فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۰۱ تا ۸٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی و سرعتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی در دانشجویان مرد غیر ورزشکار بود. روش شناسی: تعداد 36 دانشجوی مرد غیر ورزشکار (میانگین سن 1/21 سال، میانگین وزن6/73 کیلوگرم و میانگین قد 76/1 سانتی متر) به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه تمرین مقاومتی، سرعتی و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین مقاومت (به شکل هرمی) و سرعتی (به شکل هرمی) هر یک برنامه تمرین ویژه خود را به مدت 6 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. نتایج: نتایج به دست آمده از روش آماری t مستقل نشان داد که تمرین مقاومتی و سرعتی موجب تغییر معنی داری در انعطاف پذیری، قدرت و توان بی هوازی شدند (0001/0 =p) هم چنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین این دو نوع تمرین از نظر انعطاف پذیری و توان بی هوازی اختلاف معنی داری وجود نداشت (34/0= p)، اما این تفاوت در قدرت معنی دار بود (0001/0 =p). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گرفت که تمرینات هرمی مقاومتی و سرعتی می توانند موجب بهبود انعطاف پذیری، قدرت عضله همسترینگ و توان بی هوازی شوند، اما به نظر می رسد تمرینات مقاومتی روش موثرتری بر قدرت عضله همسترینگ باشد.
تعیین رابطه بین انگیزش و تعهد داوطلبان در نهمین دوره المپیاد ورزشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین رابط? بین انگیزش و تعهد داوطلبان شرکت کننده در نهمین المپیاد ورزشی دانشجویان بود. باتوجه به جامع? 240 نفری پژوهش، تعداد نمون? آماری در این تحقیق با استفاده از جدول مورگان 147 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنام? کینسو (2007) پس از تایید روایی صوری و پایایی (89/0 = ?) استفاده شد. در این تحقیق از آمارهای توصیفی و استنباطی مانند آزمون t، S-K، ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون و دو رشته ای نقطه ای استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که تعهد داوطلبان در دو گروه زن (51/0 ± 87/2 = M) و مرد (81/0 ± 93/2 = M) کمتر از میانگین است. ولی انگیزش در هر دو گروه زن (72/0 ± 37/3 = M) و مرد (50/0 ± 21/3 = M) در حد مطلوبی قرار دارد. همچنین مشخص شد که بین انگیزش و تعهد داوطلبان زن و مرد رابط? معنی-داری وجود دارد (001/0>P، 337/0 = r). از دیگر یافته های تحقیق این بود که بین جنسیت و انگیزش داوطلبان رابط? معناداری وجود دارد (021/0=P و 191/0=r). بین متغیرهای جمعیت شناختی (سن، تحصیلات و وضعیت تاهل) با انگیزش و تعهد داوطلبان رابط? معناداری مشاهده نشد (05/0
عوامل همبسته با کوه گرفتگی حاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش یافتن عوامل مرتبط با بروز کوه گرفتگی حاد (AMS) است. بدین منظور، 218 کوه پیمای داوطلب زن و مرد (سن: 9/10±0/37 سال) در ارتفاع 4200 متری بررسی شدند. پس از گذشت 5/0 تا 2 ساعت از ورود آزمودنی ها به این ارتفاع، اشباع اکسیژن خون سرخرگی آنها در شرایط استراحت (SPO2%) اندازه گیری شد. پس از تلاش برای صعود به قله، بدترین نشانه های AMS آزمودنی ها مجدداً طی اقامت در ارتفاع 4200 متر، با استفاده از پرسشنامه لیک لوییس ثبت شد. آزمون مربع کای نشان داد آزمودنی-هایی که مستعد ابتلا به AMS نبودند (001/0>p)، در طول سال، دست کم سه شب را در ارتفاع بالاتر از 3000 متر سپری کرده بودند (01/0>p)، سابقه صعود به ارتفاع بالاتر از 5000 متر داشتند (001/0>p) و طی 2 ماه پیش از صعود، دست کم یک بار به ارتفاع بالاتر از 3000 متر صعود کرده بودند (05/0>p). همچنین، این افراد در بدو ورود به ارتفاع 4200 متری، SPO2% بالاتری داشتند (001/0>p) و بروز AMS در آنها، به طور معنی داری کمتر از سایر آزمودنی ها بود. سن، جنس، جرم بدن، شاخص توده بدنی، حجم تمرینات بدنی در هفته و سرعت صعود، ارتباط معنی داری با بروز AMS نداشت. در نتیجه، بالاتر بودن SPO2% در بدو ورود به ارتفاع، سازگاری پیشین با ارتفاع، و سابقه صعود به ارتفاعات، عواملی هستند که احتمال بروز AMS را در کوه پیمایانی که قصد صعود به ارتفاعات بالاتر از 4000 متر دارند، کاهش می دهند.
بررسی تاثیر عصاره گیاهان زنجبیل، خارخاسک، جنکوبیلوبا، جین سینگ و سویا در توان هوازی ورزشکاران استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: گیاهان دارویی دارای تاریخچه طولانی به خصوص در مشرق زمین هستند امروزه به شکل ویژه ای مورد توجه قرار گرفته اند و مطالعات زیادی بر روی آنها به منظور تولید داروهای مختلف و جدیداً مکمل های غذایی صورت گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر عصاره گیاهان زنجبیل، خارخاسک، جنکوبیلوبا، جین سینگ و سویا بر توان هوازی ورزشکاران استقامتی می باشد. روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی یک سوکور بر روی 70 نفر در طول 4 هفته انجام شد. افراد دارای سابقه طولانی مدت در ورزش بوده و به صورت تصادفی به 7 گروه 10 نفره تقسیم شدند. برای تهیه مخلوط گیاهی ابتدا 10 گرم از پودر هر گیاه در 100 میلی لیتر متانول خالص حل شده و سپس محلول به مدت 24 ساعت بر روی دستگاه هم زن قرار گرفت. پس از آن به وسیله پمپ خلاء و صافی محلول صاف شد و در فشار پایین و در دمای 45 تا 55 درجه سانتی گراد تغلیظ و عصاره خشک بدست آمده از گیاهان همراه با نشاسته به شکل قرص250 گرمی تهیه شد. عصاره گیاهان بدون اسم و با کد در بسته بندی های مشابه تهیه و در اختیار افراد در گروه ها قرار داده شد. زمان استقامت و توان هوازی (میلی لیتر بر کیلو گرم در دقیقه) در گروه ها و هر فرد قبل و پس از تمرینات ورزشی ثبت شد. آنالیز آماری داده ها از طریق11 SPSS ver, انجام شد و سطح معنی داری در این تحقیق با (05/0 p < ) تعیین شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد که مکمل های سویا و خارخاسک بر زمان استقامت (s) (05/0 p < ) در مقایسه با پلاسبو تفاوت آماری معناداری نداشته است اما مکمل های جینکوبیلویا و جین سینگ بر VO2max (ml.kg-1.min-1) اختلاف معناداری در مقایسه با پلاسبو (05/0 p < ) نشان دادند. نتیجه گیری: این نتایج تاثیر نیروزایی مکمل غذایی تهیه شده از مخلوط این گیاهان و زنجبیل را که دارای بیشترین خاصیت ارگوژنیکی بوده است پس ازتمرینات ورزشی نشان داد.
تأثیر بار کار فعالیت حاد مقاومتی بر آدیپوکاین ها و شاخص مقاومت انسولین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر غلظت هورمون های مرتبط با چاقی و مقاومت انسولینی در مردان جوان سالم است. 15 مرد سالم (سن 9/0±1/26 سال، وزن 9/1±4/74 کیلوگرم و قد 3/1±3/176 سانتی متر) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها، دو جلسه فعالیت مقاومتی سه نوبتی و پنج نوبتی را با فاصله یک هفته اجرا کردند. برنامه تمرینی جلسه سه نوبتی، سه نوبت تمرین با وزنه با 10 تکرار بیشینه بود. برای جلسه پنج نوبتی، پنج نوبت با 10 تکرار بیشینه برای هشت حرکت در نظر گرفته شده بود. هشت حرکت استفاده شده در تحقیق حاضر عبارتند از: پرس سر شانه با هالتر، بازکردن زانو، جلو بازو، خم کردن زانو (پشت پا)، کشش به پایین با دست باز (زیر بغل)، پرس سینه و اسکات. از آزمودنی ها، سه نمونه خونی (12 میلی لیتر) قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از برگشت به حالت اولیه (30 دقیقه) گرفته شد و برای تعیین غلظت آدیپونکتین، لپتین، انسولین، گلوکز، هماتوکریت و هموگلوبین تحلیل شدند. برای تعیین تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر شاخص های خونی از تحلیل واریانس دوطرفه مکرر با آزمون تعقیبی بنفرونی و P<0.05 استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد که آدیپونکتین، در پاسخ به هر دو جلسه، به طرز معنی داری افزایش یافت (004/0P= و9/6F2,28=) و این تغییرات، در پاسخ به دو جلسه تفاوت معنی داری داشتند (045/0P= و8/4 F1,14=). اگرچه غلظت لپتین، پس ازهر دو جلسه سه و پنج نوبتی، به طور معنی داری (017/0P= و 7/4F2,28=) کاهش نشان داد، اما تغییرات آن در پاسخ به دو جلسه فعالیت تفاوت معنی داری نداشتند (P<0.05). همچنین، مقاومت به انسولین در پاسخ به دو جلسه افزایش معنی داری (037/0P= و7/3 F2,28=) نشان داد، اما بین دو جلسه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. زمانی که داده ها، با استفاده از تغییرات حجم پلاسما تصحیح شد، غلظت لپتین و آدیپونکتین در پاسخ به فعالیت مقاومتی به طرز معنی داری کاهش نشان داد و پاسخ آدیپونکتین به دو جلسه فعالیت مقاومتی، همچنان تفاوت معنی داری داشت. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که بار کار فعالیت مقاومتی تنها بر غلظت آدیپونکتین تأثیر معنی داری دارد و تغییرات هورمون های مرتبط با چاقی، در پاسخ به فعالیت مقاومتی، احتمالاً به علت پدیده جابجایی پلاسما از خون به فضای بین سلولی می باشد.
هشدار
حوزههای تخصصی:
تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر سطوح هموسیستئین پایه و به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اانجام این پژوهش، بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات در سطوح هموسیستئین پایه و به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز در مردان فعال بود. به این منظور 12 نفر از اعضای تیم فوتبال دانشگاه مازندران (با میانگین سن 20/2 ±83/21 سال، شاخص توده بدنی 39/1± 99/22 کیلوگرم بر مترمربع و هموسیستئین 58/0 ±53/13 میکرومول بر لیتر) انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (6=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. از آزمودنی ها در پیش آزمون در وضعیت حداقل 12 ساعت ناشتایی، قبل و بلافاصله بعد از انجام آزمون وامانده ساز بروس بر روی نوارگردان خون گیری به عمل آمد. گروه تجربی به مدت 5 روز به مقدار 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مکمل کراتین مونوهیدرات دریافت کرد. پس از دوره مکمل گیری، قبل و بلافاصله بعد از آزمون وامانده ساز بروس، بار دیگر خون گیری به عمل آمد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون های آماری t وابسته و مستقل (5/0 P≤) نشان داد که 5 روز مکمل گیری کراتین مونوهیدرات سبب کاهش معناداری در سطوح پایه هموسیستئین پلاسما (017/0 =P) و به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز (013/0=P) در فوتبالیست های دانشگاهی می شود. به نظر می رسد مکمل گیری کراتین مونوهیدرات با کاهش سطوح پایه و به دنبال فعالیت های وامانده ساز، از عوارض احتمالی هموسیستئین بر سلامتی جلوگیری به عمل آورد.
اقتصاد جام جهانی
حوزههای تخصصی:
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
حوزههای تخصصی:
تاثیر عوامل انگیزشی بر جذب تماشاگران به مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران (1387- 1386)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن و مکمل استروژن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلول های ماهواره ای، سلول های بنیادی ویژه ای هستند که در بیشتر بافت های بدن وجود دارند و به عنوان سلول های ذخیره عمل می کنند. این سلول ها در پاسخ به آسیب های مکانیکی و شیمیایی تکثیر شده و موجب رشد، جایگزینی و ترمیم در بافت می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن بر سلول های ماهواره ای در رت های تخمدان برداری شده از نژاد اسپراگوداولی بود. این تحقیق از نوع آزمایشی است و آزمودنی های آن 35 سر رت از نژاد اسپراگوداولی با وزن 20 ±200 گرم بود. در ابتدا آزمودنی ها تحت عمل تخمدان برداری قرار گرفتند و پس از یک ماه بهبودی کامل به طور تصادفی به چهار گروه کنترل،فعالیت ورزشی،مکمل استروژن، فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن تقسیم شدند. دو گروهی که فعالیت ورزشی را به تنهایی یا همراه با مکمل استروژن انجام می دادند، یک فعالیت ورزشی منتخب را سه روز در هفته به مدت 8 هفته و با شدت حدود 80-70 درصد Vo2max اجرا کردند. در این مدت گروه مکمل استروژن و فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن در ابتدای هر هفته 6/0 میلی لیتر استروژن را به صورت تزریق زیر جلدی دریافت می کردند. در انتهای هفته هشتم پس از کشتن رت ها به روش اخلاقی و خارج ساختن عضله نعلی، رنگ آمیزی آن با CD56 انجام گرفت و با استفاده از میکروسکوپ نوری تعداد سلول های ماهواره ای شمارش شد. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه فعالیت ورزشی ، تعداد سلول های ماهواره ای 5/1 برابر افزایش یافت. درحالی که در گروه هایی که فعالیت ورزشی را به همراه مکمل استروژن یا مکمل استروژن را به تنهایی دریافت می کردند، به ترتیب کاهش 68 و9/73 درصدی مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تغییرات مشاهده شده در تعداد سلول های ماهواره ای فقط در گروه فعالیت ورزشی از لحاظ آماری معنادار بود. تمرینات استقامتی می تواند تکثیرسلول های ماهواره ای عضله نعلی رت ها را افزایش دهد. این فعالیت ها بر عملکرد ژنتیکی فیبرهای عضلانی،تغییر ساختار آنها و سوخت و ساز و تقویت آزادسازی فاکتورهای رشد تاثیر می گذارند که از طریق سیستم پاراکرین عمل می کند و موجب فعالیت سلول های ماهواره ای می شود. فعالیت سلول ها نیز پیش نیازی برای افزایش عملکرد و حجم عضله محسوب می شود.
آسیب دیدگی شدید ورزشی، انگیزش و تحلیل رفتگی : پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال آسیب دیده با توجه به کارکرد تئوری انگیزش خود-مختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهة اخیر بررسی ابعاد روان شناختی ورزشکاران آسیب دیده در دوران توانبخشی و بازگشت به رقابت، توحه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش میزان خرده مقیاس های انگیزشی و تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال قبل و بعد از آسیب دیدگی بررسی شده و با تکیه بر تئوری انگیزش خود – مختاری دسی و ریان به پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی پرداخته شده است. آزمودنی های مورد بررسی این تحقیق 28 هندبالیست آسیب دیدة فصل رقابتی 87-86 لیگ حرفه ای ایران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامة مقیاس انگیزش ورزشی (SMS) پل لیتیر و همکاران (1995)، پرسشنامة تحلیل رفتگی ورزشی (ABQ) ریدیک و اسمیت (2001) و پرسشنامة مشخصات فردی (محقق ساخته) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با توجه به تحلیل آماری در زمینة رابطة تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزشی، نتایج نشان داد رابطة معنی دار و معکوسی بین تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزش درونی (870/0 - =r؛ 000/0=P) و انگیزش بیرونی (706/0 - =r ؛ 000/0=P) و رابطة معنی دار و مستقیمی بین تحلیل رفتگی و بی انگیزشی آزمودنی ها (878/0=r ؛ 000/0=P) وجود دارد. همچنین نتایج آماری در زمینة پیش بینی تحلیل رفتگی نشان داد 6/81 درصد میزان تحلیل رفتگی با توجه به میزان انگیزش ورزشکاران تبیین می شود. به علاوه، خرده مقیاس های بی انگیزشی (771/= R2) و انگیزش درونی (757/0=R2) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کنندة تحلیل رفتگی بودند، اما انگیزش بیرونی مبین پیش بینی کنندة قوی تحلیل رفتگی نیست (499/0= R2). نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های انگیزشی و میزان تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی رابطة معنی داری وجود دارد و تحلیل رفتگی این ورزشکاران را می توان از روی خرده مقیاس های انگیزشی آنها برآورد کرد. بنابراین، توجه به کارکرد مهم خرده مقیاس های انگیزشی در دوران توانبخشی و بازگشت به ورزش پس از آسیب دیدگی حائز اهمیت است و توجه به رفتارها و نگرش های ورزشکاران راهنمای مناسبی برای کمک به بهبود و توانبخشی آنان خواهد بود.
ارتباط فشار وارد بر سر با برخی پارامترهای آنتروپومتریکی، کینماتیکی و کینتیکی در هدینگ فوتبالیست های نیمه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوتبال در گروه ورزش های برخوردی قرار دارد؛ از این رو بازیکنان آن مستعد آسیب های بیشتری هستند. بر اساس گزارش های ارائه شده، حدود 4 تا 22 درصد از کل آسیب های فوتبال در سر و گردن اتفاق می افتد که علت اصلی آن، برخورد سر با بازیکنان و توپ ذکر شده است. با این فرض که فشار حاصل از هد زدن می تواند از علل بروز آسیب ها باشد، هدف این تحقیق، ارتباط بین فشار وارد بر سر با برخی پارامترهای آنتروپومتریکی، کینماتیکی و کینتیکی در هدینگ توپ های ارسالی از منطقه کرنر و آزاد مستقیم فوتبال است. 16 فوتبالیست نیمه¬حرفه ای با میانگین و انحراف استاندارد سن (93/1±5/17 سال)، قد (54/6±08/177 سانتی متر) و وزن (95/4±88/63 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. دو دوربین کداک با سرعت 150 فریم در ثانیه از آزمودنی ها در لحظه هدینگ فیلم برداری کردند. هنگام ضربه هدینگ، سرعت توپ و سر افراد بر حسب m/s و تغییر زوایای بدن بر حسب درجه، به¬ترتیب با نرم¬افزارهای «مت¬لب» و «اتوکد» محاسبه و اندازه گیری شد. برای اندازه گیری فشار وارد بر سر در زمان هد زدن، از دستگاه فشارسنجی استفاده شد که روی پیشانی نصب شده بود. به¬منظور توصیف اطلاعات، از میانگین و انحراف معیار و از روش همبستگی «پیرسون» برای تعیین رابطه بین متغیرها، در سطح اطمینان 95% استفاده شد. نتایج نشان داد بین فشار وارد بر سر در ضربات کرنر راست با متغیرهای تحقیق ارتباط معنی داری وجود ندارد (05/0p>)، در حالی که بین فشار وارد بر سر در ضربات کرنر چپ با متغیرهای محیط سر، زاویه سر و فلکشن تنه و در ضربات مستقیم با متغیرهای سن، وزن، درصد چربی و محیط سر همبستگی معنی داری مشاهده شد (05/0p<). نتایج تحقیق مؤید آن است که برای جلوگیری از شدت آسیب در زمان هدینگ، توجه خاص به متغیرهای آنتروپومتریکی، به¬ویژه سن و محیط سر ضروری است. ضمن اینکه با کاهش زاویه سر و تنه در هنگام هدینگ، می توان در کاهش فشار وارد بر سر و به تبع آن، کاهش پتانسیل بروز آسیب اقدام کرد. بر اساس نتایج تحقیق به مربیان و بازیکنان توصیه می شود به ضربات هدینگ چرخشی، به¬ویژه ضربات چرخشی سر از سمت راست به چپ، توجه بیشتری نمایند.
اثر تمرین استقامتی و مصرف زیره کوهی بر نیمرخ لیپیدی و عوامل قلبی - عروقی موش های نر هیپر کلسترولمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین استقامتی بر نیمرخ لیپیدی و استقامت قلبی- عروقی در موش های سوری نر هیپرکلسترولمیک پس از مصرف عصاره زیره کوهی بوده است. بدین منظور، تعداد 60 سر موش سوری نر هیپرکلسترولمیک (8 هفته ای با وزن40-20 گرم) به 4 گروه شاهد، تمرین استقامتی، زیره کوهی و تمرین استقامتی+ زیره کوهی تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 6 هفته (5 روز در هفته و به مدت 40 دقیقه با سرعت 18 متر بر دقیقه) انجام شد. عصاره زیره کوهی نیز در طی 6 هفته و به میزان 8/0 میلی گرم (محلول در 4/0 میلی لیتر آب مقطر) در گروه های زیره کوهی و تمرین استقامتی+ زیره کوهی مصرف شد. تریگلیسیرید (TG)، کلسترول تام (TC)، HDL-c و LDL-c، ظرفیت تمرین هوازی، ضربان قلب، فشار خون سیستولی و دیاستولی استراحتی قبل و در پایان دوره، اندازه گیری شد. یافته ها حاکی از آن بود که 6 هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف عصاره زیره کوهی (به عبارتی نتایج گروه تمرین استقامتی + زیره کوهی)، باعث افزایش معنی دار ظرفیت تمرین هوازی (پیش آزمون (متر) 9/19±4/293، پس آزمون (متر)2/39±7/600، 000/0P=) شد، همچنین کاهش معنی دار غلظت TC (پیش آزمون (mg/dl) 08/37±7/297، پس آزمون (mg/dl) 8/30±1/146، 019/0P=)، LDL-c (پیش آزمون (mg/dl) 4/14±8/151، پس آزمون (mg/dl) 7/8±12/0، 001/0P=)، ضربان قلب استراحتی (025/0P=) و فشار خون سیستولی استراحتی (010/0P=) را در مقایسه با سایر گروه ها به همراه داشت. از طرفی، مصرف زیره کوهی، به افزایش معنی دار HDL-c منجر شد (پیش آزمون (mg/dl) 1/12±9/75، پس آزمون (mg/dl) 9/17±9/119، 003/0P=). همچنین نتایج تحقیق نشانگر عدم تغییر معنی دار وزن بدن در گروه تمرین استقامتی+ زیره کوهی بود. نتایج تحقیق پیشنهاد می-کند که اجرای برنامه یاد شده (6 هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف زیره کوهی)، به طور معنی داری نیمرخ لیپیدی، ظرفیت تمرین هوازی، ضربان قلب و فشار خون سیستولی را تحت تأثیر قرار می دهد و در حفظ وزن بدن موش سوری نیز مؤثر است؛ بنابراین ممکن است جهت پیشگیری از بروز بیماری قلبی مفید باشد.
جفت شدن ویژگی شخصیتی رقابت جویی و نوع محیط تمرینی در یادگیری یک مهارت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی جفت شدن ویژگی شخصیتی رقابت جویی و نوع محیط تمرینی در یادگیری یک مهارت ورزشی(پرتاب آزاد بسکتبال) بود. نمونه تحقیق، 60 دانشجوی مرد (سن 5 /1±76 /21سال) بودند. ابتدا از پرسشنامة جهت گیری ورزشی (با ضریب پایایی90 /0)، برای تشخیص افراد با خصیصة رقابت جویی و غیررقابت جویی استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه را بهرام و همکاران (1382) تایید کرده است. آزمودنیهای هر گروه با استفاده از امتیازات پیش آزمون، به دو گروه همسان تقسیم شدند. در نتیجه چهار گروه تمرینی به وجود آمد. گروه ها در محیط تمرینی رقابتی و غیررقابتی به مدت 10 جلسه (15 کوشش در هر جلسه) به تمرین تکلیف ملاک پرداختند. از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال (آزمون ایفرد) و پرسشنامه ورزش گرایی به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. آزمون یادداری ده روز پس از آخرین جلسه تمرین گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی در سطح 05 /0=a صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که افراد رقابت جو در محیط تمرینی رقابتی و افراد غیررقابت جو در محیط تمرینی غیر رقابتی نتایج بهتری را کسب کردند. همچنین گروه تمرین در محیط غیررقابتی در آزمون یادداری افت معناداری داشتند. نتایج حاضر از فرضیه منطقه عملکرد بهینه و دیدگاه تعاملی حمایت میکند.
مقایسه تعادل ایستا و پویا در ورزشکاران رشته های مختلف
حوزههای تخصصی:
تعادل از اجزای کلیدی مهارت های حرکتی برای حفظ پاسچر و اجرای مهارت های ورزشی پیچیده است. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تعادل ایستا، پویا در ورزشکاران چهار رشته ورزشی شامل ژیمناستیک، فوتبال، بسکتبال و شنا و یک گروه افراد غیرورزشکار بود. 40 زن ورزشکار با 5 سال سابقه ورزشی (10 ژیمناستیک با میانگین سن 31/0± 50/14 سال، قد 75/7± 20/155 سانتی متر و وزن 91/3±70/49 کیلوگرم، 10 فوتبالیست با میانگین سن 47/1 ±80/22 سال، قد 12/5 ±60/160 سانتی متر، وزن 87/4 ±95/52 کیلوگرم، 10 بسکتبالیست با میانگین سن 7/10 ±60/21 سال، قد 75/6 5/165 سانتی متر و وزن 27/6±43/57 کیلوگرم و 10 شناگر با میانگین سن 63/1± 3/23 سال، قد 46/5 ±5/163 سانتی متر و وزن 42/4± 50/55 کیلوگرم) و 10 زن غیرورزشکار (با میانگین سن 94/0± 7/23 سال، قد 27/3± 4/161 سانتی متر و وزن 54/3± 6/54 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا به ترتیب از آزمون های بس و ستاره استفاده شد. داده ها پس از بررسی توصیفی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) در سطح 05/0 ≥P تجزیه و تحلیل آماری شدند. تحلیل داده ها نشان داد در آزمون تعادل ایستا، خطا به طور معنی داری در ژیمناست ها در مقایسه با افراد غیرورزشکار و شناگران و در فوتبالیست ها در مقایسه با شناگران کمتر است (05/0 P) و در آزمون تعادل پویا طول رسش به طور معنی داری در ژیمناست ها در مقایسه با افراد غیرورزشکار و بسکتبالیست ها و در فوتبالیست ها در مقایسه با افراد غیرورزشکار بیشتر است (05/0 P). نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شناگران تعادل ایستای کمتر و بسکتبالیست ها تعادل پویای کمتری در مقایسه با دو گروه ورزشی دیگر دارند که ممکن است یک عامل پیش بین برای اسپرین های مچ پا در آینده باشد. بنابراین به مربیان و پزشکیاران ورزشی پیشنهاد می شود برنامه های غربالگری (screening) منظم را با استفاده از آزمون های تعادلی بس و ستاره انجام دهند و تعادل ورزشکاران را ارزیابی و افرادی را که به ضعف تعادل دچارند شناسایی کنند.
تاثیر دو نوشیدنی انرژی زا بر برخی فاکتورهای قلبی عروقی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف نوشیدنی های انرژی زا بین ورزشکاران رواج زیادی پیدا کرده است. هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر دو نوشیدنی انرژی زای فانتوم و دراگون بر برخی فاکتورهای قلبی عروقی دانشجویان دختر ورزشکار بود. به این منظور، 12 نفر از دانشجویان دختر ورزشکار دانشگاه تهران (با میانگین سن 63/0 + 2/22 سال، قد 8/5 + 1/162 سانتیمتر و وزن 79/6 + 91/56 کیلوگرم) به صورت داوطلب و در دسترس انتخاب شدند و سه جلسه آزمون بروس را به فاصله 4 روز از هم انجام دادند. در هر جلسه با طرح دوسوکور، به طور تصادفی و در شرایطی یکسان 6 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، دارونما، دراگون یا فانتوم، 40 دقیقه قبل از آزمون مصرف شد. نتایج نشان داد مصرف نوشیدنی فانتوم و دراگون موجب تفاوت معنی داری بین VO2max و زمان درماندگی و نیز مقدار درک فشار در پس آزمون شد (05/0P<). بین ضربان قلب پیش آزمون هنگام مصرف دو نوشیدنی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>) و دراگون موجب افزایش معنی دار حداکثر ضربان قلب نسبت به دارونما و فانتوم شد (05/0P<). در نتیجه، به نظر می رسد مصرف دو نوشیدنی انرژی زای فانتوم و دراگون اثر ارگوژنیکی بر برخی فاکتورهای قلبی عروقی دارد.
تاثیر هشت هفته تمرین حرکات موزون بر غلظت کورتیزول، تستوسترون بزاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلول های ماهواره ای، سلول های بنیادی ویژه ای هستند که در بیشتر بافت های بدن وجود دارند و به عنوان سلول های ذخیره عمل می کنند. این سلول ها در پاسخ به آسیب های مکانیکی و شیمیایی تکثیر شده و موجب رشد، جایگزینی و ترمیم در بافت می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن بر سلول های ماهواره ای در رت های تخمدان برداری شده از نژاد اسپراگوداولی بود. این تحقیق از نوع آزمایشی است و آزمودنی های آن 35 سر رت از نژاد اسپراگوداولی با وزن 20 ±200 گرم بود. در ابتدا آزمودنی ها تحت عمل تخمدان برداری قرار گرفتند و پس از یک ماه بهبودی کامل به طور تصادفی به چهار گروه کنترل،فعالیت ورزشی،مکمل استروژن، فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن تقسیم شدند. دو گروهی که فعالیت ورزشی را به تنهایی یا همراه با مکمل استروژن انجام می دادند، یک فعالیت ورزشی منتخب را سه روز در هفته به مدت 8 هفته و با شدت حدود 80-70 درصد Vo2max اجرا کردند. در این مدت گروه مکمل استروژن و فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن در ابتدای هر هفته 6/0 میلی لیتر استروژن را به صورت تزریق زیر جلدی دریافت می کردند. در انتهای هفته هشتم پس از کشتن رت ها به روش اخلاقی و خارج ساختن عضله نعلی، رنگ آمیزی آن با CD56 انجام گرفت و با استفاده از میکروسکوپ نوری تعداد سلول های ماهواره ای شمارش شد. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه فعالیت ورزشی ، تعداد سلول های ماهواره ای 5/1 برابر افزایش یافت. درحالی که در گروه هایی که فعالیت ورزشی را به همراه مکمل استروژن یا مکمل استروژن را به تنهایی دریافت می کردند، به ترتیب کاهش 68 و9/73 درصدی مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تغییرات مشاهده شده در تعداد سلول های ماهواره ای فقط در گروه فعالیت ورزشی از لحاظ آماری معنادار بود. تمرینات استقامتی می تواند تکثیرسلول های ماهواره ای عضله نعلی رت ها را افزایش دهد. این فعالیت ها بر عملکرد ژنتیکی فیبرهای عضلانی،تغییر ساختار آنها و سوخت و ساز و تقویت آزادسازی فاکتورهای رشد تاثیر می گذارند که از طریق سیستم پاراکرین عمل می کند و موجب فعالیت سلول های ماهواره ای می شود. فعالیت سلول ها نیز پیش نیازی برای افزایش عملکرد و حجم عضله محسوب می شود.
بررسی آمادگی جسمانی و احساس نسبت به محیط کار: مطالعه موردی درکارکنان مرد شرکت پست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررس ی ارتباط بین آمادگ ی جسم انی با احساس نسبت به محیط کار در کارکنان م رد ش رکت پس ت استان تهران طراحی و اجرا شد. روش شناسی: 50 نفر مرد (66/7±84/35 سال ) به ط ور داوطلب انه در آزم ون آمادگی جسم انی شامل: طی نمودن مسافت 1600 متر، بارفیکس خوابیده، دراز و نشست، انعطاف تنه به جلو و درصد چربی بدن ش رکت کرده و پ رسشنامه مقیاس احساس شغلی(JFS) را تکمیل نمودند. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین آمادگی جسمانی با احساس نسبت به کار در هر دو گروه سنی زیر 35 سال و گ روه سنی بالای 35 سال ارتباط معنی داری وجود ندارد. همچنین بین آمادگی جسمانی با مولفه های احساس شغلی در هر دو گروه سنی ارتباط معناداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند عوامل دیگری به غیر از ویژگیهای آمادگی جسمانی در احساس نسبت به محیط کار نقش دارند.
مقایسه تغییرات ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی بازیکنان فوتبال طی فصل مسابقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: آمادگی جسمانی یکی از عوامل کلیدی موفقیت بازیکنان به هنگام مسابقه فوتبال است. در این میان عواملی چون ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی نقش اساسی در موفقیت تیم دارند. بنابر این هدف ما از این تحقیق مقایسه تغییرات ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی بازیکنان فوتبال طی فصل مسابقات بود. روش شناسی: در این تحقیق 24 بازیکن (8 مدافع، 8 هافبک و 8 مهاجم) از تیم فوتبال پاسارگاد مشهد حاضر در لیگ دسته دوکشور، به روش نمونه گیری انتخابی و در دسترس به طور داوطلبانه شرکت کردند. در شروع فصل مسابقات و بعد از انجام 15 مسابقه با استفاده از دستگاه سنجش ترکیب بدن، پروتکل نوارگردان آستراند و آزمون رست به ترتیب نمایه توده بدن، درصد چربی بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی بازیکنان اندازه گیری و با استفاده از آزمون تی استیودنت همبسته و آنالیز واریانس نتایج در سطح معنی داری 0.05≥P مقایسه شد. یافته ها: در طی فصل مسابقه، نمایه توده بدن بازیکنان مدافع(0.001=P)، میانی(0.001=P) و مهاجم(0.0009=P) کاهش معنیدارینشان داد. درصد چربی بازیکنان میانی(0.001=P) و مهاجمان(0.015=P) کاهش معنیداری داشت؛ ولی این کاهش در مدافعان معنی-دار نبود. حداکثر اکسیژن مصرفی بازیکنان میانی(0.006=P) و مهاجم(0.001=P) افزایش، و مدافعان(0.013=P) کاهش معنی داری داشت. توان بیهوازی مدافعان و مهاجمان افزایش معنیداری نشان داد(0.001=P). بحث و نتیجه گیری: فصل مسابقات احتمالاً میتواند تغییراتی در نیمرخ ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی بازیکنان مدافع، میانی و مهاجم ایجاد کند؛ البته این تغییرات به ویژگی وظایف پستها و سبک یا روش بازی تیم بستگی دارد. این یافته ها به مربیان توصیه می کند که با انجام آزمون هایی در طی فصل مسابقات از میزان تغییرات آگاهی یابند و تمرینات فصل را مطابق با وظایف پستی طرح کنند تا آمادگی بازیکنان دچار نقصان نشود.