فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
استعاره های مفهومی رنگ در زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا قبل از پیدایش زبانشناسی شناختی، ""استعاره"" به عنوان مفهومی منحصر به زبان ادبی شناخته می شد. از این رو، تنها در مفاهیم ادبی مورد استفاده قرار میگرفت؛ اما با پیدایش زبانشناسی شناختی، مشخص شد که کاربرد استعاره در زبان عامیانه نیز قابل توجه است. یکی از شاخه های شگفت انگیز زبانشناسی شناختی نظریه ی ""استعاره ی مفهومی رنگ"" است. بر اساس این نظریه، رنگها مفاهیم ذهن کاربران هر زبان را به زیبایی منتقل می کنند. حال، سؤال این است که آیا گویشوران زبان کردی ایلامی مفاهیم رنگ ها را به صورت چند معنایی به کار می برند یا خیر؟ آیا رنگ ها در استعاره های کردی ایلامی به صورت یکسان استفاده شده اند یا خیر؟ پس از تجزیه و تحلیل داده ها (که به صورت توصیفی انجام گرفت) مشخص شد که: 1. بیشتر مفاهیم رنگ ها در زبان کردی ایلامی به صورت چند معنایی استفاده می شوند؛ 2. رنگ ها در استعاره های کردی ایلامی به صورت یکسان استفاده نمی شوند. بر اساس نتایج این تحقیق، از میان تمامی رنگ ها ""رنگ سیاه"" بیشترین فراوانی دارد. شاید بتوان ریشهی استفاده از استعاره های مفهومی رنگ را در مذهب و عقاید پیشینیان جست و جو کرد.
فرآیند و پیامدهای نوسازی و تغییر و تحولات اجتماعی مطالعه موردی شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی فرایند و پیامدهای نوسازی و تغییر و تحولات اجتماعی در شهرستان سردشت از سال 1300 تا 1379 ه.ش می باشد. روش این تحقیق کیفی و میدانی بوده است که در آن محقق با استفاده از روش های کیفی مبادرت به گردآوری و تحلیل یافته ها کرده است. این تحقیق میدانی حدود 5ماه طول کشیده است.
سبک زندگی به عنوان شاخصی برای ارزیابی سطح ایمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سبک زندگی» از اصطلاحات نسبتاً جدید علمی است که با رویکردهای گوناگونی تعریف شده است. به نظر می رسد، بهترین و جامع ترین آنها، رویکرد دین شناسانه است. بر اساس این رویکرد سبک زندگی، مجموعه ای از رفتارهای سازمان یافته است که متأثر از باورها و ارزش های پذیرفته شده، و همچنین متناسب با امیال و خواسته های فردی و شرایط اجتماعی، وجهة غالب رفتاری یک فرد یا گروهی از افراد شده اند. سبک زندگی جنبة بیانگرانه و نمادین دارد. نمود خارجی هویت باطنی و ابعاد ناپیدای هویت فردی و جمعی است. بر این اساس، می توان از سبک زندگی به عنوان شاخصی برای سنجش کیفیت ایمان افراد و جوامع استفاده کرد. این حقیقت در آیات و روایات فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است. ناهماهنگی میان ایمان و سبک زندگی افراد و یا تفاوت سبک های زندگی علی رغم وحدت باورها و ارزش ها، علل و عوامل مختلفی دارد: ذومراتب بودن ایمان، تنوع غرایز و امیال و تأثیرگذاری آنها در گزینش های افراد، تأثیرپذیری سبک زندگی از شرایط اقلیمی و اجتماعی و یا فقدان نهادهای اجتماعی متناسب با باورها و ارزش ها، بخشی از این عوامل اند.
فرسایش سرمایه اجتماعی و قانونگریزی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نظم در روابط اجتماعی اساس زندگی جمعی است اخلال در روابط اجتماعی میتواند موجب بی نظمی اجتماعی گردد. رویکرد نظری تحقیق حاضر این است که فرسایش سرمایه اجتماعی که به نوعی ضعف پیوندهای عینی و ذهنی برون گروهی در جامعه است میتواند موجب بی هنجاری یا قانونگریزی در جامعه گردد. در این تحقیق از نظریه پاتنام و فوکویاما برای تحلیل فرسایش سرمایه اجتماعی استفاده گردید. روش تحقیق پیمایش بوده و جامعه آماری تحقیق افراد بالای 24 سال شهر تهران میباشند.که از میان آنها 400 نفر بهعنوان نمونه تحقیق به روش نمونهگیری چند سطحی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای بررسی قانونگریزی،آن را به دو بعد ذهنی(جهتگیری) و عینی(رفتار) تقسیم کرده و به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل در هر دو بعد پرداختیم. در بررسی متغیرهای زمینهای بین جنسیت، وضعیت تاهل، نوع شغل، سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی با هر دو بعد قانونگریزی رابطه معنی داری دیده شده است. متغیرهای اصلی تحقیق به همراه تاثیر کلشان بر متغیر وابسته عبارتند از: پنداشت از فردگرایی در جامعه(17/0)، فردگرایی افراطی(32/0)، عدم اعتماد عام(09/0)، عدم اعتماد مدنی(15/0)، روابط رسمی ضعیف (03/0) و روابط غیر رسمی(24/0). این متغیرهای به همراه قانونگریزی ذهنی(24/0) 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته اصلی تحقیق (قانونگریزی عینی) را تبیین کردهاند. این درحالی است که تاثیر این متغیرها (بهجز روابط غیر رسمی) بر قانونگریزی ذهنی 40/0 میباشد. این نتایج نشان می دهد که فرسایش سرمایه اجتماعی بر جهتگیری قانونگریزانه تاثیر بیشتری نسبت به رفتار قانونگریزانه دارد.
مصرف اینترنت در سبک های فراغتی جوانان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون این سوال اساسی سامان یافته است که چه تعاملی بین تجربه های آنلاین و غیرآنلاین فراغتی در سبک های مختلف فراغتی جوانان وجود دارد و چه عواملی در شکل گیری این تعاملات دخیلند؟ داده های لازم برای بررسی موضوع مطالعه از طریق مصاحبه عمیق با 32 کاربر 18 تا 28 ساله تهرانی گردآوری شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که فراغت آنلاین در همه سبک های فراغتی، تداوم تجربه های فراغت غیرآنلاین است. در سبک فراغتی گذار، کاربرد اینترنت از طریق ایجاد رفتارهای فراغتی جدید مانند چت کردن موجب افزایش زمان فراغت و ارتقای کیفی تجربه های فراغتی شده است. در سبک فراغتی دانش محور، کاربرد فراغتی اینترنت بدون تاثیر بر زمان فراغت، جایگزین رفتارهای فراغتی فرهنگی شده است و در سبک فراغتی طبقه محور کاربرد فراغتی اینترنت فاقد هرگونه تاثیری بر زمان و تجربه های فراغتی است.
برساخت سوژه در فرآیند مصرف فرهنگ مردم پسند مطالعه ای کیفی بر روی مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان یکی از خصوصیات فرهنگ مردم پسند را تکثر گونه ها و کالاهای فرهنگی آن دانست. به نظر می رسد این تکثر، در جوامع درحال گذار که موطن اصلی این فرهنگ به شمار نمی روند، نوعی ناهمگونی ایجاد کرده است. در ایران نیز به عنوان جامعه ای درحال گذار، این ناهمگونی مشهود است؛ علاوه بر آن، فضای مصرف این فرهنگ در ایران، به علت محدودیت هایی که بر سر راه تولید انواعی از فرهنگ مردم پسند وجود دارد، این ناهمگونی را به تعامل های ستیزگونه تبدیل کرده است. چالش میان انواع رسمی و غیررسمی این فرهنگ در ایران، چالشی دیرپا و مسئله مند است. در این تحقیق که بر روی مصرف کنندگان تهرانیِ دو گونة رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند به عنوان یکی از بااهمیت ترین جلوه های فرهنگ مردم پسند صورت گرفته است، سعی شده با الهام از رویکرد نظری و روش شناختی برساخت گرا و جمع آوری داده ها به مدد تکنیک گروه های متمرکز و تحلیل آنها با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی (تماتیک، به این پرسش پاسخ داده شود که مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند، چگونه برساخت می شوند؟
با بهره گیری از تم های استخراج شده در هر تحلیل تماتیک، در انتها، مشخص شد که سوژه های مصرف کنندة گونة رسمی، سوژه هایی اصالت زدا، نوستالژیک و متساهل اند؛ درحالی که سوژه های مصرف کنندة گونة غیررسمی، سوژه هایی اصالت گرا، سنت گریز، انحصار طلب و جهانی گرا می باشند. این تفاوت بنیادی در سوژه بودگی دو گروه مصرف کنندة بررسی شده، بستر ساز تعامل غیرپویا و منازعه آمیز در فضای مصرف فرهنگ مردم پسند به حساب می آید
فضای سیبرنتیک به مثابه فضای شهری
حوزههای تخصصی:
ویژگی های ارتباط از طریق رایانه و امکاناتی که شبکه اینترنت برای ایجاد این ارتباطات فراهم می آورد از یک سو و افزایش روز افزون کاربران این شبکه و جذابیت برقراری این نوع ارتباط از سوی دیگر، همگی نشانه های پیدایش صورت بندی جدیدی از تعاملات اجتماعی به شمار می آیند. فضای سیبرنتیک که به واسطه ایجاد این ارتباطات شکل می گیرد، کارکردهایی دارد که به نظر می رسد در برخی از آن ها هم چون ایجاد امکان تماس و رابطه با دیگری با کارکردهای فضای شهری هم پوشانی داشته باشند.
روابط بین فردی و ماهیت فرهنگی روابط اجتماعی در فضای سیبرنتیک، عمدتا در قالب مطالعات انسان شناسی سیبرنتیک مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نظر به توسعه و فراگیر شدن امکان برقراری این گونه جدید ارتباط اجتماعی و بهره گیری روزافزون از آن در نزد کاربران اینترنت در شهرها و به خصوص در شهر تهران، مطالعه و بررسی آن امری ضروری و لازم به نظر می رسد. با توجه به این امر، مقاله حاضر در پی بررسی مولفه ها و پیشینه های فرهنگی- اجتماعی برخی کاربران اینترنت در شهر تهران و مطالعه دلایل روی آوردن آنان به این ارتباط جدید اجتماعی است. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر چارچوب نظری بر گرفته از نظریه شهری لوفبور و مفاهیم همانندنمایی و بازنمود لیوتار و با استفاده از روش های انسان شناسی فضای مجازی اینترنت، فضاهای شهری با توجه به خاستگاه های اجتماعی کاربران مورد تحلیل قرار گیرد.
یافته های فضای سیبرنتیک از نظر کاربران اینترنت در شهر تهران به دلیل مناسبی برای فضای شهری در ایجاد و برقراری ارتباط اجتماعی است.عمده ترین دلایل ذکر شده از طرف این کاربران برای انتخاب خود عبارتند از: الف) محدودیت های موجود در فضای واقعی، ب) امکان بروز نظرات و عقایدی که می تواند در فضای واقعی پی آمدهایی در بر داشته باشد، پ) عدم نیاز به برنامه ریزی زمانی وسهل الوصول بودن امکان ارتباط در فضای مجازی، ت) آسان تر بودن یافتن نقاط مشترک و مسایل مورد علاقه در ارتباط های مجازی، ث) عدم نیاز به ایجاد روابط چهره به چهره برای به دست آوردن شناخت های اولیه.
ارائه مدل تحلیلی برای ارتقاء امنیت شهری از طریق رویکرد امنیت طراحی (SBD) (مطالعه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
رویکرد امنیت از طریق طراحی، یکی از موثرترین و کارا ترین رویکردها در زمینه ارتقاء امنیت شهری است که می تواند نقش بسزایی در ایمن سازی فضاهای شهری ایفا نماید این رویکرد تاکنون در ایران معرفی نشده و مورد استفاده قرار نگرفته است . بدین منظور، هدف از این مقاله ارائه مدلی تحلیلی برای سنجش امنیت شهری و معرفی رویکرد امنیت از طریق طراحی است. در این راستا، ناحیه سه از منطقه 17 تهران که به دلیل ویژگی هایی مانند تراکم جمعیتی بالا، فرسودگی و فشردگی بیش از حد بافت و گسیختگی کالبدی به دلیل عبور دو مسیر راه آهن از داخل بافت این منطقه دارای مشکلاتی نظیر پایین بودن وضعیت امنیت شهری و وجود احساس ناامنی در بین ساکنان است، به عنوان نمونه بررسی می شود. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و براساس روش و ماهیت،
توصیفی - تحلیلی و روش تجربی - پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارائه مدل تحلیلی از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی استفاده شده است . همچنین برای ارزیابی و اولویت بندی شاخص های ارائه شده در مدل تحلیلی از تکنیک سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تفاوت میزان امنیت شهری درمیان پهنه های چهارگانه محدوده مطالعاتی است به نحوی که پهنه 4 امن ترین پهنه در محدوده محسوب می شود. همچنین از میان اصول و معیارهای مورد بررسی، اصل ""امنیت فیزیکی"" و معیار ""دشوارسازی آماج جرم"" با وزن های 0.29 و 0.68 بیشترین نقش را در ارتقاء امنیت شهری در محدوده مطالعاتی بر عهده داشته اند.
سنخ شناسی روابط اجتماعی در شبکه های همسایگی در شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در قدم اول با هدف بررسی میزان تراکم روابط همسایگی (آزمون فرض تضعیف اجتماع همسایگی) و در قدم دوم به منظور دستیابی به یک گونه شناسی از روابط همسایگی در سطح شهر مشهد انجام شده است. چارچوب نظری مقاله، از نظریه لوئی ویرت برگرفته شده است. روش بررسی، روش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. واحد تحلیل خانوار و واحد مشاهده (پاسخگو) زن خانوار بوده است. جامعه آماری، کلیه خانوارهای ساکن شهر مشهد در مناطق 13گانه شهرداری و حجم نمونه (براساس فرمول تصادفی ساده و واریانس به دست آمده از مطالعه مقدماتی) تعداد 425 خانوار است. روش نمونه گیری، طبقه ای متناسب (به تناسب حجم جمعیتی هر یک از مناطق 13گانه به کل جمعیت) است. نتایج به دست آمده بیانگر تایید فرض تضعیف روابط همسایگی (نمره 67 صدم در بازه 2-0) در بین خانوارهای همسایه در سطح شهر مشهد است. گونه های کنش فردی، عادی و عاطفی، بیش از گونه های جمعی، صمیمانه و فایده مند در محیط همسایگی مشاهده شده است. نتایج تحلیل های آماری بیانگر وجود رابطه معنادار بین متغیرهای درک از اجتماع همسایگی، سابقه سکونت در محل، احساس فاصله اجتماعی با همسایه ها، تجربه قبلی از یک سو و متغیر میزان درگیری در روابط همسایگی از سوی دیگر است. همچنین نتایج نشان دهنده این است که مهاجران در مقایسه با بومی ها، ساکنان منازل ویلائی در مقایسه با ساکنان مجتمع های مسکونی، مالکین در برابر مستاجرین، قدیمی ها در مقایسه با تازه واردها درگیری بیشتری در روابط همسایگی دارند.