هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه تاثیر شیوه های مختلف تمرین ذهنی و فیزیکی در اکتساب ، یادداری و انتقال مهارت حرکتی دانش آموزان و روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است . به منظور تحقق اهداف تحقیق 64 دانش آموز پسر مقطع راهنمایی شهر تهران بوده که هیچ گونه سابقه آموزشی در زمینه مهارت ملاک ( پرتاب آزاد بسکتبال ) نداشتند ، به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس نمرات پیش آزمون و ارزیابی توانایی تصویر ذهنی در 8 گروه 8 نفری همگن سازماندهی شدند . دانش آموزان پس از توجیه کلی در مورد چگونگی انجامتمرینات مربوط به هر گروه در خصوص مهارت ملاک ، تمرینات خود را به مدت 8 هفته ، هر هفته 3 جلسه و در هر جلسه 30 تکرار انجام دادند. جمع آوری اطلاعات لازم در خصوص چگونگی وضعیت و پیشرفت آزمودنی ها در مهارت ملاک ، با استفاده از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال ایفرد از نقطه پنالتی صورت گرفته است . نتایج بررسی ها نشان داد که تمام شیوه های تمرینی مورد استفاده در این تحقیق با اکتساب ، یادداری و انتقال مهارت حرکتی آزمودنی ها تاثیر معنی داری داشته است . علاوه بر این تقدم تصویر سازی در ترکیب با تمرین فیزیکی بیشترین تاثیر را داشت.
هدف این پژوهش مقایسه اثر دو شیوه تمرین بدنی و تصویر سازی ذهنی بر FEV1 بیماران آسمی جوان بوده است . بدین منظور 20 بیمار مبتلا به آسم در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند . متوسط مقادیر سن ، قد ، وزن ، ضربان قلب بیشینه و FEV1 گروه اول به ترتیب 2/01 + 15/2 سال ، 8/3 + 157/3 سانتی متر ، 9/2 + 50/6 کیلوگرم ، 2/1+ 205/7 تواتر قلبی و 0/62+ 2/53 میلی لیتر و متوسط این مقادیر در گروه دوم معادل 2/0 + 15/7 سانتی متر ، 9/15 + 51/2 کیلوگرم ، 1/2 + 203/6 تواتر قلبی و 0/81+ 2/78 میلی لیتر بود . پروتکل تمرینی شامل فعالیت هوازی 20 تا 30 دقیقه ای روی دوچرخه کارسنج با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه ، 5 روز در هفته به مدت 1 ماه بوده است . گروه اول آن را به صورت فیزیکی و گروه دوم پس از برنامه آموزشی تصویر سازی ذهنی ، پروتکل تمرینی گروه اول را با زمان های مشابه تصویر سازی کرده اند . تجزیه و تحلیل نشان داد اجرای پروتکل تمرین بدنی هوازی و تصویر سازی اثر معنی داری بر حجم بازدمی فشاری ثانیه اول بیماران آسمی نداشته است . در ضمن اثر دو شیوه مذکور بر FEV1 معنی دار نبوده است .
در این تحقیق تاثیر مصرف ویتامین های E وC و ترکیب این ویتامین ها بر شاخص های بیوانرژتیک (توان هوازی و توان بی هوازی ) در 36 دانشجوی مرد تربیت بدنی مورد مطالعه قرار گرفت . پس از تقسیم آزمودنی ها به چهار گروه ، هر یک از آزمودنی ها 21 روز تحت مصرف ویتامین قرار گرفتنـد. گروه اول روزانه 400 میلی گرم ویتامین E ، گروه دوم 1000 میلی گرم ویتامین C، گروه سوم 400 میلی گرم ویتامین E همراه با 1000 میلی گرم ویتامین C و گروه چهارم طی همین مدت ، ماده دارونما مصرف کردند. بعد از تجزیه و تحلیل آماری بر اساس تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی توکی در سطح احتمال05 /0? P و با ضریب اطمینان 95 درصد، نتایج این مطالعه نشان داد مصرف روزانه میلی گرم ویتامینE ، 1000 میلی گرم ویتامین C و 400 میلی گرم ویتامین E همراه با 1000 میلی گرم ویتامینC به مدت سه هفته بر توان هوازی و بی هوازی دانشجویان تاثیر معنی داری دارد.
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه نیمرخ حالتهای خلقی کشتی گیران تیمهای ملی جوانان و بزرگسالان در دو رشته آزاد و فرنگی بود. بدین منظور، 285 نفر از کشتی گیران تیم ملی (جوانان آزاد N=70، جوانان فرنگی N=71، بزرگسالان آزاد N=73 و بزرگسالان فرنگی N=71) که در یک سال گذشته به اردوهای تمرینی برای شرکت در مسابقات آسیایی، جهانی ، المپیک و تورنمنتهای معتبر بین المللی دعوت شده بودند، به طور غیر تصادفی و هدفدار در چهار گروه مورد بررسی قرارگرفتند. برای بررسی نیمرخ حالتهای خلقی کشتی گیران از پرسشنامه POMS استفاده شد. پس از تعیین شاخصهای آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف استاندارد و هنجار درصدی ، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) شش وضعیت خلقی کشتی گیران مقایسه شد. نتایج آزمون نشان دادند که در پنج عامل خشم، سرزندگی، سردرگمی، افسردگی و خستگی تفاوت معناداری در بین آزمودنیهای چهارگروه وجود ندارد (P<0.05) و تفاوت مشاهده شده فقط در عامل تنش (F=3.8،P<0.01) معنادار بود. با این حال، مشخص شد که نیمرخ خلق و خوی هر چهار گروه از کشتی گیران ایرانی با الگوی کوه یخی مورگان در قهرمانان نخبه همخوانی دارد.
در این پژوهش ویژگی های روانشناختی ورزشکاران آسیب دیده و غیر آسیب دیده به منظور تعیین تاثیر عوامل روانی بر آسیب دیدگی بررسی شده است. از میان تمامی دانشجویان پسر ورزشکار، 169 نفر دانشجوی شرکت کننده در مسابقات دانشجویی دو و میدانی با میانگین سنی 22.5 سال نمونه آماری در دسترس انتخاب شدند. بر اساس نتایج پرسشنامه آسیب، آزمودنیها به دو گروه ورزشکاران آسیب دیده (75 نفر)، و غیر آسیب دیده (94 نفر) تقسیم شدند. از این تعداد 26 نفر نیز در حین انجام مسابقات دچار آسیب دیدگی شدند. در این تحقیق از برگه مشخصات فردی، پرسشنامه اضطراب حالتی رقابتی -2 (CSAI-2) رینر مارتنز، پرسشنامه 34 سوالی آیزنک (خطر پذیری، هیجان طلبی و پرخاشگری)، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته آسیب های ورزشی قبل از انجام مسابقات دو و میدانی استفاده و در مورد گروه های نمونه اجرا شد. نتایج نشان داد ورزشکارانی که اعلام کردند در 2 سال قبل از مسابقات آسیب دیده اند، در ویژگی های روانشناختی اضطراب شناختی، اضطراب تنی، خطرپذیری، هیجان طلبی و پرخاشگری نسبت به ورزشکاران غیر آسیب دیده امتیاز بالاتری کسب کرده بودند و اعتماد به نفس کمتری داشتند (0.01>p). بین ویژگی های روانشناختی اضطراب تنی، خطرپذیری، هیجان طلبی و پرخاشگری ورزشکاران آسیب دیده در حین مسابقات و ورزشکاران غیر آسیب دیده تفاوت معناداری وجود داشت (0.01>p). ولی بین اضطراب شناختی و اعتماد به نفس دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. وجود تفاوت معنادار در ویژگی های روانشناختی دو گروه نشان می دهد که ورزشکاران آسیب دیده روحیه خطرپذیری و هیجان طلبی دارند و از خطر کردن واهمه ای ندارند، به همین دلیل احتمالا خود را بیشتر در موقعیت های خطرزا که پیامد آن آسیب دیدگی است قرار می دهند. همچنین این احتمال داده می شود که عوامل روانی همچون استرس و اضطراب بر آسیب دیدگی ورزشکاران تاثیر داشته باشند. لذا مربیان و مسوولان با کمک روان شناسان لازم است این افراد را شناسایی کنند و اقدامات لازم را صورت دهند.
هدف از این تحقیق، بررسی وضعیت انرژی دریافتی و مصرفی، دریافت ریزمغذیها و چگونگی توزیع روزانه انرژی در جودوکاران ایرانی شرکت کننده در اردوی آمادگی مسابقات المپیک 2004 بود. جامعه آماری را اعضای تیم ملی در رشته جودو (13 نفر) تشکیل دادند. داده ها با استفاده از روش توزین مواد غذایی با برداشت مساوی و همزمان در سه وعده غذایی اصلی، ثبت در فرمهای یادآمد 24 ساعته برای هفت روز (یادآمد هفت روزه) و تکمیل فرم های ثبت مواد غذایی (برای تعیین میان وعده ها) همراه با پرسشنامه بسامد مصرف خوراک، با حضور ورزشکاران در خوابگاه مجموعه ورزشی آزادی در طول هفت شب گرد آوری شدند. این اطلاعات با نرم افزار نوتریشنیست تخصصی آنالیز شدند و 36 شاخص مواد مغذی تعیین شد و با مقادیر توصیه شده استاندارد شامل دریافتهای مرجع غذایی DRI (مجموعه ی AI، RDA، EAR و UL)، برحسب مورد با استانداردهای AMDR، DRV، FNB و FAO.WHO مقایسه توصیفی صورت گرفت. توزیع انرژی دریافتی در هر وعده غذایی در مقایسه با مقادیر پیشنهادی نیز بررسی شد. نتایج نشان دادند: میانگین کل انرژی دریافتی بر حسب کیلوکالری (43.93±4850) در مقایسه با میانگین کل مقدار برآورد شده مصرف (56.89±5050) از وضعیت مناسبی برخوردار بود (3.9%-)، اما میانگین توزیع انرژی دریافتی در وعده های ناهار، شام و میان وعده ها در مقایسه با میانگین توزیع مقادیر برآورد شده مصرف آن وضعیت مطلوبی نداشت. درصد کربوهیدرات، پروتیین و چربی در برنامه غذایی روزانه (55.4، 15.3، 29.3 درصد) در دامنه مقادیر توصیه شده AMDR بود. دریافت تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین، پیریدوکسین، کوبال آمین، فولاسین، اسیدپانتوتنیک، ویتامین آ، کلسیم، مس، آهن، منیزیوم، فسفر، سلنیم، روی، پتاسیم و سدیم بیشتر از مقادیر توصیه شده DRI بود و همچنین در مورد ویتامینهای ای و ث، کمتر از آن بود. درصد اسیدهای چرب اشباع در مقایسه با مقادیر توصیه شده کمیته مشترک FAO.WHO بیشتر و غیر اشباع با بیش از یک باند دوگانه مناسب و دریافت فیبر روزانه در مقایسه با توصیه های DRI و DRV کمتر بود. میزان دریافت کلسترول در مقایسه با DRV حدود سه برابر مقدار توصیه شده به دست آمد.
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگیهای آنتروپومتریکی و عملکردهای حرکتی کودکان 6 تا 8 ساله دارای تجربه و بدون نجربه مهد شهر اراک در سال تحصیلی 84-1383 است . روش تحقیق مورد استفاده روش همبستگی با همخوانی و علی پس از وقوع است . جامعه آماری دانش آموزان پایه های اول ، دوم و سوم ابتدایی نواحی یک و دو آموزش و پرورش شهر اراک به تعداد 24454 نفر بودند که در نهایت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 105 دانش آموز انتخاب شد و از این تعداد 52 نفر دارای تجربه مهد و 53 نفر بدون تجربه مهد بودند ...
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات استقامتی بر میزان سایتوکین های پیش التهابی و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق بود. به همین منظور 16 نفر از استادان و کارکنان غیر فعال دانشگاه تربیت معلم سبزوار یا دامنه سنی 35 تا 48 سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند : گروه تمرین استقامتی چاق ، گروه کنترل چاق. یک گروه 8 نفری نیز تحت عنوان گروه کنترل لاغر برای مقایسه با گروه کنترل چاق به صورت داوطلبانه انتخاب شدند . از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خونگیری به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت 13 هفته و هر هفته 3 جلسه تحت تاثیر تمرینات استقامتی قرار گرفتند . برنامه تمرینات استقامتی شامل دویدن مداوم با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بود. نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی موجب کاهش معنی دار سطوح پایه TNF-a و IL-6 و نیز شاخص مقاومت به انسولین می شود. به علاوه مشخص شد که در حالت پایه ، غلظت های سرمی TNF-a و IL-6 و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق به طور معنی داری بیشتر از مردان لاغر بود. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین TNF-a پلاسما با شاخص مقاومت به انسولین و میزان IL-6 پلاسما با شاخص مقاومت به انسولین در کل آزمودنی ها مشاهده شد . بنابراین می توان گفت که انجام تمرینات استقامتی موجب کاهش سایتوکین های پیش التهابی در مردان چاق می گردد. این کاهش می تواند با بهبود مقاومت به انسولین در این مردان همراه باشد.
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر دو جلسه تمرین در مقایسه با یک جلسه تمرین در روز بر غلظت ایمونوگلوبولین A و پروتئین تام بزاقی در دختران نخبه ژیمناست بوده است . به این منظور 11 ژیمناست دختر نخبه با میانگین سنی 2±11 سال ، قد 11±145 سانتی متر و وزن 8±34 کیلوگرم تمرینات منتخب ژیمناستیک را طی 2 مرحله اجرا کردند. مرحله اول شامل 1 جلسه تمرین در روز بود که در ساعت 8-6 عصر به اجرا درآمد. مرحله دوم شامل 2 جلسه تمرین در روز بود که جلسه اول در ساعت 5/10-5/8 صبح و جلسه دوم ساعت 8-6 عصر انجام شد. نمونه گیری های بزاقی طی 3 مرحله قبل ، بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت انجام شد. ایمونوگلوبولین A به روش نفلومتری و پروتئین تام به روش برادفورد اندازه گیری شدند. غلظت ایمونوگلوبولین A پس از فعالیت تغییر معنی داری نداشت و لیکن غلظت پروتئین تام متعاقب 1 و 2 جلسه تمرین افزایش معنی داری یافت . نتایج تحقیق نشان داد که تغییرات در غلظت ایمونوگلوبولین A متاثر از حجم تمرین نیست ولی پروتئین تام تحت تاثیر حجم تمرین تغییر می کند.
این تحقیق برای بررسی میزان تاثیر ویژگی های فردی مدیران سازمان تربیت بدنی و وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری بر خلاقیت و مدیریت تضاد صورت گرفته است . نمونه تحقیق شامل کلیه مدیران سطح عالی و میانی سازمان تربیت بدنی (75 نفر) و وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری (85 نفر) است . ابزارهای اندازه گیری این تحقیق عبارتند از: 1. پرسشنامه خلاقیت دکتر عابدی که شامل پرسش سه گزینه ای است . 2. پرسشنامه مدیریت تضاد رابینز که شامل پرسش هفت گزینه ای است . 3. پرسشنامه ویژگی های شخصی مدیران که شامل پرسش است . روش های آماری که در این تحقیق به کار رفته عبارت بودند از: ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون t ، آزمون کالموگراف اسیرنف ، رگرسیون چند گانه و آزمون خی دو. در ضمن برای اطمینان از روایی پرسشنامه ها از آزمون مجدد یا بازآزمایی به فاصله روز به کار رفت . نتایج به دست آمده نشان می دهد که ویژگی های فردی (سن ، جنسیت ، سابقه ورزشی ، سابقه خدمت ، میزان تحصیلات ، رشته تحصیلی ) تاثیری بر میزان خلاقیت و نوع مدیریت تضاد مدیران سازمان های مورد بررسی ندارد.
هدف این پژوهش بررسی میزان تطابق انتصاب مدیران سازمان تربیت بدنی با ضوابط شایسته سالاری می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که به صورت میدانی و از طریق پرسش نامه هایی که بر اساس دستورالعمل اجرایی ضوابط شایسته سالاری تهیه گردید به جمع آوری اطلاعات پرداخته. پایایی و روایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب الفا کرونباخ و تایید گروهی از متخصصان به دست آمده است. جامعه آماری شامل 110 مدیر در سطوح مختلف 170 کارشناس که از این تعداد، 67 مدیر و 81 کارشناس به عنوان نمونه آماری در این تحقیق شرکت نمودند. آزمون فرضیه های تحقیق در حد P=0.05 نشان داد که بین میانگین های بدست آمده در وظایف، نقش ها و مهارت های مدیریتی با حد مطلوب آنها در مدیران میانی و عملیاتی تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین این اختلاف در مقایسه معیارهای عمومی و اختصاصی انتخاب مدیران با حد مطلوب آنها مشاهده گردید. از طرف دیگر بین نظر کارشناسان نسبت به عملکرد مدیران با خود ارزشیابی مدیران تفاوت معنی دار مشاهده شد. در مورد مدیران عالی سازمان معیار معین برای انتصاب آنها در سازمان وجود ندارد.
هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر یک برنامه تمرینی هوازی رکاب زدن با دست روی برخی از عوامل فیزیولوژیکی و ترکیب بدنی زنان میانسال بود. بدین منظور 33 نفر از زنان میانسال دارای ناراحتی پا و کمر و با دامنه سنی 35 تا 55 سال شهرستان اصفهان به صورت داوطلب پرسشنامه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند (19 نفر تجربی و 14 نفر شاهد). سپس یک برنامه تمرین هوازی با دست طراحی و به مدت 8 هفته اجرا گردید. ضربان قلب استراحت، ضربان قلب فعالیت، ضربان قلب پس از فعالیت، فشارخون سیستولی، فشارخون دیاستولی، وزن بدن، درصد چربی بدن و چین پوستی نواحی دو سربازو، سه سربازو، تحت کتف، شکم، فوق خاصره، ران و ساق متغیرهایی بودند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحقیق از طریق آزمون t نشان داد که تمرین هوازی رکاب زدن با دست بر تعداد ضربان قلب استراحت، تعداد ضربان قلب فعالیت، تعداد ضربان قلب پس از فعالیت و چین پوستی نواحی دو سربازو و شکم تاثیر معنی داری داشت (P?0.05). در حالی که فشارخون سیستولی و دیاستولی، وزن بدن، درصد چربی بدن، چین پوستی نواحی سه سربازو، تحت کتف، فوق خاصره، ران و ساق تغییر معنی داری نداشت (P?0.05). با توجه به تاثیری که تمرین هوازی رکاب زدن با دست بر بهبود برخی از عوامل فیزیولوژیکی و ترکیب بدنی در این تحقیق دارد، می توان چنین نتیجه گیری کرد که انجام تمرینات هوازی و منظم با دست می تواند برخی اثرات مطلوب، مشابه آنچه که در تمرینات هوازی با پا دیده می شود، داشته باشد.
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع برنامه اصلاحی ساختاری و اصلاحی هوازی بر برخی از شاخصهای عملکرد ریوی دانشجویان مبتلا به کیفوز دانشگاه شهید چمران اهواز بود. بدین منظور، 45 آزمودنی با میانگین سنی 1.81± 21.39 سال، قد 3.09 ± 172.16 سانتی متر و وزن 4.72 ± 66.93 کیلوگرم از بین دانشجویان مرد دانشگاه شهید چمران اهواز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس آزمودنیها به طور کاملا تصادفی در سه گروه: کنترل، تجربی 1(گروهی که فقط تمرین اصلاحی را اجرا می کردند) و گروه تجربی 2 (گروهی که پس از اتمام برنامه اصلاحی تمرین هوازی را نیز اجرا می کردند)، تقسیم بندی شدند. برای اجرای تحقیق، نخست پرسشنامه تعیین سلامتی را تکمیل کردند، سپس وزن، قد، دامنه کیفوز و شاخصهای اسپیرومتری ظرفیت حیاتی (VC)، حداکثر تهویه ارادی (MVV)، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC) و حجم هوای بازدمی با فشار در ثانیه اول (FEV1) اندازه گیری شد. برای اطمینان از یکسان بودن گروه های تجربی، کنترل و همتراز کردن نمونه ها از نظر شاخصهای ریوی، قبل از وارد کردن هر گونه متغیری از آزمون آنالیز واریانس یک سویه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پیش آزمون و پس آزمون گروه های تجربی متعاقب 12 هفته تمرین اصلاحی ساختاری و تمرین اصلاحی هوازی از آزمونهای t وابسته، ANOVA (آنالیز واریانس یک سویه) و برای تعیین تفاوت میان گروه ها از آزمون L.S.D استفاده شد و حداقل سطح معناداری برای این تحقیق 0.05 تعیین شد. نتایج تحقیق نشان دادند که بین MVV، VC، FVC و FEV1 گروهی که تمرین اصلاحی هوازی و گروهی که تمرین اصلاحی ساختاری را اجرا کردند، تفاوت معناداری وجود داشت. (P?0.05) با این حال، بین دامنه کیفوز در گروه تمرین اصلاحی ساختاری و اصلاحی هوازی تفاوت معناداری وجود نداشت (P?0.05).
این مقاله، حاصل نتایج طرحی پژوهشی و ملی است. هدف آن عبارت است از بررسی و تجزیه و تحلیل روش برگزاری مسابقات مدرسه قهرمان از دید کارشناسان، مدیران مدارس، و مربیان تیمهای استانهای موفق و ناموفق. این تحقیق از نوع توصیفی است و به شکل میدانی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته به کار رفته است. پس از آنکه روایی پرسشنامه را 4 نفر از متخصصان رشته تربیت بدنی تایید کردند، پایایی آن با روش آلفا کرونباخ، 0.9 محاسبه شد. نمونه گیری به روش خوشه ای و به طور تصادفی انجام شد. حجم نمونه آماری معلمان تربیت بدنی زن و مرد استانهای موفق بر اساس جدول مورگان 381 نفر، حجم نمونه آماری مدیران مرد و زن مدارس این استان ها نیز 381 نفر، حجم نمونه آماری معلمان تربیت بدنی زن و مرد استانهای ناموفق 375 نفر، و حجم نمونه آماری مدیران مرد و زن مدارس این استان ها نیز 375 نفر برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (کروسکال والیس، آزمون – U من ویتنی و خی 2، در سطح 0.01?p) استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد که از دید آزمودنی ها، طرح مدرسه قهرمان در توسعه ورزش مدارس و افزایش دانش آموزان تحت پوشش، در فراهم نمودن زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای ورزشی دانش آموزان تحت پوشش، در استفاده از ظرفیتهای خالی امکانات مدارس در تربیت بدنی و ورزش، و در ایجاد زمینه مناسب تر در مدارس برای فعالیت بیشتر معلمان تربیت بدنی و ورزش تاثیر معنی داری داشته است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که از دید آزمودنی ها، طرح مدرسه قهرمان، نسبت به روش سنتی برگزاری مسابقات، برتری معنی داری داشته است. بنابراین، بر اساس یافته های تحقیق حاضر، ادامه طرح مدرسه قهرمان و گسترش آن در مدارس کشور ضروری به نظر می رسد