فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۷۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی قراردادها و شیوههای اعطای تسهیلات در بانکداری بدون ربا
حوزههای تخصصی:
چکیده
گذشت بیش از بیست سال از اجرای قانون بانکداری بدون ربا، فرصت مناسبی برای مطالعه و ارزیابی این نظام بانکی است. یکی از ابعاد مهم آن، بحث اعطای تسهیلات و تخصیص منابع است.
با تغییر قانون بانکداری ایران و حذف اعطای وام و اعتبار براساس قرارداد قرض با بهره، روشهای دیگری برای تخصیص منابع جایگزین شد که در یک تقسیمبندی کلّی میتوان به چهار گروه قرضالحسنه، قراردادهای مبادلهای (فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، سلف، خرید دین و جعاله)، قراردادهای مشارکتی (مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه، مزارعه و مساقات) و سرمایهگذاری مستقیم، تقسیم کرد.
مطالعه عملکرد این روشها نشان میدهد که فقط قراردادهای مبادلهای با ماهیت بانکهای تجاری و با اهداف و سلیقههای متقاضیان تسهیلات بانکی سازگار است؛ در نتیجه، الزام بانک یا مشتریان به سایر قراردادها باعث اتلاف منابع بانکهای تجاری و صوریشدن قراردادها میشود. مطالعة کاربردی قراردادهای مبادلهای نشان میدهد که این گروه از قراردادها به تنهایی برای تأمین صددرصد نیازهای متقاضیان تسهیلات بانکهای تجاری کافی است.
مشکل دیگر، بحث شیوههای اعطای تسهیلات است. بانکداری دنیا کنار شیوة متعارف پرداخت وام و اعتبار، از پرداخت تسهیلات به روش اعتبار در حساب جاری و کارتهای اعتباری استفاده میکند که هم به نفع بانک و هم به نفع مشتری است. مطالعه کاربردی قراردادهای مبادلهای نشان میدهد که این گروه از قراردادها، افزون بر قابلیت برای اعطای تسهیلات به روش متعارف، قابلیت برای اعطای تسهیلات به روش اعتبار در حساب جاری و کارتهای اعتباری را نیز دارند.
در این مقاله با بیان اشکالات بخش اعطای تسهیلات در بانکداری ایران، الگوی جدیدی برای بانکهای تجاری، براساس قراردادهای مبادلهای پیشنهاد میشود که نتایج ذیل را به همراه دارد.
1. تعداد قراردادهای اعطای تسهیلات از دوازده نوع به پنج نوع کاهش مییابد که سبب تسهیل و روانسازی معاملات بانکی میشود؛
2. شیوههای اعطای تسهیلات متنوع شده، افزون بر شیوة متعارف، شیوة اعتبار در حساب جاری و کارتهای اعتباری نیز افزوده میشود؛
3. از آنجا که قراردادهای مبادلهای بانک براساس حسابداری بدهکار و بستانکار است، با شیوههای حسابداری بانکداری متعارف و بینالمللی هماهنگ خواهد بود؛
4. از آنجا که قراردادهای مبادلهای براساس نرخهای سود معیّن و قطعی است، با ماهیت بانکهای تجاری و اهداف و انگیزههای متقاضیان تسهیلات هماهنگ است و زمینه برای پرداخت سود معیّن برای انواع سپردههای بانکی و هماهنگی با بانکداری بینالمللی فراهم میشود؛
5. تمرکز روی قراردادهای مبادلهای و استفاده از تمام ظرفیت آنها، بانکهای تجاری را از ورود به فعالیتهای غیرتخصّصی دور کرده، روز به روز به عمق و تنوع خدمات آنها میافزاید؛ بهطوری که بعد از مدّتزمان کوتاهی میتوانند ابزارها و راهکارهای استاندارد را برای کشورهای اسلامی و در سطح بینالمللی ارائه دهند.
مشخصه های اقتصاد اسلامی
ماهیت بهره و ربا، دیدگاه مقایسه ای(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مباحث بهره سابقهی 2000 ساله دارد. بحثها دربارهی آن به شدت متفاوت است. در ارتباط با ضرورت و عدم ضرورت بهره نیز دیدگاهها متفاوت است. همچنان که در اقتصاد نظریههای نرخ بهرهی مثبت وجود دارد، با نظریههای نرخ بهرهی صفر هم مواجهیم. هیچ یک از این نظریهها جنبهی غالب نداشته، بلکه هر کدام از این نظریهها طرفداران مخصوص به خود را داشته اند. ما در خارج با یک گروه بهره مواجه هستیم، که در این جا مناسب است نام بهره کاربردی بر آن گذاشته شود. آن چه ما در
مقام تعریف آن هستیم همان بهرهی کاربردی است؛ یعنی بهرهای که در خارج وجود دارد، نه قراردادهای شخصی و ساختگی برخی نظریه پردازان. میتوان گفت: این بهره در قرارداد وام تعیین میشود. پرداخت قطعی و مطمئن اصل وام در زمان حال صورت میگیرد. بازپرداخت مشروط به مازاد یا پرمیم است. (در قرارداد وام شرط میکنند بازپرداخت با یک توفیر یا مازادی همراه باشد). وام دهنده خود را از مبلغ وام جدا میکند و ملکیت وجوه را به وام گیرنده انتقال میدهد. در نتیجه، برای او مصرف وام مهم نیست؛ بلکه بازگشت اصل و فرع وام مهم است و سرانجام موعدها مشخص است.
همین مشخصهها در ربا نیز صادق است. ربای قرضی زیاده در قرارداد وام با شرط زیاده است و حرمت آن عام است. در نتیجه، تعریف ربا بر همهی انواع بهره، که در نظریههای بهره ارائه شده است، صدق میکند و بهره و ربا منطبق بر یکدیگرند.
اقتصاد
حوزههای تخصصی:
عنصر اراده و نقش آن در قراردادها
حوزههای تخصصی:
واقعگرایی نظریه عدالت دراقتصاد اسلامی
حوزههای تخصصی:
چکیده
این مقاله، درآمدی بر «جایگاه و تعبیر» عدالت در اقتصاد اسلامی است. هدف نویسنده، نشاندادن یک اختلاف در سطح بینشهای بنیادی میان برداشتهای دینی از عدالت و نگرشهای مدرن است. بر این اساس، امکان تبیین «تلقی اسلامی از عدالت اجتماعی» با تکیه بر فلسفه غیرواقعگرای پس از عصر روشنگری وجود ندارد. روشن است که در مقام اجرا و سیاستگذاری، اگر فقط بخواهیم به نظریات اقتصادی و اجتماعی مدرن بسنده کنیم، نظام اقتصادی عادلانه به تعبیر اسلامی نخواهیم داشت.
پرسش محوری مقاله این است که معیار عدالت در دو گونه دیدگاههای عصر سنت و تجدد تا چه حدّ واقعگرا است. نویسنده با طرح دو نظریه کلان فلسفه سیاسی مدرن: لیبرالیسم وظیفهگرا و مطلوبیّتگرا، به نقد ذهنگرایی کانت و میل میپردازد که در ادامه به نقد اندیشة قرارداد اجتماعی بهویژه در نظریه عدالت رالز از نظر منتقدان غربی او میانجامد. در بخش دیگر مقاله نشان میدهیم که نگاه «غایتمدار» و اعتقاد به حقوق طبیعی سبب شده که تلقیهای سنتی از عدالت اجتماعی هم به لحاظ وجودی و معرفتی کاملاً رئالیست باشند؛ البته اشارهای هم به تفاوت ظریف عدالت اسلامی با برداشت فیلسوفان مشّاء شده است. در نهایت ملاک نظم و سیاست عادلانه، نه از بنیان وابسته به ذهن و خواست عمومی شده و نه مطلقاً پیشینی و منقطع از سپهر اجتماعی؛ سپس به نتیجهگیری از این مطلب برای عدالت اقتصادی در جامعه اسلامی پرداختهایم.
نقش زکات در نظام حکومت انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
وجوب زکات آزمایشی برای ثروتمندان و کمکی به نیازمندان است. اگر مسلمانان زکات مال خود را بپردازند، فقیر و نیازمندی در جامعه یافت نخواهد شد. نگارنده در این مقاله با بررسی روایاتی که درخصوص زکات وارد شده است، به بررسی دلیل اثبات عدم انحصار متعلقات زکات و اختیارات ولی امر در قبض و بسط موارد زکوی پرداخته و نتیجه می گیرد که منابع زکات، حتی نصاب و مقدار آن، جهت تحصیل هدفهای منظور از قانون مالیات اسلامی به اقتضای مکان و زمان به نظر و صلاحدید ولی امر قابل تجدید نظر و بازنگری است. در ادامه به بحث در مورد اوراق مالی، زکات نقدی و وظیفه حاکم پرداخته و در انتها با ملحق کردن بحث خمس به زکات، به عنوان دو رکن مهم نظام مالیاتی اسلام بیان می دارد که این دو در بسیاری از احکام همانند هستند، فلسفه تشریع یکسان دارند و غایت هر دو پاکی مال و تزکیه نفس است.
پژوهشى در بیت المال (1)
شرکت عقدی در فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
راهکار رسیدن به نرخ سود بانکی تعادلی
حوزههای تخصصی:
چکیده
یکی از متغیرهای اساسی در فعالیتهای بانکی، تصمیمگیری برای نرخهای سود سپردهها و تسهیلات بانکی است. مطالعات نظری و تجربی نشان میدهد که تغییر نرخهای سود بانکی، روی حجم سپردهها، ترکیب انواع سپردهها، سرمایهگذاری و نرخ تورم تاثیر میگذارد؛ بنابراین، هر نوع تغییری چه در طرف کاهش یا افزایش نرخها باید با مطالعات دقیق کارشناسی و تشخیص جایگاه هر یک از متغیرهای کلان و میزان حساسیت آنها دربارة تغییرات نرخ سود بانکی باشد.
مطالعه تاریخ بانکداری ایران نشان میدهد که نرخهای سود بانکی چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، بهوسیلة بانک مرکزی و بهصورت دستوری تعیین، و این باعث شده است در هیچ زمانی نرخهای بانکی ایران، نرخهای تعادلی بازار نباشد و همیشه براساس مصالح مقطعی تصمیمگیری شود.
در این مقاله، بعد از گزارشی از آخرین مطالعات نظری و تجربی دربارة ارتباط تغییرات نرخهای سود بانکی با متغیرهای کلان اقتصادی چون پسانداز، سرمایهگذاری و تورم، توضیح داده میشود که گرچه بهترین شیوه برای رسیدن به نرخهای تعادلی، آزادسازی نرخهای سود بانکی است، به دلیل وضعیت خاص اقتصادی ایران برای رسیدن به آن وضعیت از تعیین مقطعی روند نرخهای سود بانکی ناچار هستیم و این تعیین باید با هدف نزدیکشدن به وضعیت تعادلی باشد.
راهکار پیشنهادی مقاله برای نزدیککردن «نرخهای دستوری» به «نرخهای تعادلی»، آن است که وضعیت کنونی نرخهای سود بانکی ایران (نرخهای سود سپردهها، تسهیلات و حاشیه سود بانکی) با نرخهای متوسط چند کشور شاخص جهانی مقایسه شده و تغییرات نرخها در جهت دستیابی به آن نرخها باشد و برای این منظور، با مقایسه نرخهای ایران با متوسط نرخهای پنج کشور امریکا، فرانسه، کره، چین و بحرین نشان داده میشود که نرخهای سود واقعی سپردههای مدتدار ایران، نزدیک به نرخ متوسط جهانی است و هر نوع کاهش در آنها باید پس از کاهش نرخ تورم و به اندازة کاهش نرخ تورم باشد و نشان داده میشود که نرخهای سود واقعی تسهیلات بانکی، گرچه در بخشهای تولیدی (کشاورزی، مسکن، صنعت و معدن) از متوسط جهانی کمتر است، بالابودن نرخ سود بخش بازرگانی و خدمات بهصورت بخش واسطه بین تولید و مصرف، روی سوددهی تولید اثر منفی میگذارد؛ بنابراین، لازم است نرخ سود تسهیلات اعطایی بخشهای گوناگون به هم نزدیک شود و نرخ سود بخش بازرگانی و خدمات کاهش یابد و سرانجام نشان داده میشود که نرخ حاشیه سود بانکی در ایران بیش از 50 درصد بیشتر از متوسط نرخ حاشیه سود بانکی جهانی است و بانکداری ایران باید با کارا کردن عملیات بانکی در کاهش هزینهها بکوشد. مقاله در پایان، مادّه واحدهای را جهت تصویب قانونی پیشنهاد میکند.
مراحل اساسی توسعه اجتماعی مبتنی بر آموزه های دینی با تاکید بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی قانون بانکداری بدون ربا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قانون عملیات بانکی بدون ربا، در ایران، گرچه اشکال خاص فقهی ندارد و منطبق با فقه مشهور شیعه است، لکن عملکرد بیش از بیست سال آن بیان گر اشکالات کارشناسی به شرح زیر است:
1 ) ابهام در تعریف و جایگاه بانک: گرچه قانون بانک را تعریف نمیکند و جایگاه آن را در میان مؤسسههای مشابه تعیین نمیکند، لکن وظایف و شرح عملیات مربوط به بانک نشان میدهد که قانون گذار بانک را مؤسسهای جامع که در برگیرندهی انواع مؤسسههای غیرانتفاعی،
انتفاعی مبادلهای، انتفاعی مشارکتی و بنگاه اقتصادی مستقیم است میپندارد.
2 ) ناهماهنگی سپردههای بانکی با اهداف و روحیات سپردهگذاران: در قانون عملیات بانکی بدون ربا در ایران سه نوع سپرده به نامهای سپردههای قرض الحسنه جاری، پس انداز و سرمایهگذاری تعریف شده است. عملکرد بیست سال گذشته نشان میدهد، هیچ یک از این سپردهها انطباق کامل با اهداف و انگیزههای سپردهگذاران ندارد.
3 ) ناهماهنگی شیوههای اعطای تسهیلات با ماهیت بانک و اهداف متقاضیان تسهیلات: براساس قانون، بانکها به چهار شیوه منابع خود و سپردهگذاران را تخصیص میدهند. قرضالحسنه، قراردادهای مبادلهای، قراردادهای مشارکتی و سرمایه گذاری مستقیم. تجربهی بیست سال گذشته نشان میدهد تنها قراردادهای مبادلهای میتوانند هماهنگ با ماهیت بانک و اهداف متقاضیان تسهیلات باشند.
در این مقاله، با ارائهی تعریفی روشن از بانک اسلامی (بدون ربا) و ترسیم جایگاه آن در میان مؤسسههای پولی و مالی با توجه به اهداف و انگیزههای سپردهگذاران و متقاضیان تسهیلات بانکی، در بخش تجهیز و تخصیص منابع تجدید نظر شده، قراردادهای هماهنگی پیشنهاد میشود.
اقتصاد: تعداد منابع: 2 اصلی
حوزههای تخصصی:
آموزههاى اسلام در جهت توسعه اقتصادى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
بسیارى از آموزههاى دینى در حوزه تشریع و تبیین، داراى جهتگیرى اقتصادى خاصى است که نگرش کلى اسلام به اقتصاد و بویژه جایگاه توسعه اقتصادى را در دین نشان مىدهد.
در این مقاله با نگاهى اجمالى به مسأله رشد، سنت تسخیر طبیعت به وسیله انسان، توصیههاى اسلام در مورد استعمار، استنماء، استثمار، استصلاح زمین و سرمایهها، احیاء موات، حیازت مباحات، وجوب خمس و زکات، نفى سبیل کفار بر مسلمین، فلسفه اموال و فلسفه خلقت انسان، جایگاه توسعه اقتصادى به طور کلى نشان داده شده و بیان شده است که چگونه ادیان الهى بویژه دین اسلام علاوه بر تأکید و اصرار بر توسعه اقتصادى، منشأ پیدایش و بازسازى توسعه سالم و همه جانبه مبتنى بر عدالت و سازگار با سایر ابعاد آن مانند توسعه فرهنگى، سیاسى، اجتماعى... بوده و هست.
اقتصادعدالت محوراز دیدگاه هاشمى رفسنجانى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: