فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
بنا بر آیة دوم سورة جمعه علم آموزی یکی از اهداف بعثت پیامبر اکرم صله الله علیه و آله وسلم است. ضرورت یادگیری علم، ضرورتی مطلق، فرازمانی و فرامکانی است. اخلاق و علم از نگاه اسلامی، رابطه ای عمیق و ناگسستنی با هم دارند. ضرورت اخلاق دانشجویی آنجایی است که اخلاق گریزی، تأثیر ژرف بر تخریب مبانی اخلاقی جامعه و دور شدن جامعه از مسیر دینی خود دارد. اسلامی شدن دانشگاه ها، نیز در گرو اخلاقی بودن آنهاست. در آموزه های دینی نیز برای دانشجوی مسلمان در حوزه های حرفه ای و عمومی، اخلاقیات ویژه ای مانند بزرگداشت مقام استاد و رعایت ادب، آداب پرسش، مطالعة پیگیر، انجام مذاکرات علمی و عمل به علم و... مطرح شده است؛ تهاجم فرهنگی و توجه یک جانبه به آموزش و کم صبری دانشجو از جمله موانع رشد اخلاق دانشجویی در دانشگاه ها هستند. رعایت اصول اخلاقی دانشجویی، نقش مهمی در انسجام و اتحاد جامعة بشری، امنیت اجتماعی، گسترش دین الهی و تولید دانش و تحقیقات علمی ایفا می کند. در این مقاله از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در روانشناسی وجودی و دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مرگ به عنوان یکی از اساسی ترین دغدغه های پیش روی انسان همواره مورد توجّه اندیشمندان علوم انسانی بوده و هر نظریّه پرداز به فراخور منابع معرفتی خویش، از زاویه ای به این مسئله پرداخته است. در مسلّم بودن این موضوع برای تمام انسان ها تردیدی نیست، امّا در اینکه کیفیّت مرگ چگونه است و اساساً انسان در قبال آن چه موضع گیری می تواند داشته باشد، همیشه محلّ تضارب آراء گردیده و هر مکتبی برای طرفداران خود، دستورالعمل هایی توصیه نموده است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا دیدگاه روانشناسان وجودی در موضوع مرگ و آنگاه دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره در تفسیر المیزان مطرح شده که با بیان پیش فرض ها و مبانی فکری هر دو دیدگاه یک مبنای تطبیق به خوانندگان محترم ارائه می گردد. در برخی مباحث، هر دو دیدگاه اتّفاق نظر دارند و در بعضی دیگر، دیدگاه قرآنی تکاملی تر می باشد. نوع نگاه انسان محوری در روانشناسی وجودی و خدامحوری در دیدگاه قرآنی، موجب تضاد هر دو دیدگاه گردیده و در پایان، ذیل پانزده (15) بند، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مطرح شده است.
سازماندهی نظام تربیت عاطفی براساس آموزه های قرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) انجام شده، و هدف آن بررسی میان رشته ای تربیت عاطفی و ساختار آن در قرآن است؛ لذا پس از بیان مبانی این فرایند بر اساس اسناد در قالب گزاره های واقع نگر دینی و علمی و هم چنین استخراج ضرورتها و توصیه های عملی قرآن، ساختار تربیت عاطفی در قالب اهداف و اصول و روش شکل گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عواطف در قرآن با پشتوانه معرفتی از احساس جدا می شود. تربیت عاطفی با مبانی انسانشناسی و معرفت شناسی وارد فرایند تربیتی می شود و همسو با هدف نهایی نظام تربیتی، پرورش عواطف و مدیریت آن را براساس ارزشها بر عهده دارد. علاوه برآن با رشد هوش فکورانه و انگیزش درونی به یادگیری کمک می کند. این تربیت با اصولی مانند اصل ارتقای عاطفی، اصل مخاطب شناسی و اصل تفکر راهبردی و با الهام از توصیه های عملی قرآن مانند انذار و بشارت، مراقبه و محاسبه، حاوی روشهای کاربردی در مهارتهای ارتباطی و روشهای تدریس و آموزش است.
نقش آیات اخلاقی قرآن کریم در تدوین نظام هدایت فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از آیات قرآن کریم مشتمل بر مضامینی اخلاقی بوده که اگرچه بر اساس مصالح و مفاسد نفس الامری وضع شده، ولیکن از آنجا که گزاره ها و مفاهیمی متعدد و متنوع را در خصوص رفتار انسانی و علائق و خواسته های او بیان می کند، لذا باعث شده برخی در کتب و تفاسیر اخلاقی خود، برداشت های مختلفی از یک آیه ارائه کرده و این آیات را «منطقةالفراغ» دین اسلام معرفی کنند.
این نوع نگاه، پرسش های مهمی را به دنبال دارد که؛ علت بیان پراکنده این گزاره های اخلاقی چیست؟، چه نظامی بر این آیات حاکم است؟ و جایگاه این نظام در مجموعه نظام معارف اسلامی چیست؟
در این مقاله تلاش شده تا اولاً؛ رابطه میان آیات اخلاقی قرآن و نظام معارف اسلامی تبیین شده، و ثانیاً؛ نظام حاکم بر این آیات و جایگاه آن در تحول و تکامل دین اسلام، ترسیم گردد. بدین منظور، از روش «تحلیل محتوا» برای استخراج، طبقه بندی و مقوله بندی گزاره های اخلاقی استفاده شده تا در مرحله اول؛ اصول و مبانی حاکم بر ساختار این نظام اخلاقی استخراج، و در مرحله دوم؛ مؤلفه های آن بر مبنای منابع اصیل و ثقه اسلامی، مورد سنجش قرار گیرند. رهآورد استفاده از این روش، ارائه مُدلی جامع جهت اثبات وجود نظامی جامع بر معارف اخلاقی قرآن و کارآمدی این نظام در رشد و هدایت افراد و جوامع بشری است. این مقاله مستخرج از پژوهشی گسترده جهت بررسی آیات اخلاقی قرآن کریم است که تلاش دارد جامعیت و کارآمدی دین اسلام را در هدایت و اداره افراد و جوامع بشری اثبات نماید.
درآمدی روش شناسانه بر نظریه عدالت در اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های علمی در حوزه عدالت پژوهی را می توان به ساختن بنایی تشبیه نمود که تحقق هر مرحله، مقدمه و امکانی برای ورود به مراحل بعد است. از این رو نگرش های گوناگون در موضوعات حوزه عدالت پژوهی ناشی از تفاوت دیدگاه ها در مراحل قبلی است. دراین میان کاربست روش مناسب، رکن اساسی برای دستیابی به اصول عدالت اقتصادی است. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل فلسفی، روش های دستیابی به پاسخ مسائل اصلی عدالت اقتصادی در آموزه های اسلامی را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد. در پژوهش های اسلامی که تا کنون در باب عدالت و به ویژه عدالت اقتصادی صورت گرفته است، فضای کلی «مبناگرایی» حاکم بوده است. رابطه عدالت اقتصادی و حقوق اقتصادی و همچنین ویژگی هایی همچون اصل امضایی بودن فرامین شارع مقدس در امور اقتصادی و جایگاه عرف و بناء عقلا در تعیین مصادیق حقوق اقتصادی، سبب تفاوت ماهوی مباحث روش شناسی عدالت در حوزه اقتصاد با سایر حوزه های عدالت پژوهی می گردد. از این رو در این نوشتار روش های «مبنا گراییِ نص محور»، «مبنا گرایی علِّی»، «مبناگرایی فطری- ولایی» و «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» به عنوان مهمترین روش های شناخت عدالت در اقتصاد اسلامی، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد روش «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» نسبت به سایر روش ها، برای شناخت عدالت اقتصادی در آموزه های اسلامی، از اصالت و کارآمدی بیشتری برخوردار است.
زهد و وارستگى دوستان خدا و بى اعتنایى آنان به دنیا (3)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال، شرحى است بر مناجات زاهدین امام سجاد علیه السلام. ما باید روح توحید در گستره اعمال، رفتار وگفتارمان تجلى یابد و باور کنیم که بدون خواست خداى متعال، کارى صورت نمى گیرد. البته خداىمتعال از طریق اسباب و عوامل موجود ما را یارى مى رساند. ما نیز باید به کمک اسباب مادى موجودتلاش کرده، از خداى متعال استعانت بجوییم.
باید توجه داشت که انسان با سروکار با اسباب مادى این دنیایى، لذت هایى از آن عایدش مى شود وحکمت وجود این لذت ها، تأمین نیازهاى مادى دنیایى است. با این حال، باید به اندازه نیاز به لذایذدنیایى اکتفا کرد و دلبسته و فریفته آن نشد. از جمله راه هاى کاستن از دلبستگى دنیایى عبارتند از: توجهبه کاستى ها و عیوب دنیا، توجه به اینکه دنیا سرایى سرشار از درد و رنج است، زهد و وابستگى از دنیازیبنده اولیاى الهى است، ضرورت بهره گیرى از رحمت الهى و درک لذت محبت و انس با خدا.
بررسی اخلاق زیست محیطی با پردازش نظریه گایا و قاعده فلسفی بسیط الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با وقوع بحران های زیست محیطی، نحوه نگرش به ارتباط بین انسان و طبیعت به یکی از چالش برانگیزترین مسائل در حوزه اخلاق زیست محیطی تبدیل شده است. بدین خاطر بسیاری از اندیشمندان در تلاش اند راه حلی جامع برای فرارفت از بحران های خودساخته زیست محیطی بیابند. در این نوشتار برآنیم ضمن تبیین ابعاد گوناگون اخلاق زیست محیطی، به دو نحوه نگرش خاص نسبت به این موضوع بپردازیم: از سویی به طرح «نظریه گایا» که یکی از نظریات مطرح در علوم تجربی است، می پردازیم و از سوی دیگر به بررسی «قاعده بسیط الحقیقه» ملاصدرا به عنوان نظریه ای نوین جهت ارائه الهیات زیست محیطی خواهیم پرداخت. ازجمله نتایج این پژوهش، تحقق نظریه ای نوین با استفاده از قاعده فلسفی بسیط الحقیقه در حوزه اخلاق زیست محیطی خواهد بود.
اثرگذاری اقناع در افعال ارادی از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
نقش اقناع در جریان فعل ارادی نزد فارابی و ابن سینا در پرتو توجه به نوعی تمایلات عاطفی در مخاطبان از اهمیت برخوردار است. بررسی دو وجه فعلی و انفعالی اقناع سبب اعتبار آن به عنوان نوعی خاستگاه برای افعال ارادی است. عامی بودن اکثریت افراد و تبعیت آن ها از امیال در افعالشان، در بعد فعلی نقش انگیزش و خاستگاه آن (اقناع) را در صدور فعل ارادی آشکار می سازد. در بعد انفعالی نیز تبعیت نظری و عملی افراد از انفعالات و اهمیت سکون نفس، نقش اقناع را نشان می دهد.
تأکید فارابی و ابن سینا بر اهمیت میل در بعد روانشناختی در انسان ها از یک سو توجه به انگیزش در جهت دهی به امیال را تبیین می کند و از سوی دیگر انفعالاتی نظیر سکون نفس، بستر لازم برای صدور فعل ارادی و میل به انجام آن را در فرد فراهم می سازد. بنابراین اقناع با ایجاد انگیزش، سکون نفس و سایر انفعالات، از دو وجه می تواند مورد توجه قرار گیرد: 1 از وجه ایجابی با ایجاد تمایل به افعال موافق؛ 2 از وجه سلبی با هموار نمودن موانع عاطفی صدور فعل از قبیل بیگانگی و عدم انس مخاطب نسبت به فعل.
پایه نظری موعظه پذیری (اتّعاذ) براساس قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی چارچوب نظری موعظه پذیری براساس قرآن و احادیث می باشد. این پژوهشِ کتابخانه ای - توصیفی با روش تحلیل محتوا به کشف و بررسی عناصر مؤثر در پذیرش موعظه پرداخته و سپس مناسبات میان آنها را بررسی کرده و نظام حاکم بر آنها را مشخص ساخته است. یافته های این پژوهش آن است که ایمان، تقوا، عقل، زهد، واعظ درونی، قلب نرم و منعطف و هوشیاری، از عناصر مؤثر در پذیرش موعظه هستند که در سه گروه عناصرِ شناختی، عاطفی و عملکردی طبقه بندی می شوند. بر این اساس، چارچوب نظری موعظه پذیری، مبتنی بر خودِ عقلانی، خودِ عاطفی، خودِ مهارگر و خودِ موعظه گر است. از سویی باید پیش از موعظه، این چهار «خود» را در افراد به وجود آورد و تقویت نمود که این وظیفة دستگاه های تبلیغی، آموزشی و پرورشی است. از سوی دیگر می توان با طراحی ابزار سنجش آن، به بازشناسیِ افراد موعظه پذیر از انسان های موعظه ناپذیر اقدام نمود.
آسیب شناسی کرامت انسان از منظر نهج البلاغه (عوامل و زمینه سازهای معرفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بیان ارتباط بین باورها و شناخت های نادرست انسان از انسان و جهان هستی و کرامت انسانی، و اثرگذاری این باورها و شناخت های نادرست بر آسیب پذیری کرامت انسانی از منظر نهج البلاغه پرداخته است. جهل و ناآگاهی انسان از جایگاه خود در نظام آفرینش و پیامدهای سوء آن از قبیل گرایش به لذت های دنیوی و مشغول شدن به خوشی های آن و فراموش کردن و غفلت از هدف متعالی انسانی و پرداختن به یک زندگی شبه حیوانی و اثرگذاری آن در سقوط انسان از مقام والای کرامت انسانی، در این مقاله مورد پژوهش واقع شده است. همچنین رابطه بین باور و شناخت نادرست انسان از جهان هستی - مانند تصور حیات طبیعی محض یا نگاه استقلالی به آن و نیز نگاه بدبینانه به آن - و آسیب پذیری کرامت انسانی، مورد بررسی واقع شده است.
بررسی و نقد اخلاق تکاملی توصیفی و اخلاق تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
تحقیق حاضر، کوشش بدیعی در راستای بررسی تأثیر نظریه تکامل در قلمرو اخلاق تجربی است. اخلاق تکاملی در دوره معاصر در سه شاخه توصیفی، تجویزی و فرااخلاق قرار دارد. اخلاق تکاملی توصیفی می کوشد باورهای اخلاقی انسان را از منظر تکاملی توصیف کند و بیشترین توفیق را در این زمینه نسبت به دو قسم دیگر دارد. اخلاق تکاملی تجویزی و فرااخلاق برخلاف اخلاق تکاملی توصیفی با اخلاق هنجاری سروکار دارند.
در این مقاله، با بررسی سه شاخه اخلاق تکاملی و تفکیک اخلاق تجربی از اخلاق در معنای هنجاری، معتقدیم که باوجود پذیرش تأثیر بیولوژی بر اخلاق، چالش های جدی در برابر اخلاق تکاملی توصیفی وجود دارد و به نظر می رسد که این فرضیه در برابر نظریه های رقیب توانمندی مانند «تفکر اخلاقی مستقل» تاب مقاومت ندارد. از طرفی این نظریه در تعارض بسیار جدی با مبانی اخلاق دینی است.
تربیت عقلانی از منظر علامه جعفری و پیامدهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش به بررسی آرا و اندیشه های تربیت عقلانی علامه جعفری در زمینه های اهداف، اصول و روشهای تربیت عقلانی به منظور بهره گیری در تعلیم و تربیت می پردازد. این تحقیق از نوع تحلیل اسنادی است که با گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که علامه، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. این تربیت عقلانی برخی اهداف، اصول و روش دارد. هدفی غایی تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری عبادت و بندگی خدا است. اهداف واسطه ای تربیت عقلانی شامل خودسازی، غلبه عقل بر هوای نفس، تبدیل احساسات خام به احساسات تصعید شده است. اصول تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری شامل اصل تعقل برین، اصل توازن عقل و احساس، اصل استمرار و یادگیری، اصل طهارت قلب و روشهای تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری شامل روش تربیتی اندیشیدن مبتنی بر محتوای وحیانی، روش ارائه تکلیف متناسب، روش تربیتی تمرین و تکرار، روش تربیتی تحریک به حقیقت جویی است.
برنامه درسی انسان گرایانه و تبیین مؤلفه های اساسی آن از منظر تعالیم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
شناخت حقیقت انسان از گذشته تاکنون محور اساسی مطالعات بسیاری از اندیشمندان در فلسفه، عرفان و علوم-انسانی بوده است. تأثیر مبنایی انسان در نظریه پردازی و طراحی برنامه ها، منجر به شکل گیری مکتب انسان گرایی در دهه های 1960 و 1970 گردید و به فراخور آن، تعیین نیازهای فراگیران و تدوین برنامه هایی مبتنی بر ساختار وجودی آن ها، شناسایی انسان و معرفی جایگاه او در متن برنامه ی درسی نیز، اهمیت ویژه ای یافت. از سوی دیگر، جوامع اسلامی تحت تأثیر نگرش دین به نقش و جایگاه انسان در زندگی این جهانی، نگاهی متفاوت و عمیق تر به مقوله ی انسان و امکان تحقق عناصر وجودی وی کسب کردند.
هدف از این نوشتار، علاوه بر ایجاد ارتباط میان مفاهیم مکتب انسان گرایی و آموزه های اسلامی، بررسی تطبیقی اندیشه های انسان گرایان با دیدگاه های دین مبین اسلام است. از این رو، به معرفی فاکتورهای اساسی مطرح شده در دیدگاه انسان گرایی، شامل «استدلال»، «خودپنداره»، «مهارت های میان فردی»، «خودشکوفایی» و «همدلی، اصالت و احترام» از منظر تفکر اسلامی پرداخته است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و یافته ها نشان داد مکتب انسان گرایی، برای تحقق عوامل درونی انسان، تلاش به سزایی داشته است و تلفیق دستاورد های آن با تعالیم اسلامی به طرز چشم گیری بر غنای آن خواهد افزود.
پیامدهاى اخلاقى تربیتى نظریه حدوث جسمانى و حرکت جوهرى نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
حرکت جوهرى و حدوث جسمانى نفس از جمله اصول مهم حکمت متعالیه است که پذیرش یا رد آنها پیامدها و عواقب گوناگونى در پایش مسیر فلسفى یا اخلاقى به همراه خواهد داشت. در این مقاله به برخى از لوازم و پیامدهاى اخلاق تربیتى این دو نظریه پرداخته شده که عبارت اند از: تأثیر افعال و رفتار در ملکات اخلاقى، نقش نیت در تکامل و رشد انسان، اثر معاش در معاد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن اخلاق، نوع الانواع نبودن انسان، تبدیل علم، حیات و قدرت از محمول بالضمیمه به نحوه وجود، پیوند طبیعت و ماوراى طبیعت، تبیین دقیق نظام آفرینش و ارتباط آن با خدا، کنار نهادن کبر و انانیت.
بررسی تفسیری حبط عمل درآیه 65 زمر با تاکید بر تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حبط اعمال یکی از موضوعات مهم کلامی است که در آیات قرآن از جمله آیه شریفه «لَئِنْ أ َشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» به کار رفته است. در این آیه که خطاب به پیامبر اکرم’ و پیامبران پیشین است، شرک به عنوان عامل حبط عمل معرفی شده است. امکان شرک و حبط شدن عمل پیامبران و ناسازگاری آن با عصمت یکی از چالش های پیش روی متکلمان و مفسران بوده است. در رویکرد امامیه احباط مورد نظر معتزله باطل است، از این رو حبط به کار رفته در آیات قرآن معنای متفاوتی با معنای کلامی آن خواهد داشت. عدم تفکیک کاربرد قرآنی آن با آنچه که در میان متکلمان رایج است، چالش های زیادی را در جهت معناشناسی حبط، متعلق حبط و علل حبط ایجاد می کند. این مقاله در تلاش است تا با تحقیق در مفاد آیه فوق و بهره گیری از آراء مفسران به ویژه امین الاسلام طبرسی، دو رویکرد عمده در باره امکان شرک و حبط عمل پیامبران و مومنان بررسی گردد، معنای قرآنی حبط و مغایرت آن با معنای کلامی تبیین گردد و علل حبط، متعلق و چگونگی تعلق آن به اعمال کافران و مشرکان مورد بررسی قرار گیرد.
اهداف و روش های تربیت سینوی مبتنی بر فرایند ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی استنتاجی صورت گرفته است، این است که مبانی ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن را بازشناسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در فلسفة ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و مبنای ادراک شناخته می شود. همچنین، بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، به دلالت های تربیتی به ویژه در بعد اهداف و روش با توجه به مبانی ادراک می پردازیم و خواهیم دیدکه طبق پژوهش حاضر، هدف نهایی در نظام تعلیم و تربیت سینوی رسیدن به سعادت «نزدیکی به خداوند» است ولی دست یافتن به چنین هدفی، نیازمند رسیدن به اهداف فرعی ای چون رشد و تکامل قوای حسی، تخیلی، عقلی و در نهایت ادراکات شهودی است؛ لذا پژوهش حاضر به کارگیری فعال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جست وجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهدة حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی را به عنوان روش تربیت معرفی می کند.
آیا واقعاً بخشش(دادن) بهتر از گرفتن است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این گفته مشهور که «دادن بهتر از گرفتن است» چنان رایج و گسترده است که اغلب درست بودن آن را مفروض می گیرند. اما آیا این فرمان اخلاقی در برابر تحلیل فلسفی دقیق تاب می آورد؟ مفاهیم مربوطه («دادن»، «گرفتن»، و «بهتر») چنان تفسیرهای متنوعی دارند که در یک مقاله نمی توان به همه آنها پرداخت. به جای این کار، در مقاله حاضر تفسیرهای مختلف از تمایز بین دادن و گرفتن را طبقه بندی خواهیم کرد، سپس به صورت عمقی یکی از گزینه ها را، بر مبنای تمایزی محوری بین دادن و گرفتنِ فعالانه ومنفعلانه، بررسی خواهیم کرد. من از این مدعای مجادله انگیز دفاع خواهم کرد که دست کم یک معنای مهم وجود دارد (در واقع مهم ترین معنا، با توجه به اهداف اخلاقی) که در آن دادن بهتر از گرفتن نیست، بلکه بدین معنا دقیقاً برعکس آن درست است. در واقع، بقای نوع بشر وابسته به میل ما به گرفتن است.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
معرفت شناسى «الزام اخلاقى» در دیدگاه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکى از مباحث مهم معرفت شناسى اخلاقى، معرفت شناسى «الزام اخلاقى» است که در آن به مباحثى مانند امکان شناختِ «الزام اخلاقى»، اِخبارى انگارى و انشایى انگارى جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى»، اطلاق و نسبیت این جمله ها و راه شناخت آنها پرداخته مى شود. علامه طباطبائى، از فیلسوفان مطرح مسلمان، درباره مباحث معرفت شناسى «الزام اخلاقى»، عبارت هاى صریحى ندارد. به همین دلیل مفسران ایشان، اختلاف هاى فراوان دارند؛ ولى بیشتر مفسران در مسئله مورد بحث، ایشان را انشایى انگار و ناشناخت گرا دانسته اند و برخى ایشان را نسبى گرا معرفى کرده اند. این تحقیق بر آن است تا با روش تحلیلى فلسفى به تعریفِ اِخبارى انگارى و انشایى انگارى در معرفت شناسى اخلاقى بپردازد و اِخبارى انگارى علامه را در جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى» اثبات کند. همچنین این مقاله با تعریفِ شناخت گرایى و ناشناخت گرایى در معرفت شناسى اخلاقى، نظریه علامه را در جمله هاى «الزام اخلاقى»، شناخت گرایى و مطلق انگارى قلمداد مى کند. توجه به سه راهِ شناختِ جمله هاى اخلاقى در نظریه علامه، یکى از ادله شناخت گرا بودن ایشان است.
نقد و بررسی دلالت های تربیتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بازخوانی و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمندانی که در حوزه های گوناگون، از جمله انسان شناسی مطالعات عمیقی داشته و در زمینة تعلیم و تربیت نیز آراء قابل تأملی ارائه داده اند امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش کیفی که به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته، نکات مهمی در زمینة انسان شناسی برتراند راسل ذکر و سپس دلالت های تربیتی انسان شناسانة او بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری نقد و بررسی شده است. مطابق دیدگاه علامه جعفری، حیات انسان تنها به دو قلمرو فردی (لذت و الم شخصی) و فرافردی محدود نمی شود، بلکه از قلمرو سومی به نام «کمال و تعالی» نیز برخوردار است؛ قلمروی مهمی که در دیدگاه راسل جایگاهی ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود این تفاوت و دیگر تفاوت های اساسی در جهت گیری های کلی انسان شناسانة این دو فیلسوف، برخی از اهداف واسطی و اصول و روش های تربیت از دیدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردی و اجتماعی بشر در دنیا را هدف گرفته، بر اساس دیدگاه علامه جعفری، که حیات طیبة طبیعی و دنیوی را مقدمة حیات معقول می داند، تأیید شده، اما ناکافی است. اصل «لزوم تربیت»، اصل «تطبیق تربیت بر غرایز»، و اصل «نافع بودن تربیت» از جملة این اصول است. نکات غیرقابل تأییدی نیز در آراء تربیتی راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربیت، اصل «شک گرایی صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنین مشخص گردید بیشتر نقد های وارد شده بر دیدگاه راسل مربوط به آن بعد از حیات انسان و تربیت اوست که به سبب انکار خدا و معنویت یا تردید در آن از سوی راسل، در آراء تربیتی وی مغفول مانده است.