه شده است و به وجوه توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل به صورت فرایندی و در یک حالت سطح بندی در تعریف نظریه با استفاده از واژگان کلیدی توجه شده است.