فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۰۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تلاش می کند تا تا ماهیت عملیات بازار باز در بانکداری متعارف را مورد بررسی قرار داده و دو شیوه استفاده از «اوراق بهادار دولت»[i] و «اوراق بهادار بانک مرکزی» جهت این عملیات را با یکدیگر مقایسه نماید. علاوه بر این، تجربه استفاده از اوراق مشارکت بانک مرکزی در کشور ایران را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. یافته های این تحقیق که به روش تحلیلی-توصیفی بدست آمده اند نشان می دهد که: اولاً، صرفاً آن دسته از اوراق بهادار می توانند مبنای عملیات بازار باز واقع شوند که از ویژگی های خاص چون حداقل ریسک، دوره زمانی کوتاه مدت، نرخ بهره مشخص و قابلیّت بلوکه نمودن منابع برخوردار باشند. ثانیاً، در کشورهای توسعه یافته که معمولاً بازار ثانویه ساختار یافته بر روی اوراق بهادار دولتی دارند، معمولاً بانک مرکزی با ورود در این بازار به عملیات بازار باز می پردازد. اما در کشورهای در حال توسعه که معمولاً فاقد چنین بازارهایی می باشند، بانک مرکزی ناگزیر به انتشار مستقیم اوراق بهادار بانک مرکزی جهت سیاستگذاری پولی می باشد. ثالثاً، استفاده از هر کدام از دو شیوه (اوراق بهادار دولت یا بانک مرکزی) جهت عملیات بازار باز نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود دارد. اما اگر شرایط بازارهای ثانویه اوراق بهادار دولتی به گونه ای باشد که نیازهای بانک مرکزی جهت سیاستگذاری پولی را برطرف می کند، عملاً دلیلی برای انتشار مستقیم اوراق توسط بانک مرکزی وجود نخواهد داشت. نهایتاً اینکه اوراق مشارکت بانک مرکزی که تاکنون به عنوان تنها ابزار عملیات بازار باز توسط بانک مرکزی کشور اجرا شده است با ماهیت این عملیات سازگاری ندارد. چرا که عقد مشارکت ذاتاً با مخاطره همراه می باشد، دوره زمانی مشارکت معمولاً کوتاه مدت نیست، امکان تعیین نرخ سود به صورت قطعی و از پیش تعیین شده وجود ندارد و نهایتاً بانک مرکزی نمی تواند منابع جمع آوری شده را بلوکه کند. بنابراین، حرکت به سمت ابزارهای جایگزین اوراق مشارکت ضروری است.
رابطه ویژگی های شرکت با ساختار سرمایه آن در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های تأمین منابع مالی خارجی در مدیریت سرمایه گذاری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۴شماره ۳
حوزههای تخصصی:
بررسی روش های تفکیکی در پیش بینی بحران مالی و ورشکستگی شرکت ها
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری
رابطه بین عملکرد و تقسیم سود نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1381-1377(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله پژوهشی در صدد شناسایی تجربی رابطه بین عملکرد و تقسیم سود نقدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در ابتدا طبقه بندی نظریه ها تقسیم سود در قالب سه مدل، شامل اطلاعات کامل – عامل مالیات، نابرابری اطلاعاتی و رفتاری مطرح می شود. سپس رابطه بین عملکرد شرکت و تقسیم سود نقدی مورد بررسی قرار می گیرد.
گزینش مدلی کارآمد برای پیشبینی جریانهای نقدی بر اساس مقایسه مدلهای مربوط در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 1384- 1378(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مدل های پیش بینی جریان های نقدی می پردازد و براساس خطای مطلق قابلیت پیش بینی مدل ها را با یکدیگر مقایسه می کند. در تحلیل ها از داده های 165 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1378 تا 1384 استفاده شده است. در این تحقیق هم چنین تاثیر تغییر پذیری فروش ها و تغییر پذیری سودهای عملیاتی به عنوان شاخص هایی از تغییر پذیری محیط تجاری و هم چنین تاثیر اندازه شرکت بر قابلیت پیش بینی هر یک از مدل ها مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور بررسی تاثیر هر یک از این عوامل بر قابلیت پیش بینی مدل ها از همبستگی اسپیرمن ما بین عوامل ذکر شده و خطای مطلق پیش بینی استفاده شده است. مقایسه مدل ها در سطح کل شرکت ها و هم چنین در سطح صنایع به عمل آمده است. بر اساس نتایج به دست آمده مدل هایی که از اقلام تعهدی در پیش بینی جریان های نقدی استفاده می کنند نسبت به مدل هایی که تنها بر مبنای جریان نقد می باشند قابلیت پیش بینی بالاتری دارند. بررسی همبستگی اسپیرمن نشان داد که تغییر پذیری فروش و تغییر پذیری سود های عملیاتی بر خطای مطلق مدل ها تاثیر گذار بوده است و با افزایش تغییر پذیری قابلیت پیش بینی مدل ها کاهش می یابد. ولی اندازه شرکت هیچ گونه تاثیری بر خطای مطلق مدل ها نداشته است.
گمانهایی پیرامون نمایش سود
حوزههای تخصصی:
عموما عقیده بر ان است که مدیران بطور معمول برای هموار سازی سود تلاش می کنند. هموار سازی سود که ادبیات جدید حسابداری از ان تحت عنوان مدیریت سود بحث می کند، عبارت است انجام اقداماتی برای کاهش نوسانات سودهای گزارش شده حسابداری. میزان سود و نوسان آن از دیدگاه سهام داران شرکت حائز اهمیت است و بر ارزش سهام شرکت تاثیر می گذارد. مدیران تصور می کنند ، برای شرکتهای دارای جریان هموار سود بهای بیشتری پرداخت می شود . مدیران با هموارسازی سود فرصت پیش بینی را برای مدعیان اصلی شرکت فراهم می سازد و این کار ارزشمندی است ، زیرا هزینه استقراض شرکت را کاهش می دهد و بر روابط تجاری بین شرکت و مشتریان ، فروشندگان و کارکنانش اثر مساعد دارد. از آنجا که هموارسازی تلاش مدیر برای کاهش نوسانات سود حول یک سطح عادی است ، بنابراین باید اولا " افزار هموارسازی" و ثانیا " سود عادی" تعیین شود . سود عادی هدف فرضی مدیریت است که با استفاده از مدلهای مختلف طراحی می شود. پژوهشهای گذشته نشان می دهد که مدلهای گام تصادفی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند. درباره افراز هموارسازی نیز آورده اند که: 1- زمانبندی معاملات 2- تخصیص در طول زمان 3- تجدید طبقه بندی در اقلام سود و زیان راههای متداول هموار سازی است.
بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتناب مالیاتی، نوعی استفاده از خلأهای قانونی در قوانین مالیاتی به منظور کاهش مالیات است که می تواند از طریق انتقال درآمد به یک منطقه با مالیات کم و یا قیمت گذاری انتقالی انجام شود. در اغلب پژوهش هایی که تاکنون با هدف تبیین عوامل مؤثر بر اجتناب مالیاتی صورت گرفته، تأکید بر ویژگی های خاص شرکت ها بوده است؛ این در حالی است که پژوهش های اخیر، ویژگی های شخصیتی مدیران را به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده اجتناب مالیاتی بررسی می کند. نتایج پژوهش های پیشین نشان می دهد یکی از عوامل تعیین کننده اجتناب مالیاتی، مفهوم توانایی مدیریت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر اجتناب مالیاتی است. جامعة آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 تا 1393 تشکیل می دهد. در این پژوهش برای اندازه گیری اجتناب مالیاتی از دو سنجة نرخ مؤثر مالیات نقدی و تفاوت سود حسابداری و سود مشمول مالیات استفاده شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، دو فرضیه تدوین و برای آزمون آنها، روش های آماری رگرسیون خطی چند متغیره به کار رفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد توانایی مدیریت، تأثیر مثبت معناداری بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. همچنین یافته ها نشان دهنده تأثیر غیرمستقیم اندازه شرکت و اهرم مالی بر اجتناب مالیاتی است.
تعیین شاخص های مناسب برای تحلیل وضعیت شرکت ها و انتخاب شرکت مناسب برای سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب موقعیت مناسب سرمایه گذاری همواره یکی از دغدغه های سرمایه گذاران بوده است. در این پژوهش سعی شده تا براساس نظر خبرگان، شاخص هایی که سرمایه گذاران به هنگام انتخاب یک شرکت برای سرمایه گذاری باید مورد توجه قرار دهند، استخراج شود. به منظور مدل سازی مناسبِ شرایط عدم اطمینان، از تکنیک دلفی فازی برای این منظور استفاده شده است. در این رابطه به منظور اجرای تکنیک دلفی فازی، با مرور ادبیات 19 شاخص که در 5 بُعد (نقدینگی، فعالیت، اهرم مالی، سودآوری و رشد) قرار دارند، استخراج شده است. خبرگان تکنیک دلفی فازی 12 نفر (4 نفر از استادان دانشگاهی و 8 نفر از کارشناسان کارگزاری های رسمی بورس اوراق بهادار) بودندکه به صورت هدف مند (قضاوتی) انتخاب گردیدند. پس از انجام تکنیک دلفی فازی طی 5 دوره و انجام محاسبات لازم، شاخص های مناسب برای تحلیل وضعیت شرکت ها و انتخاب شرکت مناسب برای سرمایه گذاری استخراج شد. تعداد این شاخص ها 16 مورد است که در 4 بعد (نقدینگی، سودآوری، ارزش بازار و رشد) قرار دارند.
نقش عوامل نقد شوندگی و ریسک عدم نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر با توجه به اهمیت رابطه بین ریسک و بازده، تاثیر ریسک عدم نقدشوندگی و عوامل نقدشوندگی شامل مازاد بازده بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، بر مازاد بازده سهام مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از الگوی سری زمانی برای یک دوره زمانی از فروردین سال 1378 تا اسفند سال 1384 بطور ماهانه در بورس اوراق بهادار تهران بهره گیری شده که تمامی شرکت های موجود در بورس اورق بهادار را که سهام آنها حداقل 100 روز در طی حداقل 9 ماه در بورس مورد معامله قرار گرفته باشند را شامل می شود. همچنین بمنظور کاهش همبستگی بین این متغیرها از روش تشکیل پرتفوی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل چهارگانه بر متغیر وابسته تحقیق تاثیر معنی دار داشته اند. بدین معنی که تاثیر عدم نقدشوندگی و اندازه شرکت بر مازاد بازده سهام منفی، اما تاثیر مازاد بازده بازار و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر مازاد بازده سهام مثبت بوده است.
معمای ساختار سرمایه
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کنندگان خدمات مالی
حوزههای تخصصی:
درک رفتار مصرفکنندگان خدمات مالی و نیازها و خواستههای آنها بر روی فعالیتهای بازاریابی خدمات مالی تأثیر میگذارد. تقاضای مصرفکنندگان خدمات مالی تحت تأثیر ویژگیهای روانشناسی و رفتار آنها است. به همین جهت درک و شناخت رفتار مصرفکنندگان خدمات مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله، با توجه به اهمیت این موضوع به بررسی آن پرداخته شده است.
بررسی رابطه ریسک نظام مند و رشد سود شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین متغیرهای حسابداری و ریسک نظام مند یکی از پرجاذبه ترین موضوعاتی است که مباحث تفسیری زیادی را در حوزه تحقیقات حسابداری و امور مالی طرح کرده است. بدیهی است که کشف رابطه بین این متغیرها می تواند برای سیاست گذاران حسابداری دو فایده مهم داشته باشد. یکی پاسخ گویی به این سوال که متغیرهای حسابداری به چه میزان با ریسک نظام مند حقوق سهامداران عادی مرتبط هستند و دیگر این که بین شاخص های ریسک تجاری و ریسک حقوق سهامداران عادی چه ارتباطی وجود دارد. هم چنین با کشف این روابط می توانیم خط مشی افشا در صورت های مالی را به گونه ای تکامل بخشیم که اطلاعات بیشتری در مورد ریسک نظام مند برای سهامداران ارایه شود. در این تحقیق رابطه بین متغیرهای رشد سود خالص و رشد سود عملیاتی شرکت ها با ریسک نظام مند بررسی شده و هم چنین دو متغیر اندازه شرکت و نوع صنعت به عنوان متغیرهای کنترلی مورد بررسی قرار گرفتند. تحقیق یاد شده از نوع مطالعه توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل سری زمانی- مقطعی است. در این راستاَ، تعداد 87 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 82-1378 به طور نمونه ای انتخاب گردیدند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل رگرسیون و همبستگی بهره گرفته شد و معنی دار بودن الگوها نیز با استفاده از آزمون آماری F، آزمون T، ضریب تعیین، ضریب همبستگی و آزمون دوربین- واتسن، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر وجود رابطه ای مثبت، بین ریسک نظام مند با رشد سود خالص و رشد سود عملیاتی در سطح اطمینان 95 درصد است. یافته های این تحقیق تاکید مجددی بر فایده مندی متغیرهای حسابداری برای ارزیابی ریسک نظام مند می باشد
جامعیت گزارشهای سالانه و ویژگیهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این تحقیق جامعیت گزارشهای سالانه و رابطه آن با ویژگی های مالی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. در این تحقیق پس از مشخص کردن جامعیت (افشای کامل) گزارشهای سالانه، عوامل مرتبط و مؤثر بر آن مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین اندازه شرکت (جمع داراییها)، نسبت بدهیها به حقوق صاحبان سهام، فروش خالص و سود قبل از مالیات به فروش خالص با افشای کامل گزارش های سالانه رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین سود قبل از مالیات به حقوق صاحبان سهام با جامعیت رابطه معنادار وجود ندارد.
تأثیر نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثر عوامل نظام راهبری شرکت بر محافظه کاری در گزارشگری مالی می پردازد. در این مقاله، محافظه کاری با استفاده از مدل خان و واتز (2009) اندازه گیری شده و مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت، استقلال اعضای هیأت مدیره و نوع حسابرس به عنوان عوامل راهبری شرکت در نظر گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذفی، 60 شرکت طی دوره زمانی 1380 تا 1387 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. نتایج حاصل از یافته های مدل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت و استقلال اعضای هیأت مدیره بر میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی تأثیری ندارد. با این حال، در دوره هایی که حسابرسی شرکت بر عهده سازمان حسابرسی بوده، محافظه کاری کمتری در گزارشگری مالی وجود دارد.
بررسی سودمندی داده های حسابداری و مالی در ارزیابی ریسک اوراق بهادار سهام
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی سودمندی داده های حسابداری و مالی در ارزیابی ریسک اوراق بهادار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . برای رسیدن به این هدف تعداد 51 شرکت واجد شرایط تحقیق برای یک دوره ی پنج ساله (79-83) انتخاب گردیده است . سپس محتوای اطلاعاتی شش متغیر حسابداری و مالی شامل اندازه ی شرکت ، رشد شرکت اهرم مالی نقدینگی نوسان پذیری سود و خط مشی تقسیم سود مورد مطالعه قرار گرقته و ارتباط آنها با صرف ریسک بررسی شده است . به منظور آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری رگرسیون ساده و چند متغییر ه با توجه به داده های مقطعی و تجمعی استفاده شده است . نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون تک متغییره و چند متغییر ه و با استفاده از داده های تجمعی ( سال /شرکت ) بیان کننده ی ارتباط ممعنادار بین اندازه ی شرکت و نوسان پذیری سود با صرف ریسک است . هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد که ریسک محاسبه شده بر مبنای داده های حسابداری و مالی از دقت بیشتری در مقایسه با ریسک محاسبه شده بر مبنای داده های بازار برخوردار است .