دو شهر قم و نیشابور ازجمله حوزه های مهمی بودند که از نیمه دوم قرن دوم به بعد و پس از افول حوزه کوفه، جمع کثیری از محدثان و اصحاب شیعی را در خود جای دادند. این دو مرکز در ترکیب اجتماعی صحابه ساکن آن ها، جهت گیری های عقل گرایی حدیث گرایی و ارتباط و تعامل با دیگر فرق اسلامی تفاوت های بسیاری داشتند؛ اما در باب مسائل مربوط به امامت، جریان های مشابهی در هر دو شهر وجود داشت. این دو شهر باوجود تمام تفاوت ها و اختلاف های بنیادینی که داشتند، درنهایت در باب امامت به نتایج مشابهی رسیدند و در هر دوی آن ها سه دیدگاه فکری حضور داشت: دیدگاه معروف به جریان اکثریت که رؤسای علمی شهر از آن حمایت می کردند، دیدگاه های پیروان هشام بن حکم و دیدگاه های پیروان مفضل بن عمر. این مقاله برآن است تا با بررسی تطورات تاریخ فکری امامت در قم و نیشابور، ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر، جریان های حاضر در آن دو را در دوره حضور ائمه(ع) تا سال 260ق/874م بررسی کند.
از جمله معضلاتی که دامان واقعه بزرگ عاشورا را گرفته، سخنان بی پایه و اساس درباره آن است. توجه زیاد به واقعه عاشورا، ورود افراد غیرمتخصص در بیان وقایع، پر گفتن و پر نوشتن، صرفاً نگاه حزن آمیز داشتنِ بسیاری از ناقلان و... زمینه تحریفات فراوان در این عرصه را پدید آورده است. واقعه جان گداز شهادت حضرت علی اصغر (ع) به دلیل حزن زاتر بودن نسبت به بسیاری از حوادث عاشورا، ناراستی هایی را متوجه آن ساخته است. این نوشتار می کوشد پاره ای تحریفات درباره این شهید گران قدر را نشان دهد؛ ناراستی هایی که به صورت مکتوب ثبت شده اند.
براساس برخی گزارش های تاریخی، نزول برخی از آیات وحی براساس تمنا یا پیش بینی عبدالله بن أبی سرح بود. او هنگام کتابت وحی، گاه آیات را تغییر می داد و تغییرات یادشده مورد تأیید پیامبر قرار می گرفت. موضوع این پژوهش بررسی صحت و سقم این روایات تاریخی است. گزارش های یادشده در غالب منابع اهل سنت و به تبع آن در برخی منابع شیعه آمده است و بسیاری از مستشرقان و شبهه افکنان برای نقد قرآن به آنها استشهاد کرده اند. نقد این گزارش ها می تواند وحیانیت الفاظ، تحریف ناپذیری و عدم امکان هماوردی با قرآن کریم را ثابت کند و به برخی از شبهات در حوزه های یادشده پاسخ دهد. از وجوه نوآوری مقاله، بررسی تفصیلی سندی روایات و ارائه پاسخ هایی نو و تحلیلی به انگاره امکان دست اندازی عبدالله بن أبی سرح، عمربن خطاب یا معاذبن جبل به قرآن کریم است. تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با مراجعه به متون کهن و بررسی سندی و دلالی گزارش ها انجام شده است. یافته ها نشان می دهد این انگاره که جمله «فتبارک الله أحسن الخالقین» توسط عبدالله، عمربن خطاب یا معاذبن جبل پیشگویی شده و یا به قرآن اضافه شده، از حیث سندی و دلالی مخدوش است. عبدالله چند صباحی از نویسندگان وحی الهی بود؛ مرتد و سپس مسلمان شد، ولی هیچ گاه به تحدی قرآن پاسخ نگفت و تغییر و تحریف آیات توسط او امکان پذیر نبود. گزارش های تاریخی موجود در منابع شیعه و اهل سنت مبنی بر اینکه عبدالله بن سعد هنگام نوشتن آیات به جای «و اللَّه سمیع بصیر»، «سمیع علیم» می نوشت، یا به جای «و الله بما تعملون خبیر»، «و الله بما تعملون بصیر» می نوشت، همگی بدون سند معتبر و عاری از حقیقت است.