فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
خانواده و عوامل تحکیم آن با تکیه بر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور ابن سینا، تشکیل خانواده متضمن تولید نسل، دلیل روشنی بر اثبات خداوند، نمود کرامت انسان و تربیت فرزندان است که همه به صیانت از دین منجر می شود. در ساختار حکمی سینوی کرامت انسان بستر ظهور و بروز روابط سالم انسانی بر پایه خردورزی و محبت بوده و تربیت به عنوان امر درجه دوم مأخوذ از آن است. ابن سینا با اشاره به لزوم حفظ کرامت انسان، ضرورت وفای به عهد، خردورزی و محبت پیشگی، وجود عقل سلیم در عقد و فسخ ازدواج و ترسیم چارچوبی معقول از نقش زن، مرد و فرزندان، درصدد تبیین اهمیت حفظ کانون خانواده بر مبنای اساسی ترین نیاز عقلانی و عاطفی انسان است. بر این اساس ابن سینا پس از ترسیم منزلت انسان در هستی، به تحلیل جایگاه عقل در وجود آدمی و خواص عنصر محبت در معنابخشی روابط آدمیان، بالأخص در خانواده می پردازد. اتخاذ این شیوه توسط ابن سینا متأثر از چهار رویکرد اصلی وی به حیات آدمی است: هماهنگی با فطرت، کارکرد فلسفه در زندگی، تناظر عشق و عقل و حاکمیت اخلاق که ترکیب این چند عنصر در کنار هم، حکمت منزلی سینوی را در عصر حاضر به مجموعه نسبتاً قابل قبولی از قواعد عقلی و شواهد قلبی برای تشکیل خانواده تبدیل می کند.
«سبک زندگی» در آینه سیره نبوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
سیره پیشوایان دین(ع) و به خصوص سیره نبیِ مکرّم اسلام(ص)، ترسیم کننده شیوه های زندگی، در صحنه های گوناگون حیات بشری است؛ ضمن آنکه یگانه راه و روش و برنامه دقیق، برای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان و آحاد بشر است. بنابراین سیره پیامبر اکرم(ص)، به پشتوانه آیه شریفه «لَقَدکانَ لکُم فی رسول َالله اُسوَهحَسنه» (احزاب، 23)، به عنوان الگوی عملی اسلام، نقطه مرکزی ارائه شیوه و سبک زندگی و الگوهای رفتاری حیات آدمی، در حوزه های مختلف آن است. مقاله حاضر با نگاه توصیفی می کوشد تا با مروری اجمالی، اثبات کند که می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های سیره نبوی و سبک زندگی سخن گفت. نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری ضروری، برای «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگو برداری در سیره نبوی موجود است؛ امّا وجود چارچوب های اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن انکار کردنی نیست. بدیهی است نگاه تجویزی به سیره نبوی و ارائه الگوهای رفتاری تامّ و تمام، در حوزه های مختلف زندگی بشری، برای ارائه سبک زندگی اسلامی، در گرو رویکرد کل نگر و فقاهت حکومتی در پروسه اجتهاد و استنباط است.
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.
اهداف تربیت دینى از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر زبان شناسان تربیت را با عنایت به ریشه رب یرب یعنى پروردن، سرپرستى و رهبرى کردن،رساندن به فرجام، نیکو کردن، و به تعالى و کمال رساندن تعریف کرده اند. در تعریف دین نیز مانندسایر حقایق مربوط به ارزش هاى حیات معقول انسانى اختلاف نظریه هایى وجود دارد که معمولاًناشى از شرایط ذهنى و اطلاعاتى است که تعریف کنندگان درباره مختصات آن دارند. آیت اللّهجوادى آملى معناى دقیقى از دین ارائه داده است. ایشان دین را مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین ومقرراتى مى داند که گاهى همه این مجموعه حق و گاهى همه آن باطل و زمانى مخلوط از حق و باطلاست. اگر مجموعه حق باشد آن را دین حق، در غیر این صورت آن را باطل، یا التقاطى از حق وباطل مى نامند. تربیت دینى نیز بنا بر جهان بینى اسلامى، تربیتى است که رفتار فرد را در برابر خدا،جامعه، خود او و طبیعت بر معیارهاى دینى منطبق سازد و بر اساس قواعد دینى تنظیم کند. تربیتکه از اهداف بسیار مهم خلقت است مانند هر کار دیگرى، نمى تواند بدون هدف باشد. به رغم اینکهاهداف مختلفى براى تربیت دینى بیان شده است، اما مى توان در یک جمع بندى به این نتیجه رسیدکه هدف غایى تربیت اسلامى آن است که افراد در مسائل فردى، اجتماعى و مسائل مربوط به کلانسانیت، کاملاً مطیع خداوند باشند. در این مقاله پس از تبیین مفاهیم تربیت و دین و مقوله تربیتدینى، اهداف مدنظر قرآن درباره تربیت دینى بیان شده است.
آثار خانوادگی و اجتماعی رفق و مدارا از منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی خانوادگی و اجتماعی، با ناملایمات و مشکلاتی آمیخته است که از تزاحم منافع افراد با یکدیگر ناشی می شود. در صورتی که این ناملایمات استمرار یابد، نه تنها افراد، بلکه نهاد خانواده و جامعه با انحطاط و نابودی مواجه می شوند. اسلام به منظور تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی، مراعات اصولی، همچون «رفق» و «مدارا» را پیشنهاد می کند. آگاهی از آثار خانوادگی و اجتماعی رفق و مدارا، خانواده ها را تشویق می کند، تا در ناملایمات واکنش منطقی نشان داده، از تندروی بپرهیزند. در این صورت، افراد و اعضای خانواده با انعطاف خردمندانه، زندگی خانوادگی را سرشار از آرامش، همدلی و همراهی می نمایند و از طرفی آرامش و کمال را برای دیگران نیز به ارمغان می آورند. اصول رفق و مدارا در مقام تعامل افراد با یکدیگر در احادیث فریقین و نیز آثار علمای امامیه و اهل سنت از همان سده های نخستین اسلام مورد اهتمام بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، اصول رفق و مدارا را در منابع فریقین مورد بررسی قرار داده و برجسته ترین آثار آنها را در روابط خانوادگی و اجتماعی تبیین می نماید. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که سلامت جسمی و روانی، آرامش، برکت، بهره مندی مشروع، رزق وافر و تربیت سالم فرزندان، از جمله آثار خانوادگی، و کینه زدایی، امنیت، محبوبیت، پایداری روابط اجتماعی و تألیف قلوب، از جمله آثار اجتماعی رفق و مدارا هستند.
مسؤولیت اخلاقى(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، ترجمهى مقالهاى از آقاى دکتر اندرهاشلمن[1]با عنوان
«مسئولیت اخلاقى»[2]است. وى داراى کارشناسى ارشد در رشتهى فلسفه وادیان از دانشگاه کالرمونت و دکترى فلسفه از دانشگاه ریورساید کالیفرنیاست. آقاى دکتر اشلمن هماکنون عضو همکار گروه فلسفه و مطالعات آزاد دانشگاه استندفورد آرکانزاس است. وى در آن دانشگاه در زمینههاى فلسفهى دین، اندیشههاى شرقى، اخلاق، اخلاق پزشکى و غیره مشغول تدریس است. او داراى چندین مقاله در زمینهى اخلاق است که نوشتار حاضر یکى از مقالات چاپ شدهى وى در دایرهالمعارف استندفورد وابسته به لابراتور تحقیقات متافیزیک استندفورد[3]است.
وى در این مقاله سعى دارد تاریخچهاى از سیر تفکر و اندیشهى غرب
دربارهى مفهوم «مسؤولیت اخلاقى»، را بیان نموده و سپس با توجه به نگرش سقراط به این مفهوم، نظرات دیگر اندیشمندان را مورد بررسى قرار دهد
بررسی مفهوم روان شناختی کبر در منابع اسلامی و مقایسه آن با خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، و با هدف بررسی ارتباط میان مفاهیم روان شناختی و اخلاقی، به تبیین رابطه کبر و خودشیفتگی با دیدگاه روان شناختی پرداخته است.
در این پژوهش، ابتدا مفهوم «کبر» از منظر قرآن و روایات و همچنین نظر علمای اخلاق، و نیز مفهوم «خودشیفتگی» از نظر روان شناسان مورد بررسی قرار گرفته و سپس علایم، اقسام، علت شناسی، نشانه شناسی، طیف شناسی و درمان آن دو، تبیین و با هم مقایسه شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که کبر و خودشیفتگی همپوشی قابل توجهی دارند و رابطه آنها در نشانه شناسی بیشترین تطابق را دارد و در علت شناسی و درمان با هم متفاوت هستند. در علل و درمان، بررسی کبر عمیق تر و اعم است، ولی متناسب با نیاز روز کاربردی نشده است که در این زمینه روان شناسی و اخلاق می توانند تأثیر خوبی بر شیوه درمان داشته باشند.
نظریه عرفانی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و عرفان دو مطلوب متعالی برای انسان هستند. ازاین رو، تأمل در نسبت عرفان و اخلاق، هم برای عرفان پژوهان و هم برای پژوهشگران اخلاق اهمیت دارد. اما برخی عرفان را ناسازگار با اخلاق و گروهی آن را فوق اخلاق دانسته اند. عزلت و انزوای عرفا و استغراق عارفان در ذکر و مراقبه و درون نگری موجب شده است که به نظر برخی، اخلاق و دگردوستی در زندگی عارفان کم رنگ باشد. از سوی دیگر، نه از اخلاق می توان گذشت، نه می توان عرفان را نادیده گرفت، بلکه مطلوب جمع میان آنهاست. غرض این نوشتار دفع شبهه ناسازگاری اخلاق و عرفان و ارائه نظریه ای عرفانی درباره منشأ اخلاق از راه تأمل در آموزه های عرفانی است. جان کلام در نظریه عرفانی اخلاق این است که عشقِ برخاسته از خداآگاهی عرفانی، منشأ اخلاق و دگردوستی است.
روش مفهوم شناسی موضوعات اخلاقی و کاربست آن در مفهوم حیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی موضوعات اخلاقی از مهم ترین مراحل دین پژوهیِ متن محور است. هدف این پژوهش، بررسی روش مفهوم شناسیِ موضوعات اخلاقی و تطبیق آن بر موضوع حیا است. یافته های پژوهش آن است که مراحل مفهوم شناسی عبارت است از: 1. واژه پژوهی به معنی جمع آوری، بررسی و تحلیل دیدگاه لغت شناسان و متخصصان؛ 2. مفهوم پژوهیِ دینی به معنی بررسی متون دینی و استخراج ویژگی های مؤثر در تعریف؛ 3. استخراج تعریف به معنی مشخص کردن مؤلفه های اساسی تعریف و مناسبات آن ها؛ 4. تحلیل و تبیین تعریف با بررسی ابعاد موضوع شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی. براین اساس، حیا ترکیبی است از حرمت تمدیدشده، نظارت ادراک شده و خودمهارگری. نتیجه اینکه 1 مفهوم شناسی به لغت شناسی منحصر نمی شود و 2 حرکت روشمند در مفهوم شناسیِ موضوعات دینی، نیازمند ترویج روش و آموزش آن به پژوهشگران و دانش پژوهان حوزه دین است.
حکم اخلاقی «شهرت طلبی» از دیدگاه اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهرت طلبی» یکی از اصلی ترین انگیزش هایی است که امروزه عموم مردم را به انجام کارهای بزرگ وامی دارد. قهرمان شدن نمایانگر انگیزه شهرت طلبی است که اگر از انسان ستانده شود، گویا محرک دیگری برای انجام امور خود ندارد. تب شهرت طلبی، به نوعی همه جوامع را فراگرفته است، به گونه ای که داوری درباره آن را با مشکل مواجه ساخته و مصادیق ناپسند، جای خود را به مصادیق پسندیده داده است. پژوهش حاضر، دیدگاه های اخلاق پژوهان مسلمان را درباره شهرت طلبی بیان می کند و پرسش های مطرح دراین باره را پاسخ می گوید. این مقاله، ارزش گذاری شهرت طلبی و تفکیک مصادیق مجاز از ناپسند و مذموم، و نیز موارد فاقد داوری را یادآور می شود، سپس به بررسی منشأ و انگیزه ها، عوارض منفی و راه های درمان شهرت طلبی، می پردازد.
نقش عقل در کشف ارزش های اخلاقی از دیدگاه اندیشمندان اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث فرااخلاق، بحث دربارة معرفت شناسی اخلاقی است. در این میان، بحث دربارة جایگاه عقل در کشف ارزش های اخلاقی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این بحث، دیرینه ای فرقه ساز در میان اندیشمندان اسلامی داشته است. امامیه و معتزله، از توانایی عقل در کشف ارزش های اخلاقی دفاع کرده اند؛ اما اشاعره عقل را از ابزار معرفت اخلاقی به شمار نیاورده و شرع را یگانه راه کشف و فهم اخلاقیات دانسته اند. هریک از طرفین برای تثبیت دیدگاه خود و رد دیدگاه مقابل، ادله ای اقامه کرده اند.
در این نوشتار، اهم ادلة مدافعان توانایی عقل در کشف ارزش های اخلاقی بررسی شده نشان داده ایم که هر چند برخی از این ادله از اثبات مدعا ناتوان اند و نقدهایی بر آنها وارد است، اما پاره ای دیگر از آنها به درستی این مدعا را اثبات می کنند.
ساختار شناسی جامعه ی اخلاقی مطلوب از دیدگاه علّامه ی طباطبایی (مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جامعه ی اسلامی، جامعه ای است ارزشمند که در آن سعادت فرد با سعادت اجتماع پیوند خورده و میان مسؤولیت های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و ناگسستنی به وجود آمده است و اخلاق اجتماعی و جامعه ی مطلوب اخلاقی با مبانی مستحکم و ایده آل، عامل حقیقی این ارتباط می باشد؛ زیرا اخلاق با ملکات نفسانی و تزکیه ی نفس، اعمال فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق داشته، مستلزم همزیستی مسالمت آمیز و تعاملات پایدار عملی و درونی است. علّامه ی طباطباییاز جمله اندیشمندانی است که در تفسیرالمیزان و اندیشه های فلسفی خویش بدین موضوع در ترسیم جامعه ی مطلوب اخلاقی توجّه نموده و معتقد است: «جامعه ای که در آن مبانی ارزشی و پایدار اخلاقی، که شکل دهنده حُسن خلق و رفتارهای صحیح در رابطه و تعامل با دیگران است، به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر ایمانی و اعتقادی مورد توجّه قرار نگیرد، عواطف انسانی اعضای آن رو به انحطاط رفته، در نتیجه منجر به عدم اعتقادشان به مبدأ هستی و توحید الهی و نیز گسترش روز افزون فساد می گردد». سعی نگارنده در این مقاله آن است که به مهم ترین مبانی ارزشی اخلاق در جامعه ی مطلوب انسانی به مثابه ویژگی های اصیل در استحکام و پایداری آن در اندیشه علّامه ی طباطبایی اشاره نماید.
عدالت پژوهی در حکمت متعالیه (بررسی جایگاه، ابعاد و لوازم وجود شناختی عدالت از منظر ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت در اندیشه صدرایی، یک محور اساسی بوده و در آثار او به ابعاد مختلف آن پرداخته شده است؛ این پردازش تا آنجاست که حتی می توان مدعی شد که بنیان حکمت متعالیه، براساس نگرش به عدل بنا شده است و بر این اساس حکمت صدرالمتألهین را می توان حکمت عدل و اعتدال، و فلسفه او را فلسفه عدالت اجتماعی دانست. عدالت پژوهی در حکمت متعالیه ملاصدرا، ساحت های مختلفی دارد که کمتر به آنها توجه شده و ما در نوشتار حاضر، به طرح آنها پرداخته ایم. این ساحت ها عبارتند از: ساحت تشریعی، جزایی، معرفت شناختی، مدنی- اجتماعی و سیاسی، و فلسفی (وجودشناختی). همچنین، این مقاله در نهایت، به تبیین آثار و لوازم تحقّق عدالت در نفس آدمی و مدینه انسانی پرداخته است. برخی از مهمترین نتایج و برکات وجودی آن، از قبیل رواج فضائل و مکارم اخلاقی، استقرار حکمت، حریّت (آزادی) و امنیّت، تأمین سعادت و کمال انسانی را بیان می دارد.