طبق قاعده ای نانوشته برخی مفسران معاصر بر این باورند که پیامبر(ص) در دوران مکه ارتباطی با اهل کتاب نداشته است و بنابر این، آیات دال بر این ارتباط یا مدنی اند اگرچه در سور ه های مکی واقع شده اند یا مخاطبی غیر از اهل کتاب داشته اند. تتبع در آرای مفسران متقدم، ریشه های این باور را نشان داده است و تأمل در تحقیقات مستشرقان و دیدگاه آنان مبنی بر علم آموزی پیامبر(ص) از اهل کتاب در محیط مکه، زمینه های پذیرش این پیش فرض را در تفاسیر معاصر آشکار می کند. اما این دیدگاه مورد پذیرش همه مفسران نیست. وجود آیات متعدد مکی که از فعالیت مجدّانه اهل کتاب در مکه خبر می دهد، روایات شأن نزول که بر ملاقات یهودیان با پیامبر(ص) دلالت دارد و گزارش های متنوع و معتبر تاریخی از حضور یهودیان و مسیحیان مقیم و مسافر در کنار خانه خدا، مؤید تعامل پیامبر(ص) با اهل کتاب در مکه است.
فرایند و چگونگی مناسبات اهل بیت(ع) با ایرانیان، یکی از مهم ترین مباحث تاریخ ایران در دوره اسلامی به شمار می رود. امام جواد(ع) در عمر کوتاه خود، با وجود محدودیت های بسیار، به روش های مختلف با شیعیان ساکن در ایران به ویژه در منطقه جبال (جبل) مانند قم، همدان و ری ارتباط داشت. این نوشتار پس از مروری بر مفاهیم اصلی استفاده شده در مقاله و اشاره به شرایط زیست اجتماعی امام جواد(ع)، کوشیده است با استناد به انواع گزارش های تاریخی، شکل های تعامل امام جواد(ع) با شیعیان ساکن در قم، همدان، ری، قزوین، آوه، کاشان، اصفهان و دینور را، که در قالب تماس ها، مکاتبات، روابط مالی و تعیین وکیل بروز یافته است، بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان دهنده گسترش مناسبات امام جواد7 با ایرانیان در مقایسه با امامان پیش از ایشان است.
امام هادی (ع) دهمین امام شیعیان از تاریخ 220 تا 254 هجری امامت شیعیان را بر عهده داشتند. بر ارباب معرفت پوشیده نیست که امامت، ادامه رسالت است و این رکن عظیم، عامل بیداری و جهش مسلمانان پس از رحلت رسول الله (ص) و زمینه ساز فرهنگ و تمدن غنی اسلامی بوده است. درباره امام هادی (ع) و نحوة زندگی و رفتار ایشان و آثار جاویدانی که در زمینه های عقیدتی و فقهی و قانونگذاری و اخلاق و تربیت و مبارزات سیاسی از خود بر جای نهاده اند، سخن گفتن از ارزشمندترین تجسم خارجی و راستین دین باوری و مجاهدت در راه تحقق آن است. امام هادی (ع) در دوران خویش مرجعیت علمی جامعه اسلامی بوده اند و به همین جهت است که می بینیم همواره محور حرکت ها و مبارزات علمی با جریان های انحرافی و افراط و تفریط های علمی ایشان بودند. از جمله این گروه ها معتزلیان هستند که امام هادی (ع) با کوشش ها و مناظرات علمی خود سعی در پاسخ گویی به رفع شبهات آن ها در مسائل مختلف از جمله بحث اختیار را داشته اند. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع تاریخی اصلی به این مسئله پاسخ گوییم که: امام هادی (ع) با استناد به چه مبانی و روشی در جهت رفع شبهات معتزلیان به ویژه مسئله اختیار تلاش کرده اند؟ امام هادی (ع) با استفاده از دلایل قرآنی و روائی و عقلی به تبیین اعتقادات شیعه و نقد مبانی معتزله پرداخته اند و به رفع شبهات و انحرافات اقدام کرده اند.
مساله ای که در کانون توجه این نوشتار قرار دارد، «امر به معروف و نهی از منکر»، است که مانند بسیاری دیگر از مفاهیم اسلامی کاربردی نشده است؛ در این پژوهش، علاوه بر تبیین چیستی و اهمیت این مفهوم، تلاش می شود تا به لحاظ تاریخی این پرسش مطرح شود که چرا امر به معروف و نهی از منکر در جوامع اسلامی کمرنگ شده و کمتر مورد رجوع قرار گرفته است؟ «رویکرد تاریخی» در اینجا به معنای تحلیل مساله به شکل انضمامی و در بسترهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در پاسخ، عمده ترین مشکل در شکل گیری ساختارهای متصلب و بسته سیاسی یا همان نظام های استبدادی پی گیری می شود؛ زیرا مفهوم مستتر در امر به معروف و نهی از منکر، متضمن آزادی فردی و اجتماعی در مواجهه با حکومت است. از این رو به رغم تاکید در متون مذهبی، در عمل و در قالب آنچه که تاریخ می نامیم، پرداختن بدان کمتر مشاهده می شود.